وقت و انرژی زیادی رو در بحث با تو صرف کردم، ولی خب اهدافی داشتم واسه خودم. ضمنا همونطور که قبلا هم گفته ام، من مدام قوی تر و قوی تر میشم با هر بحث و دعوا و حتی اخراج و اینها
آدمی مثل من هدفش قدرته و یجا رو ببندی میره دنبال یه راه دیگه.
خوشبختانه فعلا به یاری افرادی بزرگی مثل ریچارداستالمن ما در دنیای نرم افزار و برنامه نویسی کمبود جدی ای برای دسترسی آزاد و رایگان به علوم و فناوریها و ابزارهای پیشرفته در این زمینه نداریم و میتونم هرچی ظرفیت داریم با سرعت حداکثری و بدون محدودیت جدی یاد بگیریم و توانمند بشیم، ولی فرضا هم اگر اینطور نبود یا بعدا بقول شما اصلا نرم افزارهای آزاد و بازمتن خیلی عقب بمونن و نابود بشن و این حرفا، من میرم و راه یکسری قدرتهای دیگر رو که باز باشن پیدا و دنبال میکنم؛ مثلا میرم کنگفو کار میکنم و یه رزمی کار خفن میشم!
من میگم گور هردوی کاپیتالیسم و کمونیسم! ببین چی انسانیته چی خودت حس میکنی چه دریافتی داری. ریدم به اون کاپیتالیسم مطلق پر از ثروت و زرق و برقی که توش یه بچه بخاطر اینکه خانوادش فقیر هستن از تحصیل باز بمونه، یه بیمار بخاطر اینکه فقیره و پول نداره از درمان باز بمونه و درد بکشه و کسی بهش توجهی نکنه. جامعه ای که توش عده ای کوهی از ثروت داشته باشن و افرادی خیلی بیش از نیاز اساسی و طبیعی خودشون داشته باشن ولی برای جامعه و آدمهای محروم حاضر نباشن هیچ کاری بکنن جامعه و سیستم کوفتی ایه که در درجهء اول انسانیت رو به انسانها یاد نداده!
همینطور در یک حکومت کمونیستی هم که اون همه آدم رو فقط بخاطر دیدگاه متفاوت و انتقاد میکشن و سرکوب میکنن جایی در مرام و دیدگاه من نداره.
راستی از مطالب تو اگر هیچی عایدم نشده باشه فقط لینک یک مورد منبع و مقالهء خیلی مهم و خوب رو دادی که من مدتها گهگاه دنبال یک چنین چیزی بودم:
Compiling MSIL to Native Code
یعنی دنبال این جزییات JIT دات نت بودم از یک منبع روشن و قابل اطمینان که بگه کدهای ماشین که از کامپایل JIT بدست میان کجا نگهداری میشن و طول عمرشون چقدره و آیا و چرا ازشون نمیشه در اجراهای بعدی هم استفاده کرد یا نه و این حرفا، که در این منبع توضیحات خوبی داده. ضمنا درمورد ngen هم اطلاعات خوبی داده. ضمنا اینم که فهمیدم همهء کدها رو همون ابتدا (موقع شروع اجرا) کامپایل نمیکنه بازم اطلاعات خوبی بود. البته شاید نسخه های مختلف دات نت در طول زمان تغییرات و بهینه سازیهایی هم در این زمینه داشتن و شاید یک دلیلی که میکروسافت علی الظاهر اطلاعات کامل دقیق و روشنی رو از همون ابتدا درمورد سیستم دات نت نداده همین بوده که هنوز ساختارش در حل تست و محک و توسعه و تغییر و اصلاح بوده. اینو میگم چون بنده در مورد این جزییات قبلا در چند فروم هم سوال کرده بودم و کسی پاسخی براشون نداشت.
شاید بعدا مطالب این مقاله رو توی وبلاگم درج کنم. فردا نیای باز جار و جنجال راه بندازی که آی ببین برداشته منبع و مطلب منو حالا خودش توی وبلاگش زده و عجب آدم حقه باز و ریاکار و این حرفاس :e057:
فروید گفته که غریزهء جنسی اگر آزادانه ارضا نشه منجر به عقده و خسارت میشه. درسته؟ غرب مگه از همین نظریه پیروی نمیکنه؟
حالا واسه من دانش و توانایی هم یه چیزی توی همین مایه هاست. همش نگو پول پول تجارت و میخوای چکار اگر نمیدونم کاربرد نداشته باشه اگر ازش پول درنیاد بدردی نمیخوره چیزی! آقا جان به تو چه ربطی داره ما اینطوری هستیم بعضیا اینطوری هستن نیاز داریم میخوایم باید ارضا بشیم! تو یه علایق یه نیازهایی داری دنبال پول و سکس هستی فقط منم اینطوری. حالا یکی مثل استالمن اومده واسه ما علم و فناوری و ابزارهای پیشرفته رو اینقدر راحت در دسترس قرار داده بدون هیچ محدودیت قانونی بدون پرداخت مبالغی که واسه ما زیاده، این شخص ما رو از محروم موندن و عقده ای شدن نجات داده و چیزی رو به ما داده که شاید با میلیونها دلار ثروت و سکس با بهترین زنان هم هنوز جای خالیش رو حس میکردیم و حسرتش به دلمون میموند.
تو میگی این افراد دستاوردی نداشتن و کار مفیدی نکردن، من میگم اینطور نیست!
آدم یه چیزی خودش علاقه نداره خودش فکر میکنه به دردش نمیخوره نباید فکر کنه واسه همه دیگران هم اینطوریه.
kourosh_bikhoda نوشته: کسرا سفسطه نکنه اصلن نمیشه.
راستش یه خورده که فکر میکنم میبینم جز این هیچ استدلال دیگری نمیتونه در جهت پاکسازی جنایت های سوسیالیسم مردمی و کارگری و هومن دوستانه بکنند اینها.
اغلب دوستان برای نقد تفکر کمونیسم به عملکرد برخی از کشورها که تحت تاثیر قدرت طلبی فردی که دقیقا ملهم از تفکر کاپیتالیستی است وباعث شده مسیر حرکت انحراف عملی داشته باشد وتجربه نادرست وگاهی هم دردناک را به نمایش بگذارد انگشت گذاشته وبزرگ نمائی کنند درحالیکه اساس تئوری مارکسیسم بر شناخت قوانین تاریخ اجتماعی است ...
که با مشخص کردن دوره های تاریخی ونیروهای که به روند حرکت جامعه اثر گذاشته ومسیر آن را معین کرده اند ...
دراین نگاه جامعه شناختی محور تمرکز برمقوله کار ونیروهای مولد ومناسبات اجتماعی حاصل از آن است وحاصل این نگاه ژراف اندیشانه مارکس به جامعه کاپیتالیستی درکتاب وی به نام سرمایه بازگو شده است که حتی خود دکترین نظام سرمایه تاکنون نتوانستند تا به این عمق از مناسبات اقتصتادی این شیوه تولیدی شناخت کسب کنند ...
بنابراین پیش بینی حرکت آتی جامعه وسوق به نظام سوسیالیستی ودرنهایت کمونیسم نه یک اتوپیا بلکه حاصل شناخت برآیند نیروهای موثر درجامعه است واغلب روشنفکرانه مجازی نشین که از رفاه نسبی طبقاتی بهره مند هستند وتحت تاثیر دست آوردهای تکنولوژیکی بورژوازی سرمست هستند بانگاه سطحی به موضوعات جامعه دست به نقد این تفکر میپردازند ودرابتدا هم به آمار انتشار یافته از بلندگوهای نظام سرمایه داری درباره کشتار انسانها بسنده کرده تا از این سرمستی خویش بیدار نشوند ...
درحالیکه ازنظر کمی جنایات نظام بورژوازی از زمان ظهور تا زمان فعلی دهها برابر بیش از این تعداد است وجنگ های جهانی وبروز نظام های فاشیستی که شکل دیگر چهره این نظام کاپیتالیستی است فراموش میشود ...
وباز این درک ناقص از استباط این موضوع که تغییرات وجهش اجتماعی نمیتواند بدون هزینه باشد غافل است درحالیکه تجربه تاریخی نشان داده است که تغییرات وتحولات کمتر به شکل مسالمت آمیز بوده واغلب با تنش های اجتماعی مواجه بوده است این نگاه کم سو ازمیلتاریسم موجود درنظام سرمایه غافل است وزمانیکه بتواند این سوال که این همه ماشین جنگی با سازمانهای مخوف وابزارهای مختلف برای چه اهدافی صف بندی شده است آنگاه میتواند چهره مهربانه ولیبرالیستی نظام سرمایه را به درستی شناخته واز این مدهوشی بیرون جهد
kourosh_iran نوشته: بعدم تو میای باز از توی این یه جفنگی درمیاری دهنمون رو سرویس میکنی
خوب جفنگ نگویید! که از توش جفنگ در نیاریم!!!!
kourosh_iran نوشته: من قبلا مقاله های ویکیپدیا رو حداقل در این موارد خوندم و بنابراین باید بدونم این چیزا رو!
آفرین که میدونید ویکی پدیا چیه و همه مقالاتش رو درست یا غلط خوندید
kourosh_iran نوشته: بعد فکر میکنی تمام اینا رو نمیدونستم؟!
دقیقن همین فکر رو میکنم
kourosh_iran نوشته: خودمونیم کلت رو خابوندما
مگه شما برای کل کل اومدی ؟ :)))
انقدر هم زور نزنید! همه چیز مکتوب هست سعی نکنید با این رفتارها گفته های خودتون رو معتبر و بدون مشکل نشون بدید!
kourosh_iran نوشته: وقت و انرژی زیادی رو در بحث با تو صرف کردم، ولی خب اهدافی داشتم واسه خودم. ضمنا همونطور که قبلا هم گفته ام، من مدام قوی تر و قوی تر میشم با هر بحث و دعوا و حتی اخراج و اینها
نمیدونم بقیه هم همون فکری رو در مورد این همه زور زدن شما مبنی بر دست بودن گفته هایتان و دانشتان میکنند که من میکنم یا نه!
باشه شما بردی :e405:
روزبه نوشته: اغلب دوستان برای نقد تفکر کمونیسم به عملکرد برخی از کشورها که تحت تاثیر قدرت طلبی فردی که دقیقا ملهم از تفکر کاپیتالیستی است وباعث شده مسیر حرکت انحراف عملی داشته باشد وتجربه نادرست وگاهی هم دردناک را به نمایش بگذارد انگشت گذاشته وبزرگ نمائی کنند درحالیکه اساