Dariush نوشته: تقیه میکنند راسل جان، جدی نگیرید.
درود ( همان سلام!)و خوشامد به امیر عزیز...
پیرامونِ زندگی مرفه که میگفتی داشتم سوسیس آلمانی همراه با تخممرغ ِ نیمرو میزدم و مزهی زندگی «مرفه» را میچشیدم:)))
سلام داریوش جان.
سوسیستخممرغ عارضهی اصلی زندگی مجردیست.
خب اکنون که من مدت کوتاهی هستم، و دوستان نیز حضور دارند، آن جستار «پراکندهنویسی» را بگشاییم. من حرفهای جدیدی برای گفتن دارم، بعلاوهی اینکه میخواهم بدانم دوستانی که قصد و علاقهی «بحث» دربارهی آنها را داشتند نظرشان چه بوده...
من که بیشتر مشتاقم ببینم این مدت تمرینهایتان برای شکست من در شترنگ به کجا رسیدهاند:)) البته نه امشب، دو سه شب دیگر آن را خواهم آزمود. فعلا باید بروم، میدانید که، شبزندهداری را به کلی ترک کردهام.
Dariush نوشته: من که بیشتر مشتاقم ببینم این مدت تمرینهایتان برای شکست من در شترنگ به کجا رسیدهاند:)) البته نه امشب، دو سه شب دیگر آن را خواهم آزمود. فعلا باید بروم، میدانید که، شبزندهداری را به کلی ترک کردهام.
خوب کاری کردهای، من نیز مدتهاست شب زنده داری نکردهام.
ذهن سالم و بدن سالم، تضمینی هستند برای امکانپذیری آن زندگی ناسالمی که ما دوستش میداریم.
Ouroboros نوشته: من این روزها به راستی گرفتارم، و در این اوج نهایت گرفتاریها نمیدانم چرا دلم برای نوشتن تنگ شد. واقعا شرایط بدیست وقتی آدم نه آن چنان متفکری منسجم و جدی و برجسته است که قادر به تحریر کتبی دارای ارزش خوانده شدن باشد، نه آنقدر بیمایه است که اصلا خیال این شکرخوریها به ذهنش نرسد.. میانهحالی، اینجا هم گریبانگیر ماست..
بگذریم، خودت چطوری راسل جان؟
بگذریم شما یک بازی شطرنج هنوز باید با من انجام بدی تا تورنمنت به پایان برسه!
Ouroboros نوشته: درود بر دوستان، میبینم که در غیاب من اینجا پرنده هم پر نمیزند،
اگر این اندازه افتاده نبودم میگفتم لابد ارتباطی میان ایندو هست.
همینه دیگه یهو میذاری میری این طوری میشه :دی
خوش آمدی امیر جان
Ouroboros نوشته: خب اکنون که من مدت کوتاهی هستم، و دوستان نیز حضور دارند، آن جستار «پراکندهنویسی» را بگشاییم. من حرفهای جدیدی برای گفتن دارم، بعلاوهی اینکه میخواهم بدانم دوستانی که قصد و علاقهی «بحث» دربارهی آنها را داشتند نظرشان چه بوده...
ضمن خوش آمدگویی به امیر عزیز ، جستار رو باز کردم !!
خب حالا تعریف کن این مدت که نبودی چیکارا کردی
؟؟
به به امیر ارجمند گرام. خیلی خوش آمدید. اتفاقن دیروز باور کنید یادتون بودم. چون میخواستم یک پیکی در تاپیک بدنسازی بزنم دوست داشتم شما بودید نظر میدادید. کاش از طبیعت چیز دیگری خواسته بودیم :e405: دختری، حرمسرایی چیزی.:e303:
MEHDI نوشته: بگذریم شما یک بازی شطرنج هنوز باید با من انجام بدی تا تورنمنت به پایان برسه!
چقدر میخواهید ببازید؟ آیا خسته نمیشوید؟ آیا باختهای شما را پایانی هست؟
Anarchy نوشته: ضمن خوش آمدگویی به امیر عزیز ، جستار رو باز کردم !!
خب حالا تعریف کن این مدت که نبودی چیکارا کردی ؟؟
سپاس آنارشی.
کارهای بدبد.
kourosh_bikhoda نوشته: به به امیر ارجمند گرام. خیلی خوش آمدید. اتفاقن دیروز باور کنید یادتون بودم. چون میخواستم یک پیکی در تاپیک بدنسازی بزنم دوست داشتم شما بودید نظر میدادید. کاش از طبیعت چیز دیگری خواسته بودیم دختری، حرمسرایی چیزی.
سپاس از شما. اینها را طبیعت نمیدهد بلکه پروردگار از اسرار دل شما خبر دارد و آنچه را بیشتر از همه میطلبید بهتان میرساند.
sonixax نوشته: همینه دیگه یهو میذاری میری این طوری میشه :دی
خوش آمدی امیر جان
درود بر میلاد گرامی، این مرد مهربان و دوستداشتنی.
میبینم که دختران انجمن را با بتابازیهای فراوان پراندهاید.
Ouroboros نوشته: چقدر میخواهید ببازید؟ آیا خسته نمیشوید؟ آیا باختهای شما را پایانی هست؟
بیا بازی کنیم تا دیگه کری نخونی! بعد از بازی این پست رو حذف خواهید کرد و چند ماهی ناپدید می شوید.:e057: