امام را کشان کشان به بتخانه آوردند،
نگاهی تلخ به بتهای شکسته شده و تبری که بر دوش بت بزرگ گذاشته شده بود انداخت.
هر چه التماس می کرد کسی حرفش را باور نمی کرد.
صدای زجه های امام با صدای قهقهه بت بزرگ (*) در هم آمیخته بود ...
نبرد بت بزرگ و نقی - چگونه نقی به فنا رفت
*: تنها امام به واسطه علم لدنی اش صدای بت بزرگ را می شنید. بعدها عسگری با استناد به این واقعه علم لدنی را یک نفرین دانست.
*****************************
[ATTACH=CONFIG]439[/ATTACH]
خدايا! آخه اين انصافه؟ معجزه تبديل كردن آب به آب انگور رو به عيسي جونت ميدي و معجزه گفتگو با سوسمار رو به من؟
(از سلسله درددلهاي نقي با چاه آب سامراء)
**************************
روزی شمقدر و عفیر علیهما سلام بر سر مالکیت زنگوله ای که در کوچه پس کوچه های سامرا یافته بودند دعوا میکردند. حضرت بر آنان وارد شد و ماسماسک میانی زنگوله را از بجای خمس برداشت و موضوع جدل استحاله گشت. از آن پس عفیر و شمقدر علیهما سلام آموختند که مشکلاتشان را بین خودشان بی سر و صدا حل کنند.
عدول عدل نقوی (فصل وسط، پاراگراف یکی مانده به آخر)
**************************
ابن غائط روایت میکند که امام در نصیحت به ابوالحمار و ابولاشی و ابو دیزل فرمود: همانا گوساله ترین شما کسیست که نه نماز میخواند و نه روزه میگیرد و آب انگور هم کوفت میکند، ولی در ماههای صفر و محرم و چند روز دیگر، سیاه میپوشد و با زنجیر به جان خودش میفتد، و به احترام معصومین لب به آب انگور نمیزند...
این هم عکسی نایاب از لحظۀ بولیدن عسگری کوچولو که ( البته اینجا دیگه بزرگ شده ) نادرست ختنه شده بوده
[ATTACH=CONFIG]443[/ATTACH]
مراد ابن مجلم می گوید :
نقی هر سال در 19ماه مبارک رمضان وقتی برای عدای نماز صبح به مسجد می رفت در میان راه به هرکسی که مشکوک میشد پنهانی ضربه ای از پشت میزد و به درک واصل میکرد و برای امنیت بیشتر در این روز پشت به قبله و رو به روی اصحاب نماز میخواندند.
{علی ایینه عبرت نقی _ بخش دفاع شخصی- قسمت حمله از پشت}
***************************
از معجزات اسلام این است که مسلمان واقعی به سرعت مدارج علمی و پزشکی در زمینۀ علم وراثت را پیموده و به مقام دکترا در این زمینه دست پیدا میکند .
گزیده ای از سخنان امام در جمع دانشجویان پزشکی پیرو خط رهبری:
[ATTACH=CONFIG]444[/ATTACH]
در حادثه ناقورا نعش بزرگوار امام شمقدر را دیدند که گوشه ای افتاده. در حالی که امام بزرگوار ما لبخندی زده بودند آرمیده بودند و چشم فرو بسته بودند. وای که چقدر جگرسوز است واقعه ناقورا. امان امان امان... امامنا و حبینا! زین العابدین اسهالی کدام گوری بود که حال شمقدر عزیزمان را درک کند. باید برای این حادثه خون گریست. دردیست در سینه همراه با بغض, که هیچگاه فراموش نخواهد شد. یا امام شمقدر. آن روزی که امام نقی سم تو را بلند کرد و تو را مولای خویش نمود هرگز از دل تاریخ محو نخواهد شد. تو پس از نقی امام راستین ما شمقدریون هستی و ما فقط با تو بیعت می بندیم. خداوند عفیر و عسگری کذاب را لعنت کند. السلام علیک یا مولای شمقدر (ث)! (صدای گریه حضار)
خطبه ای جانسوز از یک صحابه شمقدری
[ATTACH=CONFIG]446[/ATTACH]
امام نقی روایت می کند: در بهشت بعضی ازمؤمنین چنان غرق در عشق بازی با حوریان می شوند که اصلا رعایت نمی کنند اینجا خانواده نشسته!
سیره و پیازه نقوی
***************************
جنگ صفین به مرحله ی حساسی رسیده بود
نقی و عمر و عاص رو در رو شدند
عمر وعاص در حال دویدن دشداشه اش را در آورد و کشف عورت کرد چون میدانست نقی نگاه به عورت دیگری را حرام میداند
نقی هم از اسب پیاده شد و دوان دوان به دنبال عمرو عاصِ لخت , دشداشه ی خود را کند و کشف عورت کرد
سپاهیان دست از جنگ کشیدند و به اتفاق مات و مبهوت این تعقیب و گریز را مشاهده کردند
راویست تا هفته ها شب هنگام خنده هایی وحشتناک در کل شام میپیچید و بعد ها ادعا شد صدای خنده ی الله بوده ...
[color="silver"]
---------- ارسال جدید اضافه شده در 01:38 pm ---------- ارسال قبلی در 01:38 pm ----------
[/color]امام نقی روایت می کند: در بهشت بعضی ازمؤمنین چنان غرق در عشق بازی با حوریان می شوند که اصلا رعایت نمی کنند اینجا خانواده نشسته!
سیره و پیازه نقوی
***************************
جنگ صفین به مرحله ی حساسی رسیده بود
نقی و عمر و عاص رو در رو شدند
عمر وعاص در حال دویدن دشداشه اش را در آورد و کشف عورت کرد چون میدانست نقی نگاه به عورت دیگری را حرام میداند
نقی هم از اسب پیاده شد و دوان دوان به دنبال عمرو عاصِ لخت , دشداشه ی خود را کند و کشف عورت کرد
سپاهیان دست از جنگ کشیدند و به اتفاق مات و مبهوت این تعقیب و گریز را مشاهده کردند
راویست تا هفته ها شب هنگام خنده هایی وحشتناک در کل شام میپیچید و بعد ها ادعا شد صدای خنده ی الله بوده ...