دفترچه

نسخه‌ی کامل: گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
sonixax نوشته: بکوشید در دریابید که منظور از هَر کس هم همه کس نبوده بلکه افرادی بوده که دست کم میزان هوششان به اندازه ی مناسب و سوراخ ماتحتشان انقدری تنگ هست که از گشنگی نمیرند !!!
همچنین هَر کس که قدر نخود فرنگی هوش داشته باشد و کالیبر ماتحت مبارکش بالا نباشد در دنیای امروز از گشنگی نمیمیرد . شما میگویید میمیرد ؟! پس باز بار اثباتش به دوش شماست .

اینها چه پیوندی به سخن ما که در همبودِ سرمایه‌داری, همه نمیتوانند سرمایه‌دار باشند, دارد؟

اگر خودتان هم میپذیرد که همه نمیتوانند سرمایه‌دار باشند, تنها هرکسی که باهوش‌تر, خوش‌شانس‌تر (= پاریس هیلتون) و ... باشد میتواند
سرمایه‌دار بوده و دیگران (= بیشینگان) باید برای همین اندک درسد ناچیز کار کنند و بهره‌دهند (فرقون بکشند, آجر بالا بیاندازند, ...), که خوب دیگر سخنی نمیماند!



در دنباله, نخست مینالید:
sonixax نوشته: گویا این مرض دروغگویی به شما هم سرایت کرده !!

هنگامیکه میگویید:
sonixax نوشته: شما یک ادعای مفتی کرده اید مبنی بر اینکه در آمریکا اکثریت مطلق سرمایه دست دولت است ! باید اثباتش هم بکنید . با این ننه من غریبم بازیها چیزی را ثابت نمیکنید .
باید نشان دهید که : مایکروسافت ، گوگل ، کوکا کولا ، پپسی ، اینتل ، بوئینگ ، اپل ، GMC ، فورد ،AT&T و باقی نظامهای کلان اقتصادی آمریکا دولتی هستند .


آنهم جاییکه ما گفته‌ایم:
Mehrbod نوشته: پس میبینید به سخن خنده‌دار خود اتان, از آنجاییکه در آمریکا هم چون مانند
ایران بیشتر سرمایه در دست دولت‌مردان هست, پس سرمایه‌داری نیست!!

پس یک,
بیشتر سرمایه ≠ اکثریت مطلق سرمایه

دو اینکه در آمریکا میدانیم از روی آمار داده شده, نزدیک ٨٠% همه‌یِ سرمایه‌ها در دست
کمینگانِ ٢٠% بیشتر نیست (که همین را اگر از نزدیک‌تر بنگریم, به ٥% ابر‌سرمایه‌دار میرسیم):

[عکس: 71.jpg]

بنمایه: Who Rules America: Wealth, Income, and Power

شایان بازگویی است که این انباشتگی سرمایه در چند دهه‌یِ گذشته روندی رو به افزایش هم داشته است.



سرانجام چنانکه پیشتر هم آوردیم, نزدیک ٥٠% نمایندگان دولت (کنگره) در همین رده‌یِ ٥% ابرپولدار جای دارند:

[عکس: 72.jpg]

در اینجا درسته که کسان پولداری هم آنجا هستند که در دولت نیستند, ولی خوب همین کسان را ما در
ایران هم داریم (شهرام جزایری, بیشمار حاجی بازاری بهره‌کش, ...), نکته این است که اگر همه‌یِ سرمایه را در
دست یک اندک شماری بگیریم (٥% مردم), بیشتر از نیمی از نمایندگان دولت آمریکا در همین دسته‌یِ اندک شمار جای دارند.

در فرجام, یا ایران هم سرمایه‌داری است, یا آمریکا سرمایه‌داری نیست!



sonixax نوشته: میشه بپرسم کجای اینها شما گفته اید رابین هود وار ؟!
ولی کسی نابود نشد بله ؟ :))

اینکه دیگر شما برداشته‌اید سخن ساده‌یِ ما که اگر کسی همچون رابین هود از دزد بدزدد به مردم دزدخورده بدهد "دزد" نیست را به اینکه "شما
اعدا میکنید کسی به نام رابین براستی در انگلستان می‌زیسته؟ ثابت کنید!" دگرگون کرده‌اید هم برای خواننده‌یِ آگاه روشن است چه سفسته‌ای است! E402


پارسیگر
Mehrbod نوشته: اینها چه پیوندی به سخن ما که در همبودِ[١] سرمایه‌داری, همه نمیتوانند سرمایه‌دار باشند, دارد؟

و سخن پیشین شما چه پیوندی به سخن ما که در جامعه سرمایه داری هَر کسی که قدر نخود فرنگی شعور داشته باشد میتواند در حد و توان شعور و تلاشش سرمایه دست و پا کند دارد ؟!

