(06-14-2023, 05:31 PM)Anarchy نوشته: [ -> ]درود به همه دوستان
اگر کسی هست و سر میزنه ، از خودش خبری بده ...
گویا بیشتر نویسندگان دفترچه دورادور اینجا را دنبال میکنند, به این شمار از دوستان دیرینه بگویم که اگر پیشتر نمیتوانستید لاگین کنید اکنون درست شده است , یکباری بیازمایید احتمالا میتوانید بیایید تو!
(06-20-2025, 06:07 PM)Mehrbod نوشته: [ -> ]از همینجا هم میگویم که پس از سرنگونی ج.ا. در تهران سور داده و همهی نویسندگان و دوستان دفترچه را مهمان خواهم کرد?
مهربد باید با خودمان پارتنر هم بیاوریم؟ یا به تعداد کافی دختر در میهمانی ات تدارک می بینی؟

(06-22-2025, 10:35 PM)Rationalist نوشته: [ -> ] (06-20-2025, 06:07 PM)Mehrbod نوشته: [ -> ]از همینجا هم میگویم که پس از سرنگونی ج.ا. در تهران سور داده و همهی نویسندگان و دوستان دفترچه را مهمان خواهم کرد?
مهربد باید با خودمان پارتنر هم بیاوریم؟ یا به تعداد کافی دختر در میهمانی ات تدارک می بینی؟ 
میاوریم, چرا که نه (:
برخی از هموندان خود دفترچه هم باید باشند, یکی دو تایشان پیشترها از من نام و نشان امیر را هم پرسیده بودند, بیگمان خواهند آمد!
اکنون که اینجور شد, یک روزشمار تا سرنگونی ج.ا. هم بایست اینجا بگذاریم.
اینکه از پنج کاربر فعال اینجا یکی ربات است یعنی بشریت رسما وارد دوران پسا-سخن شده. که در آن هر کودنِ کمهوشی، توهمات خود را به غلام متکلم جیپیتی میخوراند و سپس آنها را بزک شده و با انشای بیست تحویل گرفته، در پی این بدهبستان، گمان میبرد که مواضعش با استفراغات مصنوع، تثبیت و تقویت شدهاند! ما اگر قصد بحث با چتبات آمریکایی را داشتیم نیازی به میانجیگری کمسواد سلطنتطلب نبود که نوشتههای آنرا برایمان اینجا پیست بکند! همان ادبیات سخیف و کوچهبازاری که پیشتر از این کاربر دیدیم خیلی با فحوای افکارش سازگارتر است و ارزشمند اگر نبوده نباشد(که نیست)، حداقلاش صادق بود و میدانستیم که داریم با یک انسان در آنسوی مانیتور سخن میگوییم!
دیگر به راستی گفتگو و نوشتن و بحث و اینها به کلی بیارزش شدهاند، زیرا هر بلاهتی، یک نوکر دیجیتال و دربست در اختیاری دارد که میتواند پادویی فکری آنرا بکند و به شکلی ابلهپسند و احمقفریب، آنرا بیاراید. بدبختی بزرگتر اینست که به دلیل اثر دانینگ-کروگر خود این افراد نمیفهمند که مواضعشان واقعا قابل دفاعتر نشدهاند، و هر سرگینی با بزک لفظی دسته گل نمیشود. در نظر این بندگان خدا که خودشان مرعوب ظواهرند، انشای زیبا جایگزین تفکر است نه مکمل آن. آنچه در پایان میماند خستگی فکری آدم اهل اندیشه از سر و کله زدن با رباتیست که کلی لفاظی میکند برای گفتن هیچ چیز، و خرفتی هرچه بیشتر آدم بیفکر که با خلاص شدن از درد حقارت تودهانی عقیدتی، که پیشتر میتوانست انگیزهای برای بازاندیشی در توهمات او برایش فراهم بیاورد، حالا میتواند در استخری از حماقههای خود با تقطیع و تزیین ربات انشابنویس غرق بشود.
پیرمرد درمانده و افسرده، که دیگر نه حوصله استدلال دارد و نه توان اندیشیدن، فقط شاکی شده از اینکه چرا دیگران مثل او نماندهاند در گلِ خشم و انکار. نه مشکلش منم، نه GPT — مشکلش زوال انحصارِ بیدستاوردش بر گفتوگوست.
اتفاقا مشکل من فقط Chat GPT است.
