Mehrbod نوشته: سخن من هم از آغاز دگراندیش بود و کسیکه مسلمان است, مانند خود شما و داریوش و هر کدام
اینها که دارد هماکنون در این انجمن بر پاد اسلام مینویسد, با قانونهایِ نامبرده باید کشته شوند و بس.
یعنی تعریف شما از دگر اندیش تنها کسانی هستند که قبلن مسلمان بوده و اکنون نیستند ؟
در ضمن من از ابتدا هم مسلمان نبودم و هرگز هم اعلام یا تظاهر به مسلمانی و اسلام آوردن نکرده ام .
Mehrbod نوشته: ولی خُب ... اشکال چندانی ندارد, باید براههای دموکراتیک و واژگشتهایِ[2] مخملین!
مردم ایران درگیر درست کردن اینها باشند و اگر نشد, هرگز, هرگز, هرگز! دست به واژگشت[2]
نزنند, چون میدانیم نئولیبرال مغزشستشو رفته چه دیدگاهی دربارهیِ واژگشت دارد! (:
دوران انقلابی گری و بزن و ببند و اعدامهای انقلابی و ... خیلی وقت است به سر آمده ! بر گردید به سال 2013 ای که درش هستید نه دهه 60 و 70 .
در ثانی برای انقلاب کردن باید همراهی بخش بزرگی از جامعه را داشت وگرنه خیلی راحت سرکوب میشوید و مادامی که جامعه چنین چیزی نخواهد انقلابی هم رخ نمیدهد .
همچنین تاریخ به ما نشان داده که برای به زیر کشیدن حکومتهای فاسدی نظیر شوروی نیاز به انقلاب و کشت و کشتار و ... نیست .
در مورد حکومتی چون جمهوری اسلامی هم انقلاب کردن از هر نوعش (مخملی و چدنی و ...) کارساز نیست چرا که این حکومت خودش یک حکومت اسلامی انقلابیست و بهتر از انقلابی دیگری راه و روشها و کثافت کاریهای انقلابیون را برای پیروزی (مانند آتش زدن سینما رکس و انداختنش به گرد حکومت پیشین) را بلد است .
در مورد جمهوری اسلامی فروپاشی تنها و تنها با دخالت مستقیم خارجی میسر است مانند صدام حسین .
sonixax نوشته: یعنی تعریف شما از دگر اندیش تنها کسانی هستند که قبلن مسلمان بوده و اکنون نیستند ؟
در ضمن من از ابتدا هم مسلمان نبودم و هرگز هم اعلام یا تظاهر به مسلمانی و اسلام آوردن نکرده ام .
یاوهگویی بس نیست؟ نشان دادیم در قانون ایران دگراندیشان باید کشته شوند;
نون اگر براه دموکراتیک نتوانستیم این را بدگرانیم چه باید کرد, پذیرفت و دادوند شمرد؟
—> کشتن همهیِ هموندان این انجمن = دادوند (چون "بیشینگان" گفتهاند)!!!
نقل قول:دوران انقلابی گری و بزن و ببند و اعدامهای انقلابی و ... خیلی وقت است به سر آمده ! بر گردید به سال 2013 ای که درش هستید نه دهه 60 و 70 .
در ثانی برای انقلاب کردن باید همراهی بخش بزرگی از جامعه را داشت وگرنه خیلی راحت سرکوب میشوید و مادامی که جامعه چنین چیزی نخواهد انقلابی هم رخ نمیدهد .
همچنین تاریخ به ما نشان داده که برای به زیر کشیدن حکومتهای فاسدی نظیر شوروی نیاز به انقلاب و کشت و کشتار و ... نیست .
در مورد حکومتی چون جمهوری اسلامی هم انقلاب کردن از هر نوعش (مخملی و چدنی و ...) کارساز نیست چرا که این حکومت خودش یک حکومت اسلامی انقلابیست و بهتر از انقلابی دیگری راه و روشها و کثافت کاریهای انقلابیون را برای پیروزی (مانند آتش زدن سینما رکس و انداختنش به گرد حکومت پیشین) را بلد است .
در مورد جمهوری اسلامی فروپاشی تنها و تنها با دخالت مستقیم خارجی میسر است مانند صدام حسین .
درسته, هیچکس خواهان واژگشت نیست, ولی زمانیکه حق شما را نمیدهند — مانند ایران که دگراندیش را میخواهند
بکشند و راه دموکراتیک باز نیست — واژگشت همچنان یک واپسین گزینه میماند, مگر اینکه نولیبرال کودن باشیم و بگوییم:
— "آری, درسته که ما خودمان با واژگشت به اینجا رسیدهایم, ولی شما نباید هرگز هرگز هرگز, بیرون از دامنهیِ دموکراسی خواستههای اتان را دنبال کنید"!!! (:
سخن دیگرتان درباره واژگشت هم بیخود بود. روشنه واژگشت از بیخ زمانی شدنی است که مردم نتوانسته باشند حقوق اشان را براه نرمتر و هومندوستانهتری
بگیرند و و ناگزیر به واژگشت, این واپسین گزینه روی آورند; اگر نه ما هم بسیار خوشنود میشویم بهرهکشان و مفتخوران خودْ دست از بهرهکشی برداشته و نیازی به راهِ سختتر نرود.