Mehrbod نوشته: اگر خودتان هم میپذیرد که همه نمیتوانند سرمایه‌دار باشند, تنها هرکسی که باهوش‌تر, خوش‌شانس‌تر (= پاریس هیلتون) و ... باشد میتواند
سرمایه‌دار بوده و دیگران (= بیشینگان[٢]) باید برای همین اندک درسد ناچیز کار کنند و بهره‌دهند (فرقون[٣] بکشند, آجر بالا بیاندازند, ...), که خوب دیگر سخنی نمیماند!

ما گفتیم هَر کسی که قدر نخود فرنگی شعور و هوش داشته باشد و به اندازه ی کافی تلاش کند میتواند سرمایه دار شود !
منتها از دید شما سرمایه دار یعنی بیل گیتس در صورتی که صاحب فلان سوپر مارکت یا کیوسک که شاید کل سرمایه اش از 10 هزار دلار فراتر نرود هم نوعی سرمایه دار است .
به عبارت ساده تر صاحبین مشاغل همان سرمایه داران هستند و دوزاری شما نیوفتاد وفتی من گفتم در غرب میشود با اندکی تلاش و جمع آوری مقداری پول به راحتی سرمایه دار شد و ایجاد شغل کرد و برای کسی هم کار نکرد .
طبیعی است که همه در دنیای سرمایه داری توانایی جمع آوری 10 هزار یورو پول را دارند و این میزان برای راه اندازی یک شغل کافیست . هر چه میزان تلاش و هوش بالاتر باشد میشود سرمایه بیشتری تهیه کرد .
الان افتاد ؟!


Mehrbod نوشته: دو اینکه در آمریکا میدانیم از روی آمار داده شده, نزدیک ٨٠% همه‌یِ سرمایه‌ها در دست ...

و تمام این زیاده گویی ها چه ربطی داشت به اینکه بیشتر سرمایه در دست دولت است ؟!
در ایران (کمونیستی اسلامی) شما اگر از بدنه حکومت نباشید و در جهت منفعت مستقیم حکومت کار نکنید اصلن نمیتوانید صاحب سرمایه های هنگفت باشید ! در آمریکا هم آیا چنین است !؟
پس به جای تحریف سخن ما و حرف دروغ به ما بستن قدری استدلال کنید جانم .


Mehrbod نوشته: اینکه دیگر شما برداشته‌اید سخن ساده‌یِ ما که اگر کسی همچون رابین هود از دزد بدزدد به مردم دزدخورده بدهد "دزد" نیست را به اینکه "شما
اعدا میکنید کسی به نام رابین براستی در انگلستان می‌زیسته؟ ثابت کنید!" دگرگون کرده‌اید هم برای خواننده‌یِ آگاه روشن است چه سفسته‌ای است!

شما به روشنی گفته اید که رابین هود از ثروتمند دزدید ! کسی هم بیچاره نشد !!!!
یعنی دارید در مورد یک واقعه صحبت میکنید . کوت نوشته تان هم هست . پس یک کلام قبول کنید که اشتباه کرده اید و سوتی داده اید و انقدر دست و پا نزنید که آخرش میشود همان داستان بمب و آمریکا که از یک بمب رسید به اندازه یک بمب :))
sonixax نوشته: و سخن پیشین شما چه پیوندی به سخن ما که در جامعه سرمایه داری هَر کسی که قدر نخود فرنگی شعور داشته باشد میتواند در حد و توان شعور و تلاشش سرمایه دست و پا کند دارد ؟!

هرکس ≠ همه‌کس

در جنگل هم هر جانوری که اندازه‌یِ نخود زور داشته باشد میتواند یک جانور کم‌زورتر از خودرا بخورد.
آرمان کمونیسم این است جهان را از این جنگلی هر کس بیشتر زور دارد یا بیشتر باهوش است و .. پس دیگران
را بتواند بهره‌کشیده و بخورد برهاند, اگرنه در گذشته هم برخی بیشتر (سپیدپوستان) بیشتر زور داشتند و سیاه‌پوستان
را به بردگی می‌گرفتند, ولی این هم در گذر چند هزار سال سخت و سیاه کم کم دریافتند شایسته‌یِ هومنی نیست و برچیده شد.

پس داشتن یا نداشتن زور, یا بختِ زورگویی داشتن و نداشتن اینجا موضوع گفتگوی ما
نبوده, بساکه همین جنگل هرکس برای خود بجای همه‌کس برای همگان (= همبازی‌گرایی {اشتراکگذاری}) بود.





sonixax نوشته: ما گفتیم هَر کسی که قدر نخود فرنگی شعور و هوش داشته باشد و به اندازه ی کافی تلاش کند میتواند سرمایه دار شود !
منتها از دید شما سرمایه دار یعنی بیل گیتس در صورتی که صاحب فلان سوپر مارکت یا کیوسک که شاید کل سرمایه اش از 10 هزار دلار فراتر نرود هم نوعی سرمایه دار است .
به عبارت ساده تر صاحبین مشاغل همان سرمایه داران هستند و دوزاری شما نیوفتاد وفتی من گفتم در غرب میشود با اندکی تلاش و جمع آوری مقداری پول به راحتی سرمایه دار شد و ایجاد شغل کرد و برای کسی هم کار نکرد .
طبیعی است که همه در دنیای سرمایه داری توانایی جمع آوری 10 هزار یورو پول را دارند و این میزان برای راه اندازی یک شغل کافیست . هر چه میزان تلاش و هوش بالاتر باشد میشود سرمایه بیشتری تهیه کرد .
الان افتاد ؟!

