سپاس، آخر نمیگذارید که،
آمدم چند خطی از جستار «حقوق مردان» را بردارم بکوبم بر سر یکی از رفقای جهان واقعی، دیدم زنان و زنپرستان و زنستیزان اینجا را برهم ریختهاند، حیفم آمد چایی نخورده بروم. :e108:
رفتاری که از ایرانبانو در اینجا میبینیم بهترین نمود برای مفهومیست که فعالان عرصهی مردان به آن عنوان «اشغال فضای مردانه» را دادهاند، پروسهای که در آن زن به فضایی عمدتا متشکل از مردان وارد میشود که هرگز ورود، عضویت، فعالیت و حضور در آن هیچگونه محدودیت رسمی یا منع قانونی یا دستکم دشواری عینی برای زنان ندارد، و سپس بجای همسانی و تطبیق دادن حالات روانی خود با شرایط آن، میکوشد شرایط آنرا با روانشناسی خود مطابقت بدهد.
برای مثال زنی که بیهیچ مقاومتی وارد بخش مردانه در اتوبوسهای ایرانی میشود(حال آنکه ورود یک مرد به بخش زنانه حداقل با اعتراضهای کلامی همراه خواهد بود و حداکثر به کتک خوردن او از دست «قیصر»نماها و «شوالیه»ها میانجامد)، و بعد وقتی مردها در صندلی کناری «مثل همیشه» گشاد مینشینند، یا چه میدانم، سر پیچ تند ناخواسته به او برخورد میکنند مدعی میشود و جیغ میکشد و خودزنی میکند که حاشا شرافت، دریغا انسانیت، امنیت و حریم مرا نقض کردند. یا مثال مخربتر و بسیار عینیتر: حضور زنان در محل کار با تصویب قوانین بسیار شدید و مضحک «Sexual Harassment» بوده که عملا تعریف کردن یک جُک میان همکاران را غیرممکن کرده، بد نگاه کردن به زن را بدل به جرم کرده و سوت زدن در حضور او را قابل مجازات با «زندان»(بله، درست خواندید، زندان)، که جملگی محل کار را برای مردان بدل به محیطی فاقد هرگونه جذابیت کرده که خیلی ساده دیگر حاضر به مشارکت در آن نیستند. در تکتک محیطهایی که «زنان آزاده» و «زنان رهاشده» و «زنان مستقل» در غرب به زور قلدری دولت آنها را درنوردیدهاند و بطور سیستماتیک مردان را از آنها بیرون انداختهاند(یا حداقل مردانگی را در آنها ممنوع کردهاند)، همین روال، با شدتی حتی بسیار بیشتر دنبال شده.
اینها همه در نهایت چیزی بجز حس تعلق و طلبکاری ِ ذاتی و بیجای زنانه نیست، و اینکه همه چیز باید برای حضور من محیا بشود و محیطی برای بحث و گفتگوی منطقی با «نوع بیان» من تنظیم بشود اگرنه از حضور نورانی من محروم خواهید شد. خشم و احساس درماندگی آنها وقتی کسی اینجا اهمییتی به آن حضور مشروط شده به این قیمت نمیدهد هم باز به آسانی فهمیدنیست، دلیل آنکه زنان به قول مهربد بجای درگیر شدن مستقیم در بحثها و به قولی شکست دادن مردان در بازی خودشان، خواستار تغییر قوانین بازی به نحوی هستند که پیش از حضور آنها را برنده اعلام کرده و میزنی هم گل و بوس و آغوش برایشان کنار گذاشته. خوب است که در برابر این هجمهی بیجا و انتظار بیمورد، مقاومتی شایسته میبینیم.
در فکر این بودم که یک تاپیک درباره داروینیسم و تاثیر آن بر فلسفه باز کنم،ولی یادم آمد که نیستی امیر جان اینجا هم دوستان همه موضع و دانششان از آن تقریبا در یک حدود است گفتم بگذارمش برای بعد و کاش امیر بود کلی سوال برای پرسیدن دراینباره دارم.
بگمانم این معجزه اسپاگتی باشد !!
دوستان و بزرگواران، من امشب تا حدِ زیادی حالِ ناخوشی دارم و سرِ در آستانهی انفجارم مرا دارد دیوانه میکند . اگر ناخواسته کسی را رنجاندم پوزش میخواهم . براستی فکر نمیکردم اینجا در همین روزهای نخست خصومتی ایجاد شود .
