viviyan نوشته: امشب خیلی احساس بیچارگی کردم.
اونقد تو نت میمونم که وقتی خواستم بخوابم، وقت فکر کردن پیدا نکنم و مستقیم خوابم ببره.
جدا خیلی دوس داشتم همپات بیدار بمونم
ولی خواب این اجازه رو بهم نداد
امیدوارم تا وقتی خوابت ببره اروم شده باشی
شب همه دوستان بخیر باشه
Alice نوشته: اکنون میخواستی بگویی "مثلاً من هم حشیش زده ام" ؟
تازه بازگویی ِ یادمان ِ چندین سال ِ پیش که داده ی خودینه نمی شود جانم !
مهربد قبلا فکر کنم گفته بود که بعضی مواد رو تجربه کرده...چیز جدیدی نیست! خاطرات چندین سال قبل هم به هر حال کمی اطلاعات از ما میدن و شاید به تنهایی اهمیتی نداشته باشن، اما در کنار سایر اطلاعات... !!!
هنوز این احتیاطها و ملاحظات رو من درک نکردم.
دوستان یک چند چیز جالب از دوران بچگیتون بگید
. من بار اول که ویندوز ۹۸ دیدم و برنامه real player ، فکر میکردم روی اون کلیک کنم بازی های رئال مادرید رو پخش میکنه
یکی از کارهای مورد علاقه من هم این بود که زمستونها میرفتم پای پنچره چایی میخوردم ، خوشم میاومد هوا سرد بود و چایی داغ. یادم میاد ۷-۸ ساله بودم نمیدونستم سکس اصلا چی هست ، از بزرگ ترها سوال میکردم که چرا ۲ نفر که ازدواج میکنند و در یک خونه زندگی میکنند بچه دار میشوند
، ولی مثلا بقیه زن و مردها که ازدواج نکردند در یک خانه هم باشند بچه دار نمیشوند؟ بیچاره بزرگترها هم مونده بودند مفهوم سکس رو چجوری به من بگن ، یک بار دیگه یادم هست دلم میخواست سیگار بکشم ، رفتم شاخ و برگ توی باغچه رو داخل روزنامه پیچیدم فکر کردم سیگار هست ، یه پک زدم داشتم خفه میشدم ، روز جهانی کودک دیگه بهشت ما بود صبح تا شب کارتون میداد.
منم یادمه، کاغذ رو میپیچیدیم و آتیش میزدم و به عنوان سیگار پک میزدیم بهش.
خیلی عجیبه که همه در کودکی درباره سکس و نحوه بچه دار شدن براشون سوال پیش اومده جز من. اصلا یه بار هم درباره اینکه چطور بچه به دنیا میاد کنجکاو نشدم که سوالی بپرسم، درباره قاعدگی هم هیچ اطلاعی نداشتم تا بعد از چندبار که برای خودم اتفاق افتاد، اونم نمیدونستم چیه و چون خیلی میترسیدم و خیلی هم خجالتی بودم از کسی نپرسیدم تا بالاخره مادرم به دادم رسید. وقتی هم بهم نوار بهداشتی داد فکر کردم باید کلا با بسته بذارم تو لباسم.
viviyan نوشته: هنوز این احتیاطها و ملاحظات رو من درک نکردم.
Anarchy نوشته: هم به هر حال کمی اطلاعات از ما میدن و شاید به تنهایی اهمیتی نداشته باشن، اما در کنار سایر اطلاعات... !!!
چرایی آن در واکافت داده آمایشیک یا
Combinatorial data analysis - WiKi نهفته.
یک داده یا یادمان (خاطره) به تنهایی چیزی درباره شما نمیگوید. ولی از آمودن (combining) دادهها کنار یکدیگر شانس یافتن دادههای آبدار یا بدردخور لگاریتموار میافزاید.
از آنجاییکه دوستان این فروم بویژه از ایران دوست ندارند به مهمانسراهای اوین یا کهریزک برده شوند، پس میباید در آگاهانه
بازگویی این دادهها دوچندان دقت کرده و در میان آنها نیز دادههای پرت و پلا رد کنند، که کاری سختی است اگر کارکشته نباشید.
viviyan نوشته: هنوز این احتیاطها و ملاحظات رو من درک نکردم.
یعنی اینکه ممکنه شما مورد لطف برادران کهریزیکی واقع بشید:) به دو دلیل:
یا اینقدر مهم میشید که حکومت به گرفتنتون علاقه پیدا میکنه یا جز اون دسته میشید که به صورت رندوم دستگیر میشند تا درس عبرت باشند:))
آلیس منم دوران دبستان عاشق یه فوتبالیست شده بودم. جوری که تخیل میکردم باش ازدواج کردم.
این بانو alice ورژن female مهربد هست فکر کنم ، خیلی تلاش میکند پارسی اصیل بنویسد
دوستم بهم میگه پاشو بیا مجلس روضه دانشگاه، بشین دل سیر گریه کن. بچه هایی که میان مراسم گریه هاشون به خاطر خودشونه.
شبتون خوش دوستان.