undead_knight نوشته: لذتو که میبرم ولی ادم از لذت عادی هم خسته میشه چه برسه به این:)))دیگه هر کوفتی هست همچنان مغز منو ول نمیکنه:))
خب بدون طرف "مقابل" من واقعا حرف زیادی برای گفتن ندارم.
اشعار استاد گرانقدر آرمین 2afm هست دیگه:)))
میخواهی صندلیِ داغت را باز کنیم؟ بلکه کمی از این نخوت خارج شدی! برای من که موثر بود. @
Anarchy و @
iranbanoo هم که آمدند...درود.
Dariush نوشته:
میخواهی صندلیِ داغت را باز کنیم؟ بلکه کمی از این نخوت خارج شدی! برای من که موثر بود. @Anarchy و @iranbanoo هم که آمدند...درود.
بزنید بابا:))
من رو از صندلی داغ میترسونی!؟من با بسیحی بحث کردم،برو از اسپاگتی بترس :)))
Dariush نوشته:
میخواهی صندلیِ داغت را باز کنیم؟ بلکه کمی از این نخوت خارج شدی! برای من که موثر بود. @Anarchy و @iranbanoo هم که آمدند...درود.
درود داریوش جان . امیر با این آمدن و رفتن هاش بیشتر باعث افسردگی دوستان میشه
!!
Anarchy نوشته: درود داریوش جان . امیر با این آمدن و رفتن هاش بیشتر باعث افسردگی دوستان میشه !!
ایرادی ندارد آنارشی جان، سالی چند ماه بودن و مفید بودن بهتر از کل سال بودن و همچون من و آندد پریود بودن است خب؟!
امیر هم الان حدس میزنم همچون فتحعلی شاه در حرمسرای خویش میان دخترکان و دلبرکان میلولد؛ ببین چقدر به ریش ما خواهد خندید اگر دلتنگی در ما ببیند، مطمئنم با خشم و تمسخر خواهد گفت بروید فکری به حال آن چیزِ توی خشتکتان بکنید ای بتاچههای مفلوکِ نرمپستانِ نازکصدای جلقی...
Dariush نوشته: ایرادی ندارد آنارشی جان، سالی چند ماه بودن و مفید بودن بهتر از کل سال بودن و همچون من و آندد پریود بودن است خب؟!
امیر هم الان حدس میزنم همچون فتحعلی شاه در حرمسرای خویش میان دخترکان و دلبرکان میلولد؛ ببین چقدر به ریش ما خواهد خندید اگر دلتنگی در ما ببیند، مطمئنم با خشم و تمسخر خواهد گفت بروید فکری به حال آن چیزِ توی خشتکتان بکنید ای بتاچههای مفلوکِ نرمپستانِ نازکصدای جلقی...
:))))))))))
داریوش لااقل بیا اسپرم هامون رو اهدا کنیم نسلمون ماندگار بشه،بدون مسئولیت های پدری البته:)))
undead_knight نوشته: :))))))))))
داریوش لااقل بیا اسپرم هامون رو اهدا کنیم نسلمون ماندگار بشه،بدون مسئولیت های پدری البته:)))
یک بتای نرمپستانِ نازکصدا ترجیح میدهد نسلش منقرض شود تا ایزدبانوها قدرش را بفهمند؛ انقرضِ نسلِ امگاهای شُلپستان(!) هم باز فکر نمیکنم مرئی باشد
من بروم کمی استراحت کنم ببینم این سرطانِ روان کمی فروکش میکند یا اینکه همچنان قصد گایش دارد:e408:
Dariush نوشته: یک بتای نرمپستانِ نازکصدا ترجیح میدهد نسلش منقرض شود تا ایزدبانوها قدرش را بفهمند؛ انقراضِ نسلِ امگاهای شُلپستان(!) هم باز فکر نمیکنم مرئی باشد
ادم نباید که همه رو با یه چوب بزنه:))نسل آینده چه گناهی کردند از ژن های ما بی بهره بمونند!؟:)))
البته این خاطره شدن هم بدجوری ادمو قلقلک میده:))
نخیرم ژن من از همتون فرگشتهتر و مرغوبتره! بنابراین هایپرگمی من هم کاملا توجیه عقلانی و منطقی داره! :) باید نسل آینده رو از این ژنهای مرغوب بیبهره نذارم...
اما جدا من خیلی بچه دوست دارم. فعلا که توی فامیلای ما ازدواج در سنین بالا عرفه و به من اگه بخوام دست بکار شم میگن هنوز دهنت بوی شیر میده! :)
-----
یادمه سری قبلی هم که امیر رفته بود تمام فروم فاز غم برداشته بودن و همه به فکر خودکشی بودن! این امیر عجب کاریزمایی داره بین شما، البته منم دوسش دارم ولی خب بیمعرفته دیگه، کاریش نمیشه کرد! :)
حالا امیر را ول کن، خودت چرا نمیروی؟! باور کنید اینقدر که شما را در این انجمن مورد «لطف و مرحمت» قرار دادهاند، با من هم چنین میکردند، شاید سالی یکبار هم لاگین نمیکردم:))
با این تفاسیر قبول دارم که باید ژن مرغوب و «پوست کلفتی» داشته باشید...