دفترچه

نسخه‌ی کامل: طنز و جوک امام نقی
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
امام را پرسیدند: یا نقی! توافق خوب بهتر است یا توافق بد؟
فرمود: توافق بد؛ چرا که می‌شود آن را دبه نمود و پس از سالها مذاکره به توافق بد دیگری دست یافت.

کیمیای حماقت - نشر کـژ - ص ۹۳
از ابا گوز گوز نکن نقل هست روزی امام نقی در حال سخنرانی بالا منبر فرمودند:
در بهشت شراب هایی وجود دارد که هر چه مؤمنان می خورند مست نمیشوند!
یکی از کفار پرسید : پس چرا میخورند؟

امام نقی کمی سر خود را خاراند ، قدری با ریشها و پشم هایش بازی کرد و بیضتین مبارک را خاراند و گفت : تو اگه زر نزنی کسی نمیگه لالی !
سپس از بابا منبر به سبک جت لی با ذوالنقار بر سر آن کافر شیرجه زده و آن ملعون رو به دو نیمه مساوی تقسیم کرد.
منبع: مردی که نان خورد دولش تکان خورد.
روایت است که یکی از غذاهای مورد علاقه امام نقی بال کبابی بود. لذا آن بزرگوار هرگاه بع معراج میرفتند چند فرشته را شکار کرده و برای خود بال فرشته کبابی درست کرده و با عرق بهشتی بر بدن میزدند. بعد از مدتی هم امام با برپایی دکه ای در مسیر معراج ((بال کبابی نقی)) را تاسیس نمودند. همچنین روایت داریم آن دکه در مسیر بیشه السودا قرار داشت و حضرت در آنجا بال فرشته و شراب بهشتی را چارلاپهنا به انبیا و اولیا الهی فرو میکردند!!
آخر با تخم مرغ دزدی که نمیشود سهم امام را داد. آن وقت تعجب میکنند که دستشان را قطع میکنند.
امام نقی: حق وسهم امامان از دزدی.
ﺟﻬﺎﺩ ﺣﺮﻑ ﮔﻨﺪﻩ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺩﻫﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ، ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻣﺎﻣﺎﻥ ﻓﺮﺑﻪ ﺷﺎﻥ ﺗﻘﯿﻪ ﮐﻨﻨﺪ.

ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺷﺎﻩ ﺍﺳﻤﺎﻋﯿﻞ ﺻﻔﻮﯼ ﺷﯿﻌﻪ ﯼ ﻧﮑﺒﺖ ﺟﻬﺎﺩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﮐﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩ.
ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﺁﺧﻮﻧﺪﻫﺎﯼ ﭘﻔﯿﻮﺯ ﺩﻭﺭﻩ ﯼ ﻗﺎﺟﺎﺭ ﺟﻬﺎﺩ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻗﺴﻤﺖ ﻋﻈﯿﻤﯽ ﺍﺯ ﺧﺎﮎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻃﯽ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﮔﻠﺴﺘﺎﻥ ﻭ ﺗﺮﮐﻤﺎﻧﭽﺎﯼ ﺑﻪ ﺭﻭﺳﯿﻪ ﺑﺨﺸﯿﺪﻧﺪ.
ﺁﺧﻮﻧﺪ ﻫﺎﯼ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺷﺘﺮ ﮔﺎﻭ ﭘﻠﻨﮓ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺑﺪﻭﻥ ﺟﻬﺎﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺩﺍﺩﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ ( ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﻓﻘﻂ ۱۳ ﺩﺭ ﺻﺪ ﺍﺯ ﺩﺭﯾﺎﯼ ﺧﺰﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ) .
ﺍﮐﻨﻮﻥ ﻓﮑﺮ ﺟﻬﺎﺩ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﻪ ﺳﺮ ﯾﮏ ﺷﯿﻌﻪ ﺑﺎ ﻫﻮﺷﯽ ﺩﺭﺣﺪ ﺁﻏﺎﺯﯾﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪﻩ ؟؟؟ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻋﻠﻢ ( ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ ﺍﻟﻠﻪ ﻫﻢ ﻫﻤﺎﻥ ﺣﺴﻦ ﮐﺒﺎﺑﯽ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﯼ ﺫﻫﻦ ﻣﺮﯾﺾ ﺯﺍﻝ ﻣﻤﺪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺜﺎﻝ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﻬﻨﻢ ﮐﺒﺎﺏ ﻧﻤﺎﯾﺪ ).
در پی‌ امضای توافق با رومیان توسط ابو ظریف، امام که نکرده بود لااقل توافق را قبلش بخواند، متوجه شد که رومیان بر سر ماتحت مبارک امام هم با ابو‌ظریف توافق کرده‌اند، پس به ابو‌سنده گفت ا به میدان شهر برود و فریاد "حل من یاسر‌ا" سر دهد که ای ملت این رومیان به ماتحت امام هم راهم نکرده‌اند و از خط شرت قرمز رد کرده‌اند! امام که پس از اجرای توافق تا مدتها لنگان و گشاد راه میرفت، دیگر هیچ توافق نامه‌ای را نخوانده امضا نمیکرد!
امّت آریایی

هشدار: مطلب نیازمند کمی دقت و توجه به ریزه کاری است.

