به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
" ﺑَﺸِّﺮِ ﺍﻟْﻤُﻨَﺎﻓِﻘِﻴﻦَ ﺑِﺄَﻥَّ ﻟَﻬُﻢْ ﻋَﺬَﺍﺑﺎً ﺃَﻟِﻴﻤﺎً 138 ﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ
ﻳَﺘَّﺨِﺬُﻭﻥَ ﺍﻟْﻜَﺎﻓِﺮِﻳﻦَ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺀ ﻣِﻦ ﺩُﻭﻥِ ﺍﻟْﻤُﺆْﻣِﻨِﻴﻦَ ﺃَﻳَﺒْﺘَﻐُﻮﻥَ
ﻋِﻨﺪَﻫُﻢُ ﺍﻟْﻌِﺰَّﺓَ ﻓَﺈِﻥَّ ﺍﻟﻌِﺰَّﺓَ ﻟِﻠّﻪِ ﺟَﻤِﻴﻌﺎً 139 ﻭَﻗَﺪْ
ﻧَﺰَّﻝَ ﻋَﻠَﻴْﻜُﻢْ ﻓِﻲ ﺍﻟْﻜِﺘَﺎﺏِ ﺃَﻥْ ﺇِﺫَﺍ ﺳَﻤِﻌْﺘُﻢْ ﺁﻳَﺎﺕِ ﺍﻟﻠّﻪِ ﻳُﻜَﻔَﺮُ
ﺑِﻬَﺎ ﻭَﻳُﺴْﺘَﻬْﺰَﺃُ ﺑِﻬَﺎ ﻓَﻼَ ﺗَﻘْﻌُﺪُﻭﺍْ ﻣَﻌَﻬُﻢْ ﺣَﺘَّﻰ ﻳَﺨُﻮﺿُﻮﺍْ ﻓِﻲ
ﺣَﺪِﻳﺚٍ ﻏَﻴْﺮِﻩِ ﺇِﻧَّﻜُﻢْ ﺇِﺫﺍً ﻣِّﺜْﻠُﻬُﻢْ ﺇِﻥَّ ﺍﻟﻠّﻪَ ﺟَﺎﻣِﻊُ ﺍﻟْﻤُﻨَﺎﻓِﻘِﻴﻦَ
ﻭَﺍﻟْﻜَﺎﻓِﺮِﻳﻦَ ﻓِﻲ ﺟَﻬَﻨَّﻢَ ﺟَﻤِﻴﻌﺎً 140 " "مژده ده پرداخت گشته های دو چهره به که اگرِ تا آنها را ناگواری دردناکی 138 کَسهایی چندمیگیرند روگردانها سرپرستهایی از جدای باورمندها آیا چند جویند نزدشان سربلندی باز اگرِ سربلندی براخداوندِ باهمی 139 هم پیش فروآمده بَرِتان در نوشتار که گُداری شنیدید نشانه های خداوندُ رومیگردانند بِهِش هم خواهند تکان خورند بِهِش باز نه مینشیند باهاشان تا پوسخند میزنند در رخدادگوییِ بیگانه اش اگرید آنگاه مانندشان اگرِ خداوند باهم آورندهء پرداخت گشته ها هم روگردانها در دوزخی باهمی 140 "
ببینید پرداخت گشته های دوچهره هم روگردانهای از خداوند مژده به ناگواری دردناک شدند،چه مژده ای! که درخورِ بِه از این نیستند،خداوندا تویی که میان باورمندها هم ناباورها جدایی افکندی که سرافرازی در خورِ توست هم آنها را همیشه به باورمندهات میبخشی
امام نقی (ژ) برای مناسبتهای مختلف ذکرهای مختلف به کار می بردند:
هنگامی که به بیت الخلا می رفتند ذکر «یا قاضی الحاجات» می گفتند و حاجتشان قضا می شد
هنگامی که به شکار می رفتند «یا ضامن آهو» میگفتند و آهو منفجر می شد
هنگامی که به در خانه ی سبزه مزبله می رفتند ذکر «یا حیدر کرار» می گفتند و در باز می شد
-----------------------------------------
حلیة النقویون - ذکرهای مختلف برای آدمهای یکسان - ص
-نقی درجمع خبرنگاران:
الله به فرودگاه و متروی بروكسل حمله كرد:
خبرنگار آتئیست: الله وجود ندارد چگونه بمبگذاری میتواند كار الله باشد
نقی: به انتفای مقدم
اسکیمویی خدمت حضرت رسید و از ایشان در مورد گرمایش زمین و ذوب شدن یخ های قطب سوال کرد. امام معصوم فرمود: به پروردگار کعبه سوگند که اینها جز شانتاژ غرب نیست. همانا نسبت خشکی به دریا روی زمین برابر با نسبت کلمه ی «بر» به «بحر» در قرعان است که هرگز تغییر نمیکند. سپس حضرت به نیّت جماع با پنگوئن ها به سوی قطب شتافت.
