. آقا جان مگه تو نمیگی که "علم غیب" داری؟ خوب یکی از این دو تا جام آب انگور زهر آلود شده. فقط کافیه تو اون یکی رو برداری....
- مستعصم تو رو خدا ولم کن برم.... (گریه شدید)
. زرشک....الکی التماس نکن, هرکدوم و انتخاب کنی باید تا تهش و سربکشی...
آخرین دیالوگ امام - فصل شاشیدن بر زمین سفت
حضرت در «جماعة الوداع» ابتدا ده دقیقه سوسن را شخم زد. سپس چهارگوشهی کشتزار را بوسید، دست ابولاشی بگرفت و فرمود: هر که تا امروز من سپوزندهی او بودم ازین پس ابولاشی سپوزندهی اوست.
فانتزی نقوی - ص 69
نقی را گفتند: پیغمبری جدید آمده است.
گفت: آیا دهان دارد ؟
گفتند: بله !
گفت: پس برای خوردن مال مردم آمده است.
امام نقی :
من به حشیش بیش از پدرم احترام می گذارم. چون پدر مرا از ملکوت به زمین آورد اما حشیش مرا از زمین به ملکوت برد.
وسائل شیعه ، باب وسیله های فضانوردی
روزی معتصم برای تعیین جانشین خود مجلسی بزرگ ترتیب داد و امام نقی را هم برای سرگرمی به مجلس خود دعوت نمود. معتصم رو به امام نقی کرد و گفت: ای نقی ! اگر پیشنهاد خلافت به تو بدهم آیا آنرا قبول خواهی کرد ؟ امام نیز به تاسی از جد خود علی ابن آب طالبی فرمود: به خدا قسم که آب بینی بز نزد من از خلافت باارزشتر است. معتصم نیز پوزخندی زد و پس از آنکه فرزند خود را به جانشینی انتخاب کرد، دستور داد سطلی پر از آب بینی بز برای امام نقی آوردند و به زور به خورد ایشان دادند.
امام نقی و گنده گوزی ها
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"( قل للذین كفروا ستغلبون وتحشرون إلى جهنم وبئس المهاد ( 12 ) قد كان لكم آیة فی فئتین التقتا فئة تقاتل فی سبیل الله وأخرى كافرة یرونهم مثلیهم رأی العین والله یؤید بنصره من یشاء إن فی ذلك لعبرة لأولی الأبصار ( 13 )"
"بگو برای کسانی که رویگردانیدند زود واژگون می شوید هم گرد انگیخته می شوید سوی دوزخی هم بدترین گهواره ها 12پیش بود تا براتان نشانه ای در دو گروه برخوردند دوتا گروهی می کشند در راه خداوند هم دیگری رویگردانی می بینندشان نمونهء دوتاشان دید چشم هم خداوند دست می گیرد به یاوری اش کسی می خواهد چون در آن تا برای پندی برای برترین دیدگان است 13"
Maziar Bikhoda نوشته: نقی را گفتند: پیغمبری جدید آمده است.
گفت: آیا دهان دارد ؟
گفتند: بله !
گفت: پس برای خوردن مال مردم آمده است.
بخندید شاد باشید تا می بینیم که هم نزدیک رسوایید هم واپسین سوی دوزخ گرد برانگیخته می شوید هم بدترین گاهواره هاست
آره پیامبران دهان دارند خداوند بهشان داد خوراکیهای بامزه می خورند هم پاکیزه هم گفتار پاکیزه هم درست از زبانشان برخواست رویگردانانشان هم خوراکشان پستیست هم هر چه از دهشنشان بر می خیزد پست تر
چه بگویم بی خدایانید بیخودید چیزی سرتان نیست درست است هر که از خداوند روی بر می گرداند آنهم خداوند یگانه پرتوان بی مانند که همه را می آفریند چشم گوش روزی می دهد خانه برایشان هم زندگی فراهم می کند هم جانشان را می گیرد هم روزی برپا می کندشان واسه بازخواست که همه چیز دستش است چیزی بهره شان نشد
ای خداوند آزار رویگردانان پوسخند زننده را سرشان فروببر
این مهملات چیست که می گویی ای مردک نادان خرفت ؟ مثل تو همانا مثل آن بزی است که در فرتور خود به نمایش گذاشته ای. پس زبان در کام همی گیر و خفه همی شو.
خلیفه برای تحقیر امام نقی، کاسه پسته در بسته را جلوی وی گذاشت. امام سر خود را جلو آورد و داستان معراج حضرت محمد (ص)** را برای پسته ها تعریف کرد. پسته ها به اذن خدا شروع به خندیدن کردند.
پسته های عاقل (ع)
**ابوتفخیذ میگوید : امام آیه القارعه مالقارعه را خواند.
نقی (ص) می فرمایند: به خدا سوگند من برای شیعیانم نه سوسیالیسم را می پنسدم و نه فاشیسم را. من مونگولیسم را می پسندم!
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان "وَیَصْنَعُ الْفُلْكَ وَكُلَّمَا مَرَّ عَلَیْهِ مَلَأٌ مِّن قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ ۚ قَالَ إِن تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنكُمْ كَمَا تَسْخَرُونَ (38) فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَن یَأْتِیهِ عَذَابٌ یُخْزِیهِ وَیَحِلُّ عَلَیْهِ عَذَابٌ مُّقِیمٌ (39)" "هم در کار می بود کشتیُ هم هر چه گذشت برش سرانی ار همخویشانش بازی گرفتند ازش گفت اگر بازی می کنید ازمان باز چونیم بازی می گیریم ازتان جور چه بازی می گیرید 38 باز زود می دانید کسی می آیدش ناگوارایی رسوایش می کند هم آزاد می شود برش ناگوارایی برجا گشته ای 39" همانجور که رویگردانان از خداوند فرو می رفتند در آب به خنده می شدند از سوی خداوند هم باورمندان روزی می رساند که به شما خنده می گیریم به خودتان کنش کار خودتان واکنشی از سوی خداوند در پی دارد