Mehrbod نوشته: من برای خودم میتوانم بگویم که در کُنش هیچ چیز از سامانهیِ[1] آموزش و پرورش ایران
نیاموختهام, هتا خواندن و نوشتن را هم پیش از رفتن به دبستان از پدرم یادگرفته
بودم, تازه تا جاییکه توانسته ام از زیر رفتن به آنها هم دررفتهام و گمان
نمیکنم هیچ بچهای در سرتاسر تاریخ به اندازهیِ من "بیمار" شده باشد یا کلاس پیچانده باشد! ((:
پدر شما میتواند تا یک حدی به شما بیاموزاند (تا حد دانش خودش) نه بیشتر .
من هم قبل از مدرسه هم میخواندم هم مینوشتم و در کلاس اول دبستان تنها شاگردی بودم که خطر تحریری میتوانست بخواند !
امروزه هم تقریبن تمام بچه سواد خواندن نوشتن نه تنها فارسی بلکه لاتین را قبل از مدرسه دارند و برای همینه که اگر به کتابهای اول دبستان نگاهی بیندازید دیگر بهشان از اینها نمیدهند که سه صفحه پُر کنند :
ــــــــ . ـــــــ . ــــــ . ـــــــ . ـــــــ
پایگاه کتاب های درسی ، اداره کل نظارت بر نشر و توزیع مواد آموزشی
آموزش و پروزش بایسته و لازم است و هر کودکی باید به مدرسه برود تا نتها چیزی یاد بگیرد بلکه آن را به صورت آکادمیک و علمی یاد بگیرد . و گرنه همان انتقال دانش سینه به سینه نسل به نسل قدیم چش بود که برش داشتیم دانشگاه و مدرسته درست کردیم ؟
زندگی هیچ کودکی هم با تحصیل تلف نشده و نمیشود و نخواهد شد . بلکه با عکس به عدم تحصیل آن هم توسط اساتید و معلمین تعلیم دیده زندگیش به گا میرود ! البته شاید یکی از صد میلیون بشه رئیس جمهور که بعدش توی 8 سال برینه به کشور . ولی 99 میلیون و 999 هزار و 999 تای بقیه میشوند عَمله .
راسلجان چرا جُستار مزدک را بستهاید؟!
پارسیگر
آلیس نوشته: راسلجان چرا جُستار مزدک را بستهاید؟!
جستار صندلی داغ جناب مزدک را من بستم ، ایشان یک جستار دارند برای پرسش و پاسخ با ایشان! ، سوالها از جناب مزدک پایانی ندارد و من ترجیح دادم که پرسش و پاسخها در آن جستار ادامه پیدا کند.
پرسش و پاسخهای فلسفی/دانشیک با مزدک بامداد
گردانندهی تالار صندلی داغ که شما نیستید! بهرحال...
آلیس نوشته: راسلجان چرا جُستار مزدک را بستهاید؟!
درود
آلیس جان من آنزمان که این تصمیم را دوستان گرفتند در جریان نبودم، نظر من هم این است که برای پرسشهایِ شخصی صندلی داغ همچنان باز باشد، خود من هم سوالاتم هنوز تمام نشده.
Russell نوشته: درود
آلیس جان من آنزمان که این تصمیم را دوستان گرفتند در جریان نبودم، نظر من هم این است که برای پرسشهایِ شخصی صندلی داغ همچنان باز باشد، خود من هم سوالاتم هنوز تمام نشده.
با اجازه شما من جستار رو باز کردم... پست هایی هم نا مربوط بود به جستار ، میشه جا به جا کرد !!
به به... بارون میاد نـــم نـــم...:e420::e04b:
دوستان کسی اینجا هست؟!
من فردا صبح آزمون بسیار مهمی دارم و تمام خواندنیها را هم همین امشب انبار کردهام.
وانگهی امروز جایی بودم که بسیار جنبوجوش داشتم و دیشب هم کم خوابیدهام...
اکنون هر کوفت و زهرماری هم که میخورم و سر و صورتم را آب میزنم، تا نگاهم به
کتاب لعنتی میفتد چشمانم سنگین و سنگینتر میشوند، گویی سالهاست که نخوابیدهام.
اگر کسی هست یکی به من کمک کند چگونه تا صبح دوام بیاورم؟!
آلیس نوشته: دوستان کسی اینجا هست؟!
من فردا صبح آزمون بسیار مهمی دارم و تمام خواندنیها را هم همین امشب انبار کردهام.
وانگهی امروز جایی بودم که بسیار جنبوجوش داشتم و دیشب هم کم خوابیدهام...
اکنون هر کوفت و زهرماری هم که میخورم و سر و صورتم را آب میزنم، تا نگاهم به
کتاب لعنتی میفتد چشمانم سنگین و سنگینتر میشوند، گویی سالهاست که نخوابیدهام.
اگر کسی هست یکی به من کمک کند چگونه تا صبح دوام بیاورم؟!
تنها چاره کار که من میشناسم قهوه است، میتوانی هم یکی دو ساعت بخوابی و ساعت را زنگ بگذاری.و از همه مهمتر از اسپاگتی مدد بجویی
آلیس نوشته: دوستان کسی اینجا هست؟!
من فردا صبح آزمون بسیار مهمی دارم و تمام خواندنیها را هم همین امشب انبار کردهام.
وانگهی امروز جایی بودم که بسیار جنبوجوش داشتم و دیشب هم کم خوابیدهام...
اکنون هر کوفت و زهرماری هم که میخورم و سر و صورتم را آب میزنم، تا نگاهم به
کتاب لعنتی میفتد چشمانم سنگین و سنگینتر میشوند، گویی سالهاست که نخوابیدهام.
اگر کسی هست یکی به من کمک کند چگونه تا صبح دوام بیاورم؟!
چه تجربه آشنایی! تریاک دم دستت نیست؟
از چند نفر شنیدم اینطوری شبای امتحان تا صبح بیدار می موندند. اگر نیست، همون قهوه خوبه.
می توانی بگی چه آزمونی داری و چه کتابی هست؟