دفترچه

نسخه‌ی کامل: گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
البته من به عنوان یک آنارشیست کلا با نظام پولی فعلی مشکل دارم ولی اگر قرار به ترجیح نظام اقتصادی باشه سیستم سرمایه داری منطقی تر و کاراتر از نظام کمونیستی هست(صرفا از دید اقتصادی) اگر شما بخواید به ملت دستمزد بدید و هیچ تفاوت معناداری بین کاری که ارزش بازاری زیادی داره با کاری که ارزشش پایین تر هست وجود نداشته باشه اقتصادی پویا نخواهید داشت.
undead_knight نوشته: البته من به عنوان یک آنارشیست کلا با نظام پولی فعلی مشکل دارم ولی اگر قرار به ترجیح نظام اقتصادی باشه سیستم سرمایه داری منطقی تر و کاراتر از نظام کمونیستی هست(صرفا از دید اقتصادی) اگر شما بخواید به ملت دستمزد بدید و هیچ تفاوت معناداری بین کاری که ارزش بازاری زیادی داره با کاری که ارزشش پایین تر هست وجود نداشته باشه اقتصادی پویا نخواهید داشت.

کمونیسم پیدایش همه چیز رو از کارگر میدونه و این وسط اصلی ترین عامل یعنی خود سرمایه و ابزار تولید رو اصلن مد نظر نمیگیره!!!!
کمونیستها فکر میکنند سرمایه و ابزار تولید همین طوری از آسمون به زمین میباره و یک عده از مارکس بی خبرِ پلیدِ بدجنس زودتر رفتند برش داشتند و باهاش دارند به بقیه زور میگند!!! این طرز فکر به قدر کافی احمقانه هستش که بخوایم دورش یک خط قرمز بکشیم.
چند % کارمندان، کارگران، مهندسان، پزشکان یا ... ای که میشناسید حاضرند روی پس اندازشون ریسک کنند و از اون به عنوان سرمایه برای راه اندازی یک کار جدید استفاده کنند ؟!

افرادی که من در تمام عمرم دیدم دو دسته هستند :

1 - آنهایی که شجاعت ریسک روی دارایی های خودشون رو دارند.
2 - آنهایی که شجاعت ریسک روی دارایی های خودشون رو ندارند!

دسته اول با فرض اینکه هیچی نداره میره از طی کشیدن کف فروشگاه ها شروع میکنه! اندک پولی جمع میکنه و میره یک ماشین دست دوم در به داغون میخره و یک سری وسایل تمیز کاری و ... و کسب و کار خودش رو راه میندازه!! رفته رفته پول بیشتری جمع میکنه و ماشینش رو نو میکنه و وسایل بهتری میخره! بعد از یک مدتی میره وسایل شست و شو رو ماشینی میکنه! یک مدت بعد ترش میره یک ماشین دیگه با یک سری وسایل دیگه میخره و میده دست یک کارگر که با اونها کار کنه و همین طوری هر روز گنده تر میشه و یه روزی میشه که کلی کارگر زیر دستش دارند کار میکنند و هم خرج خودشون رو در میارند هم سود این بابا رو زیاد میکنند. (طبیعی هستش که شست و شو طی کشیدن اینجا فقط برای مثال آورده شده و همه این طوری شروع نمیکنند!!! این رو گفتم چون بعضی طرفداران کمونیسم قادر به درک موضوع به این سادگی نیستند!)

دسته دوم کیا هستند ؟!
دسته دوم کسانی هستند که اگر از همون نقطه صفر شروع کنند و کف رستوران طی بکشند هرگز جرات خریدن یک ماشین و جدا شدن از سیستم رستوران و کارگری کردن رو ندارند و مدام پارانویای این رو دارند که اگر کارم نگیره چی میشه!؟برای همین تا آخر عم کارگر طی کش میمونند و فقط یک مقدار پس اندازی برای روزهای پیری و یک حقوق بازنشستگی و ... خواهند داشت. این افراد همون کارگرانی هستند که برای دسته اول طی میکشند تا آخر عمر! این افراد به قدری گاگول هستند که نمیفهمند اگر کار و بارت نگیره و ورشکست بشی همین کارگر طی کشی که الان هستی میمونی!!!!! (البته من در مورد سیستمهای اقتصادی بیمار و ناسالم مثل ایران حرف نمیزنم! دارم در مورد بازار آزاد و اقتصاد سالم حرف میزنم، در مورد آمریکا، آلمان، انگلیس و ... حرف میزنم)

کمونیستها دوست دارند همه مردم از دسته دوم باشند! چرا ؟! چون این طوری میتونند تمام ثروت جامعه رو تحت کنترل خودشون بگیرند و کسی که تمام ثروت رو تحت کنترل داره طبیعتن قدرت رو هم در اختیار داره و این اون چیزیه که کمونیستها میخواند و دلسوزی برای کارگر و اخلاقیات کُس شری که ازش حرف میزنند و ... همه دری وری جات و شیره مالیدن سر ملت هستش. منتها اینها به قدری ابله هستند که فکر میکنند حرفهاشون بعد از عملکردن بسیار سیاهی که داشتند هنوز خریدار داره!!!!
مشکل ما با کمونیسم و بطور کلی مارکسیسم فقط مشکلات اقتصادی و ناکارا بودن تئوری هاشون نیست. ما مشکلات دیگه هم با این قوم داریم. از جمله سیستم تک حزبی و خودخواهانه ای که مزدک قبلن بارها تبیینش کرده. اینکه بقیه احزاب اهرمی هستند تا بهره کشان از مردم بهره کشی کنند صرفن یک توجیه مضحک برای ایجاد سیستم تک حزبی و دیکتاتور معابانه مورد نظر اونهاست. از نظر این عده، بقیه گروه ها هتا اجازه اظهار نظر و تشکیل گروه و فعالت ندارند. این سیستم فکری بسیار خراب و خطرناک در هر جایی که رشد کرده اونجا رو به گند کشیده و باعث دیکتاتوری و توتالیتریسم شده. من بسیار خوشحالم که امریکا در سال 1332 با دخالت مستقیم در سیاست ایران مانع رشد افسار گسیخته حزب توده خائن و بی وطن و نهایتن در دست گرفتن قدرت در ایران شد.
kourosh_bikhoda نوشته: مشکل ما با کمونیسم و بطور کلی مارکسیسم فقط مشکلات اقتصادی و ناکارا بودن تئوری هاشون نیست. ما مشکلات دیگه هم با این قوم داریم. از جمله سیستم تک حزبی و خودخواهانه ای که مزدک قبلن بارها تبیینش کرده. اینکه بقیه احزاب اهرمی هستند تا بهره کشان از مردم بهره کشی کنند صرفن یک توجیه مضحک برای ایجاد سیستم تک حزبی و دیکتاتور معابانه مورد نظر اونهاست. از نظر این عده، بقیه گروه ها هتا اجازه اظهار نظر و تشکیل گروه و فعالت ندارند. این سیستم فکری بسیار خراب و خطرناک در هر جایی که رشد کرده اونجا رو به گند کشیده و باعث دیکتاتوری و توتالیتریسم شده. من بسیار خوشحالم که امریکا در سال 1332 با دخالت مستقیم در سیاست ایران مانع رشد افسار گسیخته حزب توده خائن و بی وطن و نهایتن در دست گرفتن قدرت در ایران شد.
شاید ما هم بعد از فروپاشی شوروی آزاد میشدیم:))
kourosh_bikhoda نوشته: از جمله سیستم تک حزبی
سیستم مارکسیستی فقط یک راه نیست! این چیزی که شما میگی‌ مارکسیسم - لنینیسم هست که من به این سیستم معتقد نیسترم! من به سوسیالیسم دهقانی معتقد هستم ، پس همهٔ جنبش چپ به تک حزبی بودن اعتقاد ندارند!
kourosh_bikhoda نوشته: مشکل ما با کمونیسم و بطور کلی مارکسیسم فقط مشکلات اقتصادی و ناکارا بودن تئوری هاشون نیست. ما مشکلات دیگه هم با این قوم داریم. از جمله سیستم تک حزبی و خودخواهانه ای که مزدک قبلن بارها تبیینش کرده. اینکه بقیه احزاب اهرمی هستند تا بهره کشان از مردم بهره کشی کنند صرفن یک توجیه مضحک برای ایجاد سیستم تک حزبی و دیکتاتور معابانه مورد نظر اونهاست. از نظر این عده، بقیه گروه ها هتا اجازه اظهار نظر و تشکیل گروه و فعالت ندارند. این سیستم فکری بسیار خراب و خطرناک در هر جایی که رشد کرده اونجا رو به گند کشیده و باعث دیکتاتوری و توتالیتریسم شده. من بسیار خوشحالم که امریکا در سال 1332 با دخالت مستقیم در سیاست ایران مانع رشد افسار گسیخته حزب توده خائن و بی وطن و نهایتن در دست گرفتن قدرت در ایران شد.

خُب مارکسیسم، از جمله مارکسیسم-لنینیسم که در تئوری اصلا معتقد به نیاز به وجود دولت نیست و معتقده که دولت
نیازی موقت هست برای دوره‌یِ گذار، درسته؟
بعد از اون ولی گویا جناب مزدک معتقد به نوعی حداقلی از حکومت هست که اون گویا قرار هست دموکراتیک باشه.
به قول خودشون این‌ها با دموکراسی بورژوازی مخالفند. البته من نمیدونم موضع واقعی این هست یا بعد از تجربه‌یِ
کمونیسم در قرن 20‌ام یک نوع نرمش در ظاهر هست.

Theodor Herzl نوشته: سیستم مارکسیستی فقط یک راه نیست! این چیزی که شما میگی‌ مارکسیسم - لنینیسم هست که من به این سیستم معتقد نیسترم! من به سوسیالیسم دهقانی معتقد هستم ، پس همهٔ جنبش چپ به تک حزبی بودن اعتقاد ندارند!

نظر این سوسیالیسم دهقانی چی هست در مورد حکومت؟
اولا انقلابی هست یا نه؟ دوما ایا میشه اونرو در بُعد وسیع و بدون قرار دادنش در دل یک سیستم
لیبرال دموکرات عملی کرد؟
Theodor Herzl نوشته: سیستم مارکسیستی فقط یک راه نیست! این چیزی که شما میگی‌ مارکسیسم - لنینیسم هست که من به این سیستم معتقد نیسترم! من به سوسیالیسم دهقانی معتقد هستم ، پس همهٔ جنبش چپ به تک حزبی بودن اعتقاد ندارند!

سوسیالیسم دهقانی معنی نمیده! دست کم در دیکشنری سوسیالیستها جایی نداره.
سوسیالیستها و به خصوص کمونیستها خود دهقانان رو جزو دار و دسته بورژوا ها و بهره کشان میدونند و اونها رو در رده خرده بورژوا دسته بندی میکنند. مگر اینکه طرف گاوآهن ببنده به خودش برای سیستم خودش رو جر بده.
سوسیالیستها همه چیز و همه کس رو به چشم کارگر میبینند! در نظام سوسیالیستی یا کمونیستی متفکر معنی نمیده! دانشمند معنی نمیده! مهندس معنی نمیده! دکتر معنی نمیده! همه از بیخ یا کارگر هستند یا بهره کش!!! اینها میگند دنبال جامعه بی طبقه هستند ولی خودشون همه رو به دو دسته ی بورژوا و پرولتاریا تقسیم کردند و فقط و فقط کافیه با سیاستهاشون، خواستهاشون و یا روشهاشون مخالف باشی تا جایز المرگ بشی!!!!!
چنین سیستمی خواه نا خواه محکوم به فناست. سیستمی که نتونه خودش رو آپدیت کنه به درد نمیخوره. کمونیسم از همون اول پیدایشش تا الان هیچ تغییری نکرده!!! یعنی یک سیستم ایستا هستش نه پویا. سیستم ایستا هم شکننده و به درد نخوره.
در صورتی که کاپیتالیسم عزیز تنها در همین 10-20 سال گذشته مدام آپدیت شده، سازگار با سیستمها جدید تر شده، اخلاقی تر شده و صد البته قدرتمند تر و آسیب ناپذیر تر شده.
چرا کاپیتالیسم انقدر خوب عمل میکنه ولی کمونیسم یا سوسیالیسم مدام دست گُل به آب میدند ؟!
چون کاپیتالیسم به فکر حفظ ایدئولوژی نیست! به فکر حفظ سرمایست. ولی برعکسش کمونیسم به فکر حفظ ایدئولوژی هستش و ایدئولوژی تاریخ مصرف داره! اگر به روز نشه رفته رفته کاراییش رو از دست میده و میگنده. مثل اسلام! اگر اسلام مثل مسیحیت خودش رو با جریان روز دنیا و تمدن و فرهنگ و ... آپدیت میکرد آیا الان به این وضعی که میبینیم میوفتاد ؟! مسیحی های قرون وسطا صد برابر از داعش وحشی تر بودند! ولی الان چی ؟!


Russell نوشته: خُب مارکسیسم، از جمله مارکسیسم-لنینیسم که در تئوری اصلا معتقد به نیاز به وجود دولت نیست و معتقده که دولت
نیازی موقت هست برای دوره‌یِ گذار، درسته؟

نه خیلی!
ظاهر امر اینه که میگند ابزاری که منجر به بهره کشی و اقتدار دسته ای خاص میشه باید از بین بره. ولی حقیقت اینه که هیچ سیستمی بدون پردازنده کار نمیکنه! در انسان پردازنده مغزه! در نظامهای سیاسی دولت و در کامپیوتر CPU !
یک نظامِ اداری، اقتصادی، نظامی و ... برای هماهنگی کارها و گردانندگی اوضاع لازمه و اسم اون نهاد و نظام دولته. کمونیستها این حرف رو میزنند تا مردمی که دلزده از دول خودشون هستند بهشون بپیوندند! ولی در عمل این دوره گذار هرگز تمام نمیشه! حتا اگر سیستم در اوج قدرت و اقتدار باشه و یکی از دو ابرقدرت دنیا باشه باز هم دوران گذر تمام شده نیست چون اگر تمام شود قدرت کمونیستها از دست میره و اگر از دست بره دیگه کاره ای نیستند!

Russell نوشته: بعد از اون ولی گویا جناب مزدک معتقد به نوعی حداقلی از حکومت هست که اون گویا قرار هست دموکراتیک باشه.

ایشون که اصولن به دموکراسی اعتقادی ندارند!!! کم مانده این مساله را با صدای بلند جار بزنند.


Russell نوشته: به قول خودشون این‌ها با دموکراسی بورژوازی مخالفند. البته من نمیدونم موضع واقعی این هست یا بعد از تجربه‌یِ
کمونیسم در قرن 20‌ام یک نوع نرمش در ظاهر هست.

اینها با هر چیزی که کمونیستی نباشد مخالفند! ولو پزشکی یا نجات جان انسانها باشد!
داستان دموکراسی کمونیستی و ... شون هم درست مثل توریسم حلال و دموکراسی اسلامی و ... هستش. هر دو به یک اندازه احمقانه هستند.
undead_knight نوشته: شاید ما هم بعد از فروپاشی شوروی آزاد میشدیم:))
اونوقت تازه میفتادیم دست اسلامیست ها؟ اینجوری دستکم تا سال 57 پیشرفت رو در ایران دیدیم.
Russell نوشته: خُب مارکسیسم، از جمله مارکسیسم-لنینیسم که در تئوری اصلا معتقد به نیاز به وجود دولت نیست و معتقده که دولت
نیازی موقت هست برای دوره‌یِ گذار، درسته؟
مشکل اینه که این دوره موقت معلوم نیست چقدر طول بکشه. واقعیت اینه که اون آرمانشهری که دنبالش هستند که دولت دست مردم باشه یا دولت وجود نداشته باشه یا هرچیزی که در آنارشیسم مطرحه، اصلن از نظر عملی ممکن نیست چون پیش از اون جامعه بی طبقه و کمون قابل تحقق نیست که به اونجا برسیم. بعدشم برای من خیلی جالبه که ببینم در کشور میلیارد نفری چین یا هند چطور این آنارشیسم میخواد کار کنه و ساز و کارش چجوریه.

Russell نوشته: بعد از اون ولی گویا جناب مزدک معتقد به نوعی حداقلی از حکومت هست که اون گویا قرار هست دموکراتیک باشه.
دولتی که تمام ارکان اقتصاد دستش هست چطور حداقلی هست؟ من به خاطر ندارم مزدک در جایی صحبت از دموکراسی زده باشه. برعکس دموکراسی برای مزدک مثل زن بابا میمونه چون اجازه میده من تفکرم رو نشر بدم و رای بخرم!
Theodor Herzl نوشته: سیستم مارکسیستی فقط یک راه نیست! این چیزی که شما میگی‌ مارکسیسم - لنینیسم هست که من به این سیستم معتقد نیسترم! من به سوسیالیسم دهقانی معتقد هستم ، پس همهٔ جنبش چپ به تک حزبی بودن اعتقاد ندارند!
قبلن گفتم که، نوع بشر محکوم است به اینکه تا ابد به شما چپول های از خود راضی فرصت بقا و تجربه بده. شما مال اونو قبول نداری، اون مال دیگری رو قبول نداره، دیگری مال مزدک رو! حالا در این سوسیالیسم دهقانی که احتمالن منظورتون سیستم کیبوتزها هست، من میتونم حزب لیبرال دموکرات تاسیس کنم و عقاید شما رو بکوبم؟ میتونم باهاش وارد پارلمان بشم؟