homayoun نوشته: مزدک گرامی شما همیشه از شوروی و اینگونه میشد و میبود سخن میگویید میشود از آماج خود بهتر بگویید که دوست دارید چه چیزی در اروپا یا هر جای جهان دگرگون شود؟ اگر کمنیست سر کار بیاید چه چیزی بهتر میشود و چه چیزی بدتر؟ کمنیسم با دین هم سرکار دارد؟ کمنیست مردم را برای کشتن دیگری میکشد یا به زندان میفرستد؟ کمنیست به چم کار نرمال برای همه و پول برای همه است یا اینکه کارگران کار کنند و به جای پول به آنها خانه ی سازمانی بدهند و خوراک؟
آیا چین که کشوری کمنیستی هست را دوستدارید؟ به نگر شما اکنون کدام کشور بهتر از دیگران کار میکند و به آرمان های شما نزدیکتر است؟
شاید اگر از سود کمنیسم و اینکه شوروی چه کرد که به سود مردم بود بگویید دیگران نیز آرمان های شما را ارج نهند!
سپاس
پارسیگر
آرمان کمونیسم ، پایان بهره کشی هومن از هومن است. به زبان دیگر شما این سزامندی را ندارید
که به هر بهانه و بنام هر آزادی، از یکی دیگر بسود خودتان کار بکشید. همچنان که برده داری
و رعیت داری امروزه دیگر ناروا شده، این سامانه نوین بهره کشی از کارگران و چاق شدن
سرمایه داران، از کراواتی گرفته تا آخوند و اقازاده ها، باید به پایان برسد و راه آن هم
جز کمونیسم چیزی دیگر نیست و راه دیگری پیدا نشده است. کمونیسم هم همین است که به
زبان ساده، همه کارخانه ها وابزار فراورش باید در دست همگان باشند. اینکه چه کسی
این "همگان " را نمایندگی میکند، میان گروه های چپ گوناگون و آنارشیست های سوسیالیست
و جز انها ، در ستیز است، یکی میگوید از راه تعاونی ها، و یکی مانند کمونیست ها میگویند
از راه رایزنگاه (شورا) های کارگری و کشاورزی و .. که سرانجام یک رایزنگاه آژگاهی و
بزرگ را هم کمی همانند پارلمان است را پدید میاورند و دولتی که این انجمن آژگاهی رایزنی
برای انجام کار ها بر میگزیند، گردانندگی کشور را، که در ان، سرمایه گذاری برنامه ریزی
شده برای هر چیز و چیزهای گوناگون است، انجام میشود. این که دادیک و پادافره بزهکاران
مانند آدمکشان چیست ، بسته به سامه های آن کشور و کم و بیشی بزه و درخواست مردم است.
همچنان که قانون دادیک پادافرهی در کشور های سرمایه داری هم گوناگون است و هتّا در
استان های خود امریکا هم یکسان نیست. دین در کشور کمونیستی دیگر یک ابزار سیاسی برای
جا زدن خود بنام نماینده ی خدا و امام زمان ویا عیسی ... نمیتواند باشد و یک باور خودینه است
و اگر کسی بخواهد از ان برای بدست اوردن بهره مندی های بیشتر سیاسی کژسود ببرد و بگوید
که نماینده ی امام زمان است، پدرش را در میاورند. یا اگر گفت خدا گفته که سرمایه دار باید آزاد
باشد، آنگاه باز پدرش را در میاورند ولی اگر خواست در خانه اش پـِهـِن گاو را بپرستد کسی
کاری به کارش نخواهد داشت و در این کار آزاد است!
اکنون در پی جنگ سرد و فشار های ارتشتاری و سرایداشتی امپریالیسم و جنگ افروزی های
فرسایشی مانند جنگ کره و ویتنام و نیکاراگوئه و کوبا و ... دیگر اردوگاه کمونیستی هستی
ندارد و چند تای دیگر که مانده اند باید ات ترس، دست به عصا راه بروند ولی همان ها ، مانند
کوبا ، نشان دادند که میتوان کشور نداری هم بود ولی آموزش و پروش و بهداشت و خانه و ..
را رایگان و ارزان نمود و به کسی هم سواری نداد. برای همین کوبا نمونه سرمشق بیشتر
کشور های امریکای لاتین هست و مردم بی بهره ی آنجا ها هم میخواهند مانند کوبا از دست
امپریالیسم و زالو های سرمایه دار در بیایند و برا نمونه در ونزوئلا مردم توانستند تا یک
اندازه ای به این آماج ها برسند و در دیگر کشور ها هم سرانجام چنین خواهد شد و سرمایه داری
در واپسین نگاه هیچ شانسی ندارد به یک فرنود ساده: سرمایه داران هر اندازه هم بارها و بارها
کارگران را شکست دهند، چون باز نیاز به انها و کار انها دارند، نمیتوانند انها را سراسر از
میان ببرند ولی کارگران چون نیازی به سرمایه داران ندارند، یکبار که بتوانند برآنها چیره
شوند، سرمایه هایشان را از دستشان گرفته و به دولت کمونیستی (= خودشان) خواهند داد
و سرمایه داران را نابود خواهند کرد. خوشبختانه از انجا که جهان دارد کم کم یکی میشود و
"دهکده" شده و کم کم جنگها هم جهانی میشوند و بحران ها هم جهانی میشوند و سیاستها
هم جهانی میشوند، واژگشت سرمایه نیز ، امیدوارانه در ترازی جهانی انجام خواهد شد،
که دیگر همه ی سرمایه داران باهم از میان رفته و اینگونه نباشد که مانند داستان سده ی
پیشین، تنها در بخشی از جهان، مانند روسیه چنین بشود و در بخش دیگر جهان اینها .
بتوانند باز خود را بسیج کنند و واژگشت را به ناکامی بکشانند. برای دریافت بهتر،
باید چنگار(سرطان) را تا واپسین یاخته زدود و گرنه بیمار پس از بهبودی کوتاهی دوباره
بدست چنگار میافتد!
•
پارسیگر