Rustin نوشته: اگر پژوهشهای این فیلد را دنبال کنید ماهیت حقیقیشان، چالشها و حد پیشرفت کنونی و قابل تصور برایتان مشخص میشود. کسانی که دستی در کار دارند توهمی از این بابت ندارند و حرفهای بچگانه آخرالزمانی نمیفروشند.
:e057:
بخش قرمزشده فرقی با مهملبافی مهربد در صفحه قبلی ندارد و ترجمه میشود به «یا با من موافقی یا خبر نداری و حالیت نیست و توهم داری». بخش آبیشده هم ارجاع به اتوریته است، مثل «۹۸٪ کسانی که دستی در هواشناسی دارند باورمند به نظریه گرمایش زمین هستند».
اینها اثرات سوء توئیتر و تلاش برای پایان دادن به گفتگو در نیمخط است قبلا در اینجا کسی اینطوری خودش را سبک نمیکرد.
سوال:
"آیا بشر باید به سمت گسترش هوش مصنوعی بره؟"
جواب:
"چه سطحی از هوش مصنوعی،با چه کارکردی و توسط چه افرادی از این بشر؟".
شما تو دنیایی از پیچیدگی و نسبیات زندگی میکنید و تقلیل بشر به خاور میانه یا فلان امپریالیست جهانخوار گ جز برای از سر باز کردن مسئله نیست.
Canary نوشته: سوال:
"آیا بشر باید به سمت گسترش هوش مصنوعی بره؟"
سوال شما فاقد اعتبار است زیرا پیشفرض اشتباهی دارد که ما افسار این مادیان چموش را در اختیار داریم که چنین نیست چون بشر به هر حال به سمت گسترش هوشمصنوعی خواهد رفت زیرا گستردگی مراکز تولید و توسعهی تکنولوژی چنان پراکنده، طبیعت انسان چندان رقابتگرا و انحصارطلب و احتمال ِ پیشی گرفتن ِ ابدی از رقبای کنونی در صورت نخست کشف کردن ِ آن چنان قدرتمند هستند که محدود کردنش در آمریکا قطعا هیچ تاثیری در محدود کردنش در روسیه و چین و برزیل و هند و اسرائیل و فرانسه و ایران نخواهد داشت. قبلا این را درباره مطالعه به روی سلولهای بنیادی دیدهایم. سوال شما را پس باید جور دیگری پرسید : «آیا گسترش تکنولوژی هوش مصنوعی آنقدر خطرناک هست که دولت آمریکا(یا چین)با کل جهان وارد جنگ شده، همه کره زمین را فتح بکند و یک دولت جهانی که در آن هرگونه تحقیقی در اینباره ممنوع است و شهروند عادی دائما با پهباد رصد میشوند که مبادا این قانون را بشکنند، برپا بکند؟»
Canary نوشته: شما تو دنیایی از پیچیدگی و نسبیات زندگی میکنید و تقلیل بشر به خاور میانه یا فلان امپریالیست جهانخوار گ جز برای از سر باز کردن مسئله نیست.
اینها که این بندهخدا نوشته در غرب هم اتفاق افتادهاند و میافتند و اصلا از غرب خرافهزدایی شدهی پسا-قوولوسیون آغاز شدهاند و آنجا به اوج رسیدهاند ما اینجا یک تقلید ناقصی از آنها داشتهایم:
نقل قول:خواستند توزیع عادلانۀ ثروت کنند و توزیع عادلانۀ فقر کردند، خواستند اشتغال ایجاد کنند و به کسری بودجه رسیدند، خواستند آموزش رایگان بسازند و مدارسی بهعنوان ابزاری برای پروپاگاندا ساختند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
Thanks نوشته: ابزارهای در دست بشر که فینفسه مصرف مثبت و منفی ندارند.
اینهم سخن نادرستیست، تکنولوژی جانی از برای خود دارد و به نظر میرسد که فینفسه بدترین خصایل انسان را بیشتر از بهترین خصایل ما پاداش میدهد.
