دفترچه

نسخه‌ی کامل: گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
Theodor Herzl نوشته: موشک ، بمب و آدم فضا فرستادن نشانه‌ پیشرفت و ابر قدرتی‌ نیست وقتی‌ مردم از گرسنگی در حال مرگ هستند. یکی‌ از فامیل‌های نزدیک من از سازمان فداییان اکثریت بود که در دههٔ ۸۰ به شوروی رفته بود ، حتی دستمال توالت هم سهمیه بندی بود به اندازه کافی‌ نداشتند توی خونه‌های سازمانی که روی بتن باید میخوابیدند توی مسکو! عین برده روزی ۱۲ ساعت کار می‌کشیدند ازشون برای همون زمان کاری یک کارگر توی آمریکا ۲۰ برابر حقوق می‌گرفت ، حالا کی‌ اینجا بیشتر بهره کش است؟
Theodor Herzl نوشته: این رو چندین بار گفتم سرمایه داری دولتی ۱۰۰۰ برابر از سرمایه داری خصوصی بدتر است ، در آمریکا حداقل شانس این را دارید که شما هم سرمایه دار بشید و حقوق کارگر‌ها نیز ۱۰۰ برابر بهتر از کشور‌های کمونیستی است ، ولی‌ در یک سرمایه داری دولتی فقط کله گنده‌های حزب سود میبرند و بقیه برده هستند! البته هر ۲ سیستم ایده‌آل من نیست ولی‌ پشم آمریکا به شوروی ارزش دارد!
بیجاست،گرسنگی در زمان جنگ بوده و نه پس از آن. آمار نشان میدهد که
درآمد سرانه و ایستار زندگی همواره رو به افزایش بوده (تا شوروی بوده)

[ATTACH=CONFIG]3022[/ATTACH]
آمریکا تنها یک کشور سرمایه داری متروپول است و شیره ی همه
جهان را می مکد و میتواند به کارگرش بیشتر پول بدهد (مکزیک هم سرمایه داری است!)
ولی شوروی از کار خود مردمش زنده بود و تازه به مردم گرفتار کشورهای دیگر، مانند
ویتنام، یاری میکرد. کسی هم که کمونیست هست باید از کار کردن رویگردان نباشد.
نمیشود که از سازمان "فداییان" بود وگلایه ی مبله نبودن آپارتمان داشت!!
تازه ، چم بهره کشی را هم نمیدانید: بهره کشی برابر این است که یکی کار کند و
یکی دیگر از دسترنج او بخورد. در کشور کمونستی، چون دولت نماینده ی کارگران
بوده و از شورش کارگران پدید امده، میوه ی کار کارگران برای بهروزی خود
آنان بکار بسته میشود. اگر کشور در سامه ی جنگی ( برای نمونه با همپیشی
جنگ افزاری با امپیالیسم گردن کلفت آمریکا) باشد، باید هم در گسارش دور اندیشی
و مرزمندی باشد ، هتّا اگر کاغذ توالت باشد، چون جنگ با کسی که میخواهد شمارا
به گاری ببندد، هزینه دارد و برای ادمهای تنبل و آسایش جو نیست.


پارسیگر
مزدك بامداد نوشته: بیجاست، آمریکا تنها یک کشور سرمایه داری متروپول است و شیره ی همه
جهان را می مکد و میتواند به کارگرش بیشتر پول بدهد (مکزیک هم سرمایه داری است!)
مکزیک جنگ مواد مخدر نبود کشور پیشرفته‌ای میشد مثل کانادا و آمریکا ، مسائل دیگر هم همیشه درگیر هست
مزدك بامداد نوشته: ولی شوروی از کار خود مردمش زنده بود و تازه به مردم گرفتار کشورهای دیگر، مانند
ویتنام، یاری میکرد. کسی هم که کمونیست هست باید از کار کردن رویگردان نباشد.
نمیشود که از سازمان "فداییان" بود وگلایه ی مبله نبودن آپارتمان داشت!!
ببینید گدا بودن و در فقر زندگی‌ کردن افتخار نیستش‌ ، من دوست دارم کارگران در اکثریت ثروت ممکن زندگی‌ کنند ، نه اینکه همگی‌ شریک بدبختی مشترک باشند و درد به صورت مساوی تقسیم بشود!


