Bibak نوشته: اینقدر از این اتفاقها افتاده که دیگه بهش عادت کردیم. ولی من جدا بیش از اندازه نرمال به کاربران مجازی وابسته میشم، هتا اگر یک کلمه با یک کاربر حرف نزده باشم دلم براش تنگ میشه... اینه که این رفتن ها رو از این لحاظ برای خودم مفید میدونم که خودمو عادت بدم.
من واقع بینانه که فکر میکنم میبینم شاید تو دنیای واقعی با خیلی از دوستان دفترچه نتونم دوست باشم اما با یه هدف مشترک اینجا جمع شدیم ... ولی چند وقتی هست گرفتاری های فکری و واقعی انقدر زیاد شده که احساس سرخوردگی میکنم ... میبینم هر چقدر ما تلاش میکنیم ، باز به سادگی آب خوردن و با سرعت زیاد ، احمق و نا آگاه و اسلامیست در حال باز تولید هست ...
حالا شما ببینید دگراندیش های قرن های گذشته چی میکشیدن !!
من به طور کلی دوستی های اینترنتی با پسرها رو هیچ وقت به دنیای واقعی نکشوندم تا به حال
، همیشه هم میدونم هیچی همیشگی نیست و تلخی از دست دادن با ارزش ترین چیز هام رو هم از قبل پذیرفتم !!
Bibak نوشته: از دوستان کسی تا بحال خواب کاربران مجازی را دیده است؟ من یکبار دیدم و جالب این بود که نه تنها هیچ تصویری از بدن آنها در خواب ندیدم بلکه صدایی هم نشنیدم! فقط سخنان آنها را متوجه میشدم، مثلا شبیه خواندن حرفهایشان یا چت کردن بود...
جالبه که انقدر ذهنت درگیر شده بی باک جان !! اما من همیشه فکر میکردم دیدار من با دوستان دفترچه موکول میشه به روز قیامت :e407:...
مهربد گرامی همه به این اوضاع اینجا عادت کردیم ، تا اینجا فیلتر است و ضدّ اسلامی مثل هم میهن نمیشود اینجا که هزاران کاربر داشته باشد ، مردم میترسند یک وبسایت موسوی چیها رو بروند چه برسد اینجا که از صهیونیسم گرفته یا خشتک محمد بحث میشود! همین ۱۰-۱۲ نفری که فعال هستیم خوب هست به نظر من ، هرکه هم اضافه شد چه بهتر! اینجا روزی ۲۰۰۰ تا خواننده دارد تقریبا ، خیلیها فقط برای خوندن اینجا هستند و میترسند که عضو بشوند!
Theodor Herzl نوشته: مهربد گرامی همه به این اوضاع اینجا عادت کردیم ، تا اینجا فیلتر است و ضدّ اسلامی مثل هم میهن نمیشود اینجا که هزاران کاربر داشته باشد ، مردم میترسند یک وبسایت موسوی چیها رو بروند چه برسد اینجا که از صهیونیسم گرفته یا خشتک محمد بحث میشود! همین ۱۰-۱۲ نفری که فعال هستیم خوب هست به نظر من ، هرکه هم اضافه شد چه بهتر! اینجا روزی ۲۰۰۰ تا خواننده دارد تقریبا ، خیلیها فقط برای خوندن اینجا هستند و میترسند که عضو بشوند!
آری من هم این همه شمار بازدیدگر را همیشه میبینم, ولی خب اینکه نمیشود ما بنویسیم اینها تنها گسارنده بوده و بخوانند.
سخن از ریسک هم بیخود است, هزار و یک ابزار ریسکزدا شناساندهایم و در ج.ا. هم دیگر کسی
آن اندازه ها بیکار نیست بیاید یخهیِ هموند اینجا را چون چیزی در جُستار نمیدانم تاریخ و مزدائیک نوشته بگیرد.
اگر سخنگاه خوب میخواهید, زبان گشوده, آستین بالازده و بنویسید.
٧٧٧٧ and counting.
پارسیگر
Anarchy نوشته: من به طور کلی دوستی های اینترنتی با پسرها رو هیچ وقت به دنیای واقعی نکشوندم تا به حال
با دخترها به کجا کشیده آنارشی جان؟!
Fiona نوشته: با دخترها به کجا کشیده آنارشی جان؟!
گاهی به جاهای خوب ، گاهی به جاهای بد ... البته در اصل همون جاهای بدش ، خوب بوده یا شایدم جاهای خوبش ، بد بوده
!!
Mehrbod نوشته: ٧٧٧٧ and counting
با این شزایط کوشش کنیم شما خاموس بمانید؛ که شمار نوشته هایتان به VVVV نرسد...
درود بر همه ی هموندان همگاه این سخنگاه !
بروم چند باریکه ای بیاسایم!
پارسیگر
Mehrbod نوشته: دوستان @Russell, @مزدك بامداد و @Ouroboros به نگر میاید عطای اینجا را به لقایش بخشیده باشند (:
امیدوارم اینطور نباشد واقعا. البته قابلِ میتواند قابلِ درک باشد که مزدکِ گرامی زیاد اینجا نیایند؛ کاربرانِ اینجا شاید به اندازهی خودشان به جزئیاتِ و دقایقِ موضوعاتی چون فرگشت، فیزیک، زبانشناسی، تاریخ و ... واقف نباشند اما حداقل به اجمال همه چیز را میدانند و بحث کردن با ایشان جذابیتِ چندانی برای مزدک ندارد ، جز به قولِ خودشان خودنمایی! راسل و امیر اما اینجا را باید خانهی خویش بدانند، خانهای برای دیدار با دوستان و یاران و بیانِ شطحیات، گاهی دردل، گاهی ابراز احساسات، گاهی هم حرفهای جدیتر و علمی-فلسفی و جدلهای کوبنده! مگر در فضای مجازی پارسی چند جا مثل دفترچه هست؟ به نظرِ من که غنیمت است واقعا!
Mehrbod نوشته: ؟
آقا شما هر روز با چند نفر روبوسی کنید (که از بدشانسی 95 درسدشان مرد هستند) و تکرار مداومِ جملاتی چون «سالِ نو مبارک»، «سالِ خوب و خوشی برات آرزو میکنم» و ... مهمانی و میزبانی و آجیل و شیرینی و این چیزها را دو هفته هر روز و هر روز تجربه کنی، شبیه گوسپندان نمیشوی؟ :))
Anarchy نوشته: خب چه کاری باید میکردیم که نکردیم ؟ متاسفانه استقبال از همچین فورم هایی کمه ... اینجا هم کمی با تازه وارد ها خشن هستیم و خیلی ها رو هم پروندیم !!
Dariush نوشته: امیدوارم اینطور نباشد واقعا. البته قابلِ میتواند قابلِ درک باشد که مزدکِ گرامی زیاد اینجا نیایند؛ کاربرانِ اینجا شاید به اندازهی خودشان به جزئیاتِ و دقایقِ موضوعاتی چون فرگشت، فیزیک، زبانشناسی، تاریخ و ... واقف نباشند اما حداقل به اجمال همه چیز را میدانند و بحث کردن با ایشان جذابیتِ چندانی برای مزدک ندارد ، جز به قولِ خودشان خودنمایی! راسل و امیر اما اینجا را باید خانهی خویش بدانند، خانهای برای دیدار با دوستان و یاران و بیانِ شطحیات، گاهی دردل، گاهی ابراز احساسات، گاهی هم حرفهای جدیتر و علمی-فلسفی و جدلهای کوبنده! مگر در فضای مجازی پارسی چند جا مثل دفترچه هست؟ به نظرِ من که غنیمت است واقعا!
من به این دوستان [MENTION=43]مزدك بامداد[/MENTION], [MENTION=66]Ouroboros[/MENTION] و [MENTION=48]Russell[/MENTION] خردهنگرفتم, هر کس که اینجا بیشتر از ١٠٠٠ پیک دارد خویشکاری اش را بجاآورده و بر او خردهای نیست!
کسرا بخوبی نگرش مرا گرفت, ما اینجا این همه بازدیدگر سرگردان داریم که روشن نیست چه میخواهند; هر دوی شما
نیز یک چیز را ١٠٠% نادرست انگاشتهاید, دفترچه نخستین سخنگاه اندیشیک و پُرباری نیست که در اسپاش پارسیبان
راهافتاده و بهترین آنها هم هرگز نبوده و نیست. من یکی بتنهایی در ٥ تایِ بیشتر آنها بودهام و کارکرد هر کدام
از آن سخنگاهها از اینجا دستکم در شمار کاربر و داغی گفتمانها بهتر بوده,
پس از این ما میتوانیم چند چیز بفرجامیم:
١- یا ایرانیان در گذر چندین سال کوتاه آنچنان بزدل و ترسو شدهاند که نمیخواهند هیچ ریسکی؟ در زندگی نموده و اینجا هموند بشون
٢- یا ایرانیان آن اندازه بی دست و پا شدهاند که ج.ا. را میتوانیم بآسانی پیروز کارزار نامیده و بگوییم به فیلترینگ باختهایم.
٣- یا ما به لغزش رفتهایم و آمار اینجا پرت است و همچو شماری خواننده نداریم.
با نگرش همه اینها, هماکنون نامنویسی آزاد است و زمان هم مرزمند. اگر خرد همگان گفت ما به سخنگاهی چون دفترچه
مینیازیم, پس با کردار خود آمده و این را بنمایانند و من هم ازین پس انرژی باز بیشتری گذاشته و بهتر و بیشتر و همراهتر مینویسم,
اگر نه و گفت نمیخواهد, پس باید نِشال را نیک دریافته و دفترچه را رها نموده و به کار بهتر و درخورتری پرداخت, که من دستکم برای خودم همین راه را خواهم گزید.
Anarchy نوشته: آقا شما هر روز با چند نفر روبوسی کنید (که از بدشانسی 95 درسدشان مرد هستند) و تکرار مداومِ جملاتی چون «سالِ نو مبارک»، «سالِ خوب و خوشی برات آرزو میکنم» و ... مهمانی و میزبانی و آجیل و شیرینی و این چیزها را دو هفته هر روز و هر روز تجربه کنی، شبیه گوسپندان نمیشوی؟ :))
آئینهایی چون نوروز برای همین هستند که نزد هم گردآمده و یاد امان بیاید همهیِ زندگی را تک و تنها و برای خود نمیشود و نباید سپراند دیگر داریوش جان ((:
پارسیگر
Mehrbod نوشته: آئینهایی چون نوروز برای همین هستند که نزد هم گردآمده و یاد امان بیاید همهیِ زندگی را تک و تنها و برای خود نمیشود و نباید سپراند دیگر داریوش جان ((:
مساله اینه که حداقل من از بیشتر این افراد خوشم نمیاد. این روبوسی و خوش و بش ننگین و مسخره بیشتر از همه چیز منو ناراحت میکنه. بوسیدن یا در آغوش گرفتن کسی که واقعا یک دوستی و علاقه ای بینمون هست خیلی هم لذت بخش و خواستنی هست ولی آخه این روبوسی هایی که فقط بخاطر پیروی از رسم و رسوماته و اونم به این شکل مسخره برای من مثل فحش میمونه.