Alice نوشته: سلام. عیدت مبارک ایرانبانو :)
جات خالی، خیلی بهم خوش گذشت. رفتیم شمال، رشت!!! :)
اونجا کلی فامیل داریم ولی خوشبختانه خیلی کم دید و بازدید رفتیم. یعنی پسرخالم علی رغم اصرارهای بزرگترها بهشون اعتنا نکرد و ماهارو ورداشت کل استان گیلان چرخوند! خیلی خوش سفره، واقعا مسافرت باهاش لذت بخشه! کلی انرژیم تخلیه شد و دیگه تا سال آتی انرژی ندارم فروم رو روی سرم بذارم! :)
فقط من عاشق والیبالم و دوست داشتم لب دریا بازی کنیم. اما خیلی سرد بود و انقدر باد می زد که نمی شد والیبال ساحلی بازی کرد! ولی تابستون حالشو می گیرم خب. :)
-----
شما چکار کردید؟ خوش گذشت؟! ظاهرا خونه نشین بودین؟!
عید شما هم مبارک عزیزم
خیلی خوبه.عیدا شمال خیلی شلوغ میشه.بارون نزد؟آفتابش سرخ کن نبود؟:)
آره منم خونه موندمو استراحت خوبی کردم.جات خالی تهران خالی شده بود تقریبا
خلاصه که جات خالی بود تو انجمن:)
iranbanoo نوشته: من در مورد این دست فراخوان ها اطلاعات چندانی ندارم.ولی فکر م نمیکنم دعوت خالی کسی رو به رغبت بندازه.
منظورتون اینه که در مورد مطالبی خاصی که تو دفترچه بحث شده رفرنس بدیم؟
چه راهی از دید خودت بهتره؟
ما باید یکجوری و به هر راهی که هست شمار هموندان اینجا را بیشتر کنیم. برخی دوستان بدبختانه انگار به شرایط
کنونی خوگرفته بودند و انگار هتّا این چند هفتهای که من نبودم برای نمونه, نامنویسی را هم بسته بودند!!
من اینجا دربارهیِ کاربر خوب هم سخن میگویم, نه اسپمباز. اندیشمندان ایرانی همانجور که آنجلا گفت بیگمان این اندازه ها دیگر کم نیستند
که ما به ٢٠ تای آنها بسنده بخواهیم کرده باشیم. این سخنگاه دستکم نیاز به ٦٠ کاربر فعّال دارد (هماکنون ٥٠ تا بازدیدگر نامنوشته
دارد که ٢٠ تای آنها شاید بنویسند).
خب این مشکل ماست و دانستن مشکل خود نیمی از راهکار است. ولی اینکه چگونه به این کسانی که بیرون هستند
دست پیدا کنیم و چگونه آنها را به اینجا بکشانیم چیزی نیست که یکی دو راه استاندارد داشته باشد. در
چهرهیِ ایدهآل آن خود آنها از راه گوگل و .. راهشان را باید به ما پیدا میکردهاند, ولی میبینیم اینجور نشده.
در نبود یک شماری کاربر که اینجا را کمی پیشبینیناپذیر بکند و دستکم در هر موضوعی بیشتر از ٤ ٥ تن یافت
بشوند که چیزی برای گفتن داشته باشند, ما محکوم به تکرار این چرخهیِ تکراریِ پوچ کنونی و کلکلهای بدردنخور تا ابد هستیم.
Mehrbod نوشته: چه راهی از دید خودت بهتره؟
ما باید یکجوری و به هر راهی که هست شمار هموندان اینجا را بیشتر کنیم. برخی دوستان بدبختانه انگار به شرایط
کنونی خوگرفته بودند و انگار هتّا این چند هفتهای که من نبودم برای نمونه, نامنویسی را هم بسته بودند!!
من اینجا دربارهیِ کاربر خوب هم سخن میگویم, نه اسپمباز. اندیشمندان ایرانی همانجور که آنجلا گفت بیگمان این اندازه ها دیگر کم نیستند
که ما به ٢٠ تای آنها بسنده بخواهیم کرده باشیم. این سخنگاه دستکم نیاز به ٦٠ کاربر فعّال دارد (هماکنون ٥٠ تا بازدیدگر نامنوشته
دارد که ٢٠ تای آنها شاید بنویسند).
خب این مشکل ماست و دانستن مشکل خود نیمی از راهکار است. ولی اینکه چگونه به این کسانی که بیرون هستند
دست پیدا کنیم و چگونه آنها را به اینجا بکشانیم چیزی نیست که یکی دو راه استاندارد داشته باشد. در
چهرهیِ ایدهآل آن خود آنها از راه گوگل و .. راهشان را باید به ما پیدا میکردهاند, ولی میبینیم اینجور نشده.
در نبود یک شماری کاربر که اینجا را کمی پیشبینیناپذیر بکند و دستکم در هر موضوعی بیشتر از ٤ ٥ تن یافت
بشوند که چیزی برای گفتن داشته باشند, ما محکوم به تکرار این چرخهیِ تکراریِ پوچ کنونی و کلکلها بدردنخور تا ابد هستیم.
خوب به نظر من هر فروم باید دو مسئله رو مد نظر داشته باشه که فکر میکنم ما در هر دو مورد ضعف داریم.
یکی تبلیغ و معرفی خود سایت.که من نمیدونم چرا انقدر دفترچه تو این زمینه ایزوله است.
حتی فکر نمی کنم گوگل خور اینجا هم چندان بالا باشه.
من با اینکه زیاد تو فیس بوک فعالیت نمیکنم ولی فروم های کوچیک و گمنام رو میبینم که مطالبشونو به عنوان تبلیغ تو بحث ها میارن
یکی هم جو خود سایته که خیلی سنگین شده.من با بعضی از کسانی که دعوتشون کردم صحبت کردم که چرا علی رغم ثبت نام فعالیت نکردن حس کردم نسبت به جو امنیتی اینجا فوبیا دارن.
همینطور یکسری مشکلات دیگه که خودتون بهتر میدونید و باید به طریقی این مشکلات مرتفع بشن.
من نظرم توجه به این دو مسئله است.
درود
گمان کنم به بحران 4 تا هفت معروف بشود !!!
بابا ای ول خوب دوام آوردی ولی اگر از بحران چهارتا هفت هم نجات پیدا کنی سر راهت بازهم بحران 4 تا هشت یا 4 تا نه باقی می ماند. ولی از هر جا و از هر بحرانی که بکنی دشمن شاد خواهد شد
این از یک سو از سوی دیگر توقع بیجایی است که هر کسی را مانند مزدک یا آموزگاری ببینیم که پنجاه سال نه تنها به امید روزگاری بهتر آموزش داده بلکه آن را چون وظیفه ای والا به شمار آورده است
داشتن انگیزه بخشی از کار است داشتن انرژی نیز مهم است هر دو به هم یاری می رساند.
من اعلام کردم اگر به اجتماع نپردازیم محکوم به شکست هستیم. خوب این هم از اثرات آن هست. خوب شاید تا اندازه ای از اثرات آن باشد. یک کم سواستفاده هم قاتیش هست البته
Persepolis نوشته: مهربد جان سخن شما متین ولی بانو @Alice چیز دیگری است
سپاس، شما لطف داری پرسپولیسی جان. سال نوت هم مبارک، امیدوارم امسال همتون سال خوب و پر از شادی و خوشی پیش رو داشته باشین.
جا داره یادی هم از دوستان غایب بکنیم. به خصوص [MENTION=66]Ouroboros[/MENTION] عزیز که دلم خیلی برای متلک هاش به منو و سربه سر گذاشتنهاش تنگ شده! :)
امیدوارم دوست خوبم امیر هم به زودی بیاد و دوباره فروم رونق بگیره. توی بغل هر دختر خوشگلی هم که هست براش آرزوی موفقیت می کنم و امیدوارم سالی پر از معشوقه نشینی با دخترهای خمار و زیبارو داشته باشه.
----
مهساجان تو هم لطف داری به من! :)
امیدوارم سال خوبی داشته باشی و گرفتاریهات (که من در جریانشون هستم) به زودی برطرف بشن. وقتایی هم که اینجا نیستی من جاتو همیشه خالی می کنم عزیزم.
:e303:
بهمنیار نوشته: درود
گمان کنم به بحران 4 تا هفت معروف بشود !!!
بابا ای ول خوب دوام آوردی ولی اگر از بحران چهارتا هفت هم نجات پیدا کنی سر راهت بازهم بحران 4 تا هشت یا 4 تا نه باقی می ماند. ولی از هر جا و از هر بحرانی که بکنی دشمن شاد خواهد شد
بهمنیار جان دشمن خر و کودن, ما که نباید نگاه دشمن را سنجه بگیریم. دشمن اگر هوش داشت باید از اینکه ما اینجا
نزد هم نشستهایم و بجای گسترش آگاهی از روی بیکاری و نبود همآورد گفتگو به چه کفشی میپوشی یا چه آبجویی خوبه بسنده نمودهایم, شاد میشد.
اگر اینکه ما اینجا سرگرم این کارهای بیهوده و بیفرجام هستیم دشمن را اندوهگین میکند و اگر اینکه همگی بلند شویم برویم هر جای و ناجای
که پای امان میرسد و زبان امان میکشد به گسترش دانستهها و آگاهیهایمان بپردازیم مایهیِ شادی اش, پس بهتر است مایهیِ شادی دشمن باشیم.
بهمنیار نوشته: این از یک سو از سوی دیگر توقع بیجایی است که هر کسی را مانند مزدک یا آموزگاری ببینیم که پنجاه سال نه تنها به امید روزگاری بهتر آموزش داده بلکه آن را چون وظیفه ای والا به شمار آورده است
داشتن انگیزه بخشی از کار است داشتن انرژی نیز مهم است هر دو به هم یاری می رساند.
من اعلام کردم اگر به اجتماع نپردازیم محکوم به شکست هستیم. خوب این هم از اثرات آن هست. خوب شاید تا اندازه ای از اثرات آن باشد. یک کم سواستفاده هم قاتیش هست البته
چشمداشتهایِ من فراهنجار (= extraordinaire) نیستند, بیمانند (= unprecedented) هم نیستند (پیشتر داشتهایم). کسانی اینجا را میخوانند — که من
چند تایی از اینها را بخوبی از فیسبوک میشناسم و ب.ن. بارها ازشان خواستهام بجای خواندن تنها در گفتگوها نیز همباز بشوند و بجایش تنها این پاسخ
را گرفتهام «نوشتن کار ما نیست, شما بهتر از ما میتوانید, شما بنویسید» — و نمیخواهند در کنش و آماج ما نقشی داشته باشند, خب من هم نخواهم داشت.
در سرشت من فداکاری و نمیدانم پدرخواندگی (اینجا را فرزندم ببینم) و اینها نیست. راه من خردگرایی است و سنجهیِ من
کار درست, روندی که ما اینجا میسپرانیم درست نیست و دیگر نه تنها خوشیآور, بساکه دردآور و دلزننده هم شده.
دیرتر و پیش از رفتن اگر زمان داشتم به بررسی آمار و کارنامهیِ دفترچه خواهم پرداخت.
پارسیگر
Dariush نوشته: حق با توست شهریار جان، با این حال اما خب حرفِ خوب ممکن است از دهانِ هر کسی درآید. من هم دارم میکوشم که با زدنِ حرفهای سبک و خودمانیتر به مهمانها نشان دهم که اینجا میتواند جای هر نوع حرفی باشد، نگرانِ تخطئه نباشید. یک نکتهی مهمی که ما تاکنون فراموش کردیم این است که فرض کنید بیرون از اینجا ما 95 درصد کاربرِ غیرجدی داریم و 5 درصد کاربر جدی؛ یقینا آن 5 درصد کاربر جدی علاقه دارند که جایی فعالیت داشته باشند که شلوغ باشد و نوشتههایشان بیشتر دیده شود. بنابراین اگر بخواهید اینجا را با جایی چون هممیهن مقایسه کنید، آنجا این مزیت را دارد که کاربران و بازدیدکنندههای بسیاری دارد که اینجا ندارد ولی اینجا آزادیای دارد که هیچ جایی پیدا نمیشود. حال اگر ما هر دوی اینها را داشته باشیم مطمئنا پیشرفت کردهایم. نگرانیِ من تنها از یک بابت است و آن مدیریت است. اگر ما بتوانیم به خوبی در آن روز دفترچه را مدیریت کنیم طوری که بحثهای جدیِ سایت را در همان سطح همیشگیاش نگه داریم و بخشهای فان و غیرجدی هم مسیرِ خودش را برود، خیلی خوب است. همین الان شما ببینید که مثلا من جستاری باز میکنم در مورد برنامهنویسی و تنها خودم و میلاد و مهربد در آن مشارکت میکند. خب این به روشنی یک آسیبِ کمبودِ کاربر است. پس بعید هم نخواهد بود پس فردا ببینید داریوش جستاری باز کند با عنوانِ «شرتِ بالایی چه رنگیه؟»
من اتفاقا مخالف شلوغ شدن ِ اینجا نیستم و در جایی چون هم میهن هم اگر دولتی نبود بدون شک فعالیت می کردم،حرفم این بود که نباید توقع داشت مردم به مطالبی که در اینجا گفته می شود علاقه مند باشند،من خودم دست کم 5 نفر را از فرندفید به اینجا دعوت کردم،آن هم افرادی که همگی به دنبال این مباحث بودند اما هیچ کدام ثبت نام نکردند، با این همه کماکان موافق رونق تالار اروتیک هستم.
