یه نفر نوشته: دوم اینکه انتقادتون بیشتر حول چه معیارهایی هست؟ (کوتاه توضیح دهید)
همهیِ دشواریها پیرامون بهرهکشی است:
بهرهکشی: بهره از دسترنج دیگری.
دریافت بهرهکشی برای بسیاری میتواند دشواری باشد, زیرا چیزی است که با آن خوگرفته و بزرگ شدهاند, ولی از دیدگاه
اخلاقی اینکه کسی خود کاری نکند — یا کار ناچیزی بکند — و از کار و دسترنج دیگری بهره بگیرد هیچ جایِ پرسشی ندارد.
بهرهکشی در چهرهیِ سخت خود همان بردهداری است: بردهدار برده را هر اندازه و هر جور که دوست دارد به کار میکشد.
بهرهکشی در چهرهیِ نرمتر شدهیِ خود بهرهکشی امروزین است: سرمایهدار با دادن دستمزد, کارگر را به کار میکشد.
اینکه در بهرهکشی "دستمزدی" داده و گرفته میشود بسیاری را گمراه میکند و میاندیشند خب کَس دربرابر کاری که انجامیده
پول گرفته, ولی نباید فراموشید که با همین نگاه, بردهدار هم دربرابر کاری که میکرده خوراک و سرپناه دریافت مینموده;
در کنار آن با نگاهی باریکتر میتوان دید این "دستمزدی" که کارفرما به کارگر میدهد هم خود از جایی نمیاید, بجز کار همان کارگر.
به زبان دیگر:
این پولی که در جایگاه دستمزد سرمایهدار به شما میدهد را خود از کجا آورده؟
خود اتان و دیگران کار میکنید, بخشی از بهرهیِ کار اتان را سرمایهدار به جیب زده و بخشی را بچهرهیِ دستمزد به شما برمیگرداند.
چرخهیِ بهرهکشی:
١- سرمایهگذار سرمایه اش را در کارخانه میگذارد.
٢- کارگران با کار خود در این کارخانه پیوسته بهرهیِ افزودهای میفرآورند.
٣- سرمایهگذار از همان بهرهیِ افزوده به کارگران دستمزد میدهد.
کاستی سرشتین سرمایهداری و اینکه چرا هرگز کار نخواهد کرد را اینجا آوردهایم (که هیچکس نتوانسته تاکنون در
هیچ یک از ٥ بند آن چیزی برای ستیز بیابد):
گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم - برگ 115
پارسیگر