این هم در دنباله‌یِ سخن بالا میرود. نکته اینجاست شما نمیگیرید که تنها راهِ در دست
در جهان این نیست که زورمند/هوشمند/... از کم‌زور/کم‌هوش بدزدد.
کارکرد سرمایه از ریشه چیست؟ سرمایه چیزی جز یک تَوَند نهانی که
مایه‌یِ کارآفرینی میشود, نیست. این سرمایه هر کجا گذاشته شود, انرژی و کارمایه را به خود میکشد.

در سرمایه‌داری این سرمایه در دست 'مردم' است, ولی در فربود در دست کمینگانی از
مردم (٥ تا ٢٠%) بیشتر نیست که اینها از روی هوش (بیل گیتس) / زور (خامنه‌ای) /
بخت (پاریس هیلتون) / ... آنرا بدست میاورند و پس از بدست آوردن, میتوانند دیگران
را بکارگمارده و از آنها بهره‌کشند, نمونه‌وار روی ساختمانسازی سرمایه‌گذاشته و مردم را به کارگری و فرقون‌کشی و ... ببندند.

در هیچ چهره‌ای از سرمایه‌داری هم شدنی نیست که همه سرمایه‌دار باشند, زیرا سرمایه گفتیم کارآفرینی میکند, ولی
کار آفریده شده بی کارگر که به درد نمیخورد, پس یکی هم باید کار را بیانجامد که این همان بهره‌ده و کارگر خواهد بود.

در کمونیسم از آنجاییکه سرمایه در دست هیچ‌کسی نیست (نه دولت‌مرد, نه مردم) بساکه در دست یک سامانه‌ای به
نام دولت است, این دولت بنمایندگی‌ از مردم (ب.ن. براه رایزن‌گاه‌ها) سرمایه‌گذاشته و کارمی‌آفریند و بهره‌یِ این کارها نیز باز به خود مردم بازمیگردد.

پیشنهاد در اینجا این بود که این کارآفرینی‌ها هر چه بیشتر بر روی خودکارسازی کارخانه باشند, بدین شیوه هر چه کارها آسانتر
و ماشینی‌تر میشوند, کار کارگران (= مردم) کمتر میشود و بجایش زمان آسودگی بیشتری میابند. چنین چیزی را هم در سرمایه‌داری نداریم: در بهمان
کارخانه کارگران ٨ ساعت کار میکنند, اگر با خودکارسازی بخشی از کار نیاز به کار نیم شود, کارگران با دستمزد پیشین همچنان ٨ ساعت کار خواهند نمود.




sonixax نوشته: و تمام این زیاده گویی ها چه ربطی داشت به اینکه بیشتر سرمایه در دست دولت است ؟!
در ایران (کمونیستی اسلامی) شما اگر از بدنه حکومت نباشید و در جهت منفعت مستقیم حکومت کار نکنید اصلن نمیتوانید صاحب سرمایه های هنگفت باشید ! در آمریکا هم آیا چنین است !؟
پس به جای تحریف سخن ما و حرف دروغ به ما بستن قدری استدلال کنید جانم .

در ایران پس این همه حاجی‌ بازاری‌ها و بسازبفروش‌ها و کارخانه‌دار‌ها و ... که میلیارد‌ها سرمایه
دارند پس چه هستند؟ یا شاید برای شما میلیارد‌ها پولی نیست و اینها را پول توجیبی میدانید!؟ 4

سخن من هم میپذیرم کمی گنگ بود, ولی یکبار دیگر بکوشید بهوشید
, ما یک کشور ١٠٠ تنه با درآمد‌هایِ زیر برای هر کس را داریم:
١- ١٠٠٠ میلیون
٢- ٧٠٠ میلیون
٣- ٥٠٠ میلیون
٤- ٥٠٠ میلیون
٥- ٥٠٠ میلیون
٦- ١٠ میلیون
٧- ١٠ میلیون
...
١٠٠- ١ میلیون

بیانگارید ٣ و ٤ و ٥ از دولت‌مردان هستند, ١ و ٢ بیرون از دولت و بازرگان هستند, پس درسته:
بزرگترین سرمایه‌دارها (بیل گیتس, ...) بازرگان‌هایِ آزاد هستند.

ولی همچنان درسته:
٥% مردم بیشتر از ٩٥% مردم سرمایه دارند.

و نیز:
دولت‌مردان بیشتر از همه‌یِ "مردم" سرمایه‌دارند.