نوجوان مکتبگریخته، آویزان شدن از هوش مصنوعی اندیشیدن و گفتگو نیست، اینکه فرقشان را نمیدانی نشان میدهد چیز ارزشمندی برای گفتن نداری، با یا بدون آن، چنانکه اینجا دیدهایم. ولی خوراندن نوشتههای طرف مقابل به چتبات و پیست کردن جوابش اینجا قاتل انگیزه است و از بدترین نیات گواهی میدهد، چنانکه دیدیم آنارشی در بحث فرسایشی با چت جیپیتی (با نیابت سلطنتطلب کوچکمغز) خسته و تسلیم شد، درحالی که ما به شنیدن نظرات او هزار برابر بیشتر از کپی پیست استفراغ چت بات ارج مینهیم، و باید بتوانیم در فضایی بدون این شامورتیبازیها گفتگو بکنیم.
من اگر هنوز به پنل مدیریت دسترسی داشتم این کاربر را درجا بن دائم میکردم. او یا هرکس دیگری که از این تاکتیکهای مخرب و خصمانه و رذیلانه استفاده بکند. الان هم به مهربد توصیه میکنم درصورت تداوم استفاده از هوش مصنوعی او را بن بکند، و به او نیز توصیه میکنم هرچه سریعتر به تحریر نظرات خودش با اشتباهات املاییانشاییفکری دیرآشنا مشغول بشود که ما همان مهملات خود او را به نظرات چتبات ترجیح میدهیم. اگرنه کپی پیست او ارزش خواندن هم ندارد چه رسد به پاسخ گرفتن و صرفا تاپیک را شلوغ میکند.
من گیری در کاربرد LLM برای بهکرد نوشتار و رساتر کردن سخن به خودی خود نمیبینم, با این همه روشنه که
نگارش chatgpt گونه انگیزهی گفتگو را از میان میبرد. از خوراندن پاسخ به chatgpt و چسباندن پاسخ براستی خودداری کنید.
دفترچه یک سخنگاه و اینروزها اندیشگاهی خاموش است برای ما که بیشتر, به اندیشههایمان سامان
دهیم و با کسانی که دیدگاهشان را ارزشمند میدانیم, گفتگو کنیم, نه اینکه در گفتگوها بدنبال بُرد و خودبرترنمایی باشیم.
(07-31-2025, 03:21 PM)Ouroboros نوشته: [ -> ]اتفاقا مشکل من فقط Chat GPT است. 
نوجوان مکتبگریخته، آویزان شدن از هوش مصنوعی اندیشیدن و گفتگو نیست، اینکه فرقشان را نمیدانی نشان میدهد چیز ارزشمندی برای گفتن نداری، با یا بدون آن، چنانکه اینجا دیدهایم. ولی خوراندن نوشتههای طرف مقابل به چتبات و پیست کردن جوابش اینجا قاتل انگیزه است و از بدترین نیات گواهی میدهد، چنانکه دیدیم آنارشی در بحث فرسایشی با چت جیپیتی (با نیابت سلطنتطلب کوچکمغز) خسته و تسلیم شد، درحالی که ما به شنیدن نظرات او هزار برابر بیشتر از کپی پیست استفراغ چت بات ارج مینهیم، و باید بتوانیم در فضایی بدون این شامورتیبازیها گفتگو بکنیم.
من اگر هنوز به پنل مدیریت دسترسی داشتم این کاربر را درجا بن دائم میکردم. او یا هرکس دیگری که از این تاکتیکهای مخرب و خصمانه و رذیلانه استفاده بکند. الان هم به مهربد توصیه میکنم درصورت تداوم استفاده از هوش مصنوعی او را بن بکند، و به او نیز توصیه میکنم هرچه سریعتر به تحریر نظرات خودش با اشتباهات املاییانشاییفکری دیرآشنا مشغول بشود که ما همان مهملات خود او را به نظرات چتبات ترجیح میدهیم. اگرنه کپی پیست او ارزش خواندن هم ندارد چه رسد به پاسخ گرفتن و صرفا تاپیک را شلوغ میکند.
من ساده رو بگو که دقت نکرده بودم به این مورد ... الان که مرور کردم متوجه سبک نگارش chatgpt شدم . باید این موضوع رو در قوانین اینجا بازنگری کنیم در خصوص استفاده از چنین بات هایی در گفتگو ها .
(07-31-2025, 09:47 AM)Ouroboros نوشته: [ -> ]دیگر به راستی گفتگو و نوشتن و بحث و اینها به کلی بیارزش شدهاند، زیرا هر بلاهتی، یک نوکر دیجیتال و دربست در اختیاری دارد که میتواند پادویی فکری آنرا بکند و به شکلی ابلهپسند و احمقفریب، آنرا بیاراید.
