Mehrbod نوشته: ولی در همان یک گفته هم باز نشان دادید زمختنگرید که؟
تنها به گفتن خشک و خالی که نیست, دستکم یک استدلالی میآورند که از روی این گفته و آن گفته و بهمان گفته و این علّت, آری زمختنگر ای.
زمخت نگری دیگه قبول کن! همینکه میای میگی منش مسلمانی و مسلمانی و اینا ...رو برای همه مسلمونا میدونی میگم زمخت نگرین. چون هر مسلمونی یه منشی داره یه رفتاری داره. شما یه سر برو همون فاروم شیعی خودت دستت میاد که مسلمون داریم تا مسلمون:-) این دختره رو اونجا کافر خوندن
این بدبختم بیچاره ناراحت شد گف اگه منو مسلمون نمی دونین سرگردان بخونین ولی کافر نه:-)
Secular نوشته: زمخت نگری دیگه قبول کن! همینکه میای میگی منش مسلمانی و مسلمانی و اینا ...رو برای همه مسلمونا میدونی میگم زمخت نگرین. چون هر مسلمونی یه منشی داره یه رفتاری داره. شما یه سر برو همون فاروم شیعی خودت دستت میاد که مسلمون داریم تا مسلمون:-) این دختره رو اونجا کافر خوندن این بدبختم بیچاره ناراحت شد گف اگه منو مسلمون نمی دونین سرگردان بخونین ولی کافر نه:-)
نکته در این است که باور به اسلام باور به یک چیز بسیار نامنطقیست و این ستیزی با اینکه "مسلمان داریم تا مسلمان" ندارد,
بوارونه تنها میگوید هر چه دوز اسلامگرایی بالاتر باشد بهمان برخ نامنطقی بودن بالا خواهد بود, ولی نمیگوید که مسلمان نامنطقی نیست.
برای دریافت آسانتر, کسیکه میگوید زمین صاف است و کسیکه میگوید من زنده نیستم, هر دو مغزشان تاب برمیدارد, ولی یکی
بیشتر از آن یکی.
Secular نوشته: اولن این شمایی که مغز رو گذاشتی تو استندبای و جواب معمای ساده منو ندادی:-)
چنانکه گفتم, انگیزهای برای پژوهش ندارم, به دیگر زبان هر که میخواهد باشد.
Mehrbod نوشته: نکته در این است که باور به اسلام باور به یک چیز بسیار نامنطقیست و این ستیزی با اینکه "مسلمان داریم تا مسلمان" ندارد,
بوارونه تنها میگوید هر چه دوز اسلامگرایی بالاتر باشد بهمان برخ نامنطقی بودن بالا خواهد بود, ولی نمیگوید که مسلمان نامنطقی نیست.
برای دریافت آسانتر, کسیکه میگوید زمین صاف است و کسیکه میگوید من زنده نیستم, هر دو مغزشان تاب برمیدارد, ولی یکی بیشتر از آن یکی.
منم قبول دارم کلن همین که یه عده ای بجسبن به یه دینی حالا هر دینی تازه اونم مال قرن ها پیش خوب نشون میده که چقد این آدما منطقی باید باشن! ولی خب تمام فلاسفه اسلامی از دم مسلمان بودن اونم از نوع مذهبیش و بعضیاشون هم عارف و دوریش بودند به هرحال در آثاری که از خودشون بجا گذاشتن نشون دادن که از لحاظ خرد و منطق در تراز بالایی قرار می گرفتن. اما یه نکته ای که هس اینه که زیاد دور و بر وجود و ذات خدا نمی پلکیدن چرا ؟ چون نمی تونستن به آنچه که مطابق دینشون بوده برسن مثلن ابن سینا میره جلو در اثبات معاد کم میاره در کتابش می نویسه که چون به اسلام و پیامبر و اینا اعتقاد دارم پ هس هرچند من نتونستم اثبات کنم! یا همین فیلسوف اسلامی معاصر علامه طباطبایی نقدهای خوبی در مورد مارکسیسم می نوشته که در اون اول مزیتهای مارکسیسم رو می گفته بعد می کوبیده و البته به انگلیسی و فرانسه و اینا ترجمه می شده و حتی اونزمان خود مارکسیستها از نقدهای علامه خیلی استفاده می کردن . اینا ادمهایی با دوز منطق بالا هستن نمیشه رد کرد ولی خب چه گیری حالا به اسلام دادی شما؟ کلن همه ی ادیان سر و ته یه کرباسن چون در همشون یه خدایی هس و یه بهشت و جهنمی و شیطان و جن و پری و بقیه قصه .........پ نمیشه گف هرکی خداباور هس از لحاظ منطق در تراز پایینتری از یه خدا ناباور قرار می گیره یعنی این شیوه استدلال شما در حقیقت اینه هر کی خدا ناباور هس تراز منطقیش بالاتر ا زخدا باور هس . ولی این استدلال غلطه چون اینهمه فلاسفه ی خداباور داریم . پس deduction رو نباید اینجا بکار برد چون اصلا اون پیش فرض اولیه غلط هس.
