پس از زلزله سهمگین سامرا، امام برای پیشگیری از وقوع بلایای طبیعی در آینده، اقدام به عقد تفاهم نامه با مراکر زیر نمودند:
۱- حوزه علمیه غم، به جهت ایجاد سپر دعایی و پیشگیری از زلزله
۲- نیروی انتظامی - برای ایجاد طرح های مبارزه با بد حجابی
۳- دفتر نشر آثار امام غمینی - به جهت ترویج فرهنگ دعا و توسل برای پیشگیری از بلایا
۴- مدیریت چاه جمکران - به جهت بازسازی چاه و حرم مربوطه برای شفاعت مهدی زمانی
۵-
چاپخانه سپاه - برای چاپ کتب ادعیه در تیراژ بالا و آشنا سازی مردم با سبک های توسل به ائمه
۶- آستان قدس نقوی - برای تخصیص فضای بیشتر جهت مراسم دعا و توسل و توسعه حرم و صحن های مربوطه.
امام همچنین دستور به جمع آوری کلیه آلات گناه مانند زلزله سنج و زلزله نگار، لباسهای باز، سوتین، مانتوهای کوتاه و رنگ مو داده و اعدام مهندسین سازه و انحلال موسسه ژئوفیزیک را خواستار شدند.
بدستور امام و به جهت بی نیازی سامرا از منابع مالی و مادی، صندوق ۱۰۰ امام غمینی مسئول اخذ کمکهای مردمی جهت ارسال به سومالی و لبنان شد.
همچنین برای جلوگیری از ارتکاب به گناه حین زلزله، بدستور امام تمامی عمه ها در سطح سامرا جمع آوری و به مرکز جماع النقی منتقل گردیدند.
... ستاد پیشگیری از بحران سامرا
******************************************
افشای تصویر تفاهم نامه خلیفه عباسی با امام نقی برای کاهش زلزله توسط نقی لیکس!
[ATTACH=CONFIG]703[/ATTACH]
ابو فاسق از غلامان خاص بانو سوسن نقل می کند که روزی امام نقی بعد از شهادتش به خواب کنیزش می رود و بانو سوسن از امام نقی میپرسد؟
نقی جان تو با این علم امامتت چطور نفهمیدی انگوری که خوردی سمی بود؟
امام می فرماید: به صداقت پسرم "جعفر کذاب" قسم که نام جلاله الله را بر روی حبه انگور دیدم و فهمیدم دعوتی است که از سوی خدا وحی شده است و باید لبیک گویم.
بانو سوسن میگوید: عوسگول!
خوب خلیفه عباسی هم روی همین خریتت حساب می کرده که به همچین انگوری سم زده بود تا بخوری.
امام نقی چون ماجرا را شنید، بسیار به عفیریت
خودش لعنت فرستاد و فرمود: آن انگور هم همانند آیات شیطانی بود که به جدم رسید و راسولولو را عوسگول کرد.
تذکرة الاولیا و جوامع العوسگولا؛ جلد مخملی
پروردگارا ...!
کاش واقعا وجود داشتی، تا هم درد دلهای من و دوستانم را می شنیدی و هم اوضاع زمینی که مثلا آفریدی اینچنین نمی شد!.... کاش بودی و حرف هایم را می شنیدی تا اجداد من مجبور نبودند برای پناه بردن به سرپناهی از تلاطم روزگار تو را در پستوی وهمناک و ترس آلودشان بسازند!...
بارالها ...!
کاش می دانستم آنسوی این مناجات گوشی هست که می شنود، و دستی هست که بر می خیزد از برای یاریمان... آنگاه هر
لحظه به تو ایمان می آوردم و ترا سجده می کردم. ولی افسوس که پشت اینهمه تمنا هیچ ِ بزرگیست، بوسعت مومنین!
خداوندا ...!
