Theodor Herzl نوشته: بالاترین خیلی نفرت انگیز شده! یا اصلاح طلب ، یا طرفدار بنی صدر یا از سازمان مزاحمین خلق!
آره از همه ی گروه ها حضور دارند، فقط جای دوستان سلطنت طلب خیلی خالیه!!!
sonixax نوشته: این مستند رضاشاه چه قدر زیبا و البته حال گیرانه بود
فکر کنم این لینک داونلودش باشه
http://www.texl.us/files/persianzone/3758.mov
جواد طباطبایی در جلساتی که برای ماکیاولی برگزار کرده به داریوش آشوری با لغت بازی در متن بخصوص شهریار ماکیاولی انتقاد می کنه که بنظرم
به حق است و از ساختن لغات و ترجمه نادرست و نامفهوم در علوم انسانی که در طی تاریخ بسط پیدا کردن و اصلا مفهوم ترجمه فارسی را نمی رسانند شکایت می کند .
در واقع من در تعجبم که این همه وسواس برای مثلا ساختن لغات تخصصی چیست و چرا عین آن را به کار نمی برند تا برای مفهوم آن بیشتر مطالعه شود و با لغت سازی باعث امتناع فکری می شوند .
لینک صوتی نشست
makiavelli[1]
درود راسل جان، امیدوارم خوب و خوش باشی برادر.
هنوز بازنگشتهام. اینجا هر از گاهی که آنتن بدهد، با این تبلتِ فکستنی یا موبایل، به زور آنلاین میشوم و اگر بتوانم پستی میدهم! حدودا 10 روز بازمیگردم.
Dariush نوشته: هنوز بازنگشتهام. اینجا هر از گاهی که آنتن بدهد، با این تبلتِ فکستنی یا موبایل، به زور آنلاین میشوم و اگر بتوانم پستی میدهم! حدودا 10 روز بازمیگردم.
چه خبر است؟ کجا اُتراق کردهاید؟ درون کلبه؟!!
Alice نوشته: چه خبر است؟ کجا اُتراق کردهاید؟ درون کلبه؟!!
1-از کجا دانستی یک نفر نیستم؟
2-کلبه را از کجا آوردی؟
3-بازیگرِ خوبی نیستی!
Dariush نوشته: 1-از کجا دانستی یک نفر نیستم؟
2-کلبه را از کجا آوردی؟
3-بازیگرِ خوبی نیستی!
من به بازیگری علاقهای ندارم، اما فقط فیلمسازی! :)
خودت همهچیز را لو میدهی؛ اگرنه من در جریان اینکه اکنون کجا هستی و اینها نیستم!
خلاصه حواست باشد راهِ برگشت را گم نکنی تا سر از جزایر گمشده و آرتیستبازیها و
اینها در بیاوری!
ولی جدا از شوخی شبهنگام آنجا باید ترسناک بشود؛ من از دو چیز همیشه هراسان
بودم : یکی تاریکی (البته جایی که آبادی نباشد)، دیگری هم محفوظ بماند.
Alice نوشته: خودت همهچیز را لو میدهی؛ اگرنه من در جریان اینکه اکنون کجا هستی و اینها نیستم!
خلاصه حواست باشد راهِ برگشت را گم نکنی تا سر از جزایر گمشده و آرتیستبازیها و
اینها در بیاوری!
همینهایش کیف میدهد دیگر آلیس جان! البته اگر چند بار کی جا بروی، کم کم از هیجاناش کاسته میشود، اما خب بازهم خیلی خیلی بیشتر از زندگی روزمره دچارِ هیجان و غافلگیری میشوی.
Alice نوشته: ولی جدا از شوخی شبهنگام آنجا باید ترسناک بشود؛ من از دو چیز همیشه هراسان
بودم : یکی تاریکی (البته جایی که آبادی نباشد)، دیگری هم محفوظ بماند.
من آنقدر شب، مخصوصا آنجا که آبادیای نباشد را دوست میدارم که خود را فرزندِ شب نامیدهام! به ویژه که به گاه نیمه شب میشود و صدای حیواناتِ وحشی(از قبیل جغد و گرگ) هم از دوردستها به گوش رسد. یکی به شب اینچنین علاقهمندم، آن یکی را یادم نیست
Dariush نوشته: من آنقدر شب، مخصوصا آنجا که آبادیای نباشد را دوست میدارم که خود را فرزندِ شب نامیدهام! به ویژه که به گاه نیمه شب میشود و صدای حیواناتِ وحشی(از قبیل جغد و گرگ) هم از دوردستها به گوش رسد.
من هرموقع در چنین شرایطی قرار میگیرم دچار توهمزایی میشوم! صدای جیرجیرک و
زوزههای گرگ هم به این ترس و وحشت دامن میزند! خوب شد نیامدمها... :e108:
Dariush نوشته: یکی به شب اینچنین علاقهمندم، آن یکی را یادم نیست
آن یکی زیادی شخصیست و بهمین جهت از بیان آن معذورم! راستی تا یادم نرفته،
نیمی از لذت سفر به چاشنی این تنباکوی لعنتی آن است. بساطِ آبشنگولی هم
که خلاصه تمام لذتِ سُفرهی بزم آن را متشکل میشود! :)
در هر نقطه از گسترهی بیمرز این جهان که هستی شادکام باشی و شادمان؛ من
بروم بخوابم که بعد از افطار داستان داریم! :) سفر خوش، بدرود.
Alice نوشته: من هرموقع در چنین شرایطی قرار میگیرم دچار توهمزایی میشوم! صدای جیرجیرک و
زوزههای گرگ هم به این ترس و وحشت دامن میزند! خوب شد نیامدمها...
توهم معمولا در تنهایی به سراغِ آدم میآید، تو که تنها نبودی اگر میآمدی.
البته، من از این توهم هم خوشی میبرم.
Alice نوشته: آن یکی زیادی شخصیست و بهمین جهت از بیان آن معذورم! راستی تا یادم نرفته،
نیمی از لذت سفر به چاشنی این تنباکوی لعنتی آن است. بساطِ آبشنگولی هم
که خلاصه تمام لذتِ سُفرهی بزم آن است! :)
تنباکو را که ترک کردهایم، شما هم بهتر است به جایِ رفیقِ ناباب بودن و سعی در انحراف، ما را به تفریحهای سالم تشویق کنی، مثلا قدری موادِ نیمه مخدر که در آن تاریکیِ مطلق براستی همه چیز را تکمیل میکند! آبشنگولی هم گرمابخشِ این شبهای سرد است.
Alice نوشته: در هر نقطه از گسترهی بیمرز این جهان که هستی شادکام باشی و شادمان؛ من
بروم بخوابم که بعد از افطار داستان داریم! :) سفر خوش، بدرود.
سپاس آلیس جان. خوب و خوش باشی، اتاقات را هم مرتب کن