مزدك بامداد نوشته: تازه ، چم[١] بهره کشی را هم نمیدانید: بهره کشی برابر این است که یکی کار کند و
یکی دیگر از دسترنج او بخورد. در کشور کمونستی، چون دولت نماینده ی کارگران
بوده و از شورش کارگران پدید امده، میوه ی کار کارگران برای بهروزی[٢] خود
آنان بکار بسته میشود.
دولت به خودی خود به لفظ آخوندی امّ الفساد است! دولت در بهترین حالت یک شر لازم و در بدترین حالت یک دیکتاتوری خون خوار است ، دولتی نمی‌تواند نماینده طبقه کارگر باشد ، کارگر باید خود صاحب کارخانه باشد نه سرمایه دار و دولت که هر ۲ یک پخ هستند!



مزدك بامداد نوشته: اگر کشور در سامه[٣] ی جنگی ( برای نمونه با همپیشی[٤]
جنگ افزاری با امپیالیسم گردن کلفت آمریکا) باشد، باید هم در گسارش[٥] دور اندیشی[٦]
و مرزمندی باشد ، هتّا اگر کاغذ توالت باشد، چون جنگ با کسی که میخواهد شمارا
به گاری ببندد، هزینه دارد و برای ادمهای تنبل و آسایش جو نیست.
نه اینکه در شوروی مردم به گاری بسته نشده بودند ،یک کمی‌ در دنیای واقعی‌ زندگی‌ کنید مزدک گرامی‌ ، من درک می‌کنم که حس نستالژیک دارید نسبت به شوروی مثل کسانی‌ که حس نستالژیک دارند به زمان شاه ، ولی‌ دنیای واقعی‌ چیز دیگری است ، شما یک مثل واقعی‌ میتوانید بیاورید که شرایط زندگی‌ مردم در شوروی بهتر از آمریکا بوده است؟ یا یک کارخانه که بهره کشی‌ از کارگر در شوروی نمی‌کرده؟
همینطور هم نگویید که نمی‌شود عضو سازمان اکثریت بود و خواستار مبل بود! مثل مسلمان‌ها نباشید که به مسلمان بودن یا در این مورد به سوسیالیست بودن بقیه شک کنید! من هم گریه می‌کنم وقتی‌ اوضاع آمریکا را میبینم ولی‌ بیشتر گریه می‌کنم وقتی‌ میبینم افرادی که در جبهه من و چپ هستند اینگونه در توهم زندگی‌ میکنند و دلشان برای یک سیستم خونخوار مثل شوروی تنگ میشود ، سرمایه داری فاشیسم نوین است ولی‌ منجلابی مثل شوروی جواب آن نیست! باید ما دشمنان سرمایه داری عیب‌های خود را ببینیم و متوجه بشویم که کجا اشتباه کردیم که شوروی شکست خورد و آمریکا زنده ماند!
Theodor Herzl نوشته: دولت به خودی خود به لفظ آخوندی امّ الفساد است! دولت در بهترین حالت یک شر لازم و در بدترین حالت یک دیکتاتوری خون خوار است ، دولتی نمی‌تواند نماینده طبقه کارگر باشد ، کارگر باید خود صاحب کارخانه باشد نه سرمایه دار و دولت که هر ۲ یک پخ هستند!

این هتّا دیگر بوی استدلال هم نمیدهد, تنها شده دستآویزی که هر چه میشود زودی بشنویم "دولت بده, دولت بده".



Theodor Herzl نوشته: ...شما یک مثل واقعی‌ میتوانید بیاورید که شرایط زندگی‌ مردم در شوروی بهتر از آمریکا بوده است؟ یا یک کارخانه که بهره کشی‌ از کارگر در شوروی نمی‌کرده؟

آمریکا تنها کشور سرمایه‌داری در جهان نیست.
کیفیت زندگی در آمریکا نیز پتانسیل گشوده شده‌یِ سرمایه‌داری نیست, بساکه سامه‌یِ بایسته و نیازین برای فراهم بودگیِ آن, چپاولگری آمریکا از دیگر کشورهاست.

تا زمانیکه شما اینها را نادیده بگیرید و رخکرد‌ها را نیمچه نیمه بپذیرید بی اینکه چهره‌یِ کلی
فرایند را دریافته باشید, درکُنش بجایی نمیرسید بجز تکرار همین ٣ استدلالِ بارها بار پوچ شده‌یِ بالا.


