Dariush نوشته: سلامتی و اندکی «ملال» و دلمشغولی! یک نگاهی به جستار «بازی:گفتگو» بیاندازید، خبرهایی و احتمالا تصویری نو از داریوش به دست خواهید آورد؛ داریوشِ آرامِ والامنشِ کمسخنِ گوشهگیر ِ سادهزی ِ اصالتپرستِ همیشهخسته، تبدیل به چنان جانوری شده که خود گاهی از نگریستن به پرترهاش به لرزه میافتد! از آنجا که تصور میکنم حدس میزنید منظورم چیست، از ذکرِ جزئیاتِ بیشتر نزدِ نامحرمان دوری میجویم... وانگهی، اینجا اشکِ بعضی از دوستان را در شترنگ درآوردیم و در انتظار شما بودند برای اینکه انتقامشان را بستانید...
جستار که برای خواندن زیاد است، اما خوشآمدید به مکتب ما، میبینید زندگی چه آسان میشود یکبار که خود را وا میدهید؟
فعلا بیایید یکبار در شترنگ ببازید ببینیم دنیا دست کیست! در کدام سایت بازی میکنید؟ لیچس کار میکند یا هنوز شکنجه است؟
یه نفر نوشته: منم به نوبه خودم خیر مقدم میگویم امیر جان
:e303:
Russell نوشته: مثلی قدیمی هست که میگوید:«این دست اخر هست که حساب است» !!
آن یکی را هم اگرچه تقصیر خواب بود، باز میگذارم به حسابات برای تلافی :e405:.
Ouroboros نوشته: جستار که برای خواندن زیاد است، اما خوشآمدید به مکتب ما، میبینید زندگی چه آسان میشود یکبار که خود را وا میدهید؟
سخن گفتنی در این مورد فراوان زیاد است، ترجیح میدهم و دوست میدارم در وقتی مناسب که حوصله و وقت داشتید، گفتگویی جدی پیرامونِ این موضوع داشته باشیم.
Ouroboros نوشته: فعلا بیایید یکبار در شترنگ ببازید ببینیم دنیا دست کیست! در کدام سایت بازی میکنید؟ لیچس کار میکند یا هنوز شکنجه است؟
بله؛ کمی دردسر دارد ولی همچنان تنها سایتیست که با تور کار میکند. اگر حوصله دارید، هماکنون بازی را ساخته، لینکاش را پیام خصوصی خواهم کرد.
من دو بازی «رفت» و «برگشت»، با سفید و سیاه، مفتضحانه به داریوش باختم. در هر دو بازی چیزی برای ارائه نداشتم! او هم درک تاکتیکی فوقالعاده بالایی دارد، هم بسیار بسیار با ثبات بازی میکند و احتمالا یکی از بهترین بازیکنانیست که در سالهای اخیر دیدهام، و این مهم است چون بازیکن خوب زیاد دیدهام! او کلا در یک «لول» دیگری بازی میکند. :e108:
Ouroboros نوشته: من دو بازی «رفت» و «برگشت»، با سفید و سیاه، مفتضحانه به داریوش باختم. در هر دو بازی چیزی برای ارائه نداشتم! او هم درک تاکتیکی فوقالعاده بالایی دارد، هم بسیار بسیار با ثبات بازی میکند و احتمالا یکی از بهترین بازیکنانیست که در سالهای اخیر دیدهام، و این مهم است چون بازیکن خوب زیاد دیدهام! او کلا در یک «لول» دیگری بازی میکند.
من باید اعتراف کنم امیر جزو سه بازیکن برتریست که من تاکنون با آنها بازی کردهام؛ ایشان به شدت غیرقابل پیشبینی هستند و به سادگی میتوانند تمامِ استراتژی شما را بر هم بزنند. دست ِ اولِ بازی حقیقتا مغز مرا سپوزاند؛ ایشان آنقدر خوب بازی میکنند که همینجا این اعلامِ باخت حتما تعجبِ خیلیها را برانگیخته!
امیر جان گفته بودم که میتوانم موضوع را بین خودمان نگه دارم؟!
