دفترچه

نسخه‌ی کامل: گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
Philo نوشته: اول: من پیشرفت اقتصادی به قیمت زیر پا گذاشتن انسانیت را نمی خواهم.

دوست گرامی اگر واقعن به آنچه نوشتید اعتقاد دارید ! به نشانه ی اعتراض هم که شده تمام تولیدات سرمایه داری را کنار بگذارید و از آنها استفاده نکنید ببینیم چه مدتی دوام می آورید !

پ.ن : اگر محصولی که تولید سوسیالیسم است (که البته وجود ندارد) ولی برای کارکرد به محصولات سرمایه داری نیاز دارد باز هم شما نباید براس استفاده از آن محصول از واسطه اش که تولید سرمایه داری است استفاده کنید ، مانند یکی دو تا از نرم افزار های در پیتی که نرم افزارش را سوسیالیست ها نوشته اند ولی سخت افزار و بسترش را سرمایه دارها اختراع و تولید کرده اند .
sonixax نوشته: طبق تعریف شما ، خود سرمایه دار هم کارگر است !!!
آخر چرا؟ سرمایه دار مگر می تواند از خودش بهره کشی کند؟ در بسیاری از موارد سرمایه دار در روند تولید کاری انجام نمی دهد، و در مواردی هم که کاری انجام می دهد ده ها برابر زحماتش پول می برد (= همان بهره کشی/دزدی نیروی کار دیگران).
معمولا باید سعی کنیم ادعاهایمان را اثبات کنیم، یا حداقل دفاعی از ادعا بکنیم، شما فقط یک ادعای شگفت انگیز کردید و رفتید.




sonixax نوشته: آفرین ، کارگران به قول شما ، برای زنده ماند به محصولات سرمایه دار نیاز دارند چه تمامن ماشینی باشد ، چه نباشد .

نه متوجه نشدید، کارگر برای زنده ماندن به حقوقی که دریافت می کند نیازمند است، و در همان حال سرمایه دار برای سود کردن به مصرف کننده احتیاج دارد. شما می گویید سرمایه دار لطف می کند که همه چیز را ماشینی نمی کند، من می گویم اگر چنین کاری هم بکند (به فرض توانستن)، به زودی مصرف کننده ها توان خریدشان را از دست می دهند و کالاها فروش نمی روند، فکر می کنم حرف من کاملا روشن باشد.

sonixax نوشته: در ضمن شما یک چیزی را که همواره فراموش میکنید این است که کسی از شکم مادرش سرمایه دار به دنیا نیامده و برای به دست آوردنش زحمت کشده و غلط میکند کسی که بخواهد حاصل زحمات دیگری را با عناوینی مانند ابزار تولید یا سرمایه باید همگانی باشد را بالا بکشد . ما بقی هم اگر کمی عقل در سرشان باشد میتوانند سرمایه ای جمع کنند و ابزار تولید را در اختیار آنهایی که عقل درست و حسابی ندارند قرار دهد - و هم سود خودش را ببرد و هم به قول شما اجازه ندهد آن خنگ و خُل های قبلی از گشنگی نمیرند . اصولن علمی به نام اقتصاد به همین خاطر بوجود آمده .
این سخنان یقینا یاوه هستند، مثل این است که قاتلی با اسلحه آدم بکشد و کسی در مقام دفاع از قاتل بگوید که او کلی زحمت کشیده بود تا آن اسلحه را بدست آورده بود، پس حق داشت آدم بکشد.
مسئله این نیست که سرمایه دار سرمایه اش را از کجا آورده، مسئله این است که حق ندارد با آن بهره کشی کند. دوست عزیز شما همچنان در درک صورت مسئله مانده اید بعد می خواهید چپ را نقد کنید؟
گذشته از این ها، به نظر من، وسیله ی تولید وسیله ی خطرناکی است و نباید دست هر کسی بیفتد، چه با زحمت چه بی زحمت. بگذارید با یک مثال مدعا را روشن کنم: مثلا شما در هیچ کشوری حق ندارید یک وسیله ی کشتار جمعی در حیاط خانه تان داشته باشید. حالا ممکن است نیمی از عمرتان را در تلاش برای به دست آوردن آن وسیله صرف کرده باشید، ولی تا معلوم شود که چنین چیزی دارید بلافاصله به زور آن را از شما پس می گیرند. چرا که ممکن است با آن مرتکب جنایتی بشوید.
آن چه در این قیاس بین وسیله ی تولید و وسیله ی کشتار جمعی مشترک است، امکان انجام عمل غیراخلاقی با آن وسیله (در ابعاد وسیع) توسط شما و بنابراین تهدید امنیت جامعه است.
sonixax نوشته: دوست گرامی اگر واقعن به آنچه نوشتید اعتقاد دارید ! به نشانه ی اعتراض هم که شده تمام تولیدات سرمایه داری را کنار بگذارید و از آنها استفاده نکنید ببینیم چه مدتی دوام می آورید ! پ.ن : اگر محصولی که تولید سوسیالیسم است (که البته وجود ندارد) ولی برای کارکرد به محصولات سرمایه داری نیاز دارد باز هم شما نباید براس استفاده از آن محصول از واسطه اش که تولید سرمایه داری است استفاده کنید ، مانند یکی دو تا از نرم افزار های در پیتی که نرم افزارش را سوسیالیست ها نوشته اند ولی سخت افزار و بسترش را سرمایه دارها اختراع و تولید کرده اند .

این سخن قابل تامل است، می فرمایید ما حق مصرف کالایی را نداریم که طی یک مکانیسم غیر انسانی تولید شده. من موافقم، این کار به خودی خود درست نیست. اما اینجا تعداد زیادی تعارض اخلاقی به وجود می آید: من اخلاقا وظیفه دارم سالم بمانم، هم به خاطر اینکه خودم را دوست دارم و بنابراین تلاش برای بقای خودم را اخلاقی می دانم، هم به خاطر کسانی که دوستم دارند، هم به خاطر کسانی که به من محتاج اند و هم به خاطر اینکه با این ظلم مبارزه کنم. هر چه باشد من باید در حد توانم، کاری بکنم که آب خوش از گلوی دیکتاتورها، انسان ستیزها، مفت خورها و سایر ظالمان پایین نرود .
من واقعا متوجه نمیشم چطوری میشه کسی سال 2011 حرف از کمونیست فسیل بزنه! به نظر من بزرگترین دلیل مزخرف بودن کمونیست!!! اینه که کشورهای کمونیستی همه 5زاری و دره پیت هستند و 2تا کشور حسابی محض رضای مشتری لااقل برای ویترین هم که شده از توشون در نیومده! شوروی که ترکید! کره شمالی که *ید! کوبا هم که زائید! چین هم که پوکید ! آمریکا همه رو ضربه فَنی کرد! هر کدومشون هم میگفتند که هیچ کس از کمونیست سر در نمیاره و فقط مائیم که میفهمیم!
یعنی دوستان بقول معروف چپ گرا میفرمایند که این همه عقب ماندگی که ج.ا بر سر ملت و کشور آورد بس نبود و حتما باید یک بار هم کشور کمونیستی شود و از بیخ و بن ریشه اش سوزانده شود و تبدیل به صحرای کالاهاری شود تا شما نظرتان عوض شود که کمونیست مزخرف است؟
این کمونیستی که شما ازش دم میزنید لااقل حتی برای نمونه یک جایی یک تپه ای رو آباد نکرده تا آدم دلش به اون خوش باشه و بگه کومونیست چیز خوبی بوده!
هر چی هم مافیا و گند و کثافت کاری هست مال این کشورهای کمونیستی! هر چی قاچاق اسلحه و ج*ده و آدم کشی و مواد مخدر که ببینید پای چین و روسیه و کره شمالی و کوبا و ونزوئلا و عره و اوره و شمسی کوره میاد وسط!
همین الان کشورهایی که مخالف جنبش دموکراسی خواهی مردم منطقه هستند و رژیم های دیکتاتور رو تغذیه میکنند چین و روسیه هستند!
پای ثابت حرامزادگی!
برای همین هم در سوریه هر روز مردم پرچم این دو دوست بیشرف رو همراه با دوست فاحشه ج.ا به آتش میکشند!
کمونیست گدا هر جا رفته بد تر از اسلام تِر رو با فشار 20اتمسفر بسته رو اون مملکت و آدم ها رو به خاک سیاه نشونده شون!
دلیل و برهان این بچه ها هم عجیب آدم رو یاد دفاعیات اسلامگرایان میندازه!
عجیب!
Reactor نوشته: من واقعا متوجه نمیشم چطوری میشه کسی سال 2011 حرف از کمونیست فسیل بزنه! به نظر من بزرگترین دلیل مزخرف بودن کمونیست!!! اینه که کشورهای کمونیستی همه 5زاری و دره پیت هستند و 2تا کشور حسابی محض رضای مشتری لااقل برای ویترین هم که شده از توشون در نیومده! شوروی که ترکید! کره شمالی که *ید! کوبا هم که زائید! چین هم که پوکید ! آمریکا همه رو ضربه فَنی کرد! هر کدومشون هم میگفتند که هیچ کس از کمونیست سر در نمیاره و فقط مائیم که میفهمیم!

دوست گرامی، قضیه به این سادگی نیست که بخواهیم با یک نگاه آزمونی و تست گونه یک نگره را رد کنیم.

من برای شما یک نمونه ساده از استدلالی که می آورید میزنم. بر پایه گفته شما و دیگر دوستان، اگر یک نظام اقتصادی (در اینجا
سرمایه داری) برای زمان درازی کار کرده و همواره روندی رو به پیشرفتی داشته باشد، پس نظام اقتصادی خوبی خواهد بود.



اکنون با همین رویکرد، من برای شما از یک نظام اقتصادی دیگر (نظام اقتصادی رولت روسی) نام میبرم. در این نظام اقتصادی، مردم بسادگی، برای بدست آوردن
پول دو به دو با یکدیگر و با رولت روسی دست به قمار می زنند. اگر بگوییم در هر روز یک قمار (transaction) انجام میگیرد،

پس از پایان یک سال (365 تراکنش) ما (365 + 365) بازی کننده خواهیم داشت، که نزدیک به 60 نفر از آنها کشته شده اند.
اما آنچه بسیار گیرا خواهد بود، آمار کسانی است که در پایان به جای مانده اند. در پایان این یک سال، ما نزدیک به 360 آدم پولدار و 300 آدم بی پول خواهیم داشت!

به بیان دیگر، از دیدگاه کسی که از بیرون به این نظام اقتصادی مینگرد، ما با افزایش سود اقتصادی و رفاه اکثریت روبرو بوده ایم! شمار آدم های پولدار افزایش پیدا کرده و اقتصاد پیشروی کرده است!

اکنون همین نظام اقتصادی را اگر ما برای 10 سال دنبال کنیم، نزدیک به 3650 آدم پولدار و 3050 آدم فقیر خواهیم داشت.
همچنان شمار آدم های پولدار رو به افزایش و اقتصاد ما پیشروی می کرده و رفاه همگانی همچنان، روند سر به بالایی را دنبال میکند *!!

نمودار این نظام اقتصادی بسیار شکوفای ما پس از ده سال:

[ATTACH=CONFIG]429[/ATTACH]



نظام اقتصادی رولت روسی:
  • سبز: شمار کسانی که بازی کرده اند
  • نارنجی: شمار کسانی که برنده شده اند (پولدار)
  • قرمز: شمار کسانی که باخته اند (بی پول)




اکنون اگر نگر مرا گرفته باشید، این آمار و شمار آدمهای پولدار و ندار و ... به خودی خود هیچ چیزی را برای ما روشن نمیکند.
بررسی کارکرد یک نظام اقتصادی تنها بر این پایه نیست که چه شماری پولدار و چه شماری ندار هستند و نرخ دگرگونی میان ایندو
چه اندازه است، بلکه بایستی به فاکتورهای گوناگونی نگریست مانند آنکه چه شماری به چه شیوه ای پولدار شده اند و آن کسانی
که ندار و فقیر هستند چه اندازه بی پول هستند و چه کسانی (اگر داشته ایم) از داده های آماری ما بیرون رفته اند و بسیاری دیگر..



