دفترچه

و يك شب هم كه متوكل اعصاب نداشت و نقي هي حرف مفت مي‌زد، دستور داد بروند خورشيد را از بركه‌ي لجني كه در آن غروب مي‌كند در بياورند و بگذارند كف دست نقي...
از اون شب به بعد نقي همش بوي لجن مي‌داد. ولي خوشبختانه دستش نسوخت.



*********************************


از امام نقی پرسیدند مگر نه آنکه جدت حسین میگفت مرگ با عزت به از زندگی با ذلت پس چرا هر چه بر سر شما میزنند صدایتان درنمی آید؟
حضرت فرمود به خدا سوگند آنچه در کربلا بر سر جدم حسین آمد مرگ با ذلت بود. پس اگر قرار است در هر دو حال ذلت باشد ما همان زندگی را انتخاب میکنیم.
نقی و پیام فلسفی کربلا



********************************


روزی اصحاب از امام پرسیدند این درست است که بوقلمونها به امام حسین خیانت نموده اند و خداوند برای تنبیه آنان بیضتینشان را از صورتشان آویخته است تا عبرت همگان شود.
امام برآشفت و فرمود هیهات از شما ملت نادان که اینچنین خزعبلاتی را باور میکنید. بوقلمونها درواقع مرغانی هستند که دارای اختلالات ژنتیکی میباشند آنها دارای یک کپی اضافه از کزوموزوم 13 هستند که به آن تریزومی 13 یا سندروم پاتائو نیز میگویند...

...یاران که با چشمانی از کاسه درآمده به امام مینگریستند و از فرط تعجب دهان بازشان خشک شده بود ناگهان خشتکها دریدند، به سر کشیدند، از در به در رفتند، یکدیگر زیر دست و پا له کردند و سر به بیابان گذاشته و هرگز بازنگشتند.

امام علوم لدنی و سخنان غیرمنتظره/شاخه ژنتیک و اشتباهات/ در باب پراکندن یاران سبک مغز

روزی کافری خدمت امام نقی ( علیه قلام ) رسید و پرسید
جهان را چه کسی آفریده ؟
نقی که از این سوال آسان به وجد آمده بود سریع گفت الله !
آن کافر پرسید الله را چه کسی ؟
و نقی گفت هیچ کس !

کافر گفت پس قبول کردید چیزی می تواند وجود داشته داشته باشد بی آنکه خالقی داشته باشد ! پس برگردیم به سوال اول

نقی قبل از آنکه اجازه دهد کافر سوال اول را بپرسد ذوالنعوظ در دهان وی کرد و آن ملعون را خفه نمود



*************************


روزی تعدادی از کافر نمایان جیره خوار طبق پِلن قبلی در وسط بازار سامرا پیشنهادی اغوا کننده به امام دادند و امام طبق معمول زیر چشمی دور و بر را نگاه کرد و سپس با صدای بلند وسط بازار سامرا شروع به ننه من قریبم بازی درآوردن کرد که
" یا ایها الناس، شاهد باشید که اگر خورشید را در دست راستم و ماه را در دست چپم، هرگز ...."

به ناگهان یک صحابه پارسی دیگر تاب نیاورد و با کف دست محکم به پَس گردن امام زد و گفت: مرتیکه، اصلاً گذاشتن خورشید و ماه تو دست چه پُینتی داره که هی میگی؟ ها؟ ها؟ به چه کارت میان؟ میخوای شافشون کنی؟ ها؟ ها؟

امام هم که قبلاً هرگز به گفته خود فکر نکرده بود فرمود: اُ شِت. یو آر دَم رایت و سریعاً سوت زنان از صحنه خارج شد.


**************************


امام نقی در همایش اهل بیت القاب و منقاب برخی اجداد خود را بیان فرمودند:

حضرت زهرا = املجاکشین (تثنیه) مادر دو جاکش مادر امام حسن و حسین
املجاکشین (جمع) مادر جاکش ها کل امامان شیعه

حضرت امام علی = شرخر دوعالم

حضرت امام حسین = سیدالجاکشین

حضرت امام زین العابدین بیمار = زین الجاکشین بیمار

حضرت امام باقر = امام باقروغمزه

حضرت امام صادق = امام جاکش

حضرت امام زضا = جاکش الائمه

حضرت امام جواد = جوادالائمه

امام نقی در حال نوشیدن جام زهر: "ما معصومین از آینده ی خود در همه حال باخبر هستیم و به همین دلیل هیچ خطری ما را تهدید نمیکند."
خلیفه ی عباسی با پوزخندی بر لب: "بله میدانیم."

«نمایشنامه ی امام نقی - پرده ی آخر»



******************************


عکسی منتسب به یکی از نوادگان امام نقی که در نزدیک پاناما به امامت مبعوث شد:

[ATTACH=CONFIG]388[/ATTACH]



******************************

نقي و خاندان پاك و مطهرش...

