نقل قول:به همین دلیله که نه من ، نه شما ، نه هیچ شخص دیگه ای به نرم افزارهای نظامی یا محرمانه آمریکا دسترسی نداره!!!
همون قضیه ایران هم به خوبی نشون میده که در رده های خیلی خیلی خیلی بالا نه نرم افزارهای آزاد! بلکه انحصاری ها مورد استفاده قرار میگیرند.
خب که چی حالا به بحث ما درمورد نرم افزارهای آزاد و مقایسه ios و اندروید و این حرفا چه ربطی داره؟
برای کاربرهای خیلی خیلی بالا استفاده نکنن خب نکنن، واسه من و شما چرا باید اهمیت خاصی داشته باشه!
بعدم چیزی که در دسترس نیست شما از کجا مطمئنی اینقدر که اصلا استفاده نکردن؟ شاید هم کردن، شاید یجوری بالاخره کمکی ایده ای چیزی گرفتن، شاید همون نرم افزارهای آزاد رو روش کار کردن تغییر دادن سفارشی کردن گسترش دادن.
بالاخره خیلی کاربردهای عمومی هست و اونقدر امکان محدود کردن دسترسی و اینها ممکن نیست، بحث ما درمورد تامین امنیت شخصی و ملی بیشتر با نرم افزار آزاد هم روی همون بود. امنیت هم فقط جنبهء مستقیم و واضح و بحث هک و نفوذ و خرابکاری نیست، بلکه بحث استقلال و ضعف کمتر در مقابل مسائلی مثل تحریم و تحمیل سیاست های خارجی هم هست. مثلا اگر ما از لینوکس استفاده کنیم فردا اگر نیاز شد خودمون میتونیم اون رو گسترش بدیم، حتی اگر تولیدکنندگان و توسعه دهندگان اولیه/رسمی اون نخوان، میتونیم طبق نیاز خودمون تغییرش بدیم، اگر پشتیبانی خودشون رو از ما قطع کنن ما میتونیم خودمون حفره ها رو برطرف کنیم، خلاصه هرکاری بخوایم بکنیم توش استقلال و امکان عملی بیشتری داریم و به یک شرکت تجاری انحصاری و کشور دیگری وابستگی ذاتی خیلی کمتری خواهیم داشت. و خوبیش اینکه همهء اینها هم کاملا قانونیه در تمام جهان و فردا در جامعه و تجارت جهانی هم میتونی از دستاورد خودت آزادانه استفاده کنی و بابت کپی رایت و نقض قوانین بین المللی کسی نمیتونه ازت شکایت کنه و ایرادی بگیره.
امنیت که فقط یک امنیت نظامی و در سطوح خیلی حساس و بالا و فقط بحث هک و خرابکاری مستقیم نیست.
نقل قول:این مساله رو WHM به خوبی ثابت کرده و دهان کجی اساسی کرده به دولوپرهای Bind که مدام چنین چیزی رو مطرح میکردند!!!! چون رفته برای خود Bind یک اینتفریس هر چند ساده طراحی کرده و کار باهاش رو چند ده برابر راحت تر و سریع تر کرده.
والا من نمیدونم شما چی میگی و تا چه حد درسته، چون با این نرم افزارها که میگی کار نکردم. اما قابلیت برنامه های دیگر و کارایی خط فرمان لینوکس رو بقدر کافی دیدم.
من اون موقع که روی لینوکس کار میکردم یکسری کارهایی واسه راحتی کار خودم انجام دادم. یکیش این بود مثلا که یه برنامه تایمر نوشتم چون چند دفه تخم مرغ گذاشتم آب پز بشه پای کامپیوتر بودم یادم رفت و تخم مرغها پوکید
این برنامه تایمر که درست کرده بودم فکر نمیکنم هیچ برنامهء گرافیکی به جون سختی اون بود چون حتی موقعی که لاگ آف هم میکردی و حتی از محیط گرافیکی هم خارج میشدی و خلاصه مگر اینکه سیستم کرش میکرد یا ریستارت میکردی همچنان در بکگراند در حال اجرا بود و وظیفهء خودش رو به خوبی انجام میداد. هم هشدار صوتی میداد و هم هشدار گرافیکی و هم هشدار به ترمینال متنی میفرستاد. خلاصه تقریبا غیرممکن بود که متوجهش نشی.
یکی دیگه اینکه یه مدت داشتم رفرنس و کانفیگهای آپاچی رو مطالعه میکردم و زیاد انگولک میکردم و تست میکردم موقی که کانفیگ اشتباه کرده بودم و اشتباه سینتاکسی چیزی داشت استارت آپاچی fail میشد. من یه دکمه گرافیکی روی تسک بار KDE گذاشته بودم که فقط با یک کلیک روش آپاچی رو استارت/ریستارت میکردم و توی command اون دکمه یک برنامهء کوچک خط فرمان نوشته بودم که با استارت موفق یا ناموفق آپاچی صداهای مختلفی پخش میکرد و اینطوری راحت و سریع و تمیز میتونستم بفهمم که استارت موفقیت آمیز بوده یا نه. حالا شما همچین کاری رو چطور میتونی در محیط ویندوز چه GUI و چه خط فرمان انجام بدی به این راحتی، من نمیدونم، شما به من بگو!
اینترفیس خط فرمان و اینکه برنامه های خط فرمان غنی داشته باشیم خوبیش اینه که شما میتونی باهاش برنامه نویسی های کوچک و موردی رو راحت و سریع انجام بدی و برنامه ها رو با هم ترکیب کنی.
نقل قول: همچنین اینترفیسهایی که برای ffmpeg طراحی شدند (در صورتی که دولوپرهای اصلی مدام از زیر طراحیش طفره میرند) و بسیاری از چیزهای دیگه.
خب خوبی این برنامه های خط فرمان بر اساس فلسفه و استانداردهای یونیکس/لینوکس همینه و این خودش انعطاف و قدرت اونا رو میرسونه که لزومی نداره حتما دولوپرهای اصلی و خود برنامه GUI رو طراحی و پیاده سازی کرده باشه و کسان دیگری میتونن بعدا GUI رو بصورت یک برنامه مجزا درست کنن و با برنامهء خط فرمان ترکیبش کنن. GUI میشه یک front end و برنامه خط فرمان میشه یک back end و همه چیز به شکل اصولی طبقه بندی شده و ماجول واره.
ولی شما خیلی برنامه هایی رو درنظر بگیر که GUI جزء درونی و اساسی برنامس و از طرف دیگه رابط خط فرمان ندارن یا بقدر کافی کامل و منعطف و درست و حسابی نیست، و میخوای اون برنامه GUI رو بوسیلهء خط فرمان یا یه برنامهء دیگه کنترل کنی یا چندتا برنامه GUI و/یا خط فرمان رو با هم ترکیب کنی برای یک عملیات خودکار و ترکیبی و پیچیده، اونوقت مشکل اساسی داری!
برنامه های ویندوز اکثرا اینطوری هستن و به صورتی طراحی میشن که نمیشه یا خیلی دشوار و ترفندآمیزه که بخوای اونا رو از طریق خط فرمان، یه برنامهء دیگه، کنترل کنی یا چندتا برنامه رو با هم ارتباط بدی و عملیاتی رو بوسیلهء ترکیب اونا انجام بدی. ولی در لینوکس این مسئله خیلی کمتر وجود داره و حتی خیلی برنامه هایی که اساسا GUI هستن و از ابتدا هم گرافیکی بودن هستن که رابط خط فرمان استانداردی دارن. ولی توی برنامه های گرافیکی ویندوز اکثرا این امکان نیست یا خیلی ناقصه و جز اینکه توی خود برنامه امکاناتی رو برای خودکار سازی و ترکیب و تعامل با برنامه های دیگر پیشبینی کرده باشن، راه مستقیم و استاندارد و راحت و همیشه شدنی ای برای اینطور کارها وجود نداره.
فرض کن مثلا شما میخوای یه فایل رو با برنامه گرافیکی x باز کنی روش یکسری عملیاتی انجام بدی بعد نتیجه رو کنترل کنی و بدی برنامهء گرافیکی y و اونم روش یه کاری بکنه و خلاصه اینطور خودکارسازی و ترکیب برنامه های مختلف برای انجام عملیات. اینا روش شما چطور میتونی درمورد برنامه های GUI به انجام بدی؟ نهایت میخوای از یک API های برنامه نویسی و نوشتن برنامهء مخصوص استفاده کنی، در تمام موارد بشه یا نشه هم نمیدونم و بنظرم مشکلاتی باز داره و کمبودها و کارهای اضافه ای نسبت به ساختار استاندارد برنامه های لینوکس، که بقدر رابط و ابزار استاندارد خط فرمان و شل راحت و سریع نیست در بیشتر موارد! غیر از اینه؟
نقل قول:به نظر من یکی از پدیده هایی که طی سالهای آینده ما شاهد حذفش خواهیم بود همین خط فرمانه!!!
شعار بیخودی نده و یاد وعده بهشت و جهنم ادیان میفتم! آینده معلوم نیست و الان بخصوص اینقدر غیرقابل پیشبینی هست که نمیشه چیزی رو با اطمینان گفت. خیلی پارامترها و پیچیدگی ها هست و تغییرات و چیزهای غیرمنتظره هر آن میتونن پیش بیان. اصلا هم بنده روندی نمیبینم که خط فرمان به این زودیها حذف بشه.
اگر چنین چیزی بود الان باید شواهدی ازش دیده میشد و لینوکس با اون همه کاربرد خط فرمان و برنامه های اینترفیس متنی که داره اینقدر مورد استفاده نبودن و اینقدر سهم بعضا حتی عمده ای از حیطه های مختلفی رو نداشتن و بجاش باید برنامه های گرافیکی و ویندوز و میکروسافت ترجیح داده میشدن. ولی شما میبینید که باوجود نداشتن GUI این ابزارها چقدر محبوب هستن و چقدر استفاده میشن و برنامه های دیگر چرا اصولا تاحالا نتونستن با اونا رقابت کنن و اگر رابط گرافیکی اونقدر مهم موثره در تمام کاربردها پس چرا در عمل ما نمیبینیم که همه جا معیار اصلی باشه؟
نقل قول:همان طور که شاهد حذف شدن تدریجی کد نویسی خواهیم بود (امروزه نرم افزارهایی وجود دارند که به شما اجازه میدهند بدون حتا یک خط کد نویسی برنامه های پیچیده تولید کنید به خصوص در زمینه دیتابیس ها - هرچند که یک زبان اسکریپت نویسی ساده هم برای انجام برخی کارهای خاص دارند) و این سرآغاز حذف تدریجی کدنویسی هستش!
فعلا که اینطور نشده هنوز. حالا شما منتظر باش تا بشه بعد ادعا کن و شعار بده.
همین الانش هم با اینکه محیطهای ویژوال و فناوریها و ابزارهای قابل توجهی در این زمینه وجود دارن ولی آدم بارها میبینه و لمس و تجربه میکنه که اصل برنامه نویسی بهرحال کدنویسی و سواد و احاطه و دخالت انسان در کدهای زیرین رو میطلبه و برترین برنامه نویسان دنیا و شاخ ترین برنامه ها اونایی هستن که برنامه نویسانش در استفاده از این ابزارها و محیطهای ویژوال افراط نمیکنن و خیلی وقتا حتی همون اینترفیس گرافیکی رو هم کم و بیش با دست مینویسن یا حداقل برای سفارشی سازی و کارهای خاص و پیشرفته نیاز هستن که خودشون مطالعه و درک و دستکاری کنن.
برنامه نویسی و برنامه که فقط اینترفیس و دوتا برنامه کلیشه ای و دیتابیسی نیست. این برنامه های پیچیده که میگید مثلا نمونه چی هست؟ فتوشاپ؟ اتوکد؟ گیم؟ کتابخانه ها؟ کدک ها؟ فرمتها؟ ...
کدنویسی هنوزم اساسیه و قویترین برنامه نویسان که ازشون هرکاری بربیاد کدنویسان متبحر هستن که باید سواد علمی داشته باشن و زیر کار رو کاملا بدونن و درک کنن. اگر هم کدنویسی بخواد حذف بشه یا حتی نقشش خیلی کم اهمیت تر و کمتر بشه، فکر میکنم زمان زیادی میطلبه، و بازم فکر نمیکنم در تمام کاربردها اینطور بشه.
نقل قول:نمونه خیلی خوب برای این مثال وجود اینترفیس دیزاینرهاست که باعث شده امروزه هیچ برنامه نویس عاقلی برای طراحی اینترفیس برنامه اش از کد نویسی استفاده نکنه!!! و این کار رو سپرده به ماشین.
خب اینکه معلومه و گفتم. اینترفیس گرافیکی برای این کار مناسبه و الگوریتم و کد پیچیده و خلاق خاصی نداره که ماشین نتونه انجام بده. البته همونم خیلی وقتا بخاطر بهینه سازی یا کارهای سفارشی و خاص یا بعضا مشکلاتی که ممکنه پیش باید بالاخره باید یکی باشه بلد باشه و نیاز شد دست ببره توش و تکمیل و اصلاحش کنه.
شما توی همون محیط ویژوال مثلا میخوای یه دکمه فراتر از یک دکمه و کارکرد کلیشه ای اون باشه و مثلا چشمک بزنه تحت یه شراطی، واست برقصه، خلاصه یه کار غیرعادی بکنه، یه چیزی که منطق و الگوریتم و پیچیدگی و هوشمندیش فراتر از اینترفیس عادی و روابط ظاهری و مستقیم میان اجزاء خود رابط گرافیکی هست، کدوم محیط ویژولی میتونه همهء اینا رو بطور خودکار و سرراست و بدون هیچ دخالت و کدنویسی برنامه نویسی انجام بده؟
بعد بهرحال خودت داری میگی اینترفیس! پشت پرده چیه؟ اون هسته و کار و منطق اصلی برنامه و کدی که کار واقعی رو انجام میده چیه؟ درسته در برنامه های دیتابیسی و برنامه هایی که بار علمی و پیچیدگی و منطق خاص زیادی ندارن این زیاد مشکل نیست و میتونه تاحدی هم توسط همون ابزارهای ویژوال و کامپوننت ها و غیره انجام بشه، اما توی خیلی برنامه ها هم اینطور نیست و برنامه های شاخ و دارای سطح تخصصی و علمی و پیچیدگی بالا فکر نمیکنم چیز زیادی داشتن باشن که بشه به روشهای دیگری غیر از طراحی و کدنویسی کامل مستقیم توسط برنامه نویس سپرد. یه بازی پیشرفته سه بعدی امروزی چقدر کد نویسی دستی داره چقدر برنامه نویسان اون باید سواد و درک سطح پایین از همه چیز داشته باشن؟ اگر حجمش نسبت به کل برنامه زیاد نباشه ولی اهمیتش بهرحال زیاد و حیاتی هست یا نه؟
نقل قول:به خصوص که قرار نیست این کار به صورت Schedule انجام بشه! باز در اون صورت یک مقداری اسکریپت نویسی توجیه پذیر بود!
خوبه خودت به یکی دیگر از دلایل نیاز اسکریپت نویسی و رابط خط فرمان اشاره کردی.
نقل قول:در مورد تبدیل فایلهای PNG به JPG و کم کردن حجم و ... هم باز رفتید لقمه رو پیچوندید دور سرتون در صورتی که خیلی راحت میتونید از FastStone Photo Resizer استفاده کنید، که البته فقط یکی از کارهاش ریسایز کردنه!!!
بله من میدونستم اگر زیادتر سرچ کنم و دنبال برنامه گرافیکی بگردم هست، ولی میخواستم یه برنامه کم حجم و سریع و سبک و مطمئن باشه که مخلفات زیادی نداشته باشه.
یه چیزی که میدونستم این قابلیت رو داره و احتمالا سبک و کم حجم و سریعه و از طرف دیگر از امنیتش و آلوده نبودن به تروجان و ویروس یا مشکلات دیگه مطمئن بودم برنامه های بازمتنی مثل image magic بود.
میخواستم یه برنامه واسه اون کار پیدا کنم باید سرچ میکردم شاید چند نمونه هم دانلود میکردم و حجمشون زیاد بود بیشتر طول میکشید تازه معمولا یکسری سایتها سرراست نیستن و آدم رو میپیچونن یا سر کار میذارن برای دانلود یه برنامه گاهی هم رجیستر یا ایمیل میخوان یا تازه میگن پول بده بعد تازه دانلود میکنی میبینی برنامش مشکوکه یا تازه میخواد برنامه اصلی رو دانلود و نصب کنه که بازم مشکوک و آزاردهندس، بعد از همهء اینا کلی نصب میکنی و طول میکشه روی سیستمهایی که قوی نیستن و کلی هم اینور و اونور آیکون و شورتکات میذاره و بهم میریزه و گاهی کارهای سرخود میکنه مثلا home page مرورگر رو تغییر میده یا توش تولبار و چرت و پرت های دیگه و مشکوک نصب میکنه توی رجیستری کلی انگولک میکنه و کانفیگ ها رو تغییر میده، بعد از همهء اینا بعضی وقتا میبینی یه مشکل فنی داره یه کتابخانه ای کم داره یا میگه فلان چیز رو هم باید نصب کنی یا کرش میکنه یا میگه نسخه و ورژن سیستم عامل فلانه، خلاصه داستان و بند و بساطی داشتم من خیلی وقتا چند تا برنامه رو با کلی صرف وقت و زمان و دردسر پیدا و دانلود و نصب کردم و آخرش هم همش رو آنیستال کردم که بعضیا هنوزم آثار و آزارشون توی سیستم بنوعی باقی مونده.
بعد از این تجربیات کاری که من کردم این بود که از سریعترین و راحتترین و مطمئن ترین راهی که میشناختم اقدام کردم. اینکه آدم این آپشن رو داشته باشه و استفاده کنه خیلی خوبه یا حتی لازمه. خیلی وقتا شما وقت و حوصله و تمایل به ریسک این همه چیز رو نداری و نمیخوای مسئله رو واسه یه نیاز موردی و کار ساده اینقدر گسترش بدی و پیچیده کنی. دو خط هم حالا برنامه نوشتی درسته زمان میبره و فسفر میسوزونه، ولی همین برات حداقل یادگیری و افزایش تسلط و مهارت داره و بعدا هم این دانش و مهارت افزوده باز به دردت میخوره و هم میتونی اون برنامه و کدها رو دوباره در کارهای دیگری استفاده کنی و تغییر و گسترش بدی که این بار زمان و زحمت کمتری میبره.
نقل قول:ه طور مثال چندی پیش یکی از مشتریان من سفارش یک کار دیتابیس رو داد! عجله هم داشت، خوب اگر میخواستم بشینم از اول بنویسم هم به موقع کار تموم نمیشد (با توجه به بزرگیش) هم کلی انرژی و وقت از خودم گرفته میشد! نتیجه شد استفاده از FileMaker ! پروژه 3 روزه تمام شد (بدون حتا یک خط کد نویسی) - 3 روز کار - 700 یورو خرج، 4000 یورو درآمد!!!! قشنگ ترین بخش کار طراحی تمام ریپورتها در کمتر از یک روز بود! و تمام هنر مهندسی نوین به همینه!
بحث بیشتر در مورد این قضیه ماشینی شدن رو میتونیم در تاپیک مهربد در این زمینه ادامه بدیم.
این کار ماشینی شدن در خیلی حیطه ها نیست یا قدر مهم و عمده ای نیست و همونطور که میگی و میبینی اکثرا فقط در یکسری حیطه ها و کاربردهای خاص کلیشه ای که از نظر بار علمی و پیچیدگی و خلاقیت چیز زیادی از نظر کیفی ندارن هست و میشه اینطور چیزها رو کم و بیش خودکار کرد، ولی توی خیلی حیطه ها هم اینطور نیست و گمان هم نمیبرم که به این زودی شرایط عوض بشه. ضمنا باوجودی که رایانه ها با سرعت قدرتمندتر شدن اما سطح برنامه نویسی هم اونقدر بالا رفته و لایه ها و کارها و مصرف منابع اضافه در برنامه ها زیاد شدن و ویژوال و تولید برنامه خودکار هم بهش اضافه شده و اینقدر مصرف منابع و سنگینی این برنامه ها زیاد شده که خیلی وقتا مشهود و حتی مشکل سازه. همه و همه جا که رایانه های آنچنانی هم ندارن!
من خودم اکثر برنامه های دات نت که دیدم حد قابل توجهی کند و سنگین بودن که بعضی موارد واقعا در حد آزاردهنده و مشکل ساز بوده. یکی از دلایل کدنویسی در زبانهای سطح پایین تر و کدنویسی دستی همینه که از نظر پرفورمنس میشه بهتر کار کرد.
نقل قول:فرض کنید برادر شما برای گرفتن یک شماره با گوشی اندرویدی اش مجبور بود یک خط فرمان تایپ کند نتیجه چه میشد ؟! احتمالن بیخیال موبایل میشد !!! یا مادر شما یا من میخواست برای روشن کردن مایکروویو خونه از دستورات خط فرمان استفاده کند! قطعن هرگز در چنین وسیله به درد نخوری را نمیخرید!!! یا اصلن بالاتر از آن و در دنیای کاملن تخصص و حرفه ای! فرض کنید مهندس پرواز یا خلبان برای حالی کردن یک فرمان به خلبان اتومات در نتیجه یک ایرادِ خاص مجبور به استفاده از خط فرمان شوند!!!! تا بخواهند چیزی را درست کنند خودشان و هواپیما و سرنشینان و همه با هم رفته اند به دیار باقی!!
چه ربطی داره حالا مگه من گفتم همه چیز میشه/باید با رابط خط فرمان باشه؟
اونایی که میشده و مشکلی نداشته میبینید که شده و خوب هم جواب داده و هنوزم تنها به این دلیل برنامه های دیگر نتونستن کاربردهای اونا رو از دستشون دربیارن.
نقل قول:یعنی یک یونیت برای پردازش کارها! و یک یونیت دیگه که وظیفه اش لود کردن اینترفیس و ایجاد و فرستادن فرمانها به یونیت کنترل مرکزیه.
خب اون یونیت برای پردازش کارها میتونه همون لینوکس باشه و ساختار و استانداردها و قدرت و انعطاف و غنای زیادی هم که در خط فرمان داره برای این منظور مناسبه و میتونه مستقیما مورد استفاده قرار بگیره. نیازی نیست حتما یک محیط و برنامه های اختصاصی و جدیدی برای همهء این موارد طراحی کنیم. قدرت و برتری ساختار لینوکس و برنامه های خط فرمان در همینه که در اینطور موارد لینوکس خیلی عملی تر و بهتر از مثلا ویندوزه. این انعطاف و کارایی عمومی این ساختار رو نشون میده. البته برای یکسری کاربردها هم بعلت مسائل خاص مثل نیاز به پرفورمنس حداکثری یا تعامل ها و ارتباطهای داده ای پیچیده و غیره احتمالا باید سیستم و برنامه های اختصاصی نوشت. ولی اگر کاربرد خیلی خاص و حساس و دارای نیازهای فراتر نباشه شما میتونید خیلی از کارها و نیازها رو با همون برنامه های موجود در لینوکس انجام بدید. مثلا میخوایی یه دیتایی رو پردازش کنی چند مرحله، فیلترکنی، parse کنی، ...، میتونی از یوتیلیتی های استاندارد لینوکس که در این زمینه غنا و قدرت و انعطاف بسیار زیادی دارن استفاده کنی. چرا باید بیای برای هرکار عمومی و روتین یک برنامهء جدید و اختصاصی بنویسی حتما که مثلا روی فلان پورت گوش کنه و از سوکت مستقیما استفاده کنه و این حرفا! این ظاهرش شاید بنظر خیلی پیشرفته و نبوغ آمیز و بهینه تر بیاد ولی عملا در خیلی موارد ممکنه صرف نکنه علاوه بر اینکه مشکلات و دردسرهای جانبی داره و هزار و یک باگ و مسائل پیشبینی نشده ممکنه پیش بیان که شما میتونستی با استفاده از برنامه ها و ساختار استاندارد و محک خورده و پایدار خط فرمان و یوتیلیتی های لینوکس در طول سالها، انجامش بدی. گذشته از اینکه بهرحال کدنویسی و ساختن این همه برنامه و کار از نظر وقت و انرژی و هزینه ای که میبره زیاده. شما میخوای با کرنل لینوکس تماس بگیری یه اطلاعاتی رو از فلان device بخونی، طبیعتا این وسط ممکنه نیاز به یکسری عملیات خاص جستجو و انتخاب و فیلتر و دستکاری و تبدیل و parse عمومی داشته باشی (گرفتن اکثر اطلاعات و انجام عملیات در لینوکس بصورت رشته های متنی یا بهرصورت قابل کار در خط فرمان صورت میگیرد یا قابل انجام است)، لازم نیست همهء اینا رو برنامه خودت انجام بده و لزومی نداره حتما برنامه شما مستقیما با سرویسهای سیستم عامل و کرنل تماس بگیره و میتونی بجاش از یوتیلیتی ها و برنامه های خط فرمان آماده و ساختار عمومی و استاندارد خط فرمان و رابطهای متنی در لینوکس استفاده کنی. همهء اینا کمک میکنن که کار برنامه نویسی شما کمتر و راحتتر بشه و نیازی نباشه برنامتون خیلی بزرگ و پیچیده و کامل باشه و خودش به تنهایی تمام کارها رو از صفر تا 100 انجام بده.
ولی ویندوز عمرا چنین قابلیت هایی در این حد نداره! شما خیلی کارهای نسبتا عمومی و ساده هم بخوای با ویندوز انجام بدی معمولا نیاز به برنامه نویسی اختصاصی و استفاده از API های سطح پایین سیستم عامل دارن و برنامت باید بیشتر کارها رو خودش انجام بده. در لینوکس بعکس برنامه های خط فرمان بعنوان واسطه برای خیلی از این کارها میتونن استفاده بشن و گاهی حتی کارهای نسبتا پیچیده و پیشرفته رو میشه با ترکیب همین برنامه ها و نوشتن shell script انجام داد. مثال میزنم حالا فرضیه ولی موارد مشابهی هست، مثلا میتونی حتی فلان پارمتر و کارکرد کرنل رو براحتی با نوشتن توی یه فایل مجازی تغییر بدی. میتونی اطلاعات از کارکرد و وضعیت درونی خیلی از اجزا و برنامه های سیستم رو از طریق خط فرمان و ساختارهای استاندارد و فایل مانند یا برنامه های واسط خط فرمان بدست بیاری. ولی توی ویندوز من شخصا چنین چیزهایی سراغ ندارم و این اینترفیس و ساختار کامل و گسترده و این همه یوتیلیتی و برنامهء آماده که خیلی هاشون از نظر گستردگی و انعطاف و قدرت و کیفیت و ثبات واقعا شاهکارهای برنامه نویسی کلاسیک هستن نداره.
نقل قول:باز هم من موندم چرا کار خودتون رو سخت کردید!!! اون بیرون صدها بلکه هزاران نرم افزار وجود داره که در چشم به هم زدنی میتونه هر تعداد XPS رو به هر فرمتی که بخواید تبدیل کنه! (مرحله اول)
بازم باید اشاره کنم به مشکل و دردسر و ریسک جستجو و دانلود و نصب این نرم افزارها که در بالاتر اشاره کردم.
ضمنا خیلی وقتا این برنامه ها با فایلهایی که محتویات زبان فارسی و نمیدونم فرمت یا ساختار خاصی دارن مشکلاتی دارن که بنده گهگاه حتی درمورد برنامه های خیلی معروف و پرکاربرد هم مشاهده کردم که گاهی مشکل پیش میاد و چیزی بهم میخوره، چه برسه به برنامه های نسبتا ناشناس و غیرمتداول. برنامه های خیلی کامل و پیشرفته هم که خیلی وقتا پولی هستن و باید یا نسخهء کرک شده پیدا و نصب کنی یا نمیدونم نسخهء trial که اکثرا محدودیت های جدی دارن یا مثلا پای فایلهات نوشته و شعار و پیغام پسغام میذارن!
نقل قول:من برعکسش رو میپرسم! آیا اگر شما روی لینوکس یک دسکتاپ نصب کنید! باز هم راندمان قبلی و یا حتا راندمانی نزدیک به راندمان ویندوز سرور خواهید داشت ؟! (با سخت افزارهای مشابه)
من یک سالی با فدورا 5 و دسکتاپ KDE و برنامه هاش کار کردم. باید بگم یکی از مشکل دارترین نسخه های فدورا بود بنظرم ولی با اینحال بد نبود و قابل استفاده بود و سرعتش هم با ویندوز تقریبا برابر بود. درکل نمیدونم شاید کمی کندتر و شاید هم سریعتر، بهرحال تفاوت سرعت اونقدری زیاد نبود که با اطمینان بتونم بگم بیشتر یا کمتر.
همینطور با بعضی توزیع های دیگر (مثلا سوزه و ناپیکس و اوبونتو) هم بصورت محدودتری (گاهی بصورت Live cd) کار کردم و سرعت و پایداری اونا هم بد نبوده. مشکل خاصی ندیدم. طبیعتا نسبت به حالت صرفا متنی سرعت و پایداری کمتره، ولی بهرحال خوبه و فکر نمیکنم بشه گفت از ویندوز کمتره. البته توزیع به توزیع و نسخه به نسخه هم میتونه تفاوت های محسوسی داشته باشه.
یه مزیت دیگه که لینوکس داره اینه که چند نوع دسکتاپ داره و مثلا دسکتاپ گنوم بنظرم از kde سبک تره و ثبات بیشتری داره، ولی ساده تر هم هست که بعضیا همین سادگیش رو هم دوست دارن. دسکتاپ زیاد داره غیر از این دوتا بازم هست. تفاوت میان این دسکتاپ ها و سبکی و سنگینی و سرعت و پایداری اونا میتونه قابل توجه باشه و بنابراین هرکس بنا بر قدرت سیستم و اولویت و سلیقه خودش میتونه از یکیش استفاده کنه یا حتی همزمان چندتاش رو روی سیستم داشته باشه و هر وقت که خواست از هرکدام استفاده کنه. آیا ویندوز هم چنین قابلیتی رو داره؟
البته باید بگم تعدد این دسکتاپ ها بهرحال دردسرها و مشکلات خودش رو هم میتونه داشته باشه از جهات دیگه. مثلا اینکه یک برنامه رو برای یک محیط دسکتاپ نوشتن و روی دیگری ممکنه کار نکنه (یا به همین راحتی و بدون نصب کتابخانه های دسکتاپ دیگه کار نکنه) و بهرحال حتی اگر براحتی و با موفقیت نصب و اجرا کنی اما قیافه و رفتار و استانداردش با دسکتاپ دیگر همخوانی کامل نداره، و اینکه وقت و انرژی برنامه نویسان و توسعه دهندگان لینوکس روی دسکتاپهای مختلف پراکنده شده و شاید اگر حداقل تعداد این دسکتاپ ها کمتر بود و توسعه دهندگان روی کامل کردن تعداد کمتری دسکتاپ با هم متحد عمل میکردن در کل بهتر بود.
نقل قول:بعد شما گویا هنوز متوجه منظور دقیق من در باره Client ها نشدید!
اصلن نیازی نیست تصویری از طرف سرور داشته باشیم! کافیست فرمانها را از طریق پروتوکولهای مختلف بفرستیم! و خروجی را بگیریم!!! لازم به انتقال کل حجم گرافیکی اینترفیس نیست!!!
چرا حدس زدم شاید منظورتون اینطوری و سرور و کلاینت اختصاصی و موردی باشه. بخاطر همین گفتم منظورت اگر x server یا ریموت دسکتاپ باشه!
این که شما میگی هم شدنیه و استفاده میشه و هست اینطور برنامه ها، ولی خب دوباره کاری و اختصاصی کار کردن و نوشتن از صفر تمام برنامه ها به این شکل فکر میکنم مسائل و هزینه های خودش رو داره و در موارد عمومی و همه چیز ممکن نیست یا صرف نمیکنه. حالا یوقت یه چندتا برنامهء معدود خاص و سفارشی همون سیستم و ساختار هست خب براشون برنامه اختصاصی مینویسید، ولی بیشتر از این و برای همه چیز فکر نمیکنم به همین راحتی باشه. این پروتکل ها و روشهای عمومی مسلما در مواردی که برنامه های سازگار و معمولی و گرافیکی با اونا وجود دارن ترجیح داره و نیاز به برنامه نویسی و نوشتن برنامه های جدید رو کم میکنه، و از طرف دیگر وقتی شما یک برنامه بنویسی که مثل برنامه های معمولی باشه و بشه مستقیما روی این پروتکل ها و سرورهای نمایش عمومی یا مستقیما روی دسکتاپ یک سیستم هم ازشون استفاده کرد خب این خیلی وقتا یک مزیت قابل توجه و انعطاف و آینده نگری خوبیه.
نقل قول: AJAX تقریبن مشابه چیزی که من میگویم کار میکند! یک بار تمام آنچه لازم است را روی سیستم کاربر لود میکند بعد از آن تنها فرمان میدهد و اطلاعات میگیرد! بدون عکس و CSS و HTML و ... به این ترتیب سرعت کار چند ده برابر بیشتر از حتا یک صفحه متنی ساده میشود چرا که نیازی به Reload کردن ندارد! با این تفاوت که اینترفیسی جذاب ، زیبا و کار راحت کن هم جلوی کاربره.
البته همین ایجکس که میگید در خیلی موارد حجم/پیچیدگی برنامه رو زیاد میکنه و چون روش استانداردی هم نبوده از ابتدا، یکسری عوارض جانبی و مشکلاتی رو داره که بعضیاش رو همه میدونن بطور مثال مشکلاتی با موتورهای جستجو و بوکمارک کردن و غیره که البته راهکارهایی کم و بیش برای حلشون درست شده ولی خب بدون دردسر و هزینه و افزایش کار و پیچیدگی و حجم برنامه هم نیستن.
بنده هم در این مقاله مقداری به بعضی مسائل و جنبه های ایجکس که اکثرا بهشون توجه کافی نمیشه اشاره کردم (کامنت هاش رو هم بخونید):
علم خوره
البته درسته حتما میگید اینا رو که میشه با فلان روش و فلان کتابخانه راحت حل کرد، ولی عملا بهرحال این مسائل خیلی هاش در روش کلاسیک و استاندارد معمول قبلی وجود نداشته یا اینقدر مشکل زا و شدید نبوده و از طرفی میبینیم که خیلی برنامه نویسان و برنامه ها از این جهات دچار ضعف و نقص عملی هستن که این خودش نشون میده که هرچیزی که پیشرفته و پرزرق و برق مینمود لزوما همیشه و برای همه کس بهترین گزینه نیست در عمل.
نقل قول:من هم داشتم و دارم و اصلن در مقابل محصولات اپلی کیفیت ندارد! هنگ کردنهای پشت سرش هم که زبانزد خاص و عام است!
درضمن در جایی که من زندگی میکنم محصولات اپل و سامسونگ به یک قمیت فروخته میشند به مشتری ها (1 یورو و حتا گاهی مجانی) !
تنها در شرایطی که مجبور باشی بری نقدی از فروشگاه بخری مجبوری چند صد یورو بدی که البته تفاوفت قمیت 30-40 یورو هستش!!!! البته یک تفاوت دیگه هم هست! با گذر زمان (یک سال حدودن) محصولات سامسونگ افت قیمت شدید در حد نصف و بیشتر پیدا میکنند ولی محصولات اپل نه! این یعنی اگر بخوای مدام گوشی به روز دستت بگیری در صورتی که از اپل استفاده کنی هزینه ای که باید اضافی پرداخت کنی شاید 100 تا 200 یورو در سال باشد! در صورتی که برای محصولات سامسونگ باید بیش از 400 یورو در سال کنار بذاری!
همچنین پشتیبانی اپل به هیچ عنوان با پشتیبانی بنداز در رو سامسونگ قابل مقایسه نیست!!!
...
باوجود تمام اینا بنظر من وجودش از نبودش خیلی بهتره و صرف میکنه! منم دارم و راضیم. اپل قیمتش خیلی بالاتر بود و نمیتونستم بخرم، ولی حالا دارم و راضیم ازش درحد پولی که دادم و یک هدف اصلیم هم یادگیری این محیط و آشنایی تخصصی با برنامه ها و بند و بساطش بود که به این هدف رسیدم. نمیخواستم پول زیادی برای اینطور چیزا خرج کنم چون عملا برام مهم نیست و نیازی بهش نمیبینم از جهات دیگه.
پس درود بر گوگل و سامسونگ و اندروید و بازمتن!
نقل قول:خوب کلیدهای دنیای آزاد هم بارها نشت کردند! و هَک شدند ! یک بارش هم توسط جمهوری اسلامی بود!!! این که چیز عجیبی نیست!
متوجه نشدم!
شاید شما متوجه نشدید بنده چی میگم.
گفتم کلیدهای رمزنگاری عمومی NSA در فایلهای ویندوز پیدا شده بود یک زمانی. این یعنی اینکه به احتمال زیاد برای این هدف بوده که اطلاعاتی رو در سیستم کاربران با اون کلید رمز کنن و بصورت محرمانه و مخفی به NSA بفرستن یا بهرصورتی در دسترس NSA قرار بگیره. این چیزی بوده که توسط خود میکروسافت انجام شده.
نقل قول: آن داستان فهرست برداری مایکروسافت هم چرنده! به محض اثبات چنین موضوعی از فردایش مایکروسافت از صحنه روزگار حذف میشود به خصوص با این پارانویای شدیدی که اروپایی ها در این مسایل دارند!!!
البته دادگاهها و مراجع اروپا که تاحالا بخاطر مسائل دیگری میکروسافت رو محکوم به پرداخت جریمه های سنگین و انجام کارها و اعمال تغییراتی کردن تاجاییکه در خبرهایی دیدم.
در این مورد هم شما از کجا میدونید چرنده؟ یعنی خبر دارید و میدونید دروغ بوده؟ منکه فکر نمیکنم فقط به این خاطر از صحنه روزگار محو بشه و حتی اروپایی ها هم خیلی حساسیت به خرج بدن. بهرحال هم چیز زیادی نبوده فقط لیست برنامه های نصب شده بوده دیگه!
نقل قول: ولی حقیقت اینه که کسی که اپل دستش میگیره این مساله رو دوست داره و هر وقت این جمعیت از این داستان بدش بیاد! اپل فوری سیاستش رو عوض میکنه.
همین الان هم خیلی ها بدشون میاد و اگر آپشنش بود غیرفعال میکردن. اصلا چرا اپل آپشنش رو نمیذاره؟ مگه چه مشکلی داره؟
بودن و نبودن آلترناتیو برای این سیاست های اپل فرقی نمیکرد. یعنی تا مجبور نشه این کار رو نمیکنه. همونطور که مگر اپل قبل از بوجود آمدن و فراگیر شدن اندروید و این حرفا مگر اعمال این مسائل و سیاست ها رو آپشنال کرده بود برای کاربران؟
نقل قول:دو تا نموداره هر دو تا رو بخونید + IOS سرعت بیشتری داره و روان تر از اندروید کار میکنه! البته ویروس شناخته شده ی خاصی هم براش نیست و به عبارتی از امنیت بیشتری برخورداره بر خلاف اندروید.
بهرحال هرچی هست چیز خوبیه و سرعتش کافی/قابل قبوله. منکه نگفتم توی همه چیز برتری فاحشی داره! فقط میگم اینم یک آلترناتیو واقعیه و بودنش مسلما چیز خیلی خوبیه.
امنیت این سیستمها هم که البته هیچکدام عملا امنیت زیادی ندارند و خیلی از برنامه هایشان از نظر امنیتی دچار ضعف ها و حفره های قابل توجه و حتی جدی هستند. تاجاییکه میدونم خود اپل تاحالا چندبار سایت و سرورها و سرویس هاش هک شده و اطلاعات شخصی کاربران رو هکرها دانلود کردن.
کلا در دنیای رایانه ما امنیت مطلق و حتی امنیت بالایی نداریم و هرکار بکنید همه شان کم و بیش سر و ته یک کرباس هستند. بنده حتی لینوکس را هم از این امر مستثنی نمیدانم، گرچه ساختارش از ابتدا از ویندوز اصولی تر و امن تر بوده ولی آن امنیت و مصونیت افسانه وار و ذاتی و قابل اتکا برای همیشه و تحت هر شرایطی که خیلی از طرفدارانش ادعا میکنند مبنای محکم و ثابت شده ای ندارد و یک دلیل کمتر بودن تهدیدها برای لینوکس کمتر بودن کاربرانش و یکی دیگر هم تعدد توزیع ها و ساختار و امکانات آنها و پیچیدگی و سردرگمی و مشکل و هزینه های افزوده ای است که از این باب برای نوشتن ویروس و بدافزار و نفوذ به این سیستمها برای هکرها ایجاد میشود.
نقل قول:من بارها در این بحث براتون گفتم مسایل فنی یک قدم عقب تر از کاربرد هستند!
یک وسیله هر چه قدر هم که پیشرفته باشد اگر کاربرد نداشته باشد به درد نخور است! (منطق)
پس وقتی میگویم به گرد پای Mp3 نمیرسد منظور مسایل کاربردیست نه فنی و تکنیکی.
بهرحال وجود اینطور چیزها نشان از قابلیت های دنیای نرم افزار آزاد دارد و همچنین صرف وجود این آلترناتیوها بصورت غیرمستقیم و در طول زمان هم که شده تاثیر و اهمیت خودش را دارد. در بعضی کاربردها هم که عملا استفاده میشوند و مهم هم هستند چون خطر و محدودیت های قانونی فرمتهای انحصاری را ندارند.
mp3 هم خب چون از قبل بوده و این فرمت فراگیر شده و کاربران هم دلیل خاصی برای مهاجرت از آن ندیده اند طبیعتا همچنان فراگیر مانده و فراگیرتر هم شده. وگرنه اینطور نیست که بگوییم مثلا کاربران از اینکه یک فرمت آزاد را استفاده کنند بدشان می آید یا هر دلیل دیگری که شاید به ذهن شما میرسد و بنده از آن بی اطلاع هستم!
نقل قول:این اتهامات بر اساس سخنرانی و عقاید ایشون زده میشه! به عبارت ساده تر تا نباشد چیزکی و این حرفها!!!
احمدی نژاد هم میگفت ایران آزاد ترین کشور دنیاست و حکومتش دیکتاتوری نیست!!!!!! (متوجه شدید ؟!)
غرب هم درمورد مخالفان خودش دروغگویی و اغراق زیادی میکند.
ایران هرچه باشد آن دیو و سیاهچال پلید و قرون وسطی و کشور عقب مانده و قحطی زده که مردم هنوز با گاری و خر اینور و آنور میروند و غربی ها سعی کرده اند اینطور نشان دهند و اگر میتوانستند اینطور میکردند و دارای یک حکومت دیکتاتوری مطلق و کاملا سیاه و بدون هیچ دستاورد قابل توجه حقوق بشری و جنبه های مثبت قابل توجه نیست!
حتی مسائلی مانند آزادی بیان هم در ایران آنطور که غرب ادعا و تبلیغ میکند نیست و بنده دیده ام خیلی مسائل حتی در رسانه های رسمی و دولتی مطرح میشود و افرادی مثل زیباکلام مثلا صحبت میکنند و کسی آنچنان کاری به کارشان هم ندارد. فقط بیشتر مواردی که اساس نظام را مستقیما زیرسوال ببرند و ولایت فقیه و رهبری و اینطور چیزهای حساس و اساسی هستند که بیشتر مورد سانسور و سرکوب قرار میگیرند.
حتی حضور بنده در این سایت هم و اینکه تاحالا دستگیر نشده ام خودش نشانهء این است که جمهوری اسلامی آن غول وحشی درنده و کور بدون هیچ نقطهء مثبت و منطق نیست، چراکه بنده میدانم به احتمال 99.99% تمام آمار و مشخصات بنده را دارند چون در طی این سالها هیچوقت احتیاط زیاد و همیشگی در باب امنیت و مخفی بودن خودم نداشته ام و حتی یک بار تلفن خانه ام را به یک دوست اینترنتی که طلبهء حوزه بود دادم!! البته افراد عادی معدودی هستند که مشخصات بنده را داشته باشند، ولی خود دستگاههای حکومت اگر میخواستند بنده را شناسایی کنند تاحالا تقریبا بطور قطع باید موفق شده باشند چون اصولا بنده پنهان کاری و احساس خطر در آن حد و بطور اساسی را هرگز نداشته ام.
نقل قول:به خاطر اینکه 99% شون تصادفی نبوده و طرف فقط ادعا میکنه که این شباهت تصادفی ایجاد شده که از نظر دادگاه هم چنین ادعایی مردوده!
نخیر 99% اشتباه است!
شاید بعضی موارد اینطور بوده ولی خیلی بیشتر از 1% اینطور نبوده!
همانطور که گفتم یک مشکلی در آن تعریف و تفسیر شما وجود دارد بنا بر گواهی عقل و شواهد. یک جای کار میلنگد.
بنظر شما حدود 300 مورد نقض پتنت ممکن در لینوکس که یک موسسه و افرادی متخصص در این امور تحقیق کرده و درآورده اند نیز عمدی بوده است؟ یا مثلا Xiph.Org که هدفش درست کردن یک فرمت/کدک آزاد و رها از این تهدیدها و محدودیت ها بوده وقتی آنطور صحبت میکند و خودش هنوز شک دارد و میگوید ما تحقیق و جستجو کردیم و پتنت ای را نقض نکرده ایم اما با این حال بخاطر تعداد و گسترهء پتنت ها و تردیدها در این باب و اینکه مسئله ایست که باید در یک دادگاه قانونی تعیین شود اظهار نظر رسمی و قطعی غیرممکن است، آیا بعید نیست که عمدا از فناوریهای پتنت شده استفاده کرده باشد؟ آیا بعید نیست که اینطور سازمانهای جدی و مهم با چنین اهداف متضاد واضحی با آن همه پرسنل و متخصص متبحر که حتما بینشان حقوقدان و وکیل هم هست و یا حداقل مشاوره یا بطور موقت اجیر میکنند، ندانند که تعریف پتنت و نقض پتنت چیست ولی شما میدانید و آنها اشتباه میکنند؟
شما میگویید اگر کسی روشی/الگوریتمی را خودش طراحی کند و خودش کدنویسی کند احتمال اینکه عینا با مال دیگری یکی شود و Patent او را نقض کند در حد صفر است، درحالیکه اینطور گفته ها و تحقیقات و اخبار از منابع متعدد مختلف که باید از شما هم بیشتر متخصص و مطلع در این امور باشند و اصولا کار و هدف و تجربه و منافعشان درگیر با این مسائل است دارند طوری صحبت میکنند و از ابهام و پیچیدگی و عدم قطعیت درحدی صحبت میکنند که با نظر و ادعای شما سازگاری ندارد! میگویند ما تحقیق کردیم جستجو کردیم ظاهرا/تاجاییکه میدانیم و طبق نظر خودمان پتنت ای را نقض نکرده ایم ولی نمیتوان مطمئن بود و نظر رسمی و قطعی داد و تصمیمگیری قطعی و نهایی در دادگاه قانونی مشخص میشود؛ یعنی مشخص است که این مسئله آنقدرها که شما میگویید بعید و ساده و روشن نیست بلکه بعکس مسئله ای ظریف و پیچیده و پر از ابهام است و مسئله پتنت از اینطور مطالب که زیاد دیده ام بیشتر شبیه یک میدان مین بنظر میرسد که هر آن ممکن است ناخواسته و بطور تصادفی، باوجود تمام احتیاطی که میکنی، پایت را روی مین بگذاری!
دوست گرامی دلایل دیگری هم آوردم و به شما هشدار دادم قبول کن که آن دو خط نوشته مختصر و کلی و تفسیری که از آن کردید آنقدرها هم مطمئن و معتبر نیست و با گفته ها و تجربیات عملی و دانش منابع دیگر بقدر کافی جور در نمی آید و منطقا باید شک کرد که یک اشتباهی در یک جای کار وجود دارد! این همه منبع و تحقیق و کسانی که کار و فعالیتشان در این باب ارتباط مستقیم دارد اشتباه نمیکنند و کور نیستند. منبع شما هم آنقدرها کامل و دقیق و رسمی نیست و بطور بقدر کافی مطمئنی نمیتوان آن را عاری از نقص و ضعف و ابهام فرض کرد، به دلایلی که قبلا برایتان شرح داده ام. ضمنا تاحدی هم تفسیر شخصی خود شما که نمیدانم چطور آن را آنقدر روشن و مطمئن میدانید دخیل در این قضیه است و بنده شخصا آن نوشته را نمیتوانم به این سادگی و روشنی و با این اطمینان به چنین تفسیر و دقت و عدم ابهامی نگاشت کنم، حتی باوجودی که سعی کنم تصورات و دانسته های قبلی خودم را در این مورد دخیل نکنم ( بصورت ذهنی فکر میکنم قادر به این کار هستم).
نقل قول:یک دور دیگه تمام صفحه، ریفرنسهاش و شماره هایی که داده رو با دقت مطالعه بفرمایید!
شماره و رفرنس پاش نوشته باشه یا ننوشته باشه چندان فرقی نمیکنه! بهرحال اولا اون متن مختصر خودش یک متن رسمی و رفرنس کامل و دقیق قابل استناد بحساب نمیاد و برای بررسی تطبیقش با قانون هم باید کلی رفرنسهای دیگر رو بخونید و بعد قضاوت کنید (منکه نخوندم و حال و وقتش رو هم ندارم و فکر میکنم شما هم همین وضعیت رو داشته باشید). دوما گفتم که تفسیر شما هم دخیله و بنده اون متن رو بیش از حد کلی و مبهم می یابم و نمیدونم چطور میشه چنان تفسیر سریع و راحت و مطمئنی را از آن درآورد و شما چطور این شعبده بازی را انجام دادید!!
نقل قول:تمام این شرکتها در تلاشند تا محیط خشک و وقت گیر و پیچیده ی خط فرمان رو با اینترفیسها ساده سازی کنند و آزادی عمل و سرعت عمل رو درشون بهینه و سریع تر کنند.
در مورد هر سه مثال شما من نشان دادم که نیازی به استفاده از شل اسکریپنگ نبوده! و راه حل های 100% اینترفیس دار با سرعت عمل بسیار بیشتر و کمتر وقت گیری هم وجود دارند.
نوشتن یک اسکریپت ساده هر چند کوچک از دو یا سه بار کلیک کردن بیشتر طول میکشد!!! احتمالن چند صد برابر بیشتر.
شما اغراق میکنید و در بعضی موارد هم مشخص است که دانش و درک عمیق از تمام مسائل و جوانب ندارید.
اون کارها هم که دلایل خودم رو گفتم و ایرادهایی که به ساده نمایی شما گرفتم. دو سه بار کلیک کردن کار سخت و زمانبری نیست ولی عملا تا به اون مرحله برسی میتونه کلی زمان و دردسر داشته باشه که بنده چند مورد تاحالا تجربه کردم. من از راهی انجام دادم که برای خودم بهینه تر بود در کل از نظر اطمینان و امنیت و سرعت جستجو و دانلود و نصب و سبک بودن و سازگاری با سیستم و غیره. تا به اون مرحله که شما میگید برسم احتمالا زمان بیشتری هم صرف میشد، همونطور که در موارد متعددی اینطور بوده، و بعدش هم تازه گفتم که من اهداف دیگری منجمله یادگیری و تسلط بیشتر بر این برنامه ها و شل نویسی داشتم و این برام یک ورزش و تمرین و محک فکری هم بود. این کاریه که یک کسی مثل من همیشه باید انجام بده و باید این مزیت و نیاز رو هم بحساب بیارم، چون به این قدرت و آمادگی در خیلی جاهای دیگر هم نیاز دارم و در کاربردهایی که بعضا حتی مستقیما مربوط به برنامه نویسی یا حتی رایانه نیستن هم ازش استفاده میکنم.
نقل قول:خیر نیست! به طور مثال به جز چند شرکت انگشت شمار کسی توانایی تولید پردازنده های کامپیوتری را ندارد! که اگر داشتند دنیا کنفیکون میشود.
در زمینهء علوم نرم افزار چطور؟
نقل قول:آشنایی با چگونگی تولید محصول نهایی و تمام بعدهای فناوری های نوین ؟! بله .
بنا به تجربه و مشاهدات عینی بنده درمورد خودم و دیگران، فقط آشنایی و این ابعاد کافی و رسیدن از این مرحله به مرحلهء دستیابی عملی کار راحت و سریع و هرکسی نیست!
این همه الان مثلا در همین زمینهء برنامه نویسی و خیلی الگوریتم ها و پروتکل های پیشرفته و رمزنگاری و غیره و تقریبا هرچیزی فکرش را بکنید بخصوص همین دنیای لینوکس و نرم افزارهای آزاد که با آنها حتی ابررایانه نیز میشود سرهم و راه اندازی کرد اطلاعات و حتی کد و ابزارهای خوب آماده در دسترس هستند، اما حتی برای خوره هایی مثل بنده هم بعد از حدود 10 سال یادگیری و تحقیق و کسب دانش و تبحر گسترده و عمیق انجام خیلی از این چیزها کار راحت و سریعی نیست و حتی اول از نظر وقت و انرژی و انگیزه کم می آوریم.
و بنظر بنده کسانی هم که اینقدر ذهن قوی و همت بلندی داشته باشند و با این زحمت و صرف زمان چنین راهی را طی کرده باشند و چنین کارهایی را انجام دهند، بیشتر باید انسانهایی فرهیخته و دارای بلندی نظر و بینش متعالی تری باشند از اینکه بخواهند از این فناوریهای و دانش و بینش عظیم برای کاربردهایی مثل تروریسم و تبهکاری استفاده کنند. دانش و تبحر استعداد و علاقه میخواد و زحمت و اراده و قدرت ذهن و بینش و تسلط عملی از انسان چیز دیگری میسازد.
اینکه دانش و امکانات در دسترس عموم باشند بد نیست که خیلی هم خوب است اکثرا نسبت به حالتی که مثلا در انحصار شرکتهای بزرگ و حکومتهای معدودی باشد. بخصوص که مالکان و مدیران و سیاست گذاران و رئیسان و کنترل کنندگان این شرکتها و حکومتها اغلب کسانی نیستند که این علم و فناوریها را تولید میکنند، بلکه افراد دیگری که زیر دست آنها کار میکنند و کم و بیش مجبورند به خواسته های آنها تن در دهند و کنترل و قدرتی را که در دست مافوق ها است بپذیرند این کار را میکنند. یعنی یک عده دانشمند و نابغه و باهوش قدرت را تولید میکنند اما اختیار استفادهء عملی از این قدرت به دست یک عده سیاستمدار سپرده میشود!
بنظر شما دانشمند قابل اعتمادتر و کم خطرتر است یا سیاستمدار؟
نقل قول:چی رو ثابت کنم ؟! این که دارم در امنیت کامل در زیر سایه همینها به دور از دست وحوش تروریستهای اسلامگرا و جمهوری اسلامی و ... زندگی میکنم را ؟!
پس سعی کن در حد سهم خودت مکانیزم هایی که این سیستم رو حفظ میکنن و سالم و بدور از فساد و انحراف نگه میدارن بشناسی و حفاظت کنی.
ضمنا بحث سیاست و عملکرد خارجی و داخلی به دلایل روشنی از هم جداست و نمیشه گفت چون حکومتی با مردم خودش خوبه و سیستم داخلش سالمه (که البته اینطورها هم نیست) پس در سیاست خارجی هم نمیتونه جور دیگه ای و لجام گسیخته و ظالم و فاسد بشه (بخصوص با برتری چشمگیر در قدرت نظامی و سیاسی و اقتصادی در جهان که باعث میشه هزینه و فشار داخلی زیادی به مردم خودش تحمیل نشه از این بابت).
دلیل اینکه سیاست خارجی این کشورها با سیاست داخلیشون تفاوت چشمگیری داره چیه؟ چرا در داخل خوب هستن و در خارج آدم میکشن و توطئه میکنن، کودتا میکنن، حمله نظامی میکنن، ... ؟
یا همین اسرائیل که فلسطینی ها و هرکس رو که کوچکترین خطری براشون بحساب بیاد براحتی میکشه (مثل اون طرفداران حقوق بشر که برای کمک به فلسطینی ها سوار کشتی بودن و چه راحت زدن بیچاره اون انسانهای نازنین رو کشتن) در داخل یک دموکراسی و تحمل زیادی رو داره.
دلیل اینه که مردم بطور طبیعی به سرنوشت دیگران و بیگانه ها اهمیت خیلی کمتری میدن. طبیعی هست که هرکس به فکر خودش باشه. مثل خودت که میگی هرکس که پول و سرمایه داشت میتونه هرکار میخواد بکنه و حالش رو ببره و سرنوشت بقیهء مردم و جامعه به تخمش هم نباشن باز کار غیراخلاقی ای نیست!
نقل قول:این دیگه از اون حرفها بود!!! چه دلیلی داره که من حرف یک مشت کمونیست و غرب ستیز و اسلامگرا و کاپیتالیسم ستیز رو درست بدونم؟! کسانی هیچ نقطه درخشانی در کارنامه شان نیست!
شما که هرکس انتقادی از کاپیتالیسم بکنه و با بعضی چیزاش موافق نباشه میگی کمونیسته، هرکس که بگه غرب هم فاسد و دروغگوئه میگی غرب ستیزه، هرکس که بگه با هرزگی و بی بند و باری و عریانی مخالفم میگی اسلامگراست، ...، و بعدم تمام کارهایی که کردن، مثلا ریچارد استالمن، هیچ نقطهء درخشانی نبوده خب معلومه دیگه چون طبق کلیشه های محدود و مطلق گرایانه ذهنی شما نبوده.
اما من به تجربهء زندگیم این تفکر کلیشه ای و ساده انگارانه و مطلق گرایانه رو ناکارا یافتم.
نقل قول: باز دست کم همین آمریکا و اسرائیل باعث و بانی این هستند که من و شما با هم از هزاران کیلومتر آن طرف تر به بحث و تبادل نظر بپردازیم!!!
جالبه همیشه میخوای اسرائیل رو هم یا تبرئه کنی یا حتی ازش تمجید کنی و در دستاوردهای آمریکا و جهان نقش اساسی بهش بدی! شما با اسرائیل سر و سری دارید؟
اسرائیل هیچ کوفتی نیست. بدون اسرائیل هم دنیا به همه این علم و فناوری میرسید و وضعش حتی خیلی بهتر هم بود.
اون یهودیها هم که دانشمند بودن و کمک به علم کردن فکر نمیکنم همشون طرفدار و مشارکت کننده در اسرائیل بوده باشن و اگر امروزه شاهد جنایاتش بودن ازش دفاع میکردن.