دفترچه

نسخه‌ی کامل: طنز و جوک امام نقی
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
امام هر از چندگاهی به یکی از مؤمنین (در مساجد یا در اردوگاههای راهیان نور یا کاروانهای حج) تجاوز مینمودند و معمولا عادت داشتند ماتحت فرد مورد نظر را با امضا و مهر مخصوص امامتشان متبرک نمایند. جالب آنکه همیشه مؤمن مورد تجاوز قرار گرفته این امضا را سند افتخار خود میدانست و باسن جوهری خود را با افتخار به دوربین های خبری نشان میدادند.
--------------------------------------------------------------------
مفعولین همیشگی، جلد دوم، تجاوزات فیزیکی و فکری
بخدا قسم اگر ساندیس آب انگور را در دست راستم و کیک یزدی را در دست چپم بگذارید باز هم رأی نخواهم داد !

[ امام نقی بعد از انتخابات مجلس عباسیون سامرا ]

بصائر النقوی/ روی جلدش

متواتمحدث ناشناسر با یه چوسکی دستکاری
صحنه: داخل چادر رییس قبیله جذامیان

رییس قبیله (در حال بالا کشیدن شلوارش): از کجا میدونستی من به جذام خشک که واگیر نداره مبتلا هستم؟
امام نقی: ها؟؟ به خدای کعبه سوگند که نمیدانستم!

دیالوگهای ماندگار - نقی پاپیون - سکانس 69
از امام نقی پرسیده شد، بکدام بازی علاقه بیشتری دارد؟
امام: به آن بازی که داور خودش بازیکن بازی باشد، بشرت آنکه آخرسرفتیله پیچ نشود ( کنایه امام به جنتی)
امام نقی همواره باتحیر در مورد مردم ایران می فرمود:
مردم ایران پای پلو و قیمه نذری که می افته حلق خودشون برای اسلام پاره میکنند و حاضرن ساعتها توصف بایستند ولی پای اجرای احکامش که میشه روشنفکر میشند.
صحنه: امام و ابولاشی در غار
- این دیگه چیه؟ اینو باید چکار کنیم الان؟
- چه میدونم والا. طبق بروشور باید الان عنکبوت و کفتر برامون فرستاده میشد...
- بععععععع ........!!
- نقی جان غار رو اشتباه نیومدیم؟
- نه بابا. اون یکی رو که سیصد ساله بروبچ کهف رزرو کردن بیرون هم نمیان. مونده همین.
- نقی جون مادرت یه کاری بکن. الان سربازا میرسن ها...
- بببععععععععع!!!
- ای مرض! حیف که وقت ندارم وگرنه یه جماعی باهات میکردم که صدات در نیاد.
- با جبرییل تماس گرفتی؟
- آره بابا. هرچی ping میکنم به درگاه الهی ارور میده. نمیدونم چه خبره اون بالا.
(جبرییل نفس زنان وارد میشود): بابا شما کجایین؟ گوسفنده پیش شماست؟ بدین من ببرمش الان گند کاری میشه.
- معلومه اینجا چه خبره؟ این چیه واسه ما فرستادی؟
(جبرییل) : چی بگم والا... صاحاب نداره که... واسه ابراهیم جای گوسفند عنکبوت فرستادن اونم کفری شده زده دل و روده اسماعیلو ریخته وسط میدون! بده من گوسفندو ببرم واسش تا گند بالا نیومده...
- پس ما چی؟ کفتر و عنکبوت ما کی میرسه؟
(جبی در حال دور شدن): نمیدونم. خودتون یه جوری با مامورا کنار بیایید. ایشالا سری بعد جبران میکنم!
بوروکراسی الهی – ص
از جمله ابتکارات حضرت این بود که یک مغازه کلید سازی دایر کرده بودند و قفلی را که خدا به دل مشرکین مونث زده بود با شاه کلید خود باز میکردند.
یکی از بزرگترین معجزات امام نقی (ع) این بود که تمام حقه های رمالی ریاضیدانان را با قوانین ساده شریعت برملا کرده بودند.

آن ریاضیدانان ملعون با جادو و جنبل به خورد مردم داده بودند که دو عدد کسری را به راحتی و با مخرج مشترک گرفتن می شود با هم جمع کرد, و همیشه طرفین معادله برابر است؛ ولی امامنا با تدبیر امامانه خود نشان دادند که با مخرج مشترک گرفتن از سوسن و لایشه نه تنها نمی توان آن دو را جمع کرد, بلکه هم قرتی تر می شوند و هم مخرج درد می گیرند! از آن گذشته پس از مدت ٩ ماه طرف سومی هم به معادله وارد می شود!

ایشان همچنین با گرفتن انتگرال از سطح زیر منحنی بیت المال, ثابت کردند که میزان مالیه مسلمین در محور زمان, با محور فقر نه تنها رابطه معکوس ندارد, بلکه میزان پرداختی نذورات به طریق پادلگاریتمی افزایش می یابد, تا جایی که تنها با سوپر کامپیوتر های الهی قابل محاسبه است!
ایشان با این محاسبات پیچیده فصل جدیدی بر ریاضیات گسسته به نام "ریاضت اسلامی" باز کرده بودند که تماما شامل فرمول های پرداخت صدقه به امام امت و رابطه مستقیم آن با سلامت و سعادتمند شدن بود.
---
امام ‫#‏نقی‬ (ع) و ریاضیات تخمی تخیلی
روزی امام نقی به یکی از پارسیان گفت: «برو ای زنازاده»
او پاسخ داد: «شما مثلاً فحش دادی؟ اما بدان که در قاموس انسانیت، زنا زاده فحش نیست. گیرم پدر و مادری خطا کردند، گناه فرزندی که در انتخاب آن پدر و مادر نقشی نداشته، چیست؟ از طرف دیگر اگر زن و مردی با میل خود با هم رابطه داشته‌اند و حاصل آن رابطه هم یک فرزند باشد، چه اشکالی دارد؟ مگر در دین شما این امر نهی شده است؟ لابد ناراحتی شما از این است که آخوندی صیغه‌ی محرمیت را بین آن دو جاری نکرده است؟»
- «پس برو ای فاحشه»
- «در قاموس انسانیت این هم فحش به حساب نمی‌آید. چون فاحشگی هم نوعی شغل محسوب می‌شود، هرچند ممکن است در نظر خیلی‌ها شغل پسندیده‌ای نباشد ولی به قول بزرگی؛ هر خانه‌ای هرچند مجلل و اشرافی، به یک توالت نیاز دارد. چه بسا کسانی که که از سر ناچاری به این شغل تن در می‌دهند. مثلاً در همین حکومت اسلامی شما اگر آمار بیکاری بالا نبود، آیا آمار فاحشگی پایین نمی‌آمد؟»
- «پس به تو چه بگویم که فحش محسوب شود؟ چون بالاخره من باید به توی پارسی، یک فحشی بدهم.»
- «از نظر من بزرگترین فحش "آخوند" است. چون همه‌ی رذایل اخلاقی و انسانی از قبیل دروغگویی، فساد، درنده‌خویی، ریاکاری، بی‌رحمی و.... را یکجا در خود دارد.»
- با این آخری موافقم.!!

امام نقی، مباحثات و احتجاجات، جلد 57 بخش 11 صفحه 22
7 Likes
ابویابو نقل می‌کند روزی در محضر امام به بحث درباره کرامات و مقام والای حضرت دلدل اسب علی‌ابن‌آب‌طالبی مشغول بودیم که ابوپشکل خشکیده, رییس فدراسیون اسبدوانی سامرا با سرعت از سمت شمال غربی بر امام وارد شد و سخن به گلایه گشود که:
-ای عمه ات به فدایم چه نشسته ای که عسگری کوچولو مسابقات اسبدوانی جام یادگارامام را به غایط کشیده
-با علم لدنی تمام پیش بینی هارا به سخره گرفته است و در ازای مقداری پول به شرط بندها می گوید که کدام اسب برنده خواهد شد
- امام نقی(ع) خنده ای از روی رضایت زدند و فرمودند: حقا که از سلاله پاک پدرانمان است آفرین...آفرین...
سپس رو به ابولاشی کردند و گفتند :فردا با عسگری میرین تو طویله هرچی حیوون مردنی و لاجون هست جدا میکنید تا ببرم تو بازار مال فروشا بندازم به مردم.