این هم آنالیز این دو بازی:
بازی اول
بازی دوم
داریوش نکند به من آوانس میدادی؟ نکند از ابتدا ما را سرکار گذاشته بودی
اگر در این مدت از صفر به چنین سطحی از بازی رسیدهای که چنین توسط امیر مورد تمجید قرار بگیری حقیقا باورنکردنیست
Russell نوشته: داریوش نکند به من آوانس میدادی؟ نکند از ابتدا ما را سرکار گذاشته بودی
اگر در این مدت از صفر به چنین سطحی از بازی رسیدهای که چنین توسط امیر مورد تمجید قرار بگیری حقیقا باورنکردنیست
نه راسل جان، من واقعا در همان سطحی با امیر گرامی بازی کردم که با شما بازی میکردم و دیدید که رقابتمان همیشه تقریبا پایاپای بوده! موضوع این است که من هفت هشتماهیست که با دو سه نفر ِ خیلی قدر (خیلی قدر ، یعنی اینکه یکیشان را در سطحِ جهانی حساب بکنید) خیلی تمرین میکنم و تحتِ تعلیمشان بودهام و از این جهت در واقع یک دوپینگ حسابی کردهام. راستاش الان که فکر میکنم از همان اول هم من بازیام بد نبوده؛ من شاید دهها بار شترنگ را در سالهای گذشته به کسانی که شاید الان با زیر 10 حرکت ماتشان میکنم باختهام؛ اما الان که میبینم تنها و تنها به خاطر بیحوصلگی و عدمِ علاقهام به شترنگ بوده(شترنگ را یک وقتتلفکنی مسخره میدیدم همیشه) و هر بار که انگیزشی جدی برای تمرکز بالا داشتم طرف را ناکاوت میکردم فورا! استعدادِ من زمانی کشف شد که آن بازیکنِ قدر را در کمالِ ناباوریاش به زحمتِ گران انداختم و از من قول گرفت که یکی دو سال تحت نظرش باشم! این را هم اضافه بکنم که من یک کرمی دارم که وقتی به چیزی به طور جدی علاقهمند میشوم، همهی زندگیام تحتِ تاثیر قرار میگیرد؛ یعنی همه جا و در همه حال فکرم در موردش مشغول است؛ در همین شترنگ بارها شده که بازیای که باختهام را بارها در ذهنم موقع خواب و .... تحلیل کردهام و از این جهت شاید همین هفتهشت ماهی که تمرین میکنم معادل دو سال تمرین در حالتِ عادی باشد.
Dariush نوشته: نه راسل جان! موضوع این است که من هفت هشتماهیست که با دو سه نفر ِ خیلی قدر (خیلی قدر ، یعنی اینکه یکیشان را در سطحِ جهانی حساب بکنید) خیلی تمرین میکنم و تحتِ تعلیمشان بودهام و از این جهت در واقع یک دوپینگ حسابی کردهام. راستاش الان که فکر میکنم از همان اول هم من بازیام بد نبوده؛ من شاید دهها بار شترنگ را در سالهای گذشته به کسانی که شاید الان با زیر 10 حرکت ماتشان میکنم باختهام؛ اما الان که میبینم تنها و تنها به خاطر بیحوصلگی و عدمِ علاقهام به شترنگ بوده(شترنگ را یک وقتتلفکنی مسخره میدیدم همیشه) و هر بار که انگیزشی جدی برای تمرکز بالا داشتم طرف را ناکاوت میکردم فورا! استعدادِ من زمانی کشف شد که آن بازیکنِ قدر را در کمالِ ناباوریاش به زحمتِ گران انداختم و از من قول گرفت که یکی دو سال تحت نظرش باشم!
خب اگر آن دوپینگ نبود که من میگفتم فرستادهیِ اسپاگتی هستی و پیامبر جدیدی آمده.
در آن بازیهایِ قبلی هم مشخص بود مشکل از نبود تمرکز است.
وقت داشتی منرا هم قدری راهنمایی کن و آموزش بده
دوستان ار شما انقدر خوب بازی میکنید پس آناند و کاسپاروف و بقیه قهرمانان جهان دیگه چی هستن
؟
Russell نوشته: وقت داشتی منرا هم قدری راهنمایی کن و آموزش بده
چوبکاری میکنی راسل جان؟ شما خودت استادی، بازیات بیاغراق خیلی خوب است.
