Alice نوشته: سپاس! :)
نمیدونم فکر میکنم حدود پنج شیش هزارتا واژه رو پشتیبانی کنه دیگه...! اینو مهربد خودش ساخته و هر واژه ای رو که بخواد بهش اضافه می کنه... سوالای تخصصیشو باید از ایشون بپرسی دیگه! :)
sonixax نوشته: چه خبره بابا 5-6 هزار تا!!!!
آخرین بک آپی که ازش گرفتیم 2070 تا واژه بود. فرض کنیم 200 تا واژه هم تا الان اضافه شده باشه میشه 2200 تا نه 2500 تا.
جفت اتان درست میگویید, باید نگرست که ما کارواژه هم داریم و هر کارواژه
دستکم
خود اش ٥ واژه است. یک «آمودن (to combine)» آنجا اینها را هم میپوشاند:
آمایش, آمایه = combination = ترکیب
آمایشیک = combinatorial = ترکیبی
آمایان = combining = در حال ترکیب شدن
آمایشگر = combinator = ترکیبگر
آماینده = ترکیب کننده
آموده = combined = ترکیب شده
آمودار
آمود
...
Persepolis نوشته: [FONT=&]درود[/FONT] :e303:
[FONT=&]پیشنهاد جالبیه تا بحال به این موضوع توجه نکرده بودم ![/FONT] [FONT=&]
-----[/FONT] [FONT=&]
سخن بجا و بی کاستگی است و گونیا دیدتان خوش نما.من هم از اینگونه نشستگاههای پارسی گویی همدلی کرده و کوشش ها در این راستا را نیایش میکنم.[/FONT] [FONT=&]سوک دید من بازگشت به خوانندگان میهمان تارنما و یا کسانی که با کاوش کردن به این همبود رسیده اند که گمان آشنایی آنها با اینگونه نوشته ها فراوان کم است میباشد.[/FONT] [FONT=&]در گفتمان فرهنگی به درستی با شما همداستانم ولی در زمینه دانشوارانه ، فن آوری و جهان آرا بگمان من تا با خودی هم اگر بدین سان سخن نشود [/FONT][FONT=&]برای رسیدن به انگیزه نمونه نگریستن [/FONT][FONT=&]خوشتر است.[/FONT][FONT=&] زیرا بسیار ها این گفتارها را دنبال کرده و شاید آهنگ آشکار نگری داشته باشند.[/FONT] [FONT=&]
گرامی شما برای پا نوشت و برچسب گذاشتن نوشتاراز نرم افزار ویژه بکارگیری کرده اید؟[/FONT] [FONT=&]
سپاسگزارم[/FONT]
کارکرد پارسیگر را آلیس گفت, برای دسترسی و جستجو در واژگان هم میتوانید بروید اینجا گرامی:
PN2
من چند پیشنهاد کوچک برای نوشته اتان دارم. نخست واژهیِ «همبود» این روزها برای "اجتماع" به
کار میرود, انجمن برای همان گروه و نزد هم بودن, «سخنگاه» هم که بدرستی آوردید برای forum.
فن —> فند; فندآوری = technology (درْ واژه تکنولوژی باید بشود فندشناسی {شناخت فند}, ولی در انگلیسی
بنادرستی بجای فندآوری {گسترش فند} جاافتاده, در فرانسه بدرستی بجای technology میگویند technique که همان فند هم میشود).
دانشوارانه؟
دانستن (کارواژه) —> دانش (نامواژه) —> دانشیک (زابواژه) —> دانشانه, دانشان (برواژه)
پارسیگر
Alice نوشته: این عکسه منو یاد این بنده خدا انداخت... به این عکسه می گن فتیش بیدیاسام ، در واقع نوعی پارافیلیا و انحراف جنسیه!
میگمانم ٣٠ ٤٠ سال پیش بود اینها را بیماری میدانستند, این روزها با بودن اندرتار آن اندازه فتیش هست که فتیش پا از هنجارهای پیش پاافتاده است.
فانتزیهایِ من بیشتر پیرامون این میروند:
Mehrbod نوشته: ترول نکن = نترول!
پارسیگویی کن دوست من!
فکر نمیکنم استفاده این شکلی از واژه های انگلیسی جالب باشه.
مهربد من با دستور و توصیه سازگاری زیادی ندارم،بی خی:))
Mehrbod نوشته: جالب را تعریف کن! (:
در اینجا یعنی من باهاش حال نمیکنم،پس استفاده نمیکنم:)))
undead_knight نوشته: در اینجا یعنی من باهاش حال نمیکنم،پس استفاده نمیکنم:)))
چه بد, میاندیشیدم بیشتر از اینها فرنودین باشی.
چرا این مدلیه امروز سرعت نت؟
واسه همه اینطوریه یا مشکل از منه؟
Mehrbod نوشته: چه بد, میاندیشیدم بیشتر از اینها فرنودین باشی.
اخه بعد از این همه ترول کردنام؟!من هم فکر میکردم بیشتر تجربه گرا باشی:))