دفترچه

نسخه‌ی کامل: طنز و جوک امام نقی
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
امام نقی (ژژ) در حال جماع با لایشه بود که ابولاشی رسید و گفت: یابن رسولولا. خشتکت به ملاجم. جماع در حال روزه داری موجب ابطال روزه تان نگردد؟
حضرت در حالی که پوزیشن لایشه را میزان میکردند فرمودند: این جماع کله گنجشکی است. قبلا چنان میکردیم که طفلک صدای سگ میداد. الان کله اش را میکنیم داخل. صدای گنجشک میدهد!

فانتزی های رمضانی - ص 69
روزی اُم لاشی (همسر ابولاشی ) در مسجد سامرا خدمت امام رسید و گفت : اماما ابولاشی مرا تمکین نمیکند .
امام ابولاشی را خواند و علت را پرسید .
آن لاشی به امام عرض کرد : عمه ام به خاله ات یا امام من از صبح به جهاد میروم و شبا هنگام بعد از تجاوز به صدها اسیر جنگی خسته به خانه باز میگردم تو خودت را به جای آلت من بگذار با این همه دشواری میتوانی کمر راست کنی ؟؟؟
نقل است بعد از این سخنان امام آنچنان آن لاشی را سپوخت که وی سنگهای کف مسجد را گاز میگرفت .
.
قضاوت نقوی - نوشته ابولاشی
امام در حجره امامت خود نشسته بودند : 27. 28. 29. 30.
ناگهان ابولاشی وارد شد : "اماما دکل نفت را دزدیدند، کویر لوت را گروی وام گذاشتند، فرودگاه قشم را فروختند. شما چه غلطی میکنید پس؟"
امام : 48. 49. 50. ببخشید لاشی جون حواسم به این خمس و زکات ابوتفخیذ بود، چیزی گفتی؟
--------------------------------
حلیة النقویون - دغدغه های مختلف - ص
"شیرم حرومت!"
پیام عفیر به مهاجرانی بعد از افشاگری های نقی لیکس در مورد گرفتن رشوه از عربستان سعودی جهت تحصیل آقازاده شان در کشور انگلیسیا
امام نقی از پیشگامان استفاده از انرژی هسته ای بود وهر شب میله سوخت مبارکشان را در راکتورهای اتمی بارگذاری می کرد وبا استفاده از آب سنگین شان به تولید امامزاده های تجدید پذیر اقدام مینمود.
امام و انرژی هسته ای
«ابونخود بن هر آش» به نمایندگی از دیار پارس بر امام وارد شد و
عرض کرد: یا نقی! در بلادمان باران نمی‌بارد.
امام که حوصله نداشت فرمود: می‌گویی چه کنم؟
ملتمسانه گفت: سفارش ما را پیش خدا بکنید.
فرمود: چرا خودتان بهش نمی‌گویید؟
گفت: به هر حال حرف شما تو گوش خدا یه جور دیگه میچرخه.
فرمود: من حال ندارم، خودتان بگویید.
با شگفتی پرسید: آخر چگونه؟
فرمود: مگر خدا نگفته برای صحبت کردن با من نماز بخوانید؟
با سردرگمی گفت: خب؟
چون صحبت بدینجا رسید، کاسه‌ی صبر حضرتش لبریز گشت و
وی را به ضربتی به دیار باقی رهنمون ساخت
قال النقی (مکاشف علیه)
از سری نصایح بنیادین امام نقی

زندگی كوتاه است از آلت خود بیشتر از دندانتان بهره ببرید زیرا در پیری دندان مصنوعی خواهید داشت اما آلت مصنوعی نه!
پس تا می توانید جماع کنید.

از رساله دکترای عبادی و سیاسی و جنایی فکاهی سکسی گوگولی و مگولی آب انگوری آن حضرت.
امام نقی را گفتند مملکتت را چگونه میبینی؟
گفت : لجن زاری بود که یک متر آب بر خود داشت و روی آب پر از نیلوفر بود. چون آخوندی آمد نیلوفرها را کُشت و کَند و نابود کرد. آفتاب هم آب را بخار کرد و تمام. الان فقط لجن و کثافت باقی مانده که بحمدالله دارد به بیابان تبدیل می شود.
-------------------------
حلیة النقویون - نادق امامت (صادق هدایت) - ص 88
لحظات آخر زندگی امام بود. اهل بیت ایشان اشک ریزان دور بستر ایشان جمع شده و زنجموره میکردند که یکی از دانشمندان سامرا برای عیادت وارد شد. امام حضور ایشان را غنیمت شمرد و به سختی سوالی علمی از وی نمود. دانشمند با تعجب گفت: یبن رسولولا الان چه جای این سوال است؟ امام فرمود: آیا جواب این سوال را بدانم بهتر است یا نادانسته بمیرم؟ دانشمند با مهربانی جواب سوال را داد ولی از زاویه چشمان امام و دهان کج مانده ایشان دریافت که ایشان اصلا جواب را نفهمیده. دوباره با آرامش توضیح داد و امام تنها فرمود: ها...؟؟
در روایت است دانشمند نگونبخت 70 بار این موضوع را برای امام توضیح داد و زمانی که صدای شیون و جیغ از منزل امام برخاست همه دانستند که وی در راه آموزش به امام دقمرگ شده است. امام زحمات وی را بسیار ارج نهاده و شخصا برایش نماز میت خواندند.
تاریخ حشری - باب علم لدنی ائمه - ص
از ابن شومبول طلا روایت هست امام نقی بر اثر شدت گرسنگی و تشنگی دچار توهم میشد و فکر میکرد ممکنه تا 21 ماه رمضان بیشتر زنده نباشه و همانند جدش علی آب طالبی از وسط دو قاچ میشود.
تصمیم گرفت هر روز بعد از افطار سنت جدش علی آب طالبی رو پیاده سازی کند و تا سحر میرفت با فقرا جماع می کرد. و از سحر تا افطار فحش خار و خاشاک رو به بارگاه ملقوتی میکشید

امام نقی و این دمه آخری بزار حالش رو ببرم.