که این واپسین گزاره لغزش من بود, زیرا بیل گیتس و ٢ تن بالای لیست را هم میشود "مردم" انگاشت,
ولی نگرش من از "مردم" اینجا همان «توده‌یِ کارگر» و بیشینگان بود و باید درست‌تر, همان توده (masses) میگفتم.

دگرسانی در ایران و آمریکا تنها در این است که آمریکا کشور بسیار پهناورتر و چپاولگرتری است, از همینرو شمار این بهره‌کشان
بسیار بسیار بیشتر است و بفراخور, شمار پولدارهای بیرون از دولت (outliers) هم بسیار بیشتر, ولی این در این فرهود که بیشتر
سرمایه‌ها همچنان در دست کمینگان ٥%‌ای است که دست بر قضا؟ بسیاری اشان (و شاید نه بیشتر اشان) در دولت (سنا + کنگره) هم میباشند, نمیدهد.







sonixax نوشته: شما به روشنی گفته اید که رابین هود از ثروتمند دزدید ! کسی هم بیچاره نشد !!!!
یعنی دارید در مورد یک واقعه صحبت میکنید . کوت نوشته تان هم هست . پس یک کلام قبول کنید که اشتباه کرده اید و سوتی داده اید و انقدر دست و پا نزنید که آخرش میشود همان داستان بمب و آمریکا که از یک بمب رسید به اندازه یک بمب :))

شما را باید بخشود, به این چیزهای خنده‌دار گیر ندهید به چه باید دهید ... E402

گزاره‌یِ «رابین هود از دزدان دزدید و کسی هم بیچاره نشد, مگر همان دزدان» هم دارد همانی را میگوید که باید بگوید:
با دزدیدن از دزدان و بخشیدن به مردم دزدخورده, کسی بیچاره نمیشود مگر همان دزدان.

مگر آنکه شما بگویید, کسی بجز همان دزدان بیچاره میشود؟

پارسیگر
Mehrbod نوشته: هرکس ≠ همه‌کس

این سخنان کودکانه را پیشتر هم زده اید ! قدری بزرگ شوید .


Mehrbod نوشته: آرمان کمونیسم این است جهان را از این جنگلی هر کس بیشتر زور دارد یا بیشتر باهوش است و .. پس دیگران
را بتواند بهره‌کشیده و بخورد برهاند,

کمونیسمی که با کشتار و برپایی قانون جنگل زیست میکند ؟ :)))


Mehrbod نوشته: اگرنه در گذشته هم برخی بیشتر (سپیدپوستان) بیشتر زور داشتند و سیاه‌پوستان
را به بردگی می‌گرفتند, ولی این هم در گذر چند هزار سال سخت و سیاه کم کم دریافتند شایسته‌یِ[١] هومنی[٢] نیست و برچیده[٣] شد.

نقطه سر خط !
باز رفتید اول نوار !


Mehrbod نوشته: پس داشتن یا نداشتن زور, یا بختِ زورگویی داشتن و نداشتن اینجا موضوع گفتگوی ما
نبوده, بساکه همین جنگل هرکس برای خود بجای همه‌کس برای همگان (= همبازی‌گرایی {اشتراکگذاری}) بود.

زور ≠ هوش و تلاش :e405:


Mehrbod نوشته: این هم در دنباله‌یِ سخن بالا میرود. نکته اینجاست شما نمیگیرید که تنها راهِ در دست
در جهان این نیست که زورمند/هوشمند/... از کم‌زور/کم‌هوش بدزدد.

نه خیر اصل داستان این است که شما هر کسی که از شما باهوشتر است را دزد میدانید ! که این نه تنها حس حسادت شما را نشان میدهد و این حس به طور روشن در این بحث دخیل شده بلکه رفته رفته به تنفر هم رسیده که منجر به دروغهایی شده که پیشتر نشانشان دادیم .

Mehrbod نوشته: کارکرد سرمایه از ریشه چیست؟ سرمایه چیزی جز یک تَوَند[٤] نهانی که
مایه‌یِ کارآفرینی میشود, نیست. این سرمایه هر کجا گذاشته شود, انرژی و کارمایه[٥] را به خود میکشد.

خوب که چه ؟


Mehrbod نوشته: در سرمایه‌داری این سرمایه در دست 'مردم' است, ولی در فربود[٦] در دست کمینگانی[٧] از
مردم (٥ تا ٢٠%) بیشتر نیست که اینها از روی هوش (بیل گیتس) / زور (خامنه‌ای) /
بخت (پاریس هیلتون) / ... آنرا بدست میاورند و پس از بدست آوردن, میتوانند دیگران
را بکارگمارده و از آنها بهره‌کشند, نمونه‌وار روی ساختمانسازی سرمایه‌گذاشته و مردم را به کارگری و فرقون‌کشی و ... ببندند.

فروش نیروی کار در قبال مزد بهره کشی نیست ! هر وقت این را یاد گرفتید تازه میشود گفت یک چیزی فهمیده اید !
کمونیست ترین کمونیست دنیا هم فروش نیروی کار در قبال مزد را بهره کشی نمیداند مگر آنی که در حال تقیه اسلامی باشد !
این وسط بحث برابری ارزش نیروی کار فروخته شده با مزد گرفته شده پیش می آید که در نظام سرمایه داری نیروی کار به مراتب ارزش و قیمت بیشتری نسبت به هر نظام کمونیستی که وجود داشته و دارد دارد.


Mehrbod نوشته: در هیچ چهره‌ای از سرمایه‌داری هم شدنی نیست که همه سرمایه‌دار باشند, زیرا سرمایه گفتیم کارآفرینی میکند, ولی
کار آفریده شده بی کارگر که به درد نمیخورد, پس یکی هم باید کار را بیانجامد که این همان بهره‌ده و کارگر خواهد بود.

و ما هم مثالهایی به شما نشان دادیم که سرمایه دار و کارگر هر دو یک نفر هستند ! پس این ادعای شما برای بار چندم کشک میشود میرود رد کارش ! البته این را هم میدانیم که شما هی میزنید اول نوار و باز هم این مهملات را تکرار خواهید کرد :))

Mehrbod نوشته: در کمونیسم از آنجاییکه سرمایه در دست هیچ‌کسی نیست (نه دولت‌مرد, نه مردم) بساکه در دست یک سامانه‌ای[٨] به
نام دولت است, این دولت بنمایندگی‌ از مردم (ب.ن.[٩] براه رایزن‌گاه‌ها[١٠]) سرمایه‌گذاشته و کارمی‌آفریند و بهره‌یِ این کارها نیز باز به خود مردم بازمیگردد.

و نتیجه این میشود که در سامانه کمونیستی مزدم از گشنگی به همنوع خواری روی میاورند :))
قرار داشتن تمام سرمایه در دست دولت نتیجه میدهد تمرکز قدرت در دست دولت و تمرکز تمام قدرت + تمام سرمایه نتیجه میدهد فساد و دیکتاتوری و شوروی و کره شمالی و آلمان شرقی و ...


Mehrbod نوشته: پیشنهاد[١١] در اینجا این بود که این کارآفرینی‌ها هر چه بیشتر بر روی خودکارسازی کارخانه باشند, بدین شیوه هر چه کارها آسانتر
و ماشینی‌تر میشوند, کار کارگران (= مردم) کمتر میشود و بجایش زمان آسودگی بیشتری میابند. چنین چیزی را هم در سرمایه‌داری نداریم: در بهمان
کارخانه کارگران ٨ ساعت کار میکنند, اگر با خودکارسازی بخشی از کار نیاز به کار نیم شود, کارگران با دستمزد پیشین همچنان ٨ ساعت کار خواهند نمود.

در جُستاری دیگر پیشنهاد این بود ! نه اینجا . اینجا بحث در باره کمونیسم است - ایدئولوژی که ناکارآمد بودنش سالهای سال است که اثبات شده .
خودکار سازی هم در شرایط فعلی تنها منجر به بیکاری ، فقر ، پایین آمدن قدرت خرید ، ورشکستگی و نهایتن از هم پاشیدن اقتصاد سیستم میشود .
شما برای چیزی که در سر دارید باید یک مدل هم ارایه دهید که :

1 - این خودکار سازی منجر به فقر جامعه نشود .
2 - سیستم خودکار نیاز به نگهداری از طرف انسانها نداشته باشد .
3 - نظام اقتصادی از هم نپاشد و همچنان بالا بودن سطح کیفی محصولات + نو آوری و پیشرفت تکنولوژیک وجود داشته باشد و تضمین شود . (سیستمی که قرار باشد از امروز تا 50 سال آینده یک چیز تولید کند به درد جرز لای دیوار هم نمیخورد)
4 - هوشمندی این سیستم خودکار خودش نشود بلای جان بشریت .
5 - مخارج و هزینه های کارگران بیکار شده از کجا تامین میشود ؟ سود نظامهای هوشمند در صورتی که قدرت خرید نباشد از کجا می آید ؟ مواد اولیه چگونه تهیه میشوند ؟ و ....

اینکه بگوییم راه بیوفتیم برویم خودکار سازی کنیم فقط حرف و ادعای مفت است . شما باید عملی بودن همه اینها را نشان دهید . نه اینکه فقط شعار بدهید .جمهوری اسلامی 30 سال است که شعار میدهد و هیچ پُخی هم نشده .


Mehrbod نوشته: در ایران پس این همه حاجی‌ بازاری‌ها و بسازبفروش‌ها و کارخانه‌دار‌ها و ... که میلیارد‌ها سرمایه
دارند پس چه هستند؟ یا شاید برای شما میلیارد‌ها پولی نیست و اینها را پول توجیبی میدانید!؟ ...

به اینها میگویند خرده سرمایه دار جانم ! دست کم یک دور همان کتابهای کمونیستی که در دسترس هستند را بخوانید .
پیشتر هم من گفته ام جمهوری اسلامی یک نظام کمونیستی اسلامیست و فرقش با یک نظام کمونیستی محض این است که به خرده سرمایه داران اجازه فعالیت میدهد .
امثال بابک زنجانی هم چون در دور زدن تحریمها کمک حال حکومت هستند اجازه داشتن چنان ثروتی را دارند وگرنه نه خیر اجازه داده نمیشود چون ثروت زیاد قدرت میاورد و جمهوری اسلامی از قدرتمند شدن افراد میترسد .
نهایتن در جمهوری اسلامی شما اگر صدها میلیارد پول هم داشته باشید مجوز PAP برای شما صادر نخواهد شد که بروید ISP یا Datacenter خودتان را داشته باشید و هر کسی که چنین مجوزی برایش صادر شده از هزار تا فیلتر عبور کرده و به شدت وابسته به حکومت است .
در صورتی که در کشور آمریکا ، آلمان ، فرانسه ، سوئد و ... همین فردا هر کسی که پول داشته باشد میتواند برود یک Datacenter یا ISP یا شرکت مخابراتی یا هر تجارت دیگری که دوست دارد را راه بیندازد ، شما آزادید بروید سهام هر جایی که دوست دارید را بخرید و حکومت در روند خرید شما دخالت نمیکند مگر مسایل نظامی آن هم فقط در رابطه با سابقه دارها و مظنونین ، زیرساختهای کشور 100% دولتی نیستند و تمام مسایلی که در ایران غیر ممکن است در جهان سرمایه داری ممکن است - در ایران شما نمیتوانید شرکت مخابرات خصوصی داشته باشید و سپاهی و بچه خامنه ای و ... نباشید ، در ایران شما نمیتوانید بروید سهامدار شرکت نفت شوید ، در ایران شما نمیتوانید خطوط هواپی مهربد باز کنید و سپاهی و بچه خامنه ای و ... نباشید ، در ایران شرکت آب و فاضلاب خصوصی نداریم ! در ایران شرکت اتوبوس رانی (خطوط عمومی) خصوصی نداریم ، در ایران متروی خصوصی نداریم ، در ایران صنایع الکترونیکی نظیر صاایران به شکل خصوصی نداریم ،در ایران شرکت برق خصوصی نداریم ، در ایران شرکت گاز خصوصی نداریم ، در ایران اتوبان و جاده خصوصی نداریم ، ولی همه اینها را در همین آلمان خصوصی اش را داریم . فرقش را فهمیدید ؟! یا باز میخواهید داستان تعریف کنید ؟

Mehrbod نوشته: گزاره‌یِ «رابین هود از دزدان دزدید و کسی هم بیچاره نشد, مگر همان دزدان» هم دارد همانی را میگوید که باید بگوید:

مگر همان دزدانش از کجا آمد ؟ :))

Mehrbod نوشته: رابین هود هم اموال بهره‌کشان را میگرفت, ولی کسی نابود نشد.

فکر نمیکنم لازم باشد توضیح دهم که فرد مال باخته هم زیر مجموعه ی "کسی" در جمله شما قرار میگیرد :))

در ضمن شما که انقدر ادعای زبان شناسی و زبان دانیتان میشود باید بدانید که وقتی چنین جمله ای میگویید دارید به یک فعل انجام شده در گذشته توسط شخصی خاص (رابین هود) اشاره میکنید! یعنی واقعه ای که اتفاق افتاده (ادبیات فارسی کلاس اول راهنمایی) .
وقتی واقعه ای در گذشته توسط شخصی صورت گرفته یعنی شخص وجود خارجی داشته ، یعنی شما میگویید رابین هود رفته فلان کار را کرده/نکرده فلان اتفاق هم افتاده/نیوفتاده ، یعنی شما در اینجا بد جوری سوتی داده اید جانم !
و در این بحث تا قبل از اینکه من اشاره کنم شخصیت رابین هود اصلن وجود خارجی نداشته و داستان است یحتمل شما فکر میکردید که رابین هود یک شخصیت تاریخی بوده که امروزه هم ازش یاد میشود! و نوشته شما چیزی غیر از این را نمیرساند .
البته باز جای شکرش باقیست که از هری پاتر یا پرسی جکسون یاد نکردید :))
مزدك بامداد نوشته: شوروی پس از واژگشت[١]، دومین اَبَرکشور[٢] جهان بود و تنها
از آمریکا، که میلیونها برده را چلانده بود و هرگز هم جنگی با کشور دیگر در خاکش
انجام نشده بود و ... اندکی پس تر بود.

این اَبَر کشور یعنی چه که شما دائم تکرارش میکنید؟

شوروی از ابتدا زور و قدرتش کمتر از قدرت های اروپایی بود. بعد از ظهور آمریکا که هر روز یک پله پایین تر رفت.

شوروی کمونیستی هم فقط یک گُنده ی بی خاصیت بود.

امروزه هم که از نظر اقتصادی در مقایسه با کشورهای سرمایه داری در آفساید است.

باز هم شوروی زمان تزار در کنار قدرت نظامی, یک قدرت اقتصادی هم داشت.

شوروی کمونیستی که به غیر از داشتن بمب اتم, در مقابل غرب عددی نبود.

امروزه هم شوروی فقط و فقط بخاطر داشتن بمب هسته ای است که از سازمان ملل و شورای امنیت شوتش نکرده اند بیرون.

وگرنه بزرگترین منبع قدرت اقتصادی روسیه که نفت و گاز باشد را ایران بیشترش را دارد.

=============

آمریکا هم میلیون ها برده را نچلانیده بود. سنت برده داری از زمان کریستوف کلمب شروع شد.

تا زمان حضور انگلیسی ها و قبل از استقلال آمریکا, سفید پوستان آمریکا هم حقی بیشتر از یک برده نداشتند.

پروسه ی آزادی خواهی در آمریکا, یک فرآیند بوده است.
Mehrbod نوشته: اینها چه پیوندی به سخن ما که در همبودِ[١] سرمایه‌داری, همه نمیتوانند سرمایه‌دار باشند, دارد؟
شما که هنوز گیر این هستید که در سیستم سرمایه داری همه نمیتوانند سرمایه دار شوند؟

وقتی من برای شما یک صفحه توضیح مستدل و مستند نوشتم که میشود, داشتم بادمجان واکس میزدم؟

به گمانم من دارم با دیوار صحبت میکنم, بفرمایید که وقتم رو بیش از این هَدَر ندهم.

باز هم دوباره می آیید و همان حرف های قدیم را تند تند تکرار میکنید؟

شما هم اگر کمتر بخوابید و بجای افتخار کردن به تنبلی و خوابیدن شبانه روزی, هدف مالی داشته باشید و در راستای هدفتان بیشتر فکر و کار مفید کنید, شما هم پولدار میشوید.

وگرنه که بروید همان رباتتان را بسازید تا برایتان بهره کشی! و حمالی کند.

اگر هم فکر کرده اید که با این شعار های کمونیستی کسی ثروتش را دودستی تقدیم شما میکند یا میتوانید دار و دسته ای را دور خودتان جمع کنید که مال و ثروت مردم را بالا بکشید, که بدجوری تَوَهم زده اید.

کسی برای این حرف ها تَره خورد نمیکند.

کمونیست را آمریکا گورش را کند.

در ایران هم اصلا کسی کمونیست نمیداند چیست و اگر هم بداند خوشبختانه دید بسیار بدی به آن دارد.



در ایران هم دیگر مردم اقتصادی شده اند. از آن حماقت ایدئولوژیکی زمان انقلاب و جان و مال فدا کردن و خر حمالی برای هدف ایدئولوژیکی دارند بیرون می آیند.

سرعقل آمده اند و کسی تَره برای کمونیسم و کسشر های از مُد افتاده ی اینچنینی خورد نمیکند.

انتخابات 88 نشان داد که دیگر مردم حتی شعارهای پوپولیستی احمدی نژاد را که بمباران تبلیغاتی و رسانه های یک حکومت پشتش بود و ریشه در انقلاب 57 و اعتقادات دینی مردم داشت را هم قبول نکردند چه برسد به کمونیسم که همیشه در ایران منفور بوده و خواهد ماند.

دوستان را نمیدانم. اما فعالیت من این اواخر به قصد آگاه کردن شما و مزدک بود که گویا دوست دارید همچون کبک سرتان را زیر برف کنید.

شما هم بروید دنبال کار و زندگیتان. این قبری که سرش گریه میکنید جنازه توش نیست.


نقل قول:آن کس که بداند و بداند که بداند***********اسب شرف از گنبد گردون بجهاند

آن کس که بداند و نداند که بداند**********بیدار کنیدش که بسی خفته نماند

آن کس که نداند و بداند که نداند***********لنگان خرک خویش به منزل برساند

آن کس که نداند و نداند که نداند***********در جهل مرکب ابدالدهر بماند
Reactor نوشته: شما که هنوز گیر این هستید که در سیستم سرمایه داری همه نمیتوانند سرمایه دار شوند؟

وقتی من برای شما یک صفحه توضیح مستدل و مستند نوشتم که میشود, داشتم بادمجان واکس میزدم؟

به گمانم من دارم با دیوار صحبت میکنم, بفرمایید که وقتم رو بیش از این هَدَر ندهم.

باز هم دوباره می آیید و همان حرف های قدیم را تند تند تکرار میکنید؟
...

گناه من نیست شما سخن ساده را نمیگیرید و نیاز به تکرار پیش میاید, برای بار چهارم:
همه‌کس ≠ هر‌کس

بکوشید دریابید, اگر ما یک کیکی داشته باشیم و بخواهیم آنرا میان ١٠ تن به بخت‌آزمایی
نهیم, یکی از ‌این ده تن سرانجام این کیک را خواهد خورد, ولی همه آنرا بیگمان نخواهند خورد.
به زبان دیگر, هرکسی میتواند از روی بخت این کیک را بگیرد, ولی همه نمیتوانند بگیرند.

کیک سرمایه‌داری:
[عکس: 71.jpg]

٢٠ درسد مردم خوشبخت, ≈٨٥ درسد کیک را میگیرند.
...
٢٠ درسد مردم بدبخت, ١ هزارم کیک را میگیرند.


در سرمایه‌داری نیز هرکسی که یک شماری پراسنج و پیش‌نیاز را داشت, میتواند سرمایه‌دار شود و دیگران, این کسانیکه کمتر خوش‌بخت بوده‌اند که مانند پاریس
هیلتون در خانواده‌یِ پولدار زاده شده باشند, یا کمتر باهوش بوده‌اند, یا زور کمتری داشته‌اند و رویهمرفته بیشینگان مردم (٨٠ تا ٩٠%) را گرفته و به گاری و فرقون ببندد و بهره‌بکشد.

سخن ما هم از آغاز جُستار بر این بوده که شما چون هوش (بیل گیتس) / زور (خامنه‌ای) / بخت (پاریس
هیلتون) بیشتری در زندگی داشته‌اید, به شما این سزامندی را نمیدهد که دیگران را به گاری ببندید.

پس با این هوچی‌گری‌ها و شلوغ‌بازی‌ها بجایی نمیرسید E402

پارسیگر
sonixax نوشته: فروش نیروی کار در قبال مزد بهره کشی نیست ! هر وقت این را یاد گرفتید تازه میشود گفت یک چیزی فهمیده اید !

فروش نیروی کار به چه کسی؟ طبیعت که نیروی کار شما را نمیخرد, پس میماند,
سرمایه‌داری که نیروی کار شما را میخرد.

سرمایه‌دار چگونه نیروی کار شما را میخرد؟
به شما پول میدهد.

این پول را سرمایه‌دار از کجا آورده؟
خودتان و دیگران کار میکنید, بخشی از بهره‌یِ کار اتان را سرمایه‌دار به جیب زده و بخشی را بچهره‌یِ دستمزد به شما برمیگرداند!



نمونه‌یِ ساده:

[عکس: 10.png]

چرخه‌یِ بهره‌کشی:
١- سرمایه‌گذار سرمایه اش را در کارخانه میگذارد.
٢- کارگران با کار خود در این کارخانه پیوسته بهره‌یِ افزوده‌ای می‌فرآورند.
٣- سرمایه‌گذار از همان بهره‌یِ افزوده به کارگران دستمزد میدهد.
...

این کار کشیدن از دیگران و بهره‌بردن از دسترنج آنها همان «بهره‌کشی» است.
روشن هم نمودیم و پذیرفتید که همین امروز هم سرمایه‌دار دارد با گذاشتن سرمایه در یک ساختمان‌سازی,
مردم را به ابزار کار میبندد تا برای نمونه برای سودآوریِ وی فرقون بکشند و آجر بالا بیاندازند (هتّا در
آلمان), یا جای دیگر کارفرما با گذاشتن سرمایه, کارمندان را به میز میبندد تا برای وی کار
کنند و همه‌یِ اینها تنها چهره‌هایِ نرم و سختی از فرایندی یکسان به نام «بهره‌کشی» میباشند.

اگرنه اینکه بهره‌ده دربرابر کار خود چیزی هم دریافت میکند پاسخی
نیست, چه که برده هم دربرابر کار خود خوراک و سرپناه دریافت مینموده
.



sonixax نوشته: و ما هم مثالهایی به شما نشان دادیم که سرمایه دار و کارگر هر دو یک نفر هستند ! پس این ادعای شما برای بار چندم کشک میشود میرود رد کارش ! البته این را هم میدانیم که شما هی میزنید اول نوار و باز هم این مهملات را تکرار خواهید کرد :))

اینکه کسی یکزمان بهره‌ده و بهره‌کش باشد هم چیز ویژه یا فراهنجاری
نیست که نمونه آورده ‌بوده‌اید و دگرسانی‌ای در گفته‌های ما نمیدهد.



پارسیگر
Reactor نوشته: در ایران هم اصلا کسی کمونیست نمیداند چیست و اگر هم بداند خوشبختانه دید بسیار بدی به آن دارد.
E105
در ایران دید بسیار خوبی به "حضرت علی" دارند. که چه بشود؟ علی خوب است و کمونیسم بد است؟
این "فرنود" های خنده دار تان، در کنار ناآُگاهی هامیانه تان ، برای ما مایه ی سرگرمی شده است!

پارسیگر
Mehrbod نوشته: گناه من نیست شما سخن ساده را نمیگیرید و نیاز به تکرار پیش میاید

فقط همین رو میگم که خسته کننده ست بحث با شماE421