شیخ شِلمان بن بامزی از علمای کُلُفت علم فَکفَکه و از غولهای آخر کفار، در مناظره ای امام را منگنه و میخ پرچ کردی که: این دو روایت را چگونه ماله خواهی کشیدن؟
"1- به روایات متواتر از عایشه بنت ابوبکر علیه سلام و رحمت الله و آفرین پسر*، ظهر همانروز که عایشه 9 ساله به بیت رسولولا وارد شدی، حضرتش عایشه را ... وارد شدی.
2- شوهر صفیه بنت حیی یهودی، پس از اسارت به دستور رسولولا برای آشکار کردن محل جواهراتش شکنجه و مقتول شدی، و حضرت دقیقا همان شب با صفیه .... مقبول شدی."
پس چون سخن شیخ شِلمان به پایان رسید، سکوتی بسیار سنگین بر مریدان و صحابه و سیاهی لشگران افتادی و آنان را ریغ در بیاوردی.
امام اما پوزحندی یزد و از بهمن جیغیل خود کامی عمیق برای دراماتیک اِفِکت گرفت و فرمود:
"همانا وقت شناسی و نیانداختن کار امروز به فردا از ویژگیهای بارز حضرت بود."
پس ابو شلمان چون این شنیدی، به مون واک ** از تصویر خارج شدی و مریدان امام او را با فریادهای "فاک آف بیچ" و "وی آر بیوتیفول نو مَتِر وات یو سِی" *** بدرقه کردندی.

پاورقی
* اینهمه احترام از آنرو به خیک ابوبکر بستیم که در خط بعدی "عایشه" به آخر خط رود و آن "..." تعلیق ایجاد کند.
** Moon Walk حالتی که در آن فرد به عقب رود ولی به چشم انگار که جلو رود. مایکل جاکسَوَن از فرقه ی جاکسَوَن خمسیه (5 Jackson) مبدع آن بوده است.
*** We are beautiful no matter what you say. ترانه ای مولودی در مدح مومنین به قلم صدیقه عفیفه کریستینه آغو الورا.
روز امام نقی ﺍﺯ ﺍﻧﯿﺸﺘﻦ پرسید:
ﺑﺎﺩﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ دهن یا ماتحت ﺧﺎﺭﺝ بشه ﺳﺮﺩ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﮔﺮﻡ؟
ﺍﻧﯿﺸﺘﻦ ﮔﻔﺖ : ﺳﺮﺩ ﺍﺳﺖ!
امام نقی ﮔﻔﺖ :ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﻫﻮﺍ ﺳﺮﺩ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺖ ﻓﻮﺕ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺗﺎ ﮔﺮﻣﺶ ﮐﻨﯽ؟
ﺍﻧﯿﺸﺘﻦ ﮔﻔﺖ : آﻫﺎ ﭘﺲ ﮔﺮﻡ ﺍﺳﺖ !
امام نقی ﮔﻔﺖ جفت پاهام :ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺩﺭ ﻓﻨﺠﺎﻥ ﭼﺎﯾﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻨﮏ ﮐﺮﺩﻧﺶ ﻓﻮﺕ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟
ﺍﻧﯿﺸﺘﻦ ﮔﻔﺖ : پس سرد هست
امام نقی گفت :پس چرا زمستان از دهنت بخار گرم می آید؟
انیشتین گفت بابا گه خوردم ولم کن...
و از پدر پسر شجاع نقل هست این مناظره به قدری ادامه داشت که انیشتین ذوالنقار امام رو برداشته و خودش رو به 2 نیمه مساوی تقسیم کرد تا شاید امام نقی ازش بکشه بیرون...که نکشید بیرون
قال النقی ( پیچ ) :
به خدا که اگر خورشید را در دست راستم و ماه را در دست چپم قرار دهید تا زهره ، مریخ ، مشتری و اورانوس را 6 دانگ سند به نامم نزنید دست از اغفال خلق الله بر نحواهم داشت ..
.
اصول مَک کافی - ص007
ای کجایید که نقی از جمعه پیش پس از ظهور به انتن برج میلاد گیر کرده
هی علمای اعلام گفتند نسازید بلند حالا دو روز از ظهور طلف شد