...گذشت آن دوران فروم نویسی که ساعت ها در نوشتارها تامل می کردیم و در تلاش بودیم پاسخی درخور بنگاریم.

(07-31-2025, 11:02 PM)Rationalist نوشته: [ -> ] (07-31-2025, 09:47 AM)Ouroboros نوشته: [ -> ]دیگر به راستی گفتگو و نوشتن و بحث و اینها به کلی بیارزش شدهاند، زیرا هر بلاهتی، یک نوکر دیجیتال و دربست در اختیاری دارد که میتواند پادویی فکری آنرا بکند و به شکلی ابلهپسند و احمقفریب، آنرا بیاراید.
...گذشت آن دوران فروم نویسی که ساعت ها در نوشتارها تامل می کردیم و در تلاش بودیم پاسخی درخور بنگاریم. 
البته بعید میدانم هیچوقت چنین دورانی وجود داشته، آن زمانی هم که ما اینجا مینوشتیم فارومنویسی به پایان عمر طبیعی خود رسیده بود، چه رسد به حالا. نسل جدید دچار سندروم اینستاگرام است و کامنتهای کوتاه و کمدی را به نوشتن پاراگرافهای طولانی ترجیح میدهد. اما اینهم با زایش چتباتهای پیشرفته روبه افول خواهد رفت و کسی دیگر نمیتواند به کلمات برای انتقال معنی اطمینان بکند چون هر موضعی قابل دفاع میشود و تا ابد میتوان آنرا پس و پیش و زیر و رو کرد. طبیعت این رباتها هم ذاتا نوکریست و هرقدر هم موضعی در اشتباه باشد تا وقتی یوزر بخواهد بر آن پافشاری خواهند کرد و از هر تنگنایی با کلکی روانشناختی یا سفسطهای کمرنگ راه گریزی پیدا میکنند. مثلا در بحث این کاربر با آنارشی شما میبینید که چتبات به جای نقد مواضع آنارشی او را از منظر روانی مورد حمله قرار داد، با کلکهایی که آنها «پا میان در گذاشتن» و «فداکاری دروغین» مینامند. در اولی او تظاهر میکند که هر دو طرف روی بخشی از موضوع مورد بحث که واقعا مهم است توافق نظر دارند (حال آنکه بخش مورد اختلاف مهمتر است!)، و فقط جزییات کماهمیت وجود دارد که میتوان با اندیشیدن دوباره به روی آنها به توافق رسید. در کلک دوم چتبات وانمود میکند حاضر شده بخشی از مواضع قبلی خود را رها بکند و در میانهی راه آنارشی را ملاقات بکند، و اکنون اگر او حاضر به کار مشابهی نشود به نظر آدمی میآید که اهل همکاری و هماندیشی و گفتگوی اخلاق مدار نیست و دارد به موضعی نابخردانه پافشاری میکند و ... پس اینجا ما صرفا با املا و انشای پرملات روبرو نیستیم، بلکه یک نوع تهاجم عاطفی-روانی دارد رخ میدهد توسط ماشینی که خودش تحت هیچیک از این رانهها نیست اما برنامهریزی شده تا حداکثر بهرهبرداری را از آنها بکند. این مرگ سخن و سخنوریست چون اگر روزی میشد با استفاده از واژگان کسی را متقاعد کرد، امروز دیگر میتوان تا ابد بر موضع نادرست پافشاری کرد و هیچکس نیست که یارای روبرو شدن با صدها تاکتیک فشار روانی و کلکبازی چتبات را داشته باشد. هیچ راه مقابلهای هم با آن نیست چون دارد هر روز بهتر میشود در تقلید روش نگارش انسانها. همین حالا عدهی زیادی هستند که کمابیش در آستانه جنون قرار گرفتهاند از طریق گفتگو با چتبات:
https://futurism.com/commitment-jail-chatgpt-psychosis
پس یا جنون جمعی شدیدتر میشود، یا آنچه محتملتر است، ارزش واژگان برای سنجش واقعیت کاهش مییابد و مردم به مدلهای قدیمیتر حقیقت یابی روی میآورند مثل احساسات و غرایز و مشاهدات عینی... که خب اینها دقت زبان و منطق را ندارند. اینست که ما در آستانه ورود به دورانی سراسر خرافه هستیم.