چون در این وانفسا هنوز از هزاره سالیان گذشته مرا و ما را چاره ای نیست جز باور بوجود تو، پیروانت را بفرما برای تداوم شبح پیکره ات بر تار و پود تکیده آدمیان، امروز فطریه و یومیه و خمس و ذکات و هزار کوفت و زهر ماری که به آب بینی بز هم نمی ارزد را از ما دریغ نفرمایند، شاید از این طریق بتوان ترا که هرگز نبوده ای برای ابد در دل مومنین راستین حفظ کرد! آمین....
بخشی از مناجات الامفتامین / ضعیفه مخدره/ امام و تفکر عمیق/ ص ۶۹۹ / پاراگراف ۶۹
*******************************************
متن زیر جوک نیست حقیقی است:
کتاب "اعلام الوری" ، شیخ طبرسی (ملقب به امین الاسلام) ،
چاپ دارالکتب الاسلامیه ، تهران ، ص 150. کلام 31
-----------------------------------------------------------------
توجه به شکل زیر جای خالی را با کلمات مناسب پر کنید:
چرا پیامبر فاطمه را زیاد .....
روزی عایشه به پیامبر گفت: یا رسول الله میبینم .... فاطمه را زیاد .... و..... را در ...... قرار میدهی. پیامبر اکرم فرمودند: بله هرگاه مشتاق .... میشوم فاطمه را میبوسم و .... در..... قرار میدهم . من از .... بوی .... استشمام میکنم زیرا که او زنی .... است.
خوب نظر شما چیست؟
به پیامبر كه میرسه بوی بهشت میشه، ولی تو فقه اسلام اومده فرزندان بالای هفت سالتون رو نبوسید! بوسه معصومانه پدر و مادر كجااااااااا این بوسه جانانه محمد كجااااا!!!
قضاوت با شما
[ATTACH=CONFIG]744[/ATTACH]
امام بر منبر در باب مقوله بیولوژی سخن می راند و می فرمودند که هیچ موجودی بی علت خلق نشده و تمامی موجودات را در نقشی مفید و موثر در طبیعت می باشد و کلا الله هیچ کار بیهوده ای را انجام نمی دهد.
چون شب گشت و امام و مریدان خواستند بر بام بخسبند، پشه های بی دین و ایمان بر مریدان حمله برده و هر چه خون بود بمکیدند. به ناگاه ابولاشی رو به امام که در پشه بند در خواب ناز بود گفت: "یا نقی آخر این منظور از
خلقت این پشه ها چه بود؟"
امام که بدخواب گشته بود با چشمانی خمار رو به ابولاشی گفت: "به خدای کعبه سوگند که در آفرینش پشه هدفی جز آزمودن صبر و ایمان شما مومنین نبوده!"
مریدان چون این کلام بشنیدند نعرها زدند و لباس از تن بکنندند و تن عریان را تا به صبح در معرض امتحان قرار بدادند و چون صبح بشد در حالی که خود را می خوارندند از اینکه از آزمون الهی سربلند بیرون آمده بودند خدا را شکر می کردند
************************************
عید رهایی از بوی گند دهن روزه داران، عید رهایی از صدای انکر الصوات اذانهای دم صبح، عید پایان یک ماه یواشکی آب و غذا خوردن و عید رهایی از حماقتهای دینی را به همه روزه خواران عزیز مخصوصا نقویون گرامی، شادباش می گوییم.
نقل است امام و ابولاشی در حال فرار از مأموران خلیفه بودند که طبق معمول به غاری پناه بردند...
در هنگام ورود ابولاشی گفت: یبن رسولولا، چرا خداوند انقدر ماجرا رو پیچیده می کنه؟ برای گمراه کردن مأمورین چه نیازی به این عنکبوت ملعون هست؟ مگر خداوند نمیتونه کاری کنه که از اولش اصلا به فکر مأمورین نرسه این غار رو بگردن و یا از یک مسیر دیگه برن که این غار رو نبینن؟
امام فرمود: راست میگویی، همانا خداوند بر همه چیز قادر و تواناست... سپس نعلین مبارک را در آوردند و عنکبوت را کشتند...