این البته طبیعت جهان است، و منطقیست که مثلا سلطهجو بیش از سلطهگریز به تسلط برسد و بر دیگران مسلط بشود، ولی تکنولوژی راه سلطهجویان را هزار بار هموارتر و راه سلطهگریزان را هزار بار ناهموارتر کرده. چطور میشود چنین چیزی را انکار کرد یا آنرا بخشی جدایی ناپذیر از طبیعت تکنولوژی ندید؟ سوال رتوریک نیست.
Thanks نوشته: عوارض بدتری دارد: شبکههایی الگوریتمفروش هستند که بعد از مدتی تنها چیزهایی که دوست دارید را برایتان نمایش میدهند و اینطور در حباب عقایدتان زندانی میشوید. نشستهاید در جمعی که همه به نشانۀ توافق برای هم سر تکان میدهند و نوشابه باز میکنند. آنچه فرومها را هنوز متمایز نگه میدارد همین است که تصادفیتر عمل میکنند. همیشه مخالفینی در کمین هستند که متون شما را نقد کنند و صیقل دهند.
شما هم فرومنویسی را زیادی تقدیس میفرمایید بزرگوار. اینجا هم فرقی با حمام زنانه نداشت و ما هیچوقت نتوانستیم آن زمانی که هنوز اسلام موضوعیتی داشت و ما درپی اسلامستیزی بودیم(:e057:)بجز یکی دو آدم تهیمغزی که پیدا نبود ترول هستند یا چه کسی را به اینجا بکشانیم و خودمان هم حاضر نبودیم برویم در لانهی آنها زیرا میدانستیم عادلانه رفتار نخواهند کرد. این طبیعت انسان است نه الگوریتم توئیتر. چپول آمریکایی هم حالا که وا داده و در انتخابات کذایی تحقیر شده بجای پذیرفتن این حقیقت که آدم سالم ِ نرمال ِ مولد ِ طبیعی از تحقیر شدن بابت نژادپرستی ناموجود و توهین شنیدن بابت همخوابه نشدن با دوجنسه و اخراج شدن بابت جوک گفتن در حضور همکاران زن خسته شده و دیگر باج نمیدهد، رفتند دنبال سرزنش الگوریتم توئیتر و دخالت روسیه و این مهملات.
دلیل اینکه من هم یکی به نعل میزنم یکی به میخ این است که نظری قطعی در اینباره ندارم نه اینکه بالا نشسته باشم و با خرد بیپایانم مشغول داوری بر دیگران باشم. منهم دوست دارم از گفتگوی میان دوستان بیاموزم، هرچند خودم هم باورهایی در این زمینه دارم که اینجا و آنجا گفتهام و میگویم، مثل کامنت بالا، اما اینها ارزش چندانی ندارند و نتیجهی مطالعات گسترده و نظاممند ِ جدی در اینباره نیستند. ای کاش دوستانی که بیشتر میدانند جدیتر به گفتگو با یکدیگر بپردازند تا ما هم بیشتر بیاموزیم.
Ouroboros نوشته: :e057:
این دیگر چه روش گفتگو کردن است؟
یا گزارهی مطروحه را بپذیرید یا اوهام دارید؟ حداقل خضم شما یک نیمچه استدلالی کرد، آنهم البته آبکی بود درحد «این ناشدنیست» بدون آنکه بگوید دقیقا چرا اما شما دیگر یک مرحلهی جدیدی از تنبلی فکری اختراع کردید. اگر هم بگویید نه به روشنی اوهام دارید.
نیازی به گفتگو نیست, منطق به شما و هر کس دیگری میگوید که ساخت هوشوارههایِ باهوشتر از آدمی ۱۰۰% شدنی'ست. بهمچنین, همان منطق به شما میگوید که راههایِ نابود شدن و ویرانی همواره بیشتار و پرشمارتر از ساختن و بهکرد میباشند. اینک سر چه میخواهید گفتگو کنید؟ نه نمیسشود هوشواره ساخت؟ 😉 یا نه, راههایِ نابودی کمتر اند؟ 😅
تنها چیزی که جایِ گفتگو دارد همان "اینک راهکار چیست" + "چگونه ریسک نابودی را پایین بیاوریم" اند و بس.
Thanks نوشته: هر کس نیمنگاهی به کتاب اول کازینسکی داشته باشد میتواند متوجه شود که نوک پیکان نقد کازینسکی اول از همه به سمت چپها و تمام اکتیویستها، مخصوصاً از نوع دوستداران محیط زیست است. اینکه دو بار تزهای کازینسکی را با کسی مثل گرتا گوتنبرگ مقایسه و این دو را همسطح کردید جای تعجب است. عقاید کازینسکی حتی با سایر نحلههای بدویگرایی هم زاویه دارد، چه رسد به اینها.
گیر همین است که بیشتر از نیم نگاه نینداخته'اید.
Rustin نوشته: خیر ممکن نیست، و آنهایی که در این زمینه فعالند در این باره توهمی ندارند. آنهایی که دورترند هوا برداشتهاند که خبریست.
هنوز پرسش ما را پاسخ ندادید, آیا هوشوارهِها میتوانند از آدمی پیشیی بگیرند یا نه؟
چجور است نخست به این یک آری/نه بگویید تا تازه بپردازیم به اینکه این "پیشرفت" چه پیامدهایی در بر خواهد داشت.
Thanks نوشته: خواستند توزیع عادلانۀ ثروت کنند و توزیع عادلانۀ فقر کردند، خواستند اشتغال ایجاد کنند و به کسری بودجه رسیدند، خواستند آموزش رایگان بسازند و مدارسی بهعنوان ابزاری برای پروپاگاندا ساختند. اگر هم کسی بگوید نور تهِ تونل شاید نور قطار باشد، بشارت میدهند که نه، اینها روزنۀ فردایی روشنتر است. عزیزان بفرمایند بگویند چند بار دیگر برنامههای عظیم بشر (گیریم با نیت خیر) باید برخلاف میل ما پیش برود تا حداقل بتوانیم نسبت به این برنامهها مشکوک باشیم؟ مخصوصاً چیزی بهمراتب بزرگتر و پیچیدهتر مثل هوش مصنوعی.
خودفریبی که شاخودم ندارد, همینها همهاش خودفریبیست دیگر. آدمی هنوز نمیتواند یک ویروس ساده را درمان پیدا کند (HIV چند سال شد؟), هنوز هواپیما میسازد باز سقوط میکند (چند سده شد؟) ولی نه دوستان میدانند که هوشواره اگر ساخت بیگمان همه چی خوب و بلبل خواهد شد.
تازه هوشواره تنها "یکی" از چیزهاست, دیگریها بمانند...
پ.ن باز خوب است یکی دو تا Elon Musk داریم که امیدوار باشیم..!
Thanks نوشته: یا شاید بهتر است بگوییم منافع کوتاه مدت را بر منافع بلند مدت پاداش میدهد. مثالی که کازینسکی میآورد، دو قلمروی در رقابت هستند که برای باقی ماندن در عرصۀ رقابت باید بیرویه از منابع محیط زیست استفاده کنند. برای یکیشان منافع کوتاه مدت بر منافع بلند مدت تقدم دارد، یعنی برایش آیندۀ محیط زیست مهم نیست و فقط میخواهد قلمروی رقیب را تصاحب کند. برای دیگری برعکس است و پیش خود میگوید منابع محیط زیست اگر نابود شوند بالأخره روزی همۀ ما خواهیم مرد. طبیعت در این داوری طرف چه کسی را میگیرد و بقایش را تضمین میکند؟ جواب واضح است.* به همین سیاق هم دانشمندهایی که دنبال پروژه هوش مصنوعی رفتهاند، در مرحلۀ اول به شهرت و ثروتی که در کوتاه مدت صاحبش خواهند شد فکر میکنند، نه اینکه سیستم ساختهشده در بلند مدت چه تبعاتی خواهد داشت. پیش خودشان میگویند لابد آیندگان آنها را تبرئه خواهند کرد و میگویند «سیستم به ذات خود نداشت عیبی، هر چه عیب بود از نحوۀ استفادۀ ما بود».
