نقل است که روزی جمعی از صحابه از امام نقی (ع) پرسیدند: یا نقی! چرا ما نمی‌گذاریم کافران زندگی خودشان را بکنند و باید آنها را بکشیم؟
حضرت لختی به سفاهت اصحاب افسوس خورده و از ایشان پرسیدند: آیا تا کنون فکر کرده‌اید که دلیل عقب‌ماندگی مسلمانان چیست؟
صحابه کمی اندیشیده و پاسخ دادند: نخیر، نمی‌دانیم ای فرزند رسول خدا.
حضرت فرمودند: به خدا قسم که دلیل آن پیشرفت کافران است!
پس صحابه خشتک‌ها دریده و لبیک‌گویان به تیز کردن شمشیرها مشغول شدند…
سیره نقوی، در باب مظلومیت مسلمانان
عقاید اسلامی نقی
امام نقى عقيده داشتند كه هر چه مسلمانان از خود دارند از آن خودشان است و هر چه كفار دارند از ان مسلمانان ، و هر چه مسلمانان و كافران ( كه در واقع مال مسلمانان هستش ) و مورد خوشايند امام است ، از آن امام بوده و اگر به زبون خوش به امام نمي دادند امام به زور مي گرفتند .
امام نقی: مهدی بیا اینجا پسر! باز که این ترم هم غیبت صغری کردی! من چقدر باید از دست تو بکشم. کدوم گوری میری بچه؟ یه کاردانی ساده رو 30 ترم طول دادی. نوه‌های معتصم همه دکتر شدن و مقاله‌هاشون تو مجله‌های معتبر چاپ شده، پسر چه غلطی می‌خوای بکنی؟ مهدی موعود: گیر نده بابا بزرگ! میرم از این به بعد دیگه دانشگاه رو میرم.
- : از کی؟ زمان دقیق می‌خوام!
- : شاید این جمعه برم، شاید !!
در روایت است که خلیفه ملعون عباسی هر سال به مناسبت ارتحال رسولولا، امام نقی (ق) را مامور می کردند تا به عنوان یادگار رسولولای کبیر سر مزار ایشان سخنرانی کنند. سپس در حین سخنرانی، سربازان خلیفه میکروفون را قطع می کردند تا همگان به مظلومیت امام پی ببرند...
سیره نقوی، روشهای قهرمان سازی و سر کار گذاشتن علویون
*****************************
بسمه تعالی.
شما کفار این احادیث را مسخره می کنید ولی خوب است بدانید این احادیث که در کتب مجلسی و دیگر محدثین نوشته شده مال کمپین یادآوری امامان در آن زمانها بوده و مثلا مجلسی خودش ادمین این کمپین ها بوده. این کمپینها به دستور صهیونیست ها راه انداخته شده بود.
لازم به ذکر است خود قرآن هم حاصل کمپین یاد آوری الله بوده.
*******************************
امام نقی ( ع ) که در کودکی به مقام امامت رسیده بودند ، در نوجوانی به مقامِ پیغمبری و در هنگامِ مرگ ( الله ) شده بودند.
بعد از مرگ از استخوانِ ایشان ابزار آلاتِ ساختمانی بیل ، کلنگ، فرقون ، پیچ گوشتی شارژی ،
و از پوستِ آن مظلوم تنبک ، طبل ، تومبا ساخته شد.
سیره دوازده تایی
********************************
سه تن از یاران باوفای حضرت به نام‌های عبدالله، یدالله و سیندرالله
خدمت امام نقی رسیده و از او درباره‌ی آخرین اخبار واصله از وضعیت امام زمان (عج) پرسش کردند.
امام پاسخ داد: راستش ما خودمون خیلی وقت هست که ازش خبر نداریم. چند وقت هست هر چه ping می‌کنیم پاسخی نمیاد! البته جای نگرانی نیست، قبلا هم سیستم وایرلس چاه جمکران دچار چنین مشکلاتی شده بود. انشالله با جایگزین شدن اینترنت ملی خط ارتباطی فیبر نوری ما با چاه با پهنای باند ۱ گیگابیت‌برثانیه راه‌اندازی شده و سرویس‌هایی مانند پرداخت الکترونیکی، VoIP، وب‌کم در ازای شارژ ایرانسل و... افتتاح خواهند شد. مهندس علی النقی، معاون وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و عضو شواری عالی انفورماتیک کشور، در بخش دیگری از سخنان خود به ظرفیت علمی و آمادگی لازم سامرا در حوزه ICT در بحث تجارت الکترونیک برای تعامل و انتقال به کشورهای اسلامی دیگر اشاره کرد.
عشق امام ره به بتول یک عشق افلاطونی بود. امام از بنیان گزاران فیس بوک بودند و در بخش گوگل نیز فعالیت می کردند. درباب امام باید گفت که اجداد ایشان سیک بودند و به علت ماجرای فتل، پدربزرگ ایشان به افغانستان فرار کردند. از آنجا به ایران آمدند و شیعه شدند. لقب ایشان هندی بود.
*******************************
امام نقی و ابولاشی برای فرار از دست ماموران معتصم وارد غار شدند و عنکبوت بلافاصله تارهایی را که از قبل آماده کرده بود بر دهانه غار نصب کرد
ناگهان از ته غار یک دسته بزرگ خفاش به آنها حمله کرد،ابولاشی در حالی که خفاش ها داشتند چشمهایش را در میآوردند ،فریاد میزد:نقی خوارتو گا ......
امام نقی که در تارهای عنکبوت گیر کرده بود رو به دوربین فرمودند:قاعدتا نباید اینجوری میشد.
*******************************
ظرفیت کنار دریا تکمیل است.
لطفا جهت مراسم ارتحال جان گوزه امام سیزدهم به جنوب سامرا هم بروید !
امام نقی(منگوله)_و مدیریت صحیح ترافیک در یوم های جان گوز
از نقی (ق) پرسیدند: فرق میان جدت رسولولا و نواده ات خمینی در چیست؟ فرمود: این یکی پس از سی سال دستش رو شد، آن یکی بعد از ۱۴۰۰ سال هنوز رو نشده.
*****************************
مشرکین به دنبال نقی افتاده بودند که حضرت را بکشند، نقی به غاری پناه برده و دست به دعا گفت: خدایا مرا یاری کن ....
ناگهان هزاران عنکبوت به اذن الهی آمدند و میلیون ها تار و پود از هر طرف تنیدند، گویی درب غار سنگ خارا شد!
پس مشرکین به درب غار رسیدند، اما شمشیرهایشان بر تارها کارگر نمی شد!
نقی مسرور از امداد الهی در پشت تارها ایستاده بود و زبانش را در می آورد و به مشرکین میدفینگر نشان می داد!
به ناگاه مشرکین درب دیگری پیدا کردند و از آن وارد غار شدند! حضرت خواست فرار کند که در تارعنکبوت ها گیر کرد و مشرکین تک تک نقی را سپوختند در حالی حضرت فریاد می کشید: قاعدتا نباید اینجوری می شد .....
نقی و باگ های امداد غیبی
مظلومیت اسلام
نقی در بازگشت از کشتار قوم بنی نقیظه بود که در راه به یک فعال حقوق بشر برخورد که به او گفت: "یا نقی! این چه دینی است که پر از کشت و کشتار و غارت است".
امام در حالی که ذوالنقار آغشته به خون خود را از نیام بیرون می کشید فرمود: "آخر چرا به دین ما توهین می کنید؟ چرا با منطق با ما سخن نمی گویید؟ بمیرم برای مظلومیت اسلام و اُف بر شما که با این ادبیات پر توهین آمیز با ما سخن می گویید
این بگفت و او را به دو نیمه نا مساوی تقسیم نمود.
امام و تاکتیکهای مظلوم نمایی - جلد چندم
کُروم ابن اُپرا نقل می کند روزی مسئولین شرکت موزیلا به محضر امام نقی رسیدند تا در انتخاب اسم مرورگرشان از امام کمک بگیرند، آنها سوال خود را پرسیدند اما امام که غرق تدریس "اصول و مبانی جهنم ۲" به زبان انگلیسی به شاگردان بودند متوجه آن نشدند و با نعره ای گفتند: Fire fucks!! Fire fucks!!
این چنین بود که نام Firefox انتخاب شد!
**********************
بول و غائط به روح شیطانیش! ضربه ای که این دیوث، این امام قلابی به اسلام و اجدام زد هیچ کس در طی این 1400 سال گذشته نزده است!
پرسیدند: چطور؟
گفت: این ابله هم خودش اسرار ما را فاش میکرد و هم کنجکاوی دیگران را با این زیاده گوئی هایش دامن میزد تا آنان نیز با یافتن ناگفته های تاریخ اسلام و اجدادم به حقایق ما پی برده و دیگران را نیز آگاه و بیدار نمایند!
واکنش امام نقی (ک) پس از شنیدن یکی از سخنرانی های امام سیزدهم ره
*****************************
امام نقی و ابولاشی از ترس مشرکین به غاری پناه بردند. عنکبوتی به اذن خدا بر در غار تار تنید.
امام رو به ابولاشی کرد و فرمود: معجزه را دیدی ابالاش؟
ابولاشی گفت: اگر معجزه است، خدا آنرا می تواند دوباره تکرار کند و سپس با انگشتان خود تاررا خراب کرد.
نقل است عنکبوت رفته بود و برنگشت. مشرکین حضرت و ابولاشی را پیدا کردند و هر دو را سپوختند.
*************************
روزی امام در اواخر عمر پر برکتشان مردم سامرا را جمع کردند و فرمودند: اين آخرين روزهای عمر من است، اگر کسی دينی بر من دارد ادا کند که نمی توانم آتش غضب الهی را تحمل کنم.
نقل است هر کدام از عرق‌خوران سامرا هشتاد ضربه تازيانه به امام زدند.
امام و احساس پشيمانی از پيروی از سيره نبوی