Fox نوشته: دوستان و بزرگواران، من امشب تا حدِ زیادی حالِ ناخوشی دارم و سرِ در آستانهی انفجارم مرا دارد دیوانه میکند . اگر ناخواسته کسی را رنجاندم پوزش میخواهم . براستی فکر نمیکردم اینجا در همین روزهای نخست خصومتی ایجاد شود .
نه فاکس گرامی من از طرف خود و شناخت خود از اینجا اطمینان میدهم که رنجشی نیست،اینجا در یک بحث یک دقیقه اینگونه بحث بیپرده و تند میکنیم،یک دقیقه بعد یادمان میرود کل مطلب.محیط مجازی آزادیست، بخواهیم یا نخواهیم همه دوستان علاقمند به گفتگو هستیم کنار هم، کاریش هم نمیشود کرد.
Fox نوشته: دوستان و بزرگواران، من امشب تا حدِ زیادی حالِ ناخوشی دارم و سرِ در آستانهی انفجارم مرا دارد دیوانه میکند . اگر ناخواسته کسی را رنجاندم پوزش میخواهم . براستی فکر نمیکردم اینجا در همین روزهای نخست خصومتی ایجاد شود .
اینکه شما در برابر شیوهیِ نگارش نابهنجار من (و ترس از همهگیریِ آن) واکنش نشان دهید رفتاری است منطقی و درست, ولی گاهی باید مرزها را پس و پیش کرد + اینکه عادت روزانهیِ
ما (من در اینجا) نیست که به دیگران و درستی و نادرستیِ کارهاشان پرداخته و
فزونکاوی[sup][aname="rpafd25f4824a234aec8126cce513819236"][[/aname][anchor="pafd25f4824a234aec8126cce513819236"]1][/anchor][/sup] کنیم; ولی اینجور هم نیست که در برابر هرسخنی بنشینیم و به
دستآویز[sup][aname="rpa0f5717d5710c483682a73ab78462fbd0"][[/aname][anchor="pa0f5717d5710c483682a73ab78462fbd0"]2][/anchor][/sup] 'مودب' بودن هیچ نگوییم.
رویهمرفته پوست ما کلفته و هیچ رنجش به دل نگرفتیم گرامی.
----
[aname="pafd25f4824a234aec8126cce513819236"]1[/aname]. [anchor=rpafd25f4824a234aec8126cce513819236]^[/anchor] fozun+kâv+i{pasvand}::Fozunkâvi || فزونکاوی: فضولی being nosy
[aname="pa0f5717d5710c483682a73ab78462fbd0"]2[/aname]. [anchor=rpa0f5717d5710c483682a73ab78462fbd0]^[/anchor] dast+âviz::Dastâviz || دستاویز: مستمسک; آنچه همراه آورند و وسیلهیِ داو (ادعای) خود سازند. Ϣiki-En, Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ pretext; excuse
Ouroboros نوشته: سپاس، آخر نمیگذارید که،
آمدم چند خطی از جستار «حقوق مردان» را بردارم بکوبم بر سر یکی از رفقای جهان واقعی، دیدم زنان و زنپرستان و زنستیزان اینجا را برهم ریختهاند، حیفم آمد چایی نخورده بروم. :e108:
دیدن هیچکس بیشتر از Amir این گاهِ شب نمیتوانست خوشیآور باشد!
خوشی برگشتی امیر جان!
بخواهش یک بازه زمانیای چیزی هم برای اینجا کنار نِه در کنار کارهای بیرون, این رفتنهای چند ماهیِ هموندان (خودت, داریوش, Alice, ...) شیرازهیِ دفرچه را دارد از هم میگسسد.
Russell نوشته: نه فاکس گرامی من از طرف خود و شناخت خود از اینجا اطمینان میدهم که اینطور نیست،اینجا در یک بحث یک دقیقه اینگونه بحث بیپرده و تند میکنیم،یک دقیقه بعد یادمان میرود کل مطلب.محیط هجازیست بخواهیم یا نخواهیم همه دوستان علاقمند به گفتگو هستیم کنار هم کاریش هم نمیشود کرد.