[ATTACH=CONFIG]389[/ATTACH]

ابو دیجتال ابن دالبی نقل میکند:از امام پرسیدم اماما این که در قران امده الله به اندازه ذره ای به کسی ستم نمیکند به چه معناست؟اینهمه کور و فلج مادزاد داریم و یا کسانی که همیشه در فقر و بدبختی بوده اند پس چگونه اینها ستم نیست؟

امام درحالی که داشتند با گالاکسی تبشان انگری بردز بازی میکردند گفتند:یه لحظه صبر کن از نقی خریتی یه اس ام اس قشنگ اومد گوش کن میگه هر انچه خدا بدهد نعمت است اگر ندهد حکمت است و اگر بدهد و پس بگیرد امتحان!پس میبینی که در هر کار خداوند سری نهفته و در هیچکدامشان ظلمی نیست!
صحابه از ماله کشی احمقانه امام خواست ذوالنقار بردارد و امام را نصف کند که شمقدر از پشت با شلیک گلوله ابو دیجیتال را از پا در اورد و گفت:هاستالاویستا بیبی!



*******************************


روزی صحابه امام نقی را در حالی مشاهده کردند که سوسن را بر روی زمین خوابانده و با گاوآهن به جانش افتاده اند.

پس علت را جویا شدند.
امام فرمودند: قرآن میفرماید زنان کشتزارهای مردان هستند.
همانا قصد دارم در سوسن چغندر عمل آورده و کشاورز نمونه سال شوم

امام و کج فهمی ها



********************************


روزی حسنین در حیاط مسجد مشغول وضو گرفتن بودند که پیرمردی وارد شد و متوجه شد که این دو امام اشتباه وضو میگیرند. پس به نزد ایشان رفت و عرض کرد که بنده وضو میگیرم، شما بنگرید. پس پیرمرد وضو گرفت و حسنین که متوجه اشتباه خود شده بودند سر پیرمرد را در آب حوض فرو برده و او را در جا خفه کردند

ستاد کش دهی حماسه وضو - به نیابت از آراز اردبیلی

روزی امام نقی با اعتماد به نفس خرکی به تاسی از جدشان فرمودند: هر کس مرا کلامی بیاموزد یک عمر مرا بنده خود کرده است.

پس شمقدر از فرصت استفاده کرده و اندکی گرامر زبان شتری به امام آموخت و از ایشان خواست طبق وعده بنده اش شود.

از آن روز دیگر امام نقی بنده شمقدر شده و به او سواری می دادند و بر جد خود لعن و نفرین میفرستادند

اندر غائط خوری های امام بخاطر قرقره کردن حرف جدش



*********************************


پس از آن که خلخال از پای زن یهودی در آوردند ، عفییرکه سخنران قابلی بود به میان مردم رفت و برای دلجویی از یهودیان گفت :آنهایی که این جنایت را کردند بدانند امروزیهودیان تنها نیستید و به یاد آن زن ،همه ما یهودی هستیم .
امام که فکر کرد عفییر و حاضران واقعا یهودی شده اند ،همه را گردن زد .



*********************************


شخصی ماشین زمانی ساخت و به ۱۲۰۰ سال قبل رفت و از امام نقی پرسید که چرا شما با استفاده از علم لدنی خویش تفنگ نمیسازید و بر ضد دشمنان استفاده نمیکنید؟
حضرت پرسید آن چه باشد و آن شخص از تفنگ و باروت و نحوه ساخت آنها برای حضرت گفت اما پیش از آنکه جواب پرسش خود را بگیرد٬ ماشین زمان او را به زمان حال برگرداند.
وقتی پیاده شد٬‌دنیا در چنان نکبت و عقب ماندگی ای دید که ابتدا خیال کرد اشتباها به قرن اول هجری بازگشته اما بعد فهمید که در ۱۲۰۰ سال قبل مردمانی از سامرا تفنگ را اختراع کرده و با آن کل دنیا را به تسخیر درآورده اند.
سیَاره مسلمونها: پیدایش

امام نقی فرمود:خرس ،مردی لواط کار بود که خدا به سزای اعمالش او را به خرس تبدیل کرد .
ابولاشی پرسید :آیا پاندا و خرس قطبی هم لواط میکردند؟
امام فرمود: خیر ،فرزندان آن مرد لواط کار اولی دراثرتکامل داروینی و برای تطابق با محیط های مختلف به گونه های مختلفی مانند خرس قطبی و پاندا تبدیل شدند .

امام و منشا پیدایش



****************************


امام نقی(ع):
-----
"اگر آدولف هیتلر چهار تا ماله کش مانند شریعتی و سروش داشت که بر کثافت کاری های او ماله بکشند، الان در وسط تمام شهرهای اروپا، مجسمه هیتلر قرار می داشت...!"
-------
سیره النقی، نوشته ابن قنبل، بخش قدردانی امام نقی از ماله کشان اسلامی

امام نقی‌ (ع): حقِ اسیرِ جنگی بر گردنِ مردِ مسلمان است که اورا سیراب کند

مع ذالک این حق باعث نمی‌شود که حقوقِ شرعیِ مرد مسلمان موردِ بی‌ توجهی‌ قرار گیرد
حقوقی از قبیلِ جماع با همسرِ اسیرِ جنگی ، کشتنِ اسیرِ جنگی ، به بردگی گرفتنِ اسیران جنگی ، مالکیت بر تمامی اموالِ منقول و غیرِ منقول،ایضا زن و فرزندِ اسیرِ جنگی ...