پارسیگر
sonixax نوشته: بیسوادی سیاسی ما یا هرچه که میخواهید نامش را بگذارید ! این گفتمان از سوی شما به مانند داستان بمب در آمریکا نشان میدهد که شما حاضرید به هر دروغ و تحریفی تن بدهید تا از گندی به نام کمونیسم دفاع کرده باشید .
ما بقی سخنانتان هم که ماست مالی و پرت و پلاهایی هست که پیشتر پاسخ همه شان داده شده و نیازی به تکرار دوباره شان نیست .
[/quote]
سخن ساده و دریافتنی بود, در دو جنگ جهانی, روسیه با خاک یکسان شد, آمریکا به اندازهیِ یک بمب هم آسیب ندید, که دیدیم جز این هم نبود.
اگر ما بگوییم تابستان امسال هیچ باران نیامد, سخن این نیست که در کل ٣ ماه یک چکه آب هم به زمین نیافتاده,
مگر آنکه بخواهیم سفستهوار با نمایش و پردهبرداری از "یک چکه آب", بگوییم نه امسال باران هم آمد و خشکسالی نبود!
پس کار شما خودش گونهای سفسته است (literal interpretation) و چون چیز دیگری ندارید, به این کارهای خندهدار و بامزه دستآویختهاید.
پارسیگر
Mehrbod نوشته: یاوهگویی بس نیست؟ نشان دادیم در قانون ایران دگراندیشان باید کشته شوند;
نون[1] اگر براه دموکراتیک نتوانستیم این را بدگرانیم[2] چه باید کرد, پذیرفت و دادوند[3] شمرد؟
—> کشتن همهیِ هموندان[4] این انجمن = دادوند (چون "بیشینگان[5]" گفتهاند)!!!
یکی باید به خودتان بگوید انقدر مهمل بلقور نکنید !
دست کم قبل از کپی کیلویی یک دور آنچه کپی میکنید را بخوانید !!! فارسی هم هست جانم !!! شاید پارسی گویی بیش از حد باعث شده مفهوم آنچه کپی کردید را به قول خودتان هوش نکنید ؟
Mehrbod نوشته: درسته, هیچکس خواهان واژگشت[6] نیست, ولی زمانیکه حق شما را نمیدهند — مانند ایران که دگراندیش را میخواهند
بکشند و راه دموکراتیک باز نبود — واژگشت همچنان یک واپسین گزینه[7] میماند, مگر اینکه نئولیبرال کودن باشیم و بگوییم:
"آری, درسته که ما خودمان با واژگشت به اینجا رسیدهایم, ولی شما نباید هرگز هرگز هرگز, بیرون از دامنهیِ دموکراسی خواستههایِ اتان را دنبال کنید"!! (((:
سخن دیگرتان درباره واژگشت هم بیخود بود. روشنه واژگشت از بیخ زمانی شدن است که مردم نتوانسته باشند حقوق اشان را براه
نرمتر و هومندوستانهتری بگیرند, اگر نه ما هم بسیار خوشنود میشویم بهرهکشان و مفتخوران خود دست از بهرهکشی برداشته و نیازی به راهِ سخت نرود.
ما هم گفتیم انقلاب همراهی اکثریت را میخواهد وگرنه در دوران فعلی محکوم به شکست است . در مورد جمهوری اسلامی هم انقلابی گری از هر نوعش ! (نرم ، سفت ، بزن بکش ، اصلاحات و هر جفنگ دیگری) پاسخگو نیست و سرنگونی حکومت بدون دخالت مستقیم خارجی امکان پذیر نیست .
sonixax نوشته: یکی باید به خودتان بگوید انقدر مهمل بلقور نکنید !
دست کم قبل از کپی کیلویی یک دور آنچه کپی میکنید را بخوانید !!! فارسی هم هست جانم !!! شاید پارسی گویی بیش از حد باعث شده مفهوم آنچه کپی کردید را به قول خودتان هوش نکنید ؟
مهمل را شما دارید میگویید که نمیتوانید یاوهای که داریوش گفت را درست کنید:
اگر ج.ا. میخواهد قانونا شما را بکشد و اگر بیشینگان میگفتند کشتن من و شما درست است
(چنانکه با ٩٩% رای به ج.ا. گفتهاند), آیا کشتن من و شما سرانجام بجز دادمندی, دادوند هم هست یا نه؟
اگر نیست, آیا پروانهیِ واژگشت داریم, یا نه؟
sonixax نوشته: ما هم گفتیم انقلاب همراهی اکثریت را میخواهد وگرنه در دوران فعلی محکوم به شکست است .