Reactor نوشته: یعنی دوستان بقول معروف چپ گرا میفرمایند که این همه عقب ماندگی که ج.ا بر سر ملت و کشور آورد بس نبود و حتما باید یک بار هم کشور کمونیستی شود و از بیخ و بن ریشه اش سوزانده شود و تبدیل به صحرای کالاهاری شود تا شما نظرتان عوض شود که کمونیست مزخرف است؟
این کمونیستی که شما ازش دم میزنید لااقل حتی برای نمونه یک جایی یک تپه ای رو آباد نکرده تا آدم دلش به اون خوش باشه و بگه کومونیست چیز خوبی بوده!
هر چی هم مافیا و گند و کثافت کاری هست مال این کشورهای کمونیستی! هر چی قاچاق اسلحه و ج*ده و آدم کشی و مواد مخدر که ببینید پای چین و روسیه و کره شمالی و کوبا و ونزوئلا و عره و اوره و شمسی کوره میاد وسط!
همین الان کشورهایی که مخالف جنبش دموکراسی خواهی مردم منطقه هستند و رژیم های دیکتاتور رو تغذیه میکنند چین و روسیه هستند!
پای ثابت حرامزادگی!
برای همین هم در سوریه هر روز مردم پرچم این دو دوست بیشرف رو همراه با دوست فاحشه ج.ا به آتش میکشند!
کمونیست گدا هر جا رفته بد تر از اسلام تِر رو با فشار 20اتمسفر بسته رو اون مملکت و آدم ها رو به خاک سیاه نشونده شون!
دلیل و برهان این بچه ها هم عجیب آدم رو یاد دفاعیات اسلامگرایان میندازه!
عجیب!


اینهایی که گفتید سخن های سراسر بجایی هستند. کمونیسم تاکنون توانسته آنگونه که باید و شاید نمود بگوییم بدردبخوری از
خود نشان دهد. با این حال، این امر در اینکه سرمایه داری یک نظام اقتصادی بسیار بد و ضد بشری است تغییر چندانی نمیدهد.


*

می توانید با چند خط کُد Python این را برای خودتان نگاه کنید:
کد:
from random import randint as rand
pop = []  # population
russian_roulette = lambda: pop.append('rich') if rand(1,6) == 6 else (pop.append('rich') or pop.append('poor'))

days = 365 * 10
for day in range(1,day + 1): russian_roulette()

print("Total players: %i" % (days * 2)
print("Total dead: %i" % ((days * 2) - len(pop)))
print("Winners: %i \t Losers: %i" % (pop.count('rich'), pop.count('poor'))
مهربد نوشته: دوست گرامی، قضیه به این سادگی نیست که بخواهیم با یک نگاه آزمونی و تست گونه یک نگره را رد کنیم.

من برای شما یک نمونه ساده از استدلالی که می آورید میزنم. بر پایه گفته شما و دیگر دوستان، اگر یک نظام اقتصادی (در اینجا
سرمایه داری) برای زمان درازی کار کرده و همواره روندی رو به پیشرفتی داشته باشد، پس نظام اقتصادی خوبی خواهد بود.



اکنون با همین رویکرد، من برای شما از یک نظام اقتصادی دیگر (نظام اقتصادی رولت روسی) نام میبرم. در این نظام اقتصادی، مردم بسادگی، برای بدست آوردن
پول دو به دو با یکدیگر و با رولت روسی دست به قمار می زنند. اگر بگوییم در هر روز یک قمار (transaction) انجام میگیرد،

پس از پایان یک سال (365 تراکنش) ما (365 + 365) بازی کننده خواهیم داشت، که نزدیک به 60 نفر از آنها کشته شده اند.
اما آنچه بسیار گیرا خواهد بود، آمار کسانی است که در پایان به جای مانده اند. در پایان این یک سال، ما نزدیک به 360 آدم پولدار و 300 آدم بی پول خواهیم داشت!

