دفترچه

نسخه‌ی کامل: طنز و جوک امام نقی
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
هر موقع الله توانست از (ک * و* ن) زائران خانه خود حفاظت کند ما هم از خون زائرین خود حفاظت می کنیم !!!
(واکنش امام به کشته شدن چند تن از زائرینش در سامرا)
﴿ألیسَ الله بفاکٍ عبدهُ؟﴾
یعنی این الله جز سپوختن ما کاری بلد نبود؟!!

امام نقی در حال گریختن از مکه مکّارمه
جوانی که به مشهد رواست به مکه حرام است
(امام و تبدیل تهدید به فرصت)
پس از آنکه امام نقی در بازگشت از سفر کربلا ناجوانمردانه مورد حمله کاروان زیارتی قوم لوط قرار گرفت، فرمود: براستی که زیارت کربلا معادل هزار حج است.
ابوسائل : اماما چرا روزها ستاره ای در آسمان نمیبینیم؟
امام نقی : قبلنا که برق ارزون بود روزها هم ستاره معلوم بود اما الان قبض برق بارگاه الهی زیاد میاد خدا چراغای زینتی رو خاموش میکنه فقط خورشید رو روشن میکنه
----------------------
حلیة النقویون - علم بی انتهای ائمه - ص 8800
روزی ابو مرض در امام وارد شد و گفت :
کله ام به بیضه ات یا امام در بلاد عراق تکفیری ها زنده زنده مردمان را میسوزانند دست و پا میبرند و بسیار جنایت میکنند .
امام آهی کشیدند و فرمودند : به خدا که این گناهان به هیچگونه بخشایشی ندارد حال حتی اگر این اعمال بر کافران جاری باشد .
ناگهان اباشک در میان اصحاب بلند شد و پرسید :
اماما مگر مختار ثقفی همین افعال را برای انتقام جدتان حسین انجام نداد؟
امام اندکی فکر کردن . امام خیلی فکر کردند سپس به دلیل نداشتن جوابی منتقی ابا شک را به 72 تکه تقسیم و قتل وی را به گردن گروهای تکفیری انداختند .
.
امام و واکنش به سوالات خیلی سخت .
شب هنگام بود و امام نقی خسته و کوفته پس از نعوظی خفن و کشنده در بستر غنوده بود
ابولاشی و تعدادی از صحابه در خیمه بغلی از زیر پتو صدای گربه زائو در می آوردند
و میخندیدند٬ امام نقی که داشت چرتش پاره میشد فریاد زد:
ابالاش کاری نکن که بفرسمت مکّه حاجی برگردی
و دیگر از کسی صدایی شنیده نشد و ابولاشی تا خود صبح از ترس
حاجی شدن بر خود می بولید.

فنون زهر چشم امام نقی ق (باب الثانی)
روزی ابو زاپاتا در امام نقی(ماتادور) وارد شد و گفت : بزغاله ام به جماعت یا امام در بلاد لاتین مردی به نام چگوارا وجود داشت که در چهار کشور دنیا جنگید و جانش را برای مردمان فدا کرد. امام بغزی کردند و فرمودند : به خدا که از مریدان جدم علی آبطالبی جز این منش چیزی دیگر انتظار نمیرود. بهشت برین جایگاه او باد. ابو زاپاتا با چشمانی گرد گفت : توهم زدی یا امام ؟ این بنده خدا خداناباور بود. امام سریعا ترمز دستی خود را کشیدند و پس از چرخش 180 درجه بانگی بر آوردند : ای ملعون بخدا که اگر کسی اسلام نیاورد و به ولایت علی ایمان نداشته باشد تا ابدیت در جهنم سوزانده خواهد شد . نقل است ابو زاپاتا از ترس دو نیم شدن با سرعت نور به داعش پناهنده شد. . امام و چرخش دیپلماتیک .
روزی ابو بارسا در امام نقی (4.4.2 ) وارد شد و گفت : آفسایدم به ماتحتت یا امام چه حکمتی است که پارسیان در بازیهای مقابل تیمهای عربی از علی عرب طلب مدد میکنند : امام خمیازه ای کشیدند و فرمودند : کلا اینا خیلی با حالند چند روز پیشم چند تاشون برای شفا سرطان به حرم من آمده بودند بدون اینکه از موضوع اسهال من آگاه باشند . ابو بارسا انگشت بر دهان کفشهایش را برگردنش آویزان نموده و از مقعد حضرتش خارج شد . . عجایب پارس.ص666 . نوشته ابن قمبل روپایی
پس از اینکه حزب ال الاغ قزوین خواستار حذف اپیلاسیون از آرایشگاه های زنانه آن بلاد شدند امام خواستار انتقال این فن آوری به حوالی مقعد حجاج ایرانی شدند (امام و پیشنهادهای کاربردی - صفحه 69- نوشته ابن لواط )