Ouroboros نوشته: الان آن پُستت در جستار خردگرایی را خواندم، آیا به راستی تا به حال کسی در جهان کاری از این بیهودهتر انجام داده؟ گیریم شما بر حق هستید و گیریم مثلا نظر خصمتان را هم عوض کردید، که دیگر حداکثر میزان متصور موفقیت در یک گفتمان است، گمان میکنید از شما سپاسگزار خواهد بود؟ این تلاش جانکاه شما خودش گواهی برای ایمانتان به «رسالت رهاییبخش» نیست؟ من اکنون به این باور رسیدهام که بهترین کار ممکن بیاعتنایی مطلق به این مباحث است. پناه ببرید به آغوش زنان داریوش، که بخشنده و رحیم است، و تنها پناهگاه باقیمانده.
امیر ، من مدتها برای بیان ِ اینها با خودم کلنجار رفتم و در نهایت خودم را اینچنین قربانی کردم
اما راهی هم نبود، بالاخره باید به آنها اعتراف میکردم. حالا باز هم خدا را شکر به قول خودت، تمایز میان سبک زندگی و تفکر را برقرار دارم! ولی من از تنها کسی که امید داشتم حرف ِ مرا درک بکند شما بودید. هنوز البته حرف در این مورد زیاد دارم که با این تفاسیر بهتر است دیگر بیشتر هماش نزنم!
Ouroboros نوشته: من دو سال پیش به سلامت از این پرتگاه گذشتم، شما فکر خودتان باشید که مبادا دم به تله بدهید.
یعنی ازدواج انقدر کار احمقانه ای هست ؟ یه جوی درست کردین که اگه هم بخوایم ازدواج کنیم ، جرات نکنیم اینجا مطرحش کنیم مبادا که کس خل فرض بشیم
...
Dariush نوشته: امیر ، من مدتها برای بیان ِ اینها با خودم کلنجار رفتم و در نهایت خودم را اینچنین قربانی کردم اما راهی هم نبود، بالاخره باید به آنها اعتراف میکردم. حالا باز هم خدا را شکر به قول خودت، تمایز میان سبک زندگی و تفکر را برقرار دارم! ولی من از تنها کسی که امید داشتم حرف ِ مرا درک بکند شما بودید. هنوز البته حرف در این مورد زیاد دارم که با این تفاسیر بهتر است دیگر بیشتر هماش نزنم!
اگر میخواهید بزنید. من کلا حرفم اینست که چه کار دارید با دیگران؟ وظیفهی انسانی و اخلاقی اگر برای خودتان قائل هستید، در حد اشارهای گنگ و مبهم و نیم خطی محدود است. اینکه درپی بحث و گفتگو میروید یعنی در به در دنبال کسی میگردید تا برخطا بودن شما را اثبات بکند. خب، خبر بد برای شما: کسی را نخواهید یافت.
Ouroboros نوشته: اگر میخواهید بزنید. من کلا حرفم اینست که چه کار دارید با دیگران؟ وظیفهی انسانی و اخلاقی اگر برای خودتان قائل هستید، در حد اشارهای گنگ و مبهم و نیم خطی محدود است. اینکه درپی بحث و گفتگو میروید یعنی در به در دنبال کسی میگردید تا برخطا بودن شما را اثبات بکند. خب، خبر بد برای شما: کسی را نخواهید یافت.
چرا اینطور فکر میکنید؟ من که فکر میکنم بمباران خواهم شد و تا حدی هم نظرم درست بوده. اینجا هم تنها جاییست که در این مورد گفتهام، آنقدر شهامت نداشتهام که جای دیگری از این چیزها بگویم...
Ouroboros نوشته: دختر ۹ سالهی باکره اگر گیر آوردید، بسمالله!
بجز آن، میخواهید کشتزاری که خدا میداند چند نفر از هر طرف که خواستهاند، شام نداده، به آن وارد شدهاند را با سکهی طلا خریداری بکنید؟!
مشکل یعنی فقط همینه ؟ بالاخره دختر آفتاب مهتاب ندیده باشه با ارزشه یا دیده باشه
؟
Russell نوشته: @Crusader، چطوری برادر؟
بیا از تجربیات جدیدت در دختربازی که بگو دلمان برایشان تنگ شده.
شما چطوری برادر؟
من که فعلا در رابطهی بلندمدت با یک 8 هستم و حوصلهی دختربچههای دیگری را ندارم.
شما چکار میکنی؟ کار و کاسبی چطور است؟
Anarchy نوشته: مشکل یعنی فقط همینه ؟ بالاخره دختر آفتاب مهتاب ندیده باشه با ارزشه یا دیده باشه ؟
نظر من را بخواهی میگویم اهمیتی ندارد، تن به ازدواج ندهید، یکی را پیدا بکنید، عاشق بکنید، سپس قبل از آنکه رابطه خراب بشود(برای من سه ماه است، برای بیشتر مردان یک ماه)، بزنید به چاک و «قلبش را بشکنید». آن مردی باشید که از چنگش گریخت و تا ابد به خاطر خواهد سپرد، نه آن مردی که اخته میشود و ظرف میشورد. من زن دیدهام چهل سال بعد از آن «مردان» یاد کرده، حتی راجع بهشان کتاب نوشته. بعد از چهل سال زندگی مشترک با «شوهرش». آفتاب مهتاب دیده یا ندیده، به هیچ زنی تعهد ندهید دوست گرامی.
تعهد مرد متعلق به رفیقان اوست.
عشق مرد متعلق به سگ یا خدای اوست.
قضیب مرد متعلق به زنان است. آنهم به طور موقت. آنهم یک زن به نوبت.
Dariush نوشته: چرا اینطور فکر میکنید؟ من که فکر میکنم بمباران خواهم شد و تا حدی هم نظرم درست بوده. اینجا هم تنها جاییست که در این مورد گفتهام، آنقدر شهامت نداشتهام که جای دیگری از این چیزها بگویم...
نظرتان را که تغییر ندادهاند؟ چه «استدلالی» میتوانند برایتان بکنند وقتی دیگر به کارکرد استدلال اعتقادی ندارید؟ خرد برای خردگرایان ریسمانیست قدرتمند که آنها را در واقعیت باقی نگاه داشته و از پرتاب شدنشان به ورطهی جنون جلوگیری میکنند.
Ouroboros نوشته: آن مردی باشید که از چنگش گریخت و تا ابد به خاطر خواهد سپرد، نه آن مردی که اخته میشود و ظرف میشورد. من زن دیدهام چهل سال بعد از آن «مردان» یاد کرده، حتی راجع بهشان کتاب نوشته. بعد از چهل سال زندگی مشترک با «شوهرش».
یعنی برای همچین مردی شدن در یاد و خاطره زنان ، جایزه ای چیزی به آدم میدن ؟ منم زیاد دیدم که فحش خواهر و مادر نصیب همچین مردانی شده که زدن و در رفتن ... من فکر میکنم حرف تو امیر جان ، اینجا حکایت همون خردگرایی و بحثت با داریوش رو داره ... هر چقدر بیشتر اصرار کنی که ازدواج احمقانه هست ، بیشتر نشون میده آرزو میکنی کاش این جوری نبود ...
Ouroboros نوشته: نظرتان را که تغییر ندادهاند؟ چه «استدلالی» میتوانند برایتان بکنند وقتی دیگر به کارکرد استدلال اعتقادی ندارید؟ خرد برای خردگرایان ریسمانیست قدرتمند که آنها را در واقعیت باقی نگاه داشته و از پرتاب شدنشان به ورطهی جنون جلوگیری میکنند.
بله حق کاملا با شماست. اما کاری نمیشود کرد، وقتی شما موضعتان اینچنین 180 درجهای تغییر بکند، اگر هیچکس را نداشته باشید که آن را با کسی درمیان بگزارید منفجرتان خواهد کرد. من هم اینجا تنها جاییست که میتوانستم در این مورد چیزی بگویم. :e108: