دفترچه

نسخه‌ی کامل: گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
Reactor نوشته: این کار که همین الان هم کم کم در حال انجام است. نمیشود که به یکباره سیاره ی زمین را به سال 3000 برد!
کشورهایی مانند ژاپن و آمریکا در رباتیک پیشرو هستند و بقیه هم حتی ایران خودمان یک کارهایی میکنند.
انتظارات شما در حال حاضر زیاد است.

پس درآمد از بیخ پست مرا نخوانده بودید:

همبود کاررَها - The work-free society - برگ 39

روشن است کارهای یدی یا همان دستی تنها زمانی به ماشین دارند سپرده میشوند که کار برای سرمایه‌دار سودآوری بیشتری داشته باشد (پُرگاه
ولی میبینیم سپردن کار به نیروی ارزان چین سودآورتر است, تا خودکار نمودن آن) و همچنین بریخت پراکنده انجام میپذیرد: یک چرخ آنجا باید
بارها بار از نو ساخته شود, هنگامیکه در سامانه‌ای آژگاهیک میتوان یکبار با خودکارسازیِ یک ابزار آنرا بی patent و این بازیهایِ بسیار زمانبر, یکراست همگانی نمود.

نکته‌یِ دوم, در این فرایند‌هایِ خودکارسازی (اتوماسیون) از سودِ سرمایه‌داران نه تنها هیچ به کارگر آنجا نمیرسد, که وی از کار نیز بیکار شده و گرسنه هم میماند!




Reactor نوشته: مشکل شما این است که فکر میکنید یک سرمایه دار وقتی یک فقیر میبیند دستش را به شکمش گرفته و هر هر به او میخندد!
اینطور نیست.

خیر, مشکل ما سیستمی است که از بیخ آدم ندار و بدبخت و گرسنه درست میکند, نه اینکه کسی پولدار باشد!



Reactor نوشته: بازهم میگویم ایراد گرفتن دردی را دوا نمیکند.
سیستم لیبرال کاپیتالیسم تا کنون بیشترین بازدهی را برای هر کشوری که درش پیاده سازی شده داشته.
رباتیک کردن کارها هم یک سیستم مدیریتی کشوری نیست. فقط میتواند یک کمک حال باشد.

خودکارسازی فرایند‌هایِ فرآورش:
١- بدرستی شدنی است: نخست میگفتید علمی تخیلی است, سپس گفتید اکنون هم دارد میشود, نون میگویید این از بیخ کار نیست, کمک حاله! (((:
٢- هماکنون بسیار کند و آهسته پیاده‌سازی میشود, چرا که آنچنان برای "سرمایه‌داران" سود نمیآورد.




Reactor نوشته: پ.ن:
شما که از کمونیسم و مارکس (سنگواره ی 200 ساله) دفاع میکردید! چه شده که برای رفع بدبختی مردم, "رباتیک" را پیشنهاد میدهید؟
نکند شما هم به این نتیجه رسیدید که تفکرات یک "فسیل 200 ساله" به درد همان 200 سال پیش میخورده؟:e420:

شما از بیخ نمیگیرید من چه میگویم, با اینکه هیچ سخت نیست:
١- دسترسی رایگان به خوراک, نوشاک, پوشاک, بیمه و .. برای تک تکِ مردم (جدا از اینکه کار کنند, یا بیکار باشند).
٢- خودکارسازی زیرساختارهایِ فرآورشِ همین خوراک, نوشاک, پوشاک و دیگر کالاهای نیازین تا زمانیکه‌یِ همه آنها خودکارساخته و به ماشین سپرده شوند.
٣- دادن مالکیت ابزار فرآورش خودکارساخته‌یِ بالا به همگان (نه سرمایه‌دار, نه patent)
٤- باژگیری هر چه بیشتر از سرمایه‌داران و بهره‌کشان و هزینه نمودن آن در راستای ١ و ٢



پارسیگر
kourosh_bikhoda نوشته: عزیز دل برادر اینطوری که فرزند حتا مدرسه هم نمیرود همی!

آنهم به درد نمیخورد, اگر نیک بنگرید از آموزشگاه‌ها پدر و مادرها تنها بیشتر برای
از سر باز کردن فرزندانشان بهره‌میگیرند, نه اینکه براستی در اینجور جاها چیزی به کودک بیاموزانند.

من برای خودم میتوانم بگویم که در کُنش هیچ چیز از سامانه‌یِ آموزش و پرورش ایران
نیاموخته‌ام, هتا خواندن و نوشتن را هم پیش از رفتن به دبستان از پدرم یادگرفته
بودم, تازه تا جاییکه توانسته ام از زیر رفتن به آنها هم دررفته‌ام و گمان
نمیکنم هیچ بچه‌ای در سرتاسر تاریخ به اندازه‌یِ من "بیمار" شده باشد یا کلاس پیچانده باشد! ((:

اینکه شما بیشتر زندگی بهامند و ارزشمند یک فرزند از خُردسالی تا بزرگسالری را بگیرید و او را وادار به بیدار شدن زوری از خواب و رفتن به یک آموزشگاه بیخود کنید براستی نه اخلاقی است نه سودمند (برای کودک), ولی
خب چون ما در زمانه‌یِ سرمایه‌داری و سامانه‌یِ فندین زندگی میکنیم, کودکان (بویژه پسران) را باید مانند روبات بار بیاورند تا فردا از پس برآوردن نیازهای همبود اشان بربیایند: اگر از کودکی
مانند روبات بیدار نشوید, چگونه میخواهید برای ٦٠ سال همچون یک برده هر روز بیدار شده و بروید شرکت بهره‌دهید؟
اگر از کودکی به شما نگویند که زندگی اتان مال شما نیست و باید ٨ ساعت از ١٢ ساعت روزتان در آموزشگاه‌ها (دبستان, ..) برای آموختن چیزهایی بگسارید که برای مردم اتان سودآوری داشته باشد (چون میدانید که اگر
سودآور نباشید که به درد نمیخورید و انگل هستید), چگونه فردا ١١ ساعت از روز را میخواهید در آزمایشگاه‌ یا در بهمان شرکت بگذرانید و بیاندیشید که به به, چه زندگی آزاد و خوبی هم دارید!؟ ((:

پارسیگر
Mehrbod نوشته: آنهم به درد نمیخورد, اگر نیک بنگرید از آموزشگاه‌ها پدر و مادرها تنها بیشتر برای
از سر باز کردن فرزندانشان بهره‌میگیرند, نه اینکه براستی در اینجور جاها چیزی به کودک بیاموزانند.

من برای خودم میتوانم بگویم که در کُنش هیچ چیز از سامانه‌یِ[1] آموزش و پرورش ایران
نیاموخته‌ام, هتا خواندن و نوشتن را هم پیش از رفتن به دبستان از پدرم یادگرفته
بودم, تازه تا جاییکه توانسته ام از زیر رفتن به آنها هم دررفته‌ام و گمان
نمیکنم هیچ بچه‌ای در سرتاسر تاریخ به اندازه‌یِ من "بیمار" شده باشد یا کلاس پیچانده باشد! ((:

اینکه شما بیشتر زندگی بهامند[2] و ارزشمند یک فرزند از خُردسالی تا بزرگسالری را بگیرید و او را وادار به بیدار شدن زوری از خواب و رفتن به یک آموزشگاه بیخود کنید براستی نه اخلاقی است نه سودمند (برای کودک), ولی
خب چون ما در زمانه‌یِ[3] سرمایه‌داری و سامانه‌یِ فندین زندگی میکنیم, کودکان (بویژه پسران) را باید مانند روبات بار بیاورند تا فردا از پس برآوردن[4] نیازهای همبود[5] اشان بربیایند: اگر از کودکی
مانند روبات بیدار نشوید, چگونه میخواهید برای ٦٠ سال همچون یک برده هر روز بیدار شده و بروید شرکت بهره‌دهید؟
اگر از کودکی به شما نگویند که زندگی اتان مال شما نیست و باید ٨ ساعت از ١٢ ساعت روزتان در آموزشگاه‌ها (دبستان, ..) برای آموختن چیزهایی بگسارید[6] که برای مردم اتان سودآوری داشته باشد (چون میدانید که اگر
سودآور نباشید که به درد نمیخورید و انگل هستید), چگونه فردا ١١ ساعت از روز را میخواهید در آزمایشگاه‌ یا در بهمان شرکت بگذرانید و بیاندیشید[7] که به به, چه زندگی آزاد و خوبی هم دارید!؟ ((:

مهربد جان شما انگار راستی راستی اسکیزوفرنی گرفتی دیگه تربیت بچه را هم با سرمایه و بهره ده و انگل و سودآوری معنا میکنی!
جان من کمی از این دوست های کمونیستت فاصله بگیر:e408:
Reactor نوشته: مهربد جان شما انگار راستی راستی اسکیزوفرنی گرفتی دیگه تربیت بچه را هم با سرمایه و بهره ده و انگل و سودآوری معنا میکنی!
جان من کمی از این دوست های کمونیستت فاصله بگیر:e408:

روشنه که نه, ولی سرمایه‌داری یک سامانه‌یِ ددمنشانه‌ای است که شما یا باید هر جور و هر راهی که میتوانید دیگران
را بهره‌کشیده و سرمایه‌دار شوید,‌ یا برای اینکه گرسنه نمانید و از سرما در خیابان نمیرید, مانند برده برای یک سرمایه‌دار کار کنید.

خوب در چنین سامانه‌ای بیشتر پدر و مادرها میاندیشند دارند با آموزش ماشین‌وارِ فرزاندان اشان به هر چیزی که دستشان میرسد (موسیقی, شترنگ, نگارگری, رایانه, زبان, ...) آینده‌یِ آنها را گارانتی میکنند, که خب آری, اگر
فرزند شما همه‌یِ زندگی باارزش اش را هزینه‌یِ یادگیری چیزهایی بکند که فردا برای یک سرمایه‌دار سودمی‌آورند و مایه‌یِ استخدام وی میشوند, "زیست" چنین فرزندی گارانتی شده و فردا بگرایند از گرسنگی نخواهد مرد.

از آنجاییکه ولی شما تنها پدر و مادری نیستید که چنین چیزی در پندار و اندیشه دارید, پس یک همآوردی سنگین و سخت آنجا درست میشود که زادآوران میکوشند با فشار آوردن هر چه
بیشتر به فرزندان اشان, آنها را برده‌هایی استخدام شدنی بار بیاورند, که فردا از گرسنگی و بدبختی در تاریکی و تباهیِ نداری جان ندهند! نام این آموزش‌هایِ بیخود و جانفرسا هم میشود "نیکی در حقِ کودک"!

هنگامیکه ما باید به ارزش‌هایِ هومنیک هم بها بدهیم, همه چی این نیست که شما چه اندازه برای دیگران سودآوری دارید; چه بسیار کسانی بوده‌اند که در همه‌یِ زندگی آدمهایی
بیخود و به درد نخور به چشم میامده‌اند, ولی تنها پس مرگ اشان به بزرگی و دستآورد‌هایِ شگرف آنها توانسته‌اند پی ببرند. در جای دیگر شما نمیدانید یک همبود نیاز به
چه چیزهایی و چه کسانی دارد (پیشبینی آینده ناشدنی است و بس) و پس تنها راهِ درست برای بار آوردن کودکان دادن ابزارهای بسنده و آموزش آنها در به کارگیری آنهاست (—> بیاموزند که چگونه بیاموزند).

خود کودک زمانیکه به بُرنایی و بزرگسالی رسید میتواند با خرد و اندیشه‌یِ خود نیازهای همبود را درآورده و بکوشد خویشکاری
خویش را آنجا هم ایفا نموده و سود یکراست آنرا نیز برای خویشتن بردارد, بی آنکه نیاز به پاسخگویی برای چراییِ زنده بودن! خود داشته باشد.

پارسیگر
پسرم مثل خر خوب زحمت بکش ودرس بخوان که بزرگ که شدی مثل خر بتونی برای کارفرما کار بکنی!
[SIZE=3][/SIZE]
[SIZE=3][/SIZE][SIZE=3][/SIZE]
مزدك بامداد نوشته: پسرم مثل خر خوب زحمت بکش ودرس بخوان که بزرگ که شدی مثل خر بتونی برای کارفرما کار بکنی!
شماها انگار روی مریخ زندگی میکنید واقعن.
مزدك بامداد نوشته: پسرم مثل خر خوب زحمت بکش ودرس بخوان که بزرگ که شدی مثل خر بتونی برای کارفرما کار بکنی!

چوب کاری نفرمایید. راه های ساده تری هم هست.
مثلا میتواند بخورد و بخوابد و خودش را پرورش دهد بعد هم که بزرگ شد, آویزان یک پولداری میشود که تو حق من را خوردی و یالا باید پس بدهی!

اسپاگتی را چه دیدی؟
شاید چند تا رفیق! از خودش مفت خور تر هم پیدا کرد و رفقا! با هم انقلابی کردند و حکومتی را تغییر دادند و اموال پولدارها را به اسم مبارزه با بهره کشی مصادره کردند و به نام خودشان زدند!

مگر بنیاد مستضعفان و کمیته 100 امام چکار میکرد؟ حق مظلوم را از ظالم میگرفت!

وقتی راه به این سادگی برای پولدار شدن هست چرا زحمت بکشیم؟
زحمتش را میگذاریم یکی دیگر بکشد که جِر بخورد وقتش که رسید عیشش به کام خواهد شد!E421
Mehrbod نوشته: پس درآمد از بیخ پست مرا نخوانده بودید:

همبود[1] کاررَها - The work-free society - برگ 39

روشن است کارهای یدی یا همان دستی تنها زمانی به ماشین دارند سپرده میشوند که کار برای سرمایه‌دار سودآوری بیشتری داشته باشد (پُرگاه[2]
ولی میبینیم سپردن کار به نیروی ارزان چین سودآورتر است, تا خودکار نمودن آن) و همچنین بریخت پراکنده انجام میپذیرد: یک چرخ آنجا باید
بارها بار از نو ساخته شود, هنگامیکه در سامانه‌ای[3] آژگاهیک[4] میتوان یکبار با خودکارسازیِ یک ابزار آنرا بی patent و این بازیهایِ بسیار زمانبر, یکراست[5] همگانی نمود.

نکته‌یِ دوم, در این فرایند‌هایِ خودکارسازی (اتوماسیون) از سودِ سرمایه‌داران نه تنها هیچ به کارگر آنجا نمیرسد, که وی از کار نیز بیکار شده و گرسنه هم میماند!



پس چینی ها از کجا بیاورند و بخورند؟ نکند شما ادعا میکنید خرج 1351 میلیون نفر چینی را باید پولدارهای آمریکا بدهند؟

سپردن نیروی کار جهانی به چین یک منفعت دوطرفه ست که هم برای سرمایه گذار سود دارد و هم برای کارگر.



Mehrbod نوشته: خیر, مشکل ما سیستمی است که از بیخ آدم ندار و بدبخت و گرسنه درست میکند, نه اینکه کسی پولدار باشد!


از بیخ؟ باز هم که رفتید کربلا! پس این همه پولدار هویج هستند؟


Mehrbod نوشته: خودکارسازی فرایند‌هایِ فرآورش[6]:

١- بدرستی شدنی است: نخست میگفتید علمی تخیلی است, سپس گفتید اکنون هم دارد میشود, نون[7] میگویید این از بیخ کار نیست, کمک حاله! (((:
٢- هماکنون بسیار کند و آهسته پیاده‌سازی میشود, چرا که آنچنان برای "سرمایه‌داران" سود نمیآورد.


بله دارد انجام میشود چون جزوی از تکنولوژی است و تکنولوژی کارها را ساده میکند و هر چیزی که کاری را ساده کند کم کم استفاده ازش زیاد میشود.
ولی نه به آن سرعت و کیفیتی که شما فکر و خیال برتان داشته و میخواهید دنیا را تنبل خانه ی شاه عباسی کنید.



Mehrbod نوشته: شما از بیخ نمیگیرید من چه میگویم, با اینکه هیچ سخت نیست:

١- دسترسی رایگان به خوراک, نوشاک, پوشاک, بیمه و .. برای تک تکِ مردم (جدا از اینکه کار کنند, یا بیکار باشند).
٢- خودکارسازی زیرساختارهایِ فرآورشِ همین خوراک, نوشاک, پوشاک و دیگر کالاهای نیازین[8] تا زمانیکه‌یِ همه آنها خودکارساخته و به ماشین سپرده شوند.
٣- دادن مالکیت ابزار فرآورش[6] خودکارساخته‌یِ بالا به همگان (نه سرمایه‌دار, نه patent)
٤- باژگیری هر چه بیشتر از سرمایه‌داران و بهره‌کشان و هزینه نمودن آن در راستای ١ و ٢




1. در اروپای غربی این سیستم در حال اجراست
2. حالا که اینقدر اصرار میکنید بفرمایید خودکار سازی کنید. من که میگویم الان زمانش نرسیده باز هم مگویید مرغ یک پا دارد و باید بشود. خوب بفرمایید بکنید.
3. سازمان بورس در هر کشوری برای رسیدن به همین هدف بوجود آمده.
هر فردی از افراد جامعه میتواند حتی با خریدن یک سهم 100 تومانی در اقتصاد کشورش شریک باشد.
4. باج گیری نداریم. تمام افراد چه پولدار و چه بی پول باید به تناسب درآمدشان به دولت مالیات بدهند. به چه حقی پولدارها باید بیشتر مالیات بدهند؟

حتی در کشوری مانند سوئد, سرمایه داری که لقب کارآفرین بگیرد مالیاتش به شکل تصاعدی پایین می آید.
میدانید چرا؟ نخیر نمیدانید.
چون باعث ایجاد اشتغال و تولید سرمایه میشود.
کاری که هیچ کسی جز یک کارآفرین قادر به انجامش نیست و این را دولت های غربی و حتی سوئد هم بخوبی میداند و تلاش میکنند تا به هر وسیله ای کارآفرینان را در کشورشان نگه دارند تا پول و خلاقیتشان را در کشور دیگری سرمایه گذاری نکنند.
Reactor نوشته: چوب کاری نفرمایید. راه های ساده تری هم هست.
مثلا میتواند بخورد و بخوابد و خودش را پرورش دهد بعد هم که بزرگ شد, آویزان یک پولداری میشود که تو حق من را خوردی و یالا باید پس بدهی!

اسپاگتی را چه دیدی؟
شاید چند تا رفیق! از خودش مفت خور تر هم پیدا کرد و رفقا! با هم انقلابی کردند و حکومتی را تغییر دادند و اموال پولدارها را به اسم مبارزه با بهره کشی مصادره کردند و به نام خودشان زدند!

مگر بنیاد مستضعفان و کمیته 100 امام چکار میکرد؟ حق مظلوم را از ظالم میگرفت!

وقتی راه به این سادگی برای پولدار شدن هست چرا زحمت بکشیم؟
زحمتش را میگذاریم یکی دیگر بکشد که جِر بخورد وقتش که رسید عیشش به کام خواهد شد!E421

E105
اگر چنین انقلابی ساده است، بفرمایید بکنید خب !
[SIZE=3][/SIZE]
Reactor نوشته: چون باعث ایجاد اشتغال و تولید سرمایه میشود.
کاری که هیچ کسی جز یک کارآفرین قادر به انجامش نیست

از سرمایه داران سپاسگزار باشیم، آنان کارآفرین هستند!

هرگونه سرمایه میتواند کارآفرین باشد، سرمایه در دست دولت همگانی کمونیستی هم کارآفرین است! ولی
آیا سرمایه دار، برای سود کردن سرمایه میگذارد و یا چون دلش برای مردم سوخته و میخواهد کار بیافریند؟
پاسخ این به روشنی این است که سرمایه دار دلش برای کارگر نسوخته و برای سود بردن هرچه بیشتر
سرمایه گداری میکند، هتّا اگر این کار او به افزایش بیکاری هم بینجامد. برای نمونه سرمایه گذاری
بر روی فند های روبوتیک و خودکار کردن کارخانه ها، تنها گروه کمی از کارگران فندآور را به کار گمارده
و گروه انبوه تری از کارگران ساده، یبکار میشوند. یا خرید و فروش سهام در بازار سهام، که سرمایه-
گذاری قمار گونه بر روی ستیز های درونی سرمایه است، به نابودی گروهی و بیکار شدن گروهی دیگر
و چاق شدن این گونه سرمایه داران اندکشمار، می انجامد. بویژه در بخش کشاورزی، زمینداران یا
همان سرمایه داران کشاورزی، کارگران بومی را که "گران تر" هستند، از کار بیرون کرده و از کارگران
کوچگری از بدبختی از آفریکا و آسیا و مکزیک و .. از دوزخ سرمایه داری خودشان به "بهشت" سرمایه
گریخته اند و آماده اند که برای یک مشت دلار به هر کار سختی تن در دهند، برای این کار ها سود میجویند.
پس اگر کارآفرینی، یک زاب ناخواسته ی دوّمینی سرمایه داری باشد، که میتواند گاه روی دهد و گاه روی
ندهد، در یک سامانه ی سوسیالیستی ، همواره کارآفرین است و در راستای بهزیستی همه ی مردم.


پارسیگر