10-17-2013, 10:53 AM
Parastesh نوشته: بله این نظام ها بسیار کامیاب بوده اند که یکی پس از دیگری ساقط شده اند .
رئیس دولت آنها هم نمیداند چقدر گندم تولید شده تا انباشت سرمایه را باز تولید کند و بهره کشی نشود .
یک نگاهی هم شما به آمار رفاه اجتماعی در کشورهای اروپای غربی و امریکا باندازید متوجه تفاوت فاحش آن با سیستم های دیگری چون ویتنام و کره شمالی و چین می شوید .
ایران باستان هم ابرکشوری بزرگ بود, ولی از تازیان شکست خورد.
یک هومن هم جانداری ساخته شده از ≈٤ تریلیون یاخته است, ولی در برابر یک ویروس hiv ناچیز وامیدهد.
پس نمیتوان کامیابی و هومندوستی (بشردوستی) و خوبیِ یک سامانه را تنها و تنها از روی شکنندگی آن سنجید. در کنار آن, میبینیم کمونیسم ستیزی
است با پولدارترین و سرمایهدارترین و توانمندترینِ ردهیِ هومنان روی زمین و پس روشن است باین آسانیها نمیتوانسته و نمیتواند پیروز شود. هر آینه
در همان زمان کوتاهی که توان را در دست داشته کارنامهیِ خوبی از خود بجا گذاشته که اگر با نگاهی دادگرانه و به دور از سوگیری بخوانیم, ستودنی میباشد.
سرانجام همهیِ اینها را هم اگر بپذیریم تنها میشود کژفرنود: «تو هم بدی!». ما هتّا اگر از بیخ هم بپذیریم کشورهای کمونیستی بد
بودهاند, باز فرنود اینکه کشورهای سرمایهداری خوب هستند و بهرهکشی هومن از هومن کاریست شایسته و اخلاقی (چیزیکه شما اینجا میگویید) نمیشود!
Parastesh نوشته: پس آلترناتیوی همچنان وجود ندارد و جهان نمیتواند یکبار دیگر قهقرا را تجربه کند تا بلکه کمونیست ها به بهشت موعود برسند .
ما تا اینجا دستکم ٤ دگرگزین دادهایم, ولی چون چشمان سرمایهداران بهرهکش را آز و آزمندی () گرفته نمیخواهند هیچکدام آنها را بپذیرند:
١- گرفتن باژ هر چه بیشتر از سرمایهدار = سوسیالیسم
٢- دادن مالکیت ابزار فرآورش به خود کارگر = همکارگاه (Worker cooperative - WiKi)
٣- دادن مالکیت ابزار فرآورش به سندیکاها = پرگاهیده
٤- سپردن مالکیت ابزار فرآورش به دولت نماینده (proxy) = آژگاهیده
٥- سپردن کار به ماشینها/روباتها و همگانی نمودن مالکیت آنها: همبود کاررَها - The work-free society - برگ 32
٦- ...
٢- دادن مالکیت ابزار فرآورش به خود کارگر = همکارگاه (Worker cooperative - WiKi)
٣- دادن مالکیت ابزار فرآورش به سندیکاها = پرگاهیده
٤- سپردن مالکیت ابزار فرآورش به دولت نماینده (proxy) = آژگاهیده
٥- سپردن کار به ماشینها/روباتها و همگانی نمودن مالکیت آنها: همبود کاررَها - The work-free society - برگ 32
٦- ...
اندیشمند «ژیژک» سخن بامزهای دربارهیِ سرمایهدارها دارد که اگر شما نگاهی به اخبار و پروپاگاندای سرمایهداران بیاندازید, پیوسته به شما از شدنی بودن هر چیز ناشدنی میگویند, از
نمیدانم upload کردن روان اتان روی رایانه در ٥٠ سال آینده تا رسیدن به نامیرایی مادی, تا نمیدانم رفتن به دورترین کهکشانها و دستیابی به انرژی رایگان و .., ولی همینکه سخن به "همگانی
نمودن ابزار فرآورش" میرسد ناگهان سخن از نه و نمیشود و نشده و نخواهد شد و ناشدنی است و هرگز نمیتواند بشود و این کار طبیعی نیست و دگرگزین نیست و نبوده و نمیشود داد و ... میشنوید! ((:
پارسیگر