به بیان دیگر، از دیدگاه کسی که از بیرون به این نظام اقتصادی مینگرد، ما با افزایش سود اقتصادی و رفاه اکثریت روبرو بوده ایم! شمار آدم های پولدار افزایش پیدا کرده و اقتصاد پیشروی کرده است!

اکنون همین نظام اقتصادی را اگر ما برای 10 سال دنبال کنیم، نزدیک به 3650 آدم پولدار و 3050 آدم فقیر خواهیم داشت.
همچنان شمار آدم های پولدار رو به افزایش و اقتصاد ما پیشروی می کرده و رفاه همگانی همچنان، روند سر به بالایی را دنبال میکند *!!

نمودار این نظام اقتصادی بسیار شکوفای ما پس از ده سال:

[عکس: daiekaadi.jpg]

نظام اقتصادی رولت روسی:
  • سبز: شمار کسانی که بازی کرده اند
  • نارنجی: شمار کسانی که برنده شده اند (پولدار)
  • قرمز: شمار کسانی که باخته اند (بی پول)




اکنون اگر نگر مرا گرفته باشید، این آمار و شمار آدمهای پولدار و ندار و ... به خودی خود هیچ چیزی را برای ما روشن نمیکند.
بررسی کارکرد یک نظام اقتصادی تنها بر این پایه نیست که چه شماری پولدار و چه شماری ندار هستند و نرخ دگرگونی میان ایندو
چه اندازه است، بلکه بایستی به فاکتورهای گوناگونی نگریست مانند آنکه چه شماری به چه شیوه ای پولدار شده اند و آن کسانی
که ندار و فقیر هستند چه اندازه بی پول هستند و چه کسانی (اگر داشته ایم) از داده های آماری ما بیرون رفته اند و بسیاری دیگر..






اینهایی که گفتید سخن های سراسر بجایی هستند. کمونیسم تاکنون توانسته آنگونه که باید و شاید نمود بگوییم بدردبخوری از
خود نشان دهد. با این حال، این امر در اینکه سرمایه داری یک نظام اقتصادی بسیار بد و ضد بشری است تغییر چندانی نمیدهد.


*

می توانید با چند خط کُد Python این را برای خودتان نگاه کنید:
کد:
from random import randint as rand
pop = []  # population
russian_roulette = lambda: pop.append('rich') if rand(1,6) == 6 else (pop.append('rich') or pop.append('poor'))

days = 365 * 10
for day in range(1,day + 1): russian_roulette()

print("Total players: %i" % (days * 2)
print("Total dead: %i" % ((days * 2) - len(pop)))
print("Winners: %i \t Losers: %i" % (pop.count('rich'), pop.count('poor'))

البته به جای افراد پول دار میتوان درآمد ناخالص ملی را سنجید و متوسط درآمد هر نفر.در این مدل شما این در آمد صفر خواهد بود،در حالی که آمریکا همچنان بیشترین در آمد ناخالص ملی را دارد.اگر نسبت جمعیت را هم در نظر بگیریم این امر بیشتر میشود.
البته این زیاد و ثروتمند بودن کشورهای سرمایه داری بخودی خود نشان نمیدهد که سرمایه داری خوب است ولی با نگاه به انواع مختلف آن میتوان دید که سرمایه داری بسیار بیش از کومونیسم قدرت انعطاف دارد که این خود یک امتیاز است.
Russell نوشته: البته به جای افراد پول دار میتوان درآمد ناخالص ملی را سنجید و متوسط درآمد هر نفر.در این مدل شما این در آمد صفر خواهد بود،

اگر به جای rich و poor بگوییم، richer و poorer فکر میکنم مشکل درآمد صفر برداشته میشود.



Russell نوشته: در حالی که آمریکا همچنان بیشترین در آمد ناخالص ملی را دارد.اگر نسبت جمعیت را هم در نظر بگیریم این امر بیشتر میشود.

