یه نفر نوشته: باسواد؟؟! شریف؟؟؟! :-))))))
خودسکس پنداری؟؟؟! مگه این عکس آواتار عکس خودمه؟! اصلا میدونید این خانومه کیه؟؟ً چرا اینجوری عکس گرفته؟؟! نه!
آواتارمو چی بگذارم ارباب؟!
نمیدانم برای چی قمبل کرده و عکس گرفته است؟!!
آواتارتان را عکس خودتان بگذارید ببینیم سبیلهایتان چه قدر پرپشت است.
Mehrbod نوشته: در فتوشاپیدن هم روشنه دست توانا داری ..
اینها همه اش paint بود. فتوشاپ زمان میبرد..
آها. راستی اینها کار من نیست. کاربر ها برایم فرستاده اند..
عکس راسل رو توی غار دیدی؟ :-) عشق دوربینه. همچین نگاه دوربین کرده!! :-)))
Mehrbod نوشته: به اسپاگتی میخواهم بروم, یک پیکی هست ولی چند روزه دارم رویش کار میکنم, وژداندرد میگیرم این را ننویسم و بروم.
اگر تو بری من اذیت کی بکنم؟ :-((
به غیر از تو میلاد با جنبه هست که خیلی بیش از حد حاضرجوابه.. آدم میترسه باهاش درگیر بشه و شکست بخوره :-))
راسل هم کم کم باید لهش کنم :-) مثل تو و امیر و مزدک بره!
آخ جووون. اینجا می اوفته دست من :-))))))
یادم باشد کمپینی هم برای اخراج راسل و میلاد و کسری و البته آنارچی پر ادعا راه بیاندازم.. :-)
یه نفر نوشته: راسل هم کم کم باید لهش کنم :-) مثل تو و امیر و مزدک بره!
آخ جووون. اینجا می اوفته دست من :-))))))
یادم باشد کمپینی هم برای اخراج راسل و میلاد و کسری و البته آنارچی پر ادعا راه بیاندازم.. :-)
حالا شما یک شماره دادی، ما هم گفتیم که از الله خجالت بکشید و توبه کنید و تمام شد رفت دیگر، له کردن نمیخواهد !!
Dariush نوشته: این را بسیار محتمل میدانم، اما قبل از آنکه به عقلِ نداشتهی کسی که پشتِ سر من حرف میزند فکر کنم به بیمغز بودنِ کسی که اینها را باور یا حتا گوش میکند ایمان خواهم آورد.
مهسا را دستکم نگیرید, هماکنون ببینید چه ترفند زیبایی زد:
Mehrbod نوشته: یه نفر نوشته: چجوری متن نامه رو عوض کردی؟؟؟؟ :-(
خدایش خیلی بچه ای.. خیلی سوختی؟؟ :-)
الان با خیال راخت به راسل پسورد دادم بره نگاه کنه... اومدم میبینم متن نامه عوض شده..
خیلی خــــــــــــــــری :-(
بقیه نامه ها رو هم حتما عاشقانه کردی یا پاک کردی!!
کصافط!!!!!!!!!!
قهر..
مهسا از کس و شعر گفتن خسته نمیشی؟
به آلیس رفتی گفتی من به تو ابراز علاقه کردم؟
به من کشش عاطفی روانی پیدا کردی این بازیها را درمیاری؟
!she's smart, I give her that
یه نفر نوشته: اندازه سیبیل بابات :-)
نه. شما یک کشیدهی محکم میخواهید که صورتتان را سرخ کند و بغضتان بیاید تا دست از این قمبل کردنها و بیناموسبازیها بردارید.
کاربر ۱ نفر ، شما به غیر از کسشعر گفتن ، گیر دادن به بقیه ، دروغ گفتن ، اذیت کردن و ... کار دیگهای بلدی ، حداقل پیشنهاد میکنم از هر ۱۰۰ پست ۱ پست مفید بزن که لااقل فکر کنیم به غیر از پهن چیز دیگه درون کله ات هست ، واقعا درجه خریت یک شخص تا کجا میتواند برود؟
میدونی از چی دلم میگیره؟ً
اینکه بعضی ها درکی از محبت و دوستی و شوخی ندارن..
اینکه 10 دقیقه وقت گذاشتم و برای مهربد چندتا پلاکارد درست کردم و برای شوخی و خنده و البته تحریکش برای نوشتن و ادامه دادن در فروم..
اینکه برمیگرده با بی ادبی حرفهایی میزنه که در شان خودش هم نیست..
اینکه امروز از عصر تا حالا اینجام خب اگر جای منم بودید همینکارو میکردید.
توی یه اتاق تنها نشستم و دوستی و همکاری هم نیست که باهاش برم بیرون.. در عوض از شنبه چنان سرم شلوغ میشه که وقت نمیکنم بیام اینجا..
همه ش ناراحت بودم که شنبه و یکشنبه چجوری بتونم بیام اینجا و با شما باشم.
ولی الان با نامه مهربد احساس میکنم حیف احساسم... چقدر ساده هستم..
اومدم اینجا با همدیگه شوخی میکنیم.. ولی متاسفانه بعضی ها نسبت به من متنفر هستند
از این ناراحت میشم که یکی یکی همه نیت های خوب منو به چوبه دار می آویزید..
به هر حال شاید تقصیر منه. شوخی و خنده و صمیمیت از نظر من با تک تک شما متفاوته..
همه که مثل من نیستند..
امیدوارم بتونم روی تصمیم مصمم باشم و دیگه به اینجا نیام..
حضور من شاید برای بچه های تاپ و اصلی اینجا غیرقابل تحمل باشه..
برای همتون شادی و سلامتی آرزومندم. خدانگهدار همگیتون
برای همیشه
از همین تریبون اعلام می دارم که یه نفر پسوردش را به من داد و همه حرف هایش هم دروغ بود.
یه نفر نوشته: میدونی از چی دلم میگیره؟ً
اینکه بعضی ها درکی از محبت و دوستی و شوخی ندارن..
اینکه 10 دقیقه وقت گذاشتم و برای مهربد چندتا پلاکارد درست کردم و برای شوخی و خنده و البته تحریکش برای نوشتن و ادامه دادن در فروم..
..
شوخی و سرگرمی هم اندازه دارد مهسا.
ولی خوش ام میاید به گاه نیاز پیشی ناز و ملوس میشوی, به گاه بینیازی ببر درّنده و خروشان!
دروغهایی که دربارهیِ من میگویی و فرامیافکنی هم آنجا کم کم ریشهمیگیرند, هماکنون خواه ناخواه چند تنی اینجا میاندیشند
من پست سر اشان شاید چیزی گفتهام, یا نمیدانم به تو ابراز علاقه کردهام (آنهم زمانیکه بارها در جایگاه پیشنهادهایِ
امنیتی گفتهام دوستیهایِ دفترچه را به بیرون نکشید), یا نمیدانم در پیامهایِ خصوصی دست برده ام و etc.
درسته که اینجا ما هیچکدام (بیشتر امان) از نزدیک همدیگر را ندیدهایم, ولی برای نوشته هایمان و منش مجازیای که ساختهایم ارزش میپذیریم و
دوست نداریم هتّا این چهرهیِ ما هم زشت دیده بشود, چه که «مهربد» خواه ناخواه بخشی از من است, هتّا اگر نام راستین ام چیز دیگر باشد.