undead_knight نوشته: جدیدا یه رمان خوندم به نام "گل هایی برای الگرنون" که داستان مردی 32 ساله رو روایت میکنه که عقب مونده ذهنی هست و با انجام آزمایشی موقتا نابغه میشه...
یک جورهایی از آنالیز نویسنده در مورد هوش و البته مسئل احساسی مرتبط باهاش خیلی خوشم اومد.
دسته گلی برای الجرنون!
این یکی از زیباترین و بهترین داستانهایِ کوتاهی است که هرگز نوشته شده, که انجمن آکادمی فانتزی هم ترزبان بسیاری خوبی از آن نموده:
آکادمی فانتزی: مرجع هواداران علمیتخیلی و فانتزی: محتوا / علمیتخیلی، ترجمه / دسته گلی برای «الجرنون»
Alice نوشته: سیستم آموزشی کشور چندان مبنی بر تخصص نیست! توی هر رشتهای کلی مطالب و کتب بیربط پیدا میشن که صرفا باید پاس بشن؛ اگرنه متخصص نمیشید. ضمن اینکه بازار کار هیچ ربطی به تخصص نداره و به میزان زیادی پارتیبازی و روابطیه، نه ضوابطی. از طرفی نظام آموزشی بطور فلهای بهرکسی لیسانس میده و مدرک لیسانس امروزی حداقل سطح سواد قشر جوون جامعه رو تشکیل میده و همه باید داشته باشن.
من توی خانوادهی درس خوندهای به دنیا اومدم و مجبورم که یه لیسانس رو زورکی بگیرم تا به نرم سواد اجتماعی برسم. مظخصا سیستم بدنبال "متخصص" نیست که ما هم بریم درس بخونیم؛ اگر بود نظام اموزشی کشو اینطوری درهم و برهم نبود.
باز هم بهانه و صغرا کبرا چیدن برای توجیه یک عمل خلاف!!!!
اول از همه اینکه وقتی شما به سیستم آموزشی کشور باور ندارید و چنین فکری در باره اش میکنید نباید درش درس بخونید . یعنی یا اصلن نخونید برید کلاس آشپزی و خیاطی و مونجوق دوزی!!!! یا تشریف مبارک رو ببرید یک کشوری درس بخونید که سیستم آموزشیش رو قبول دارید. در صورتی هم که بخواید پس فردا منشی فلان دکتر بشید تنها چیزی که لازمتون نمیشه مدرکه دانشگاهیه.
دوم اینکه در همه جای دنیا همیشه یک سری دروس عمومی هستند که ربطی به تخصصی که دارید میگیرید ندارند . به طور مثال دانشجویان رشته هوا و فضا در آلمان باید نقاشی ، تاریخ آلمان ، جغرافیای آلمان و حتا یک بخش دینی (به شکل کلی در مورد تمام ادیان بهشون یاد میدند) رو پاس کنند. ترم اول هم بهشون هرچی ریاضی از روز اول مدرسه تا ابیتور رو یاد گرفتند رو باید از اول توی یک مدت چند ماهه بخونند و امتحان بدند.
سوم اینکه دلیل اینکه خروجی دانشگاه های ایران این همه بیسواده فقط و فقط همون بحث تقلب و گرفتن نمره به هر قیمته وگرنه مشخصه که چهار تا درس بیربط مثل وصیت امام و دینی و اسلام شناسی بالینی!!!!! چندان سایه ای روی دروس تخصصی نمیندازه و البته در دانشگاه های ایران به کسی که رفته کامپیوتر بخونه کامپیوتر هم یاد میدند. سوای اینکه نه در ایران بلکه در تمام دنیا استاد میاد یه پرت و پلایی میگه و میره و این دانشجو که مستلزم مطالعه و یادگیری دروس مربوطه هستش.