امیدوارم چنین باشد . من انتظار ندارم که کسی اینجا روحیاتِ شخصی، مشکلات و معضلاتِ زندگیِ سگیِ سگی در ایران و ... را بخواهد درک کند یا تخفیفی قائل شود . اینجا برایم جایگاهی برای آموختن و البته گفتگو و صدالبته از نظرم هر چه دوستانهتر باشد بهتر است تا حداقل چیزی که در این باتلاق در جهانِ واقع یافت مینشود اینجا قدری با آن خود را سیرآب کنیم.من مطمئنم بسیاری از کاربرانی که اینجا هستند نمیتوانند دوستانی که میخواهند یا فضای دوستانهای که میخواهند را در فضای حقیقی بیابند(از جمله خودم) . و امید دارند جاهایی مثل اینجا آنها را پذیرا باشند .
Nâxodâ نوشته: بخواهش یک بازه زمانیای چیزی هم برای اینجا کنار نِه در کنار کارهای بیرون, این رفتنهای چند ماهیِ هموندان (خودت, داریوش, Alice, ...) شیرازهیِ دفرچه را دارد از هم میگسسد.
مهربد جان مشکل من زمان نیست، دشواری آنجاست که گرفتاریهای پیش آمده نیاز به تمام حواس و انرژی و هوش و تمرکزی دارند که من میتوانم خرجشان بکنم، و فعالیتهای اینترنتی به نوعی مایهی پرت شدن توجه به نحوی که بایسته است از آن اهداف کذایی خواهد شد... با اینهمه، و هرچند نمیتوانم مثل سابق بحثها را با جدیتی شایسته دنبال بکنم، اما قطعا میکوشم در اینجا باشم. ساعتی فعالیت شبانه در دفترچه میتواند به استراحت ذهن از مشکلات بیرونی بیانجامد و اندکی فراغت خاطر همراه بیاورد.
Nâxodâ نوشته:
اینکه شما در برابر شیوهیِ نگارش نابهنجار من (و ترس از همهگیریِ آن) واکنش نشان دهید رفتاری است منطقی و درست, ولی گاهی باید مرزها را پس و پیش کرد + اینکه عادت روزانهیِ
ما (من در اینجا) نیست که به دیگران و درستی و نادرستیِ کارهاشان پرداخته و فزونکاوی[SUP][aname="rpafd25f4824a234aec8126cce513819236"][[/aname][anchor="pafd25f4824a234aec8126cce513819236"]1][/anchor][/SUP] کنیم; ولی اینجور هم نیست که در برابر هرسخنی بنشینیم و به دستآویز[SUP][aname="rpa0f5717d5710c483682a73ab78462fbd0"][[/aname][anchor="pa0f5717d5710c483682a73ab78462fbd0"]2][/anchor][/SUP] 'مودب' بودن هیچ نگوییم.
رویهمرفته پوست ما کلفته و هیچ رنجش به دل نگرفتیم گرامی.
----
[aname="pafd25f4824a234aec8126cce513819236"]1[/aname]. [anchor=rpafd25f4824a234aec8126cce513819236]^[/anchor] fozun+kâv+i{pasvand}::Fozunkâvi || فزونکاوی: فضولی being nosy
[aname="pa0f5717d5710c483682a73ab78462fbd0"]2[/aname]. [anchor=rpa0f5717d5710c483682a73ab78462fbd0]^[/anchor] dast+âviz::Dastâviz || دستاویز: مستمسک; آنچه همراه آورند و وسیلهیِ داو (ادعای) خود سازند. Ϣiki-En, Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ pretext; excuse
سخنتان درست است . من صرفا خواستار قدری ملاحظهی بیشتر برای کسانی که آنسوی مانیتور نشسته است و دارد تایپ میکند قائل شویم و حداقل اشخاص را اینطور به طور مستقیم توصیف نکنیم . اما چندان چیزِ مهمی نیست و به قولِ شما و دیگر دوستان میتواند در حوزهی نظرِ شخصی محسوب شود و افرادِ مقابل هم حق دارند در این مورد از خود دفاع کنند .
پ.ن: من چرا نمیتوانم از سپاس و لایک استفاده کنم؟ اینطوری در برابرِ پستهای مفیدی که دوستان نسبت به من مرحمت میکنند شرمنده میشوم و گاها ناچار میشوم یک پست جدا برایش بزنم!