Mehrbod نوشته: پس همینکه پیوسته از اینها میپرسید و در چند و چون انگیزههایِ
من و دیگران فرو میروید نشانههایِ خوبی از تراز بالای خودآگاهی اند.
ا
با این تعریف افراد فضول و بی مغز هم که مدام در پی تجسس در احوالات دیگران هستند هم دارای خودآگاهی بالایی هستند:))) آنکسی خودآگاهیش بالاست که مدام از احوالات خودش بپرسد مثل مولانا که می فرماید :
روزها فکر من اینست و هم شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم.........
پس با این حساب امتیاز بندی شما درست نمی باشد ;)
سارا نوشته: ولی شما اشتباه می کنید من و جناب mbk خیلی به هم شبیه هستیم!;)
در ضمن بر چه اساسی برای خودتان نمره بندی کرده اید؟
مگر نفرمودید من بی منطقم ؟ بی خردم و پسمانده ام ؟ دیگر خودآگاهی ای نخواهم داشت
نمرهبندی هوش که نیست. تازه داشتن خودآگاهی بالا به معنی داشتن
کنترل بالا روی خودآگاهی هم نیست (ایندو تنها همآمد {correlated} بالا دارند).
پ.ن.
منطق هم که خب کم کم ندارید, اگر داشتید این نکتههایِ ریز را
میگرفتید; اندیشهیِ احساسی چهرهیِ کلان را بخوبی میگیرد, ولی ریزگان را نه.
Mehrbod نوشته: نشانهها ≠ تعریف
چشم قربان ولی من عاشقِ زبان عربی هستم چه کنم؟ دوست دارم از واژگان عربی زیاد استفاده کنم اشکالی دارد؟
بعدش هم logic لاجیک یک کلمه ی فرنگی را شما برداشته اید بهش
ستان وصل کرده اید شده لاجیکستان که از بیخ غلط است چرا اول از همه بخودتان گیر نمی دهید؟ خودآگاهی شما راستی چند است ؟؟
Mehrbod نوشته: منطق هم که خب کم کم ندارید, اگر داشتید این نکتههایِ ریز را
میگرفتید; اندیشهیِ احساسی چهرهیِ کلان را بخوبی میگیرد, ولی ریزگان را نه.
باشد اندیشه ام را مهندسی اش می کنم مثلا عکس آواتار شما به احتمال زیاد مربوط به یک انیمیشن ژاپنی می باشد چرا چون در انیمیشن های ژاپنی از این دست نقاشی ها بوفور یافت می شود . در نتیجه می توان گفت شما انیمیشن دوست دارید آنهم از نوع ژاپنی اش را :))
و دیگر اینکه چرا این عکس را انتخاب کردید دلیلش چشمان می باشند که نگاه نافذی دارند و حالتی که این شخص در عکس دارد یعنی دستی را که گویا زیر سرش گذاشته و دست دیگر را روی آن که نشاندهنده ی متفکر بودن و عوطه ور شدن در دنیای اندیشه می باشد!!!
ولی از دید احساسی بگویم در این تصویر دست از سر بزرگتر است و دستی که از سر بزرگتر باشد تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.....
سارا نوشته: چشم قربان ولی من عاشقِ زبان عربی هستم چه کنم؟ دوست دارم از واژگان عربی زیاد استفاده کنم اشکالی دارد؟
ای بابا,
نشانهها = دلیلها (دلالت) = signs (عربی بیشتر میخواهید, ادّله!)
≠
واکراندن = تعریف کردن = to define
سارا نوشته: بعدش هم logic لاجیک یک کلمه ی فرنگی را شما برداشته اید بهش ستان وصل کرده اید شده لاجیکستان که از بیخ غلط است چرا اول از همه بخودتان گیر نمی دهید؟
انگلستان هم با این شمار نادرست است ..! (anglostân)
سارا نوشته: خودآگاهی شما راستی چند است ؟؟
بالاست.
Mehrbod نوشته: ای بابا,
نشانهها = دلیلها (دلالت) = signs (عربی بیشتر میخواهید, ادّله!)
≠
واکراندن = تعریف کردن = to define
منظور منم Definition بود پس خوب کردم از تعریف استفاده کردم !
Mehrbod نوشته: انگلستان هم با این شمار نادرست است ..! (anglostân)
خب شما پارسیگر هستید توقع بیشتری از شما می رود!! اگر عمله ی جهل بودید این توقع نبود!