امام و تبیینِ نقش اخلاق و مدنیت در پیشرفتِ اسلام..



******************************



روزی یک زوج یهودی خوش و خرّم در طبیعت می خرامیدند که ناگهان نقی(ع) و اصحاب حمله کرده و آن ها را به اسارت گرفتند.
آنگاه نقی(ع) به سمت آن دو رفت، ولی بر خلاف پیش بینی همه که منتظر جماع ایشان با زن یهودی بودند، ناگهان میلشان به مرد کشید و به او تجاوز نمود.
صحابه حیران ماندند، سرانجام یکی گفت: یابن رسولولا! لواط با اسرا که مجاز نبود! چه می کنید؟
حضرت که سخت سرگرم معاشقه بودند، فرمودند: بروید در کتاب های شریعتی یا مطهری یا یک ماله کش دیگر بگردید، حتما تفسیر یا توجیهی بر این کار ما هم پیدا می شود!
سپس عملیات را در میان تشویق و نقوات حضّار با ولع بیشتر ادامه دادند.

سیره نقوی،

روزی در جمع اصحاب یک نفر جُک بسیار باحالی گفت و همه خنده پاره شدند، ولی نقی(ع) ساکت نشسته و مانند برج زهرمار به گوینده خیره شد.
کم کم صحابه متوجه شدند و خنده شان خفه شد تا همه ساکت شدند، سرانجام یکی پرسید: یا نقی! جک بسیار خنده داری بود، شما را چه شده است که نمی خندید؟
حضرت(ع) فرمودند: خواستم نشان بدهم که یک حرف هرچقدر هم خنده دار باشد، می توان به آن نخندید. پس دیگر بهانه الکی نیاورید و به عقاید ما احترام بگذارید.
اصحاب جملگی سر در ماتحت مراقبت فرو برده و بر مظلومیت ایشان گریستند.

سیره نقوی، در باب احترام به عقاید مذهبی



******************************



روزی پریشان ابن خشتک دران نزد امام رسید و پرسید: یا امام٬ ابله ترین مردمان نزد شما کدامند؟

امام نگاهی امام اندر صحابه ای به وی کرده و فرمودند: مردمی از دیار پارس که با ۲۵۰۰ سال تمدن و تاریخ۱۴۰۰ سال است ممکلتشان مورد تجاوز مسلمین و اعراب قرار گرفته و ۳۴ سال است کشورشان بدست اسلامگرایان تصرف شده و حال برای سه جزیره که خطر از دست رفتنش توسط گروهی دیگر از مسلمین تهدید می شود دست به دامان همین متجاوزین شده اند و فریاد میهن پرستی برآورده اند.


******************************


اگر برده داری بد است، چرا خدا برده را آفریده است؟!
--------------
پاسخ امام نقی در جواب به انتقاد گروه های حقوق بشر در مذمت برده داری!



******************************



ابودیزل نقل میکند امام نقی اعتماد به نفس عجیبی داشت.

مثلا روزی بالای منبر میرفت، توی چشم هزاران نفر زل میزد و میفرمود: یک دینار در بیت المال نمانده

و روزی دیگر بر منبر میرفت و میفرمود: به خدا قسم که بیت المال آنقدر پر است که تا ده سال زندگی مردم تامین میشود.

عده ای این خصوصیت را جزء معجزات آن حضرت میدانستند

در خبر است که از تفریحات امام (نق) این بود که خواسته یا ناخواسته چرند بگویند و ببینند کدام روشنفکر مذهبی‌ بهتر بر آن ماله می‌کشد.
امام نقی‌ و مسابقات سامرا آیدول



*******************************



امام نقی‌ (نق) به زبان همه حیوانات از سوسمار تا شتر تسلّط کامل داشتند اما هیچ زبان آدمیزادی را بلد نبودند. به همین دلیل با فلاسفه یونانی و حکمای پارسی‌ فقط با زبان شمشیر مجادله میفرمودند.

ذولنقار نقی‌، زبان نقی‌ - دکتر نقی‌ نقیرتی


*******************************



روزي عفير در مسجد قلال صدا و سيما در حال ذكر مصيبت اباعبدولا بود و جماعت سوگوار از فرط گريه در حال جر خوردن بودند كه شمقدر وارد مسجد شد و گفت:
ايرانيان تنها جماعتي اند كه از بدبختي هاي خود جك ميسازند و به ان ميخندند اما براي يك داستان قديمي همچنان گريه و زاري ميكنند.
عفير همانطور كه در گوش خود پنبه ميگذاشت، بر پشت يكي از عزادارن نشست و چارنعل به طرف طويله همايوني فرار كرد.

(شمقدر شتري كه از نو بايد شناخت-دكتر مرتضي شمقطري)