Mehrbod نوشته: چنانکه گفتم, انگیزهای برای پژوهش ندارم, به دیگر زبان هر که میخواهد باشد.
ای بابا باور کن ضرر نمی کنی:-) یکم چیستان حل کن بلکه از زمخت نگری خلاص شی و اینقدر دیگران رو زمخت نگر نبینی :-)
درود
امیدوارم همه خوب و سالم باشند.
بازم شروع شد. هر جا هستید از شر عزاداران و مزاحمتهاشون در امان باشید.
بعضی از مراسمشون دقیقا مصداق وحشیگریه و واقعا ترسناکه..
اسپاگتی نگهدار ما باشد.
دوستان من یه مشکلی دارم.
بعضی وقتها شده یه نفر یه حرفی بهم میزنه و من در ذهنم حرفهای خیلی بد درباره اون شخص میگم. دست خودمم نیست.
حالا یا یه حرف و نظر خیلی تحقیر آمیز یا فحش یا حرفای منفی دیگه...
این بعضی وقتا باعث میشه از خودم بدم بیاد. چون اون شخص آدم خوبیه و حرفائی که در ذهنم تکرار میشه غیر منصفانه اس.
بازم میگم این حرفا رو به زبون نمیارم بلکه انگار تو ذهنم تکرار میشه.
ببخشید شاید نتونستم واضح توضیح بدم.
حالا چکار کنم؟
Soheil نوشته: دوستان من یه مشکلی دارم.
بعضی وقتها شده یه نفر یه حرفی بهم میزنه و من در ذهنم حرفهای خیلی بد درباره اون شخص میگم. دست خودمم نیست.
حالا یا یه حرف و نظر خیلی تحقیر آمیز یا فحش یا حرفای منفی دیگه...
این بعضی وقتا باعث میشه از خودم بدم بیاد. چون اون شخص آدم خوبیه و حرفائی که در ذهنم تکرار میشه غیر منصفانه اس.
بازم میگم این حرفا رو به زبون نمیارم بلکه انگار تو ذهنم تکرار میشه.
ببخشید شاید نتونستم واضح توضیح بدم.
حالا چکار کنم؟
خب یه مثالی چیزی بزن تا از طریق همون مثاله یه راهکار بهت نشون بدم:e420:
من که کلن بدشانس عالمم درست وقت محرم اومدم ایران :-) قبلن هم که گفته بودم هر وقت میرم عروسی به ختمش می رسم همینه !
NassimNicholasTaleb نوشته: The idea of e-learning misses that pple go to school to socialize; just as idea of e-book misses that pple read a book to hold an object.
حاج نسیم هم بعضی وقت ها خیلی کسشر میگه :))
یعنی یه سره دارن ونگ میزنن.صدای نکیرالاصواتشون با تبل و دهل یعنی یه چیز وحشتناکی که تحملش سخته....
الان امام حسینشون Gem اش تموم بشه راحت میشیم...:e407:
خوب دوستان به سلامتی امروز کاری رو تموم کردم که تا آخر عمرم یادم نمیره
برای یک Whore House خیلی اساسی برنامه حساب کتاب ساعتهای سکس، صورت حساب، پرداخت ماهیانه و سالیانه و ... نوشتم و تحویل دادم :)))
مشتریان هم یک اینترفیس فینگرتاچ روی یک سری کیوسک در لابی خانه دارند که میتونند خانم مورد نظر رو از روی اون بوک کنند! همچنین داخل هر اتاق هم یک کیوسک مثل همون هست که توش مشخصات کسی که باهاش هستی هست و میتونید همزمان سرویس اضافه، GangBang ، Group Sex و ... سفارش بدید و همگی صاف از کردیت کارت محترم شارژ خواهند شد.
احتمالن یکی از مسخره ترین ولی در عین حال پرکارترین پروژه هایی هست که توی عمرم انجام دادم - توی روز اول با این سیستم بیشتر از 10 هزار یورو از طرف مردان حشریِ عاشق تکنولوژی پرداخت شد :)))
به سلامتی هر کسی که برای هر کالایی که میگیره پولش رو هم پرداخت میکنه و دنبال مرده خوری و مفت خوری نیست