من به هیچ وجه در مقامِ آموزاندن نیستم، اما اگر یک پیشنهاد داشته باشم این است که :بازی، بازی و بازی! از هر فرصتی برای بازی کردن استفاده کنید. من در سایتهای مختلف در این مدت شاید بیش از دویست بازی کردهام:)) و به وضوح پیشرفتِ خودم را حس میکردم. اوائل تنها سعی میکردم که بر اساسِ پیشبینیِ حرکاتِ حریف بازی کنم، اما کم کم آموختم که استراتژی خودم خیلی مهمتر است؛ شما همین دو بازی را ببینید ، من بجای آنکه در اثر تلاشهای امیر، در استراتژی او گیر بیافتم، با تمامِ توان سعی میکنم که بازی خودم را پیش ببرم و میبینید که او در نهایت تسلیمِ ثباتِ من در بازی میشود. در ثانی من یکسری نقطه ضعف همچنان دارم که هنوز دارم برای ترمیمشان تلاش میکنم.البته من صادقانه باید بگویم که با توجه به شناختی که نسبت به امیر داشتم، برای بازی با ایشان خیلی زیاد تمرکز و انرژی به خرج دادم و تمامِ توانام را به کار بردم و به همین خاطر شما هتا یک حرکتِ نیمه اشتباه یا غیرحسابشده هم در بازیام نمیبینید. همینجا یک نکتهای که خیلی به سودِ من در این بازیها تمام شد را باید بگویم: من بازیهای پیشین امیر با دوستان را به دقت تحلیل کرده بودم و شناختی کمابیش دقیق نسبت به سبکِ بازی، نقطهضعفها و قوتهایش پیدا کرده بودم(مثلا میدانستم که ایشان به شدت ضدِ استراتژی هستند و خیلی خوب میتواند همهی برنامههای شما را بر هم بزنند ، من تنها راهی که داشتم این بود که با یکسری دفاعِ غیرقابلِ نفوذ و حفظ ِ موقعیت و ثباتِ خودم، ایشان را مجبور کنم در نهایت واردِ استراتژی من بشوند)، در حالیکه امیر هیچ شناختی نسبت به بازی من نداشت. من مطمئن هستم که در بازیهای بعدی ایشان خیلی قویتر از اینها با من بازی خواهند کرد و از هماکنون درونمایی که در آن ایشان با شناختِ ضعفهایم مرا در تلههای جانکاه قرار دهند، مرا به لرز انداخته! من فکر میکنم این دو بازی به هیچ وجه معیار خوبی برای قضاوت نیست. من در این بازیها در بهترین حالت ِ خودم بودم و امیر گرامی مشخص بود که مدتیست رقابتِ سخت نداشتند و این بازی بیشتر نقشِ دستگرمی برایشان داشت. من اما در این چند وقت شدیدا درگیر شترنگ بودم و خیلی زیاد بازی سطح بالا انجام دادهام! با شناختی که من از ایشان دارم، بعید میدانم که دفعاتِ بعدی بتوانم دو دست پشتِ سرهم ایشان را شکست دهم و خواهند دید آنچنان هم قوی نیستم.
Dariush نوشته: چوبکاری میکنی راسل جان؟ شما خودت استادی، بازیات بیاغراق خیلی خوب است.
من به هیچ وجه در مقامِ آموزاندن نیستم، اما اگر یک پیشنهاد داشته باشم این است که :بازی، بازی و بازی! از هر فرصتی برای بازی کردن استفاده کنید. من در سایتهای مختلف در این مدت شاید بیش از دویست بازی کردهام:)) و به وضوح پیشرفتِ خودم را حس میکردم. اوائل تنها سعی میکردم که بر اساسِ پیشبینیِ حرکاتِ حریف بازی کنم، اما کم کم آموختم که استراتژی خودم خیلی مهمتر است؛ شما همین دو بازی را ببینید ، من بجای آنکه در اثر تلاشهای امیر، در استراتژی او گیر بیافتم، با تمامِ توان سعی میکنم که بازی خودم را پیش ببرم و میبینید که او در نهایت تسلیمِ ثباتِ من در بازی میشود. در ثانی من یکسری نقطه ضعف همچنان دارم که هنوز دارم برای ترمیمشان تلاش میکنم.البته من صادقانه باید بگویم که با توجه به شناختی که نسبت به امیر داشتم، برای بازی با ایشان خیلی زیاد تمرکز و انرژی به خرج دادم و تمامِ توانام را به کار بردم و به همین خاطر شما هتا یک حرکتِ نیمه اشتباه یا غیرحسابشده هم در بازیام نمیبینید. همینجا یک نکتهای که خیلی به سودِ من در این بازیها تمام شد را باید بگویم: من بازیهای پیشین امیر با دوستان را به دقت تحلیل کرده بودم و شناختی کمابیش دقیق نسبت به سبکِ بازی، نقطهضعفها و قوتهایش پیدا کرده بودم، در حالیکه او هیچ شناختی نسبت به بازی من نداشت.
داریوش جان از بابت تعارف نمیگویم. من الان بسیار دوست دارم نظر و توصیهات را دربارهیِ بازیام بدانم. البته من متاسفانه همچنان ایرادهای ابتدایی مثل همان نداشتن تسلط به گشایشها را ندارم. خود همین داستان برای من انگیزهای شد که بروم مطالعهیِ آنرا بجایی برسانم تا بتوانم از طریق بازی بیاموزم و بهتر شوم.