Alice نوشته: آره احتمالا اینطوری بوده، چون الان که مهمون داشتیم و یه کمی خندیدم و مشغول شدم اثرش کمتر شد.
چند هفته؟؟؟ تعریف کن ببینیم چی بوده؟
منم چند بار خواب خیلی ترسناک دیدم، یه بار حتی توی خواب بلند جیغ کشیدم و مامانم منو صدا زد... تا یه ساعت از ترس میلرزیدم..
بعدا هم در مدت کمتر از یک سال یه بلای خیلی خفن سرم اومد که حس میکردن به اون کابوس ربط داره! واقعا خوبه من به دژاوو باور ندارم:))
شاید حس بد و وحشتش به خاطر همین بود که بعد خواب نمیتونستم تحلیلش کنم چون جز حسش هیچی رو یادم نمیومد!وحشت قدیمی ژنتیکی،ترس از ناشناخته ها! :))
الان که به ندرت خواب میبینم و چند سالی هم هست که "کابوس" نداشتم،حیف دیگه wet dream هم نمیبینم
kourosh_bikhoda نوشته: اگه تره شبیه نوبوهه حتمن مره منه ده!
اَ دیوانه کوره اسا چی خایی بوکنی برا؟ ان ایتا پیلدانه دیوانیه!
مرا فانه، دَکَه کُن بیشه ...
Alice نوشته: به هر حال فعلا از شاهین نجفی کلن همین دوتا آهنگ رو بیشتر نشنیدم، پس نمیتونم در موردش نظری بدم! :)
یعنی قطعه «پریود» شاهینو نشنیدی؟ :))
همین الان داره منوتو نشون میده.
Dariush نوشته: اَ دیوانه کوره اسا چی خایی بوکنی برا؟ ان ایتا پیلدانه دیوانیه!
مرا فانه، دَکَه کُن بیشه ...
اصن می عشق هیتانه شبیه نیه، تونم ده می دوست نییی. مرا اذیت کنی، نخواهم...
Alice نوشته: اصن می عشق هیتانه شبیه نیه، تونم ده می دوست نییی. مرا اذیت کنی، نخواهم...
قبلا بودم؟
آری؛ مشخص است که دختری چون تو عشقاش ازلی . ابدیست! اینها هم اسماش اذیت نیست، کرم است :))
Dariush نوشته: قبلا بودم؟
آری؛ مشخص است که دختری چون تو عشقاش ازلی . ابدیست! اینها هم اسماش اذیت نیست، کرم است :))
آره واسه اون پسره عشقم ازلی و ابدیه!
ولی کو؟ کجاست؟ فقط یه شب تونستم بغلش کنم، واسه همیشه رفت... دلتنگیش رو برام گذاشت... حالا مثه معتادی که برای مواد آروم و قرار نداره خمارشم..
کسی توی این انجمن کت مشکی چرم میپوشه؟؟؟
Alice نوشته: آره واسه اون پسره عشقم ازلی و ابدیه!
ولی کو؟ کجاست؟ فقط یه شب تونستم بغلش کنم، واسه همیشه رفت... دلتنگیش رو برام گذاشت... حالا مثه معتادی که برای مواد آروم و قرار نداره خمارشم..
دوستان نگران نباشید، این پرنسبانوی ما تا فردا حتما حالش خوب میشود، اگر نشد به او اجازه خواهم به مدت 15 ثانیه، به شکلی که رویش آنوری کند تا صورتاش را نبینم، مرا بغل کند تا اندکی جنونِ نوجوانیاش آرام بگیرد ... البته فکر کنم الان دیگر به این کار هم نیازی نیست، چون تصورش نیز حالش را خوب کرده الان :))
Alice نوشته: کسی توی این انجمن کت مشکی چرم میپوشه؟؟؟
همین 10 ثانیه پیش انداختمش دور و دیگر هرگز کتِ سیاه هم نخواهم پوشید:))
ای کاش امشب پیشم بود.. تا صبح پیشم بود، اینجا، توی اتاقم، درو قفل میکردیم، تا صبح با هم بودیم... حداقل امیدوارم فردا صبح فکرش از سرم بپره!
Alice نوشته: ای کاش امشب پیشم بود.. تا صبح پیشم بود، اینجا، توی اتاقم، درو قفل میکردیم، تا صبح با هم بودیم... حداقل امیدوارم فردا صبح فکرش از سرم بپره!
الان مثلا میخواستی نشان دهی که حالت خوب نشده ؟! خب حالا، ما باورمان شد...