یک بار نوشتید ترامپ تنها به منافع کوتاه مدت خود فکر میکند. سؤال این است که مگر بقیۀ رؤسای پیشین هم دنبال باقیات الصالحات میگشتند؟ آنچه اهمیت داشت همان دورهای بود که خودشان رئیسجمهور بودند و در دنیای نوین هم این سیاستها بیشتر برای کوتاه مدت برنامهریزی میشوند. میگویند زمانی چپها مخالف حضور پناهجویان در آمریکا بودند تا حق کارگر داخلی ضایع نشود، اما امروز در صدر موافقین حضور فلهای پناهجوها هستند، به این دلیل که تعداد مهاجرین غیرقانونی بهقدری زیاد شده که اگر حق شهروندی بهشان دهیم آنها هم عوضش به ما رای میدهند و سریع وارد کاخ ریاست جمهوری میشویم.
*کازینسکی از همین زاویه به اکتیویستها و فعالین محیط زیست انتقاد وارد میکند. آنگاه عدهای طرف را میگذارند کنار کسی مثل گرتا گوتنبرگ.
👍🏻
بدرستی این همین منطقیست که جهان فیزیکی ما دارد و روال اجتماعهای کنونیست. همین دیدگاه ساده و منطقی شما برایِ شاید ۸۰% مردم دریافتنی نیست چون در همهیِ زندگی, از خردسالی تا بزرگسالی, سشتشوی مغزی ژرف از اجتماع دیدهند و هتا به آن آگاه هم نیستند. در سوی دیگر گفته میشد که انتخاب طبیعی در آدمی بگونهی بوده که همی ما از درون بیشتر خوشبین و خوشباوریم تا چیز دیگر.
به زبان سادهتر, آدمی همان نوزادیست که با آتش دارد بازی میکند و هیچ ترسی از آن ندارد, چون در همهیِ فرگشت خود با آن سروکاری نداشته است.
Thanks نوشته: یا شاید بهتر است بگوییم منافع کوتاه مدت را بر منافع بلند مدت پاداش میدهد. مثالی که کازینسکی میآورد، دو قلمروی در رقابت هستند که برای باقی ماندن در عرصۀ رقابت باید بیرویه از منابع محیط زیست استفاده کنند. برای یکیشان منافع کوتاه مدت بر منافع بلند مدت تقدم دارد، یعنی برایش آیندۀ محیط زیست مهم نیست و فقط میخواهد قلمروی رقیب را تصاحب کند. برای دیگری برعکس است و پیش خود میگوید منابع محیط زیست اگر نابود شوند بالأخره روزی همۀ ما خواهیم مرد. طبیعت در این داوری طرف چه کسی را میگیرد و بقایش را تضمین میکند؟ جواب واضح است.* به همین سیاق هم دانشمندهایی که دنبال پروژه هوش مصنوعی رفتهاند، در مرحلۀ اول به شهرت و ثروتی که در کوتاه مدت صاحبش خواهند شد فکر میکنند، نه اینکه سیستم ساختهشده در بلند مدت چه تبعاتی خواهد داشت. پیش خودشان میگویند لابد آیندگان آنها را تبرئه خواهند کرد و میگویند «سیستم به ذات خود نداشت عیبی، هر چه عیب بود از نحوۀ استفادۀ ما بود».
Thanks نوشته: یک بار نوشتید ترامپ تنها به منافع کوتاه مدت خود فکر میکند. سؤال این است که مگر بقیۀ رؤسای پیشین هم دنبال باقیات الصالحات میگشتند؟
من نگفتم منافع کوتاه مدت خودش، بلکه منافع کوتاه مدت کشورش. مشکل کُل رهیافتهای سیاسی در جهان مدرن همین است که نمیتوانند آثار بلندمدت سیاستهایی که میتوانند در ابعاد کوتاه زمانی مفید واقع بشوند را محاسبه بکنند، دلیل اصلی آن نبود دیتای کافی برای دانستن تمام وجود و اتفاقهای احتمالیست. سیاستمداران چپگرا کاری به منافع شخصی یا جمعی ندارند و در اغلب موارد بردهی یک ایدئولوژی انسانستیز و مخرب هستند و پادویی کسانی را میکنند که در رژیم منتج از تداوم سیاستهای خود ایشان، آنها را سینهی دیوار میگذارند.
Mehrbod نوشته: نیازی به گفتگو نیست