به این دقت داشته باشید که برای ما گرفتن average درآمد ناخالص ملی بر شمار مردم آمریکا
هیچ ارزشی ندارد، چرا که ثروت در آمریکا به گونه ای نامتقارن و asymmetric پخش شده است.

در یک جامعه که در آن ثروت متقارن پخش شده است، برای درآمدهای سالیانه زیر ما خواهیم داشت:
s1 = {$100, $110, $150, $200, $400, $350}
average = (100 + 110 + 150 + 200 + 400 + 350) / 6 = $218.3
midrange = (100 + 350) / 2 = $225

که در آمد متوسط یک آدم در سال 225 دلار خواهد بود.

و در یک جامعه نامتقارن مانند آمریکا:

s2 = {$100, $110, $150, $200, $400, $300,150}
average = (100 + 110 + 150 + 200 + 400 + 300,150) / 6 = $50,185
midrange = (100 + 300,150) / 2 = $150,125

درآمد متوسط یک آدم 50,185 هزار دلار در سال خواهد بود و 80 درسد مردم، کمتر از درآمد متوسط درآمد خواهند داشت!!




Russell نوشته: البته این زیاد و ثروتمند بودن کشورهای سرمایه داری بخودی خود نشان نمیدهد که سرمایه داری خوب است ولی با نگاه به انواع مختلف آن میتوان دید که سرمایه داری بسیار بیش از کومونیسم قدرت انعطاف دارد که این خود یک امتیاز است.

من هنوز مطمئن نیستم سرمایه داری آن اندازه بد باشد، به این شرط که دوستان هوادار آن برای ما دستکم تا اینجا نشان دهند که:
  • درآمد متوسط راستین هر آمریکایی چه اندازه است، نه اینکه همه درآمد را به سادگی بخش بر 300 میلیون بکنند.
  • چه شماری هر ساله از داده های آماری خارج می شوند (از روی فقر، نداشتن پول برای درمان، خرد شدن زیر فشار زندگی و ..)
  • اخلاقی بودن اینکه سرمایه دار با کمترین کار بیشترین درآمد را داشته باشد.
  • کیفیت زندگی را از این جنبه ها بررسی کنند:
    • آسیبی که کشورهای سرمایه دار هر ساله به منابع طبیعی وارد می آورند در برابر کشورهای سوسیالیستی و کمونیستی
    • کیفیت زندگی در یک کشور سرمایه داری در همانندی با یک کشور سوسیالیستی و کمونیستی
    • ...

این تنها یک لیست کوتاه است و فاکتورهای بسیار گوناگون و بیشتری را در اینجا
بایستی به شمار آورد تا بتوانیم یک نظر قطعی درباره خوب بودن یا نبودن سرمایه داری بدهیم.

اینکه تنها بگوییم: کمونیسم آمد، کار نکرد، سرمایه داری آمد، کار کرد، پس سرمایه داری بهتر(ین) است.

در اینجا بدرد نمی خورد.
از دید من ایده های کمونیسم باید به روز شوند تا بتوانند انعطاف بیشتری در قبال مردم داشته باشند
نقل قول:ه این دقت داشته باشید که برای ما گرفتن average درآمد ناخالص ملی بر شمار مردم آمریکا
هیچ ارزشی ندارد، چرا که ثروت در آمریکا به گونه ای نامتقارن و asymmetric پخش شده است.

در یک جامعه که در آن ثروت متقارن پخش شده است، برای درآمدهای سالیانه زیر ما خواهیم داشت:
s1 = {$100, $110, $150, $200, $400, $350}
average = (100 + 110 + 150 + 200 + 400 + 350) / 6 = $218.3
midrange = (100 + 350) / 2 = $225

که در آمد متوسط یک آدم در سال 225 دلار خواهد بود.