Mehrbod نوشته: بالاست.
حتما 100 هست نه؟!:))
شما هوش مادی خیلی خوبی دارید ولی هوش معنویتان در حد صفر است! و اصل هم همین هوش است!
سارا نوشته: مثلا عکس آواتار شما به احتمال زیاد مربوط به یک انیمیشن ژاپنی می باشد چرا چون در انیمیشن های ژاپنی از این دست نقاشی ها بوفور یافت می شود . در نتیجه می توان گفت شما انیمیشن دوست دارید آنهم از نوع ژاپنی اش را :))
خودتان انیمهاش را ببینید دربیاورید.
سارا نوشته: و دیگر اینکه چرا این عکس را انتخاب کردید دلیلش چشمان می باشند که نگاه نافذی دارند و حالتی که این شخص در عکس دارد یعنی دستی را که گویا زیر سرش گذاشته و دست دیگر را روی آن که نشاندهنده ی متفکر بودن و عوطه ور شدن در دنیای اندیشه می باشد!!!
من به چند انگیزه این آواتار و چهرهیِ پشتش را دوست دارم, ولی این یکی فرم را از همه بیشتر
پسندیدم یکیش همین که دراز کشیده و با آسودگی و آرامی و همان غوتهور در اندیشه مینگرد.
پ.ن.
زبان عربی دوست دارید که همین شده دیگر. دلیل از دلالت میاید و به چم "علت" سراسر نادرست است:
علت (عربی) = انگیختار (چیزی که خاستگاه و انگیزندهیِ یک رویداد است) (cause)
دلیل (عربی) = آوَند، نشانگر (چیزی که رویداد را روشن میکند) (indication)
دلیل: اینکه امروز زمین خیس است، آوند باران دیشب است.
علت : انگیختار باریدن باران، خوردن هوای سرد به ابرهاست.
=>
چنین گفت با پهلوان زال زر
گر
آوند خواهی به تیغم نگر.
Not Acceptable!
Mehrbod نوشته: خودتان انیمهاش را ببینید دربیاورید.
من انیمیشن های ژاپنی را دوست دارم ولی از این انیمیشن ندید بدم می آید!! چون حتما این فرد هم کاراکتر اصلی انمیشین می باشد نه ؟ آنوقت در طول کارتون همه اش بیاد شما خواهم بود
(((
Mehrbod نوشته: زبان عربی دوست دارید که همین شده دیگر. دلیل از دلالت میاید و به چم "علت" سراسر نادرست است:
زبان دینم هست چرا دوستش نداشته باشم ؟ تازه من اعراب را هم خیلی دوست دارم مردمانی بس خونگرم و مهربانند!!
سارا نوشته: منظور منم Definition بود پس خوب کردم از تعریف استفاده کردم !
!!!
من از "نشانهها"ی یک چیز سخن گفته بودم, شما از "تعریف".
نشانهها ≠ تعریف.
نشانههایِ سرماخوردگی سرفه کردن است. ولی سرفه کردن تعریف سرماخوردگی نیست.
سارا نوشته: خب شما پارسیگر هستید توقع بیشتری از شما می رود!! اگر عمله ی جهل بودید این توقع نبود!
جدا از اینکه این سخن چه اندازه پرت و بیهوده است, بازی با لاجیکستان و تاجیکستان را مفراموشید.
انگلستان هم واژهیِ بسیار خوبیست, به من بود ژرمنستان و آمریکستان هم میافزودم.
برای "عالم معنا" هم "هپروتستان" بدک نبود ... (:
سارا نوشته: حتما 100 هست نه؟!:))
شما هوش مادی خیلی خوبی دارید ولی هوش معنویتان در حد صفر است! و اصل هم همین هوش است!
هوش معنوی چون اینجا همان خودفریبی باشد, درسته در من بسیار کم یافت میشود!
سارا نوشته: حتما 100 هست نه؟!:))
بیگمان صد نیست. خودآگاهی ترازبالاتر را تنها میشود با مینوبینی (meditation) ژرف بدست آورد و هم این, و هم اینکه
خودآگاهی به خودی چیز همیشه به درد بخوری نیست. برای نمونه کسی نمیخواهد از اینکه چند بار دلش در دقیقه میتپد خودآگاه باشد.
در کنار این, خودآگاهی گنجایش کوچکی دارد و همهیِ منش کسی در آن
جا نمیشود, برای همین بخش بزرگتری از ما در همان ناخودآگاه میزید.