مزدك بامداد نوشته: آنها که این پولهارا از شکم مادرشان با خود نیاورده اند، از بهره کشی بدست آورده اند
و چون سامانه[1] ی بهر[2] کشی و سرمایه داری دارای ستیز درونی است و همه ی مزدی
که سرمایه داران به کارگران میدهند، هرگز برابر بهای همه کالایی که این کارگران
می فراورند[3] (تولید میکنند) نیست، پس گاهی یکجا باید این دمل چرکین بترکد و گروهی
از سرمایه داران نتوانند بهای کالاها و یا سود سهام خود را دریافت نمایند و بدست
سرمایه داران دیگر خورده شوند! بازنده ی مهادین[4] اینها نیستند چون پول خود را که
نباخته اند، پول دزدیده شده از مردم را باخته اند. بازنده ی مهادین باز همان کارگران
بدبخت و مردم هماوار (معمولی) هستند که همان نان شب هم گاه گیرشان نمیآید،
بویژه در کشورهای سرمایه داری سختگیر که هتّا بیمه ی بیکاری درست و درمانی
هم ندارند! ولی این سرمایه داران و بویژه بانکها، زیان هایشان را از دولت و باژ[5] های
مردم بیچاره پس میگیرند ( سود به جیب من، زیان از جیب شما)
البته شما در پاسخ بالا مدعی بودید که بعضی از سرمایه داران مانند راکفلر و راسچایلد, ثروتشان را بدون کار و کوشش و از شکم مادرشان به ارث برده اند.
(ضمنا جان دی راکفلر یک زمانی نان برای خوردن نداشت و تمام امپراتوری اش را با دستان خودش ساخت. بعد از مرگش هم جز ثروت اندکی برای نوه هایش, تمامی ثروتش را که با سخت کوشی و هوش سرشارش ساخت, وقف عام کرد)
برگردیم به بحث. دمل چرکینی وجود ندارد که باید بترکد!
ذات منحنی اقتصاد در نوسان است.
--------------------
شما از چه روی ادعا میکنید که باید تمام سود فروش یک کالا یا خدمات به کارگران تعلق گیرد؟
آیا مدیران و استراتژیست ها و وکلا و مهندسان و متخصصان هویج هستند؟ سود یک واحد تولیدی در هر ابعادی به هوش و نبوغ این افراد بستگی دارد.
چرا کارگران دارای حق و حقوق یکسان با متخصصان هستند؟ چون ضعیف هستند؟
چرا سرمایه داران را همگی آدمخوار فرض کرده اید؟
شما با یک پیشفرض و حمله به مرد پوشالین برای خودتان نتیجه گرفتید.
بنده میتوانم در نوشته ی شما انواع سفسطه را پیدا کنم.
sonixax نوشته: وقتی در مدل سوسیالیستی/کمونیستی انسانها هم ابزار دیده میشوند (پیشتر مهربد به این موضوع اشاره کرده) دیگر فرقی بین بیل و کارگر نیست !!
بیل نیازی به خورشت بادنجان ندارد! هر چیزی هم که گوش دراز دارد خرگوش نیست!
[SIZE=3]•[/SIZE]
[SIZE=3][/SIZE]
[SIZE=3][/SIZE]
sonixax نوشته: وقتی در مدل سوسیالیستی/کمونیستی انسانها هم ابزار دیده میشوند (پیشتر مهربد به این موضوع اشاره کرده) دیگر فرقی بین بیل و کارگر نیست !!
من برایتان ردهبندی کارگر از دیدگاه کمونیسم دربارهیِ سرمایهداری را آوردم ها؟ این یخهآبی,
یخهسپید و ... واژگان هستند که همین امروز در جهان سرمایهداری به کار برده میشوند؟
همبود کاررَها - The work-free society
Reactor نوشته: البته شما در پاسخ بالا مدعی بودید که بعضی از سرمایه داران مانند راکفلر و راسچایلد, ثروتشان را بدون کار و کوشش و از شکم مادرشان به ارث برده اند.
سخن من روشن است. زمانی که میگوییم کسی با سرمایه از شکم مادر زاده نمیشود،
نماره به همان برماند نیاکان نیست، بساکه این سخن است که این دارایی های هنگفت
تنها از راه بهره کشی میتوانند بدست امده باشند، چه خودش چه نیاکانش این بهره-
کشی را کرده باشند. با پیچاندن این سخن، خاستگاه* این سرمایه ها و دارایی ها،
دگرگون که نمیشود و آن خاستگاه, دسترنج کارگران است!
•
برماند = ارث
خاستگاه = منشاء origin
پارسیگر
Reactor نوشته: برگردیم به بحث. دمل چرکینی وجود ندارد که باید بترکد!
ذات منحنی اقتصاد در نوسان است.
??
ذات منحنی اقتصاد
سرمایه داری در نوسان است.
چرا که در هر چرخه، باید گروهی خورده شوند،
چون پولی که به کارگران چو مزد پرداخت میشود
برای خریدن همه ی کالایی که همین کارگران پدید
میاورند، بسنده نیست چون سرمایه داران
" ارزش افزوده" را از ان کم کرده اند. پس همواره
اندی کالا باد میکند از آنسو اندی مردم گرسنه
مانده یا کالای نیازین* شان بدست شان نمیرسد
و سرمایه داری که کالایش باد کرده، خورده میشود
و تاوانش را هم مردم پس میدهند!
•
*نیازین = مورد احتیاج
پارسیگر
sonixax نوشته: من هم گفتم منظورم جامعه ای مثل جامعه آلمان است که تمام خرجش و نانش و ... اش را سیستم میدهد
منهم گفتم که شما المان را بجای همه ی جهان سرمایه داری نگیرید.
آن جا برترین کشور سرمایه داری اروپا و دومین در جهان است و روشن
است که انچنان از جهان پول در میاورد که میتواند این آسانی هارا به
شهروندانش بدهد و تازه اینهم از انجاست که تنه اش به کمونیسم خورده!
[SIZE=3]•[/SIZE]
[SIZE=3][/SIZE]
[SIZE=3][/SIZE]
مزدك بامداد نوشته: بیل نیازی به خورشت بادنجان ندارد! هر چیزی هم که گوش دراز دارد خرگوش نیست!
این را باید به مهربد بگویید ! چون من از ابتدا هم با ابزار دیدن افراد مخالف بودم . ولی مهربد گویا (طبق برداشت من) نه .
Mehrbod نوشته: من برایتان ردهبندی کارگر از دیدگاه کمونیسم دربارهیِ سرمایهداری را آوردم ها؟ این یخهآبی,
یخهسپید و ... واژگان هستند که همین امروز در جهان سرمایهداری به کار برده میشوند؟
شما فرمودید که ذهن بشر هم ابزار تولید است . یک مقداری جلوترش هم خود بشر را ! اگر اشتباه میکنم بفرمایید .
همچنین رده بندی افراد در نظامی که گیر و گرفتاریش یکی کردن همه و حذف طبقه و ... نیست هیچ ایرادی ندارد .
ولی همین طبقه بندی و رده بندی و چپ و راست کردن در سیستمی که مدعی حذف طبقات است یک مشکل اساسیست .
مزدك بامداد نوشته: منهم گفتم که شما المان را بجای همه ی جهان سرمایه داری نگیرید.
آن جا برترین کشور سرمایه داری اروپا و دومین در جهان است و روشن
است که انچنان از جهان پول در میاورد که میتواند این آسانی هارا به
شهروندانش بدهد و تازه اینهم از انجاست که تنه اش به کمونیسم خورده!
چگونه تنه اش به کمونیسم خورده در شرایطی که خود کمونیسم نیست و نابود شد ؟
بعد همین آلمان یک نمونه بسیار موفق سرمایه داریست طوری که تمام آنچه شما میفرمایید یک کارگر در سیستم سرمایه داری ندارد (خوراک ، بهداشت ، امنیت روانی و کاری و ...) را یک جا دارد .
البته در همین آلمان بنگرید به آلمان شرقی که به راستی تنه اش به کمونیسم خورده و آلمان غربی که حتا لمسش هم نکرده !!!!
بماند که همین سوسیالیستها (نازیها) و کمونیستها (استالینیست ها) چه جنایاتی که نکرده اند .