درسته, ما هم جز این نگفتیم. تنها از کودنی نولیبرالها پردهبرداشتیم که میگویند "واژگشت
همیشه نادرست است", که روشن شد همیشه نادرست نیست
و اگر مردم ب.ن. خواهان براندازی بهرهکشی و سرمایهداری باشند و براه دموکراتیک هم نتوانستند, هر هوده و سزامندیای در رویآوردن واژگشت و سرنگوندن بهرهکشان دارند.
پارسیگر
Mehrbod نوشته: مهمل را شما دارید میگویید که نمیتوانید یاوهای که داریوش گفت را درست کنید:
اگر ج.ا. میخواهد قانونا شما را بکشد و اگر بیشینگان[1] میگفتند کشتن من و شما درست است
(چنانکه با ٩٩% رای به ج.ا. گفتهاند), آیا کشتن من و شما سرانجام بجز دادمندی[2], دادوند[3] هم هست یا نه؟
اگر نیست, آیا پروانهیِ[4] واژگشت[5] داریم, یا نه؟
من نمیدانم چرا همیشه باید ابتدایی ترین مسایل را برای شما توضیح داد !
آن چیز که قانونیست لزومن مشروع و مقبول نیست ! و آن چیز که مشروع و مقبول است لزومن اخلاقی و درست نیست . ولی هیچ بنی بشری حق ندارد خواست خود را به جامعه دیکته کند .
وقتی هم 99% جامعه رای به کشتن شما بدهند خودتان را پاره پوره هم بکنید میزنند میکشنتان! پس بهتر است قبل از اینکه بفرستنتاند ور دست رفیق استالین آن جامعه را ترک کنید .
هر چه قدر هم که ایدئولوژی شما درست و قشنگ و خوب و ... باشد وقتی اکثریت آن را نخواهد نه با انقلاب ، نه با زور ، نه با نرمش ، نه با چیز دیگر حق ندارید آن را به مردم اماله کنید . تنها حق دارید در مورد ایدئولوژی خود سخن بگویید و آن را تبلیغ کنید اگر جامعه قبولش کرد که به سمتش می آید اگر هم نکرد مثل کمونیسم به زباله دانی فرستاده میشود .
درک این واقعن انقدر برای شما سخت است ؟
Mehrbod نوشته: درسته, ما هم جز این نگفتیم. تنها از کودنی نولیبرالها پردهبرداشتیم که میگویند "واژگشت همیشه نادرست است", که روشن شد همیشه نادرست نیست
و اگر مردم ب.ن.[6] خواهان براندازی بهرهکشی و سرمایهداری باشند و براه دموکراتیک هم نتوانستند, هر هوده[7] و سزامندیای[8] در رویآوردن واژگشت و سرنگوندن بهرهکشان دارند.
انقلابی گری کار مشتی فرصت طلب است که میخواهند با سوار شدن بر احساسات مردم شوروی و فرانسه ی انقلابی و جمهوری اسلامی و مصر و ... راه بیندازند .
در حال حاضر هم به جز مشتی فسیلِ خرفت که هنوز در دوران شوروی کمونیستی گیر کرده اند کسی دنبال انقلابی گری و پایین کشیدن نظامهای سرمایه داری برتر نظیر نظام آمریکا و ژاپن و ... نیست .
Mehrbod نوشته: سخن ساده و دریافتنی بود, در دو جنگ جهانی, روسیه با خاک یکسان شد, آمریکا به اندازهیِ یک بمب هم آسیب ندید, که دیدیم جز این هم نبود.
اگر ما بگوییم تابستان امسال هیچ باران نیامد, سخن این نیست که در کل ٣ ماه یک چکه آب هم به زمین نیافتاده,
مگر آنکه بخواهیم سفستهوار با نمایش و پردهبرداری از "یک چکه آب", بگوییم نه امسال باران هم آمد و خشکسالی نبود!
پس کار شما خودش گونهای سفسته است (literal interpretation) و چون چیز دیگری ندارید, به این کارهای خندهدار و بامزه دستآویختهاید.
این پرت و پلا را جای دیگر هم عنوان کرده اید که پاسخش داده شده .
من میخواهم طرف سخنم یک انسان با هوش طبیعی و توانایی استدلال باشد ! نه یک نوار ظبت شده که از نو گذاشته میشود .
مزدك بامداد نوشته: بیجاست،
نشان میدهد که آگاهی ندارید. ما از سال ١۹١۷ سخن میگوییم که کشور روس
از واپس مانده ترین ها بود و در جاییکه دیگران سامانه[1] ی بهتری داشتند،
این ها هنوز سامانه سرفاژ تزاری کهنه داستند. اینکه تزار ها در گذشته
زمانی نیرومند هم بوده اند( مانند ایوان مخوف) ، به بازه[2] ی زمانی خودشان
بر میگردد که دیگر کشور ها هم با آنها در یک تراز[3] بودند. برای نمونه داستان
ناپلئون به سالهای ١۸١۰ بر میگردد و به سد سال پیش ازسخن ما . در آنزمان
روس هنوز اینهمه واپس نمانده بود، پس سخن شما مانند این است که احمدی نژاد
را با کوروش بسنجید[4]، خب ایران آن زمان کجا و ایران این زمان کجا. پس این هم یک
سفسته بیش نبود که "تزار" را برابر تزار گرفته و از روی ناآگاهی[5] یا کم هوشی انجام دادید.
این هم از بامزگیهای جدید شماست!
نخست آنکه حکومت تزاری آن زمان هم در مقابل قدرتهایی چون انگلیس و هتا عثمانی کشور قدرتمندی به حساب نمی آمد و در مقابل ناپلئون که اساسا به حساب نمیآمد و همگان انتظار شکستی عظیم از سوی روسیه را داشتند. استالین هم کمابیش همان راهکاری را پیش گرفت که تزار آن زمان پیش گرفته بود و آن همانا استراتژی زمین سوخته بود. بنابراین ایران این موقع و ایران آن موقع را میتوان سنجید به شرط آنکه شرایط و جایگاهش را با توجه به وابستگیاش نسبت به جهان بسنجیم. پس مقایسه من نادرست نبود چرا که اگر آلمان زمان استالین یک ابرقدرت نظامی بود، ناپلئون هم در زمان تزار روسی چنین بود و اگر وضع شوری در زمان استالین در جنگ جهانی نسبت به دیگر جهانیان عقب افتاده بود در مورد تزار هم کمابیش همینطور بود. بنابراینهمانطور که گفتیم این تنها هنر استالین نبود که کشور را از هجوم یک ابرقدرت حفاظت کند.
sonixax نوشته: من نمیدانم چرا همیشه باید ابتدایی ترین مسایل را برای شما توضیح داد !
آن چیز که قانونیست لزومن مشروع و مقبول نیست ! و آن چیز که مشروع و مقبول است لزومن اخلاقی و درست نیست . ولی هیچ بنی بشری حق ندارد خواست خود را به جامعه دیکته کند .
وقتی هم 99% جامعه رای به کشتن شما بدهند خودتان را پاره پوره هم بکنید میزنند میکشنتان! پس بهتر است قبل از اینکه بفرستنتاند ور دست رفیق استالین آن جامعه را ترک کنید .
هر چه قدر هم که ایدئولوژی شما درست و قشنگ و خوب و ... باشد وقتی اکثریت آن را نخواهد نه با انقلاب ، نه با زور ، نه با نرمش ، نه با چیز دیگر حق ندارید آن را به مردم اماله کنید . تنها حق دارید در مورد ایدئولوژی خود سخن بگویید و آن را تبلیغ کنید اگر جامعه قبولش کرد که به سمتش می آید اگر هم نکرد مثل کمونیسم به زباله دانی فرستاده میشود .
درک این واقعن انقدر برای شما سخت است ؟
یعنی خواست شما اگر این باشد که به جرم دگراندیشی در ایران (قانونا) کشته نشوید, حق ندارید آنرا به دیگران زور کنید؟ (:
خواست ما هم اگر این باشد که از ما بهرهکشی نشود, نباید زور کنیم و باید بگذاریم از ما بهرهکشی شود؟
بردهداری چه, اگر بیشینگان میخواستند مرا گرفته برده کنند, باید پذیرای آن باشم؟ (:
sonixax نوشته: انقلابی گری کار مشتی فرصت طلب است که میخواهند با سوار شدن بر احساسات مردم شوروی و فرانسه ی انقلابی و جمهوری اسلامی و مصر و ... راه بیندازند .
در حال حاضر هم به جز مشتی فسیلِ خرفت که هنوز در دوران شوروی کمونیستی گیر کرده اند کسی دنبال انقلابی گری و پایین کشیدن نظامهای سرمایه داری برتر نظیر نظام آمریکا و ژاپن و ... نیست .
پس واژگشتهایی که به دموکراسی انجامید هم از سوی مشتی آدم فرصت طلب بود؟
کسانیکه با بردهداری ستیزیدند و ناچار از خونریزی و واژگشت شدند هم کارشان نادرست بود؟ (:
پارسیگر