پارسیگر
Theodor Herzl نوشته: متوجه بشویم که کجا اشتباه کردیم که شوروی شکست خورد و آمریکا زنده ماند!

شکست همواره از روی لغزش نیست, به هومن زنده و تندرست هم سنگ بزنید میمیرد, بی اینکه "لغزشی" کرده باشد.

پارسیگر
Mehrbod نوشته: این هتّا دیگر بوی استدلال هم نمیدهد, تنها شده دستآویزی[١] که هر چه میشود زودی بشنویم "دولت بده, دولت بده".
من می‌گویم دولت نمی‌تواند نمیانده طبقه کارگر باشد و وجود دولت خود مایه فساد است ، چه برسد به سرمایه داری دولتی که شما طرفدار آن هستید؟ چگونه سیستمی‌ که هیچ انتخابات آزادی ندارد و با کشتار مخالفین به قدرت رسیده ادعای نمایندگی‌ مردم را بکند؟ بحث من اینجا در مورد فلسفه وجود دولت نیست که خود یک بحث جدی " خانواد‌گی" بین جبهه چپ است ، بحث من این هست که هرچه ما انتقاد به سرمایه داری خصوصی می‌کنیم ، باید ۲۰ برابر آنرا به سرمایه داری دولتی مثل شوروی انجام بدهیم! سرمایه داری و کنترل کردن ابزار تولید به دست سرمایه دار خصوصی بد است ، به دست دولت نیز ۱۰۰ برابر بد تر است!
Mehrbod نوشته: کیفیت زندگی در آمریکا نیز پتانسیل گشوده شده‌یِ سرمایه‌داری نیست, بساکه سامه‌یِ[٢] بایسته[٣] و نیازین[٤] برای فراهم بودگیِ آن, چپاولگری آمریکا از دیگر کشورهاست.
خیر! اگر تولیدات کشور‌های شرق آسیا نیز به داخل خود آمریکا منتقل بشود چیزی در کًل سیستم ایجاد نمیکند فقط تغییر کمی‌ ایجاد می‌کند ، مثلا یک کارگر در چین ۱۶ دلار در روز می‌گیرد یک کارگر در آمریکا ۱۰۰ دلار در روز ، سود کًل ۴۰۰ دلار است ، پس آن تغییر انقلابی نیز ایجاد نمی‌شود که سرمایه داری بهم بریزد اگر همه کارخانه‌های آمریکا در چین به داخل خود آمریکا منتقل شود!
Theodor Herzl نوشته: مکزیک جنگ مواد مخدر نبود کشور پیشرفته‌ای میشد
نه، هندوراس و السالوادور و گواتمالا و لیبی و پاکستان و بولیوی و ... هم
سرمایه داری هستند و همه ی اینها سر پی سرمایه داری دچار بدبختی . خود
همین داستان دارو های روانگردان، از همین بهره کشی ها و بالاتر دانستن
سود از هومنی ، پدید امده است


پارسیگر
Theodor Herzl نوشته: همینطور هم نگویید که نمی‌شود عضو سازمان اکثریت بود و خواستار مبل بود! مثل مسلمان‌ها نباشید که به مسلمان بودن یا در این مورد به سوسیالیست بودن بقیه شک کنید!
بیجاست، کسی که پای در راه نبرد با سرمایه داری مینهد و خود را "فدایی" هم مینامد، باید
اماده ی هرگونه از جان گذشتگی باشد، چرا که بهره کش هرگز بخشایشی در سزای کمونیستها
نکرده و نخواهد داشت و سرسخت ترین دشمنان سرمایه داران، همانا کمونیست ها میباشند.
من خودم در جاهایی به ناچار به سر برده ام که آپارتمان بتونی ! در برابرش کاخ است.
این یارو باید یک هفته دستکم در غار و کوهستان میخوابید و چیزی جز نان سخت تر از
سنگ بدستش نمیرسید و از چاله های اب باراب آب میخورد تا میدانست که از یک آپارتمان
بتونی که در دسترس ایشان ، که پناهنده ی شوروی بوده، نهاده اند، گله و زاری ننماید.
بیشتر این فداییان( پس از ١۳۵۷) جوانان خانواده های خورده بروژوا بودند که پوشیدن
کت جر خورده و گذاشتن سبیل کمونیستی برایشان گیرا بود و دختر ها هم میپسندیدند و
طبیعطا ً به خورشت بادنجام مامان هم خو گرفته بودند. زمین که روزگار سخت پیش آمد،
بجای اینکه سپاسگزار باشند در شوروی جانشان از مرگ و به دار آویختن گروهی مانند
١۳۶۷ ، رها شده است، از نبود مبلمان و کاغد توالت گله میکنند! نمیدانم چرا آفتابه شان
را به همراه نبرده بودند! گویا اکنون، پناهنده شدن، برابر این شمرده میشود که برویم به
ما خانه ی خوب و ماهیانه ی خوب و خوراک خوب و بهداشت و ،، بدهند، کار هم نکنیم !


پارسیگر
Theodor Herzl نوشته: ن می‌گویم دولت نمی‌تواند نمیانده طبقه کارگر باشد و وجود دولت خود مایه فساد است
بیجاست، چه انگیزه ی سرشتین هست که دولتی نتواند کارگری باشد؟
هر دولتی که بهزیستی کارگران را برنامه ی خود نماید، کارگری است.
برای نمونه هتّا دولت کنونی آلمان ، که میخواهد کمترینه ی دستمزد برای
کارگران را (هشت و نیم یورو) قانونی نماید، یک گام در راستای بهزیستی
کارگران برداشته و درسد کارگری بودن آن بالا تر رفته است. در آمریکا،
دولت در نوکری سرمایه داران است و هموند هایش هم بیشتر بانکدار و
سرمایه دارند و چون تا کنون در تاریخ، بیشتر دولت ها، نماینده ی بهره کشان
و سازماندهی ابزار سرکوب آنان بوده اند، چنین انگاری در مغز مردم پدید
آمده است که دولت کارگزار زورگویی و سرکوب است. زمانی که مردم بتوانند
از راه رایزنگاه ها و .. کارهای دولت را بررسی کنند و بیلان آنرا کنترل نمایند،
کشوریان نیز نمیتوانند به راه تباهی و دزدی بروند. برای نمونه باید کشوریانی
را چیزی میدزددند، دادگاهی و پادافره کرد ( مانند چین که هر از چند گاهی،
کسانی را که دزدی کرده بودند و خود را کمونیست هم نامیده بودند، تیرباران
میکرد و اکنون هم زندانی میکند) ...


پارسیگر
Theodor Herzl نوشته: خیر! اگر تولیدات کشور‌های شرق آسیا نیز به داخل خود آمریکا منتقل بشود چیزی در کًل سیستم ایجاد نمیکند فقط تغییر کمی‌ ایجاد می‌کند ، مثلا یک کارگر در چین ۱۶ دلار در روز می‌گیرد یک کارگر در آمریکا ۱۰۰ دلار در روز ، سود کًل ۴۰۰ دلار است ، پس آن تغییر انقلابی نیز ایجاد نمی‌شود که سرمایه داری بهم بریزد اگر همه کارخانه‌های آمریکا در چین به داخل خود آمریکا منتقل شود!
E105
بیجاست، همین است که میگوییم که سر از سازوکار سرمایه داری و "صدور سرمایه"
که یک ابزار امپریالیستی است، در نمیآورید. این سرمایه ها درست از همین رو به
چین سرازیر شده است که نیروی کار انجا ارزان است ! ارزان برای آمریکایی ها
و دلارشان، چرا که با همان مزد "اندک" در سجنش جهانی، کارگر چینی در خود چین،
دارای توان خرید چند برابر همان اندازه دلار در آمریکاست، چون همه ی کالاهای
دیگر هم با همان مزد "ارزان" ( در سنجش با آمریکا) بدست می ایند. پس اگر همه ی
این کارخانه ها به آمریکا بروند، باید چند ده میلیون چینی را هم به آمریکا برد،
فراورده های کشاورزی چین را هم با کشتی به امریکا برد تا نان این چند ده میلیون
را بدهند و در گزیدمان پسین، پرزیدنت آمریکا هم چینی خواهد شد و بالاتر از همه،
ارزش دلار به همان تراز ارزش پول چین کاهش خواهد یافت ، چرا که برای اینکه مزد
این چند ده میلیون کارگر چینی را با تراز مزد آمریکا بدهند، اسکناس را مانند ریگ
چاپ خواهند کرد که جوری که ١۰۰ دلار برابر همان ١۶ دلاری که گفتید بشود!


پارسیگر