دفترچه

نسخه‌ی کامل: طنز و جوک امام نقی
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
امام نقی در حال کشیدن پسر بچه ای دبستانی به سمت بیت الجماع خود بود که ابولاشی از راه رسیده و پرسید که آیا این عمل امام صحیح می باشد؟

امام نقی در حالی که عرق جبین ازخشتک مبارکشان سرازیر بود فرموند: ببین اونم چطور می کشه، این کشش دو طرفه است.

از کتاب خاطرات آمیزشی و پرورشی امام نقی
امام نقی ضمن محکوم نمودن حرکات ضد بشری و جنایات و تجاوز و تخریب توسط گروه داعش، از آنان بدلیل نقض قوانین کپی رایت جدشان ممد رسولولا به سازمان ممل شکایت نمودند!
امام نقی (قارت) در بیت لمیده و دو گوهر گرانبهایشان را پولیش می‌زدند که ابولاشی وارد شد و فیلم سربریدن خبرنگار آمریکایی توسط داعش را به ایشان نشان داد. حضرت با دیدن آن صحنه چنان اشک ریختند که تا خشتک مبارکشان خیس گشت.

ابولاشی پرسید: جانم به فدای عمه ات! برای خبرنگار مقتول ناراحتی؟ امام فین هولناکی نموده و فرمودند: این کافر نجس که گریه نداره، برای مظلومیت جدم علی گریه می‌کنم که هفتصد نفر رو به تنهایی سر برید ولی کسی نبود ازش فیلم بگیره و بزاره یوتیوب.

مظلومین همیشگی - ص 69
سعید نقاریان: عملکرد ائمه اطوار، پس از عاشورا عقلانی شد.
الذین یعلموا أین عرض القیمة و لا قولوا، فلیس منی!
کسانی که میدانند کجا قیمه میدن و چیزی نمیگویند، از ما نیستند.

[ATTACH=CONFIG]4477[/ATTACH]
امام با ابراز خوشحالی از مصادف شدن هالووین با محرم اعلام کردند: اکنون بدون جلب توجه خاصی می‌توانید مراسم گل مالی را برگزار کنید.
امام با ابراز خوشحالی از مصادف شدن هالووین با محرم اعلام کردند : اکنون بدون جلب توجه خاصی میتوانید مراسم گل مالی را برگزار کنیم.

[ATTACH=CONFIG]4478[/ATTACH]

[ATTACH=CONFIG]4479[/ATTACH]
ای مالک:
محرم نزدیک است چند دستگاه ماشین یخچال دار تهیه کن نذرهای مردم را در آن جای بده و راهی سامرا کن ،که امسال نه سوسن و لایشه حال آشپزی دارند و نه من پولی برای خرج شکم اهل بیت (نامه حزن انگیز محرمی امام به مالک شتر)
صحنه اول
امام نقی یک روز قبل از عاشورا:
خوب گوش کن عفیر جون ببین چی میگم بار اولی نوره هست بار دومی اسید سولفوریک غلیظ! میبری برای حسین بهش میگی قبل جنگ از نوره برای برق انداختن آلتش استفاده کنه چون قراره تو این جنگ به فناک بره و بپره تو بغل حوری ها! از اسید سولفوریک هم واسه زمان جنگ میتونه استفاده کنه! چون گفته بود واسه امر به معروف می خواد بجنگه گفتم لازمش میشه بگو اسید بپاشه به سر و صورت سربازای دشمن! فقط دقت کن اشتباه نکنی الاغ عزیزم اولی نوره هست دومی اسید فهمیدی ؟!

صحنه دوم
عفیر در حال نزدیک شدن به خیمه حسین : ای بابا یادم رفت اولی چی بود؟ دومی چی بود؟ آهان اولی اسیده دومی نوره …

صحنه سوم
عفیر بعد از تحویل بار در حال دور شدن از خیمه حسین : ای بابا این حسین چه مرگشه؟ چرا مثل دیوونه ها داد میزنه و فرار میکنه؟ از چی سوخته؟ آلتش کو؟ چرا مثل عسکری کوچولو بی شوشول شده؟ فکر کنم آلت حسین عجله داشته زودتر از خودش شهید شده!
امام و اصحاب در مجلس عرقخوری بطور مداوم پیک ها را خالی میکردند و آروغ میزدند،
هنگامی که مدتی گذشت و امام و اصحاب شروع کردند به درآوردن صدای جانوران جنگل یکی از اصحاب زمینه را برای پرسیدن سؤالی که در مواقع عادی جرأت پرسیدنش را نداشت مناسب دید و گفت: یابن رسودولله ﺍﮔﺮ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﮐﺮﺑﻼ ﺑﺮﻋﮑﺲ ﻣﯿﺸﺪ، ﯾﻌﻨﯽ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ ﯾﺰﯾﺪ ﺭﺍ ﻣﯿﮑﺸﺖ الآن چی داشتید که در مورد آزادگی و ایستادگی دربرابر ظلم و از این چرندیات بگید و مظلوم نمایی کنید؟ در کل چه تفاوتی در حال و روز ما داشت؟

امام درحالی که اتاق دور سرش میچرخید آروغی نازل فرمودند و گفتند: من چه میدونم، من که مثل این ملت پارس افسانه پرور نیستم، احتمالا اون موقع یزید نماد یک قهرمان انقلابی میشد که میخواست با حکومث موروثی کثیف داماد پیامبر و بچه هاش مبارزه کنه و در آخر بدست دژخیمان حسین کشته میشد، احتمالا یزید در لحظات آخرش هنگام اعدام یک جمله به یاد ماندنی میگفت که زمزمه آزادیخواهان میشد مثلا میگفت: گرچه شما امروز جسم مرا نابود میکنید، اما روح من در جسم تک تک این مردم وجود دارد و بناچار یزیدهای آزادیخواه بیشتری بوجود خواهند aآمد!
توصیه امام نقی به عزاداران زنجیر زن : لااقل به کله پوکتان زنجیر بزنید بلکه مغز نداشته‌تان تکان بخورد در این مملکت وا مانده تغییری حاصل شود
------------------------
حلیة النقویون - حرص خوردنهای امام از ترافیک شبهای محرم - ص 90