پ.ن:داریوش جان جستار را باز کن،قول می دهم پای ثابت اش باشم.
:e303:
Nevermore نوشته: من خودم دست کم 5 نفر را از فرندفید به اینجا دعوت کردم،آن هم افرادی که همگی به دنبال این مباحث بودند اما هیچ کدام ثبت نام نکردند،
اگه به این مباحث علاقه مند بودند چرا ثبت نام نکردند؟! دلیلش رو به شما نگفتند؟
Angela نوشته: اگه به این مباحث علاقه مند بودند چرا ثبت نام نکردند؟! دلیلش رو به شما نگفتند؟
خیر،من از ایشان نپرسیدم.اتفاقا چندتایشان از علاقه مندان به مباحث زنامرد بودند و می خواستیم با آوردنشان جبهه ی زنخواران را تقویت کنیم که نشد.:e058:
من فکر میکنم باید قبول کنیم که رویه ای که برای برخورد با نظراتِ غلط، مسخره، باورنکردنی، عجیب و غریب، متناقض، غیراخلاقی و ... که همون برخورد با کاربر نویسنده اون نظر هست اینجا دنبال شده، شکست خورده. رفتار تحقیرآمیز توام با برافروخته شدن و برچسپ زدن نه اینکه در چارچوب آزادی بیان و حق نگنجه ولی به نظرم اگه ما میخوایم کاربر جذب کنیم مجبوریم اینها رو کمتر کنیم. درسته اینجا تقریبا هیچ محدودیتی برای بیان نداره و مخالفان آزادانه میتونن حرفشونو بیان کنن ولی این کافی نیست! شاید من پوستم کلفت باشه، شاید عاشق اینجا باشم ولی همه اینطوری نیستند. برای جذب کردن کاربران باید با اونها با احترام برخورد کنیم. این رفتارهای نسبتا تند ممکنه صادقانه و اخلاقی و لذت بخش باشه ولی به شلوغ شدن سایت ضربه میزنه. شاید بهتره تیم مدیریت رفتار رسمی تری داشته باشند. با احترام باید عرض کنم تیم مدیریت باید کمی پخته تر و بزرگوارانه تر ظاهر بشه.
بهتره تیم مدیریت در بحثها بیطرف باشه و از طرف عموم کاربرها فردی "میانه" تلقی بشه، یا مثلا چند تن هم از گروههای مخالف جزو تیم مدیریت باشند، البته میدونم که در دفترچه این امکانش نیست و نمیشه به دوستان مدیر گفت در بحثها شرکت نکنید یا عقاید خود را پنهان کنید یا مثلا مسلمان ِ خوب ممکن است اینجا نباشد یا اگر باشد مایل به مدیر شدن نباشد. اگر هم مدیران فعلی بخواهند از مدیریت کناره گیری کنند کسی برای مدیریت انجمن نمیماند، پس نمیشه بهشون پیشنهاد کرد یا در بحثها شرکت نکنید یا از مدیریت استعفا بدهید. فقط دارم میگم اگر همچین امکانی بود از لحاظ جذب کاربر موقعیت بهتری داشتیم. اما میدونم یکجاهایی رو میشه با حفظ عقاید، بهتر از این مدیریت کرد. مثلا یک تبعیضی که در این انجمن وجود داره اینه که تا یک کاربر که ما ازش بدمون میاد اشتباه یا تخلفی میکنه بهش تذکر میدیم ولی کاربران دیگه در شرایط مشابه تذکر نمیگیرند. ما تا حالا خیلی احساساتی برخورد کردیم، «چون اسلامگرایان در بیرون چوب در آستین ما میکنند ما نیز هر کس اینجا حرفی از مذهب زد باید بهمانش کنیم.» تا نظر دوستان چه باشد.