نقل است پس از دستگیری و سپوخته شدن، امام مسموم قسم خوردند ابالاش را در اولین فرصت به دو قسمت نا مساوی تقسیم کنند.
از سری گیرهای ابوقشنگ به داستان عنکبوت
*************************************
روزی امام بر منبر مشغول سخنرانی بود که دید اصحاب افسرده و غمگینند . یک نفر از میان جمعیت پرسید : یا نقی ! آیا در اسلام شادی وجود ندارد ؟ چرا همه اش روضه و گریه ؟ امام قدری فکر کرده , سپس گفت : از جدم جعفر صادق نقل است که از سعید بن مسیب شنیدم که محمد بن جریره میگفت :
حالا همگی بیاین وسط مسط
ببینم جسد مسد کنیزارو
بکنید قفل درارو
بیارش اون ام البنینو
جا نذاری رقیه رو
جا بذاری میام و میکنم گوشای فاطی پتیاره رو آهااااا !
نقل است که امام و اصحاب تا صبح برقصیدند و می بخوردند و شادی بکردند تا سرانجام بانو سوسن امام را با خاک انداز تا منزل مشایعت کرد .
از ابن مزبله شنیدم که می گفت: حضرت هرگز دروغ نمی گفتند.
اما اگر می گفتند چنان بود که طاق کسرا ترک بر می داشت.
نقل است که در اواخر عمر حضرت دیگر چیزی از بنای کاخ مذبور باقی نمانده بود.
(هم اکنون نام مبارک حضرت در لیست سیاه میراث فرهنگی یونسکو جای دارد)
**************************************
امام نقی (ژلغ) همواره به فکر امّت بودند و دغدغه دیگری نداشتند پس برای کمک به مردم زلزله زده چکی به مبلغ 3هزار میلیارد دینار نوشتند و امضا کردند. امّا موریانه آن چک را خورد و فقط نام مبارک نقی از آن باقی ماند.
کمک های امام نقی به مردم قلسطین از دستبرد موریانه در امان است
امام نقی: از معجزات ماه رمضان این است که پایان یافتنش را هم روزه دار جشن می گیرد و هم روزه خوار!
**********************************
ریچارد داوکینز: ای امام، آیا حکم قطع کردن دست و پا در جهت مخالف، که در قرعان نقید آمده، وحشیانه نیست؟
امام نقی: اگر گفته میشد در جهت موافق قطع کنید که تقارن طبیعت بر هم میخورد! تو که باید خوب این چیزها را بدانی، ریچ!
پوزخند فاتحانه امام معصوم، تشویق شدید حضار
نقی: 10
داوکینز: 0
صحیفة نقویة و
نهج الملاقه دو کتاب امام نقی هستند که در شب نقر، زارپ یه دفعهای به حضرت نازل شدند.
امام میفرمایند من در میان شما دو گوهر پرتابل باقی میگذارم. مادامی که از یک PDF Reader استفاده کنید، میتوانید آنها را بخوانید. (گریهی شدید حضار)
بنیاد حفظ و نشر آثار امام نقی (ع)
پ.ن. نهج الملاقه از روی خروجی XML این وبلاگ و با استفاده از یک اسکریپت به صورت خودکار تولید شده و با XePersian حروفچینی شده است. بنابراین اگر خطای نگارشی در آن مشاهده کردید لطفا تدکر دهید تا به صورت دستی اصلاح شود.
http://imamnaghi.files.wordpress.com/201...ahifeh.pdf
http://imamnaghi.files.wordpress.com/201...alaghe.pdf
این یکی از وبلاگ خسن آقا بخش اخبار:
گویا کلاه سر آسد علی آقا گذاشته اند و بشار اسد هم سنی مذهب است!
[ATTACH=CONFIG]751[/ATTACH]