امام نقی در بالای منبر در حال توصیف واقعه عاشورا، جوشیدن آب در دستان عبیر فضل در اثر گرما و تشریح گرمای سوزان تابستان کربلا بودند که ریاضیدانی عجمی از میان جمع بر خواست و رو به امام گفت: همه اینها که میگویید دروغ محض است. طبق محاسبت من روز ۱۰ محرم سال ۶۱ معادل روز ۲۱ مهر ماه سال 59 خورشیدی است. در مورد کدام تابستان سوزان صحبت میکنید؟ اتفاقا در اواخر مهر ماه، دمای هوا در بین النهرین بسیار مطبوع است!
اصحاب امام بلا فاصله خواستند از منطق همیشگی امام (جماع و شمشیر) برای توجیه استفاده کنند که امام نقی تصمیم گرفتند در کسوت یک دانشمند روی طرف را کم کنند.
امام با آن متانت مثال زدنی پاسخ دادند:ع
این مساله اولا با توجه به پدیده «سرمایش زمین در اثر گازهای گوزانه ای» و ثانیا با توجه به مساله «مشیّت الهی» کاملا قابل توجیه است.
مخصوصا با توجه به دومی!
صحابه ای اینبار با چتر نجات بر امام فرود آمد و گفت:- حاج آقا مسئلة !- بنال!- من چندتا سوال درباره ی جهت قبله و کلاً علت اینکه چرا باید مسلمین به سمت کعبه نماز بخونن دارم. اول اینکه زمین گرده و اگر فاصله ی ما از کعبه بیشتر از حدود 500 کیلومتر باشه ، جهتی که داریم میخونیم چون بر دایره مماس است پس از بالای کعبه رد میشه و به کعبه برخورد نمیکنه! دوم اینکه اگر در نظر بگیریم که جهت نماز خوندن ما بر روی زمین کشیده میشه و از زمین بلند نمیشه ، خب پس ما میتونیم به هر جهتی که خواستیم نماز بخونیم چون زمین گرده و بالاخره مسیر نماز خوندن ما اینقدر دور زمین میچرخه تا با کعبه برخورد کنه!
(در این لحظه مقادیری دود ذولنعوظ از زیر دشداشه نقی به بیرون خزید)
صحابه ادامه داد: همچنین کسیکه دقیقاً در طرف مخالف کره ی زمین نسبت به کعبه قرار دارد ، تکلیف نامشخصی برای جهت نماز خواندن دارد! فکر کنم بهترین راه برای نماز خواندن این فرد این باشد که روی شکم خوابیده و نماز بخواند که نزدیکترین مسیر به کعبه است!
نقی به تته پته افتاد و تلو تلو خوران به سمت ذولنقار روی طاقچه رفت. ذولنقار را در هوا تاب داد تا آنرا بر فرق سر صحابه فرود آورد که ذولنقار به پنکه سقفی گیر کرد و نقی بمدت چند روز همان بالا تاب میخورد تا اینکه سوسن از راه رسید او را نجات داد.
وبلاگ بیا تو نق
آیا میدانید چرا امام هیچگاه موفق به پاس کردن دروس ریاضی نشد؟ چون اساتید ملعون نصف نمره را به راه حل اختصاص میدادند و آن معصوم تنها جواب آخر را میدانست.
اندر معایب علم لدنی
صحابه ای از نقی علیه السلام در باب هردو توجیه علمی و فقهی جماع از دبر پرسید، كه حضرت فرمود: طبق اصل لانه كبوتری ، كبوتری كه دولانه دارد مثل كشاورزی است كه میتواند از هرطرف مزرعه اش را شخم بزند