چهارم اینکه گرفتن یک مدرک با تقلب و هزار جو تخلف سواد شما رو به نرم سواد اجتماعی نمیرسونه فقط بهتون یک مدرک بی ارزش میده و سواد افراد هم به مدرکشون نیست. ولی شاید به خاطر خر تو خر بودن ایران بهتون در رابطه با مدرکی که دارید یک شغل بدند و چون اون مدرک رو با تقلب و ناز کردن برای استاد گرفتید و بلد نیستید چی به چیه میرید یه چیزی درست میکنید که خود به خودی منفجر میشه ملت رو به کشتن میده یا دارویی درست میکنید که سمیه یا .... (اخباری که هر روز از ایران میشنویم)
پس اینجا سوای ترکمال حکومت به خاطر اینکه شرایط رو به سمتی میبره که هر الدنگی (منظورم شما نیستید به خودتون نگیرید) سر هر کاری بره به خاطر فامیل بازی و ... مردم (اینجا منظورم به شماست) هم مقصرند که با بهانه کردن زمین و زمان هر مدل تخلفی که عشقشونه رو مرتکب میشند و دست آخر هم همه ی کره ی زمین مقصرند الا خودشون که تخلف رو مرتکب شدند !!!!
Mehrbod نوشته: پ.ن.
راستی میبینم بر این باور افتادهای که مهر از بودْ هست شد و مهربُد گشت؟ (;
i really dont care ;)
هنوز هم ممکنه برای اذیت کردن به کار ببرم ولی میدونی که بعضی چیزا ناخوداگاهه،ادم اشتباه میکنه حتی Freudian slip ممکنه باشه:)))
undead_knight نوشته: فکر میکنم یک دختر با شخصیت من چطور میتونست باشه،اغوا کردن پسرونه ! کار خیلی ساده ای هست
یکی از دوستان پسرم یه بار بهم گفت من اگر دختر بودم بیشک و یقین فاحشه میشدم. فیالفور من رو یاد ایشون انداختی!
Alice نوشته: اینارو ول کنید برای کاهش استرس و دلشوره به من راهکار بدید؛ این امتحانه خیلی مهمه و آخری هم هست! یکی دوساعت دیگه باید راه بیفتم.
ساعت 4:37 صبحه در ایران! برید بگیرید بخوابید فردا امتحان دارید!!!!! دست کم برای تقلب کردن به اندازه کافی تمرکز داشته باشید
sonixax نوشته: باز هم بهانه و صغرا کبرا چیدن برای توجیه یک عمل خلاف!!!!
میلاد جوابتون رو فردا شب میدم. فعلا مخم بدجوری تعطیله نباید وارد مجادله بشم!
کل شب رو بیدار موندم. به جای اینکارا باید جمع بندی کنم و آماده رفتن شم... :e408:
Alice نوشته: یکی از دوستان پسرم یه بار بهم گفت من اگر دختر بودم بیشک و یقین فاحشه میشدم. فیالفور من رو یاد ایشون انداختی!
نبابا این خیلی چیپه،پول گرفتن برای سکس!؟ :/ بعد همونطور که گفتم قسمت جذابش برای من اغوا کردن نه سکس(البته اون هم جای خودش رو داره).
اگرقسمت نهاییش رو بخوام مثل فیلما تصویر کنم میشه یه دختره که یقه پسر(یا دختر) رو میگیره هلش میده توی اتاق،پرتش میکنه روی تخت، میپره روش:))))
undead_knight نوشته: اخه از کجا باید اسم تخمی این موشه رو یاد میگرفتم!؟:)))
البته خیلی هم کوتاه نبود!(نوشته که بعد از استقبال از داستان کوتاهش،طولانی ترش کرده)از روش یه فیلمی به نام "چارلی" هم ساخته شده که ظاهرا اسکار گرفته(قدیمیه)
آری, من هم نخستین بار ١٠ سال پیش شاید خواندم و گریستم!
داستان اندوهبرانگیزیه و شیوهیِ نگارش اش براستی فرا-هنجار ئه.
اندوهآورندهترین بخش از جایی میآغازید که روند وارونه میشود و چارلی کم کم پسمیرود...