و در یک جامعه نامتقارن مانند آمریکا:

s2 = {$100, $110, $150, $200, $400, $300,150}
average = (100 + 110 + 150 + 200 + 400 + 300,150) / 6 = $50,185
midrange = (100 + 300,150) / 2 = $150,125

درآمد متوسط یک آدم 50,185 هزار دلار در سال خواهد بود و 80 درسد مردم، کمتر از درآمد متوسط درآمد خواهند داشت!!
خوب از آنجا که ما از یک جمعیت صحبت میکنیم باید برای توصیف آن از کمیتهایی مانند میانگین،میانه و انحراف معیار و... برای توصیف آن استفاده کنیم.
همینطور که انحراف معیار درآمدها مهم است،میانگین آنها هم مهم است.وقتی این داده ها را برای مقایسه سرمایه داری و کمونیسم استفاده میشود نمیشود فقط چگونگی پراکندکی را مد نظر قرار داد و از اختلاف زیاد محموع داده های سرمایه داری نسبت به کومونیسم چشم پوشی کرد.

نقل قول:من هنوز مطمئن نیستم سرمایه داری آن اندازه بد باشد، به این شرط که دوستان هوادار آن برای ما دستکم تا اینجا نشان دهند که:
  • درآمد متوسط راستین هر آمریکایی چه اندازه است، نه اینکه همه درآمد را به سادگی بخش بر 300 میلیون بکنند.
  • چه شماری هر ساله از داده های آماری خارج می شوند (از روی فقر، نداشتن پول برای درمان، خرد شدن زیر فشار زندگی و ..)
  • اخلاقی بودن اینکه سرمایه دار با کمترین کار بیشترین درآمد را داشته باشد.
  • کیفیت زندگی را از این جنبه ها بررسی کنند:
    • آسیبی که کشورهای سرمایه دار هر ساله به منابع طبیعی وارد می آورند در برابر کشورهای سوسیالیستی و کمونیستی
    • کیفیت زندگی در یک کشور سرمایه داری در همانندی با یک کشور سوسیالیستی و کمونیستی
    • ...


این تنها یک لیست کوتاه است و فاکتورهای بسیار گوناگون و بیشتری را در اینجا
بایستی به شمار آورد تا بتوانیم یک نظر قطعی درباره خوب بودن یا نبودن سرمایه داری بدهیم.

اینکه تنها بگوییم: کمونیسم آمد، کار نکرد، سرمایه داری آمد، کار کرد، پس سرمایه داری بهتر(ین) است.

در اینجا بدرد نمی خورد.
مهر بد گرامی ادعای من اینست که سرمایه داری از کمونیسم هم بهتر است هم انعطاف پذیرتر.من خود دلبستگی و انگیزه چندانی به سرمایه داری ندارم.ولی نتیجه عملی کمونیسم چه در عرصه آزادی و دموکراسی و حقوق بشر و چه در عرصه اقتصادی قابل دفاع نیست.البته من روش حمایت دولتی از افراد فقیرتر را دوست میدارم و لازم میدانم.مساله اینست که در بین کومونیسم و سرمایه داری،بنا به تجربه سرمایه داری شانس بسیار بیشتری در رفع اشکالات و تطبیق خود را دارد تا کمونیسم.
الان داشتم مصاحبه سارا شورد رو گوش میدادم.علاوه بر حس همدردی باهاش،در بعضی جاها احساس ترحم و یک نوح حس رقت بهم دست میداد وقتی تعریف میکرد که چطور برای بازجوها و محموت از فعالیتهای ضد و جنگ و به فول خودش ضد امپریالیستیش براشون میگفته و نمیفهمیده که چرا تاثیری روی اینها نمیگذاره.اینکه در فلسطین فعالیت میکرده و از ایران چیزی نمیدونسته قبل از اینکه گروگان گرفته بشه و طبق سنت فاشیستی اسلامیون وسیله باجگیری قرار بگیره.آموزش سوریها و کمک بشر دوستانه به فلسطینیها کار خوبیه ولی اینکه بعد از در رفتن از دست یک دیوانه تئوکرات به خودت در مبارزه با جنگ علیه تئوکراسی همچنان ببالی واقعاً باعث حس عجیبی در من میشه.به نظر من مشکل چپها اینه که الان وضعشون از راستگراها هم بدتره و باز گلی به گوشه جمال اونها.