Alice نوشته: خُب
دوستان گفته اند مدتی ست چرا آلیس پُست نمیدهد ؛
خُب کسی برای شب نشینی نیست که آلیس پُست بدهد ! (:
اگر هست ما را آگاه سازد ؛
بفرمایید
این خود من یکی از اون افراد
Alice نوشته: خُب
دوستان گفته اند مدتی ست چرا آلیس پُست نمیدهد ؛
خُب کسی برای شب نشینی نیست که آلیس پُست بدهد ! (:
اگر هست ما را آگاه سازد ؛
همه یک جورهایی هستند ولی نمینویسند، یک چند تا کاربر دیگر بگیریم کم کم درست میشود.
بابا مهربد اوضات چه طوره؟
ردیفی؟
حبیب گوش دادن مودمو عوض کرد کاملا یک مقداری زیادی ردیف شدم
یک مقدار زیادی از ردیف شدنم هم مربوط به اینه که اون 4 خط کدی که عقب مونده بود نوشتم
بابا مهربد یه div زبون نفهم داریم هر چی align شو وسط میکنیم و میگیم وسط واستا تو کتش نمیره
فکر کنم واسه div باید یک چیز دیگه ای نوشت
mamad1 نوشته: بفرمایید
این خود من یکی از اون افراد
یکی دو باریکه دیرتر پاسخ بدم
، بابا ممد ناپدید می شود
!
راستی آن ترفندها و پدافندها و آفندهایی که درباره شترنگ را گفتم اگر بکار بگیری
؛ و با حریفهای قدرتری بازی بکنی بی گمان بازی ات بهتر می شود
!
آن موقع دیگر سه دست ِ پیاپی نمی بازی
!
Alice نوشته: یکی دو باریکه دیرتر پاسخ بدم ، ممد ناپدید می شود !
راستی آن ترفندها و پدافندهایی و آفندهایی که درباره شترنگ را گفتم اگر بکار بگیری ؛ و با حریفهای قدرتری بازی بکنی بی گمان بازی ات بهتر می شود !
آن موقع دیگر سه دست ِ پیاپی نمی بازی !
آنوقت یک دستی بر چراغ نفتی بکشید یک هو ممد ظاهر میشود
من که همون اولشم گفتم حرفه ای بلد نیستم بابا الیس
حریف از شما قدر تر هم مگر پیدا میشود؟
shirin نوشته: تو ایران کسی قصد مردن یا خودکشی داشته باشه ولی امکاناتشو نداشته باشه کافیه یه وبلاگ بسازه توش از حکومت انتقاد کنه. یه هفته ای کلکشو میکنن، اینجوری هم اون آدم ناامید به هدفش میرسه و هم یه اثر مفید از خودش به جا میذاره ،
نمیدونم چه فحشی به حضرت ایت لله بدم که برازندش باشه
فرمودند رسیدگی شود
mamad1 نوشته: بابا مهربد اوضات چه طوره؟
ردیفی؟
حبیب گوش دادن مودمو عوض کرد کاملا یک مقداری زیادی ردیف شدم
یک مقدار زیادی از ردیف شدنم هم مربوط به اینه که اون 4 خط کدی که عقب مونده بود نوشتم
بابا مهربد یه div زبون نفهم داریم هر چی align شو وسط میکنیم و میگیم وسط واستا تو کتش نمیره
فکر کنم واسه div باید یک چیز دیگه ای نوشت
div که میانه نمیره، باید table بزنی!
mamad1 نوشته: بابا مهربد اوضات چه طوره؟
ردیفی؟
آری ممد جان، زیر سایه اسپاگتی هستیم ...
من شب نشینیم میاد
نیاید میرم بعدش فردا میگید تو مرد تنهای بامدادی و تا سحر وقت زیاده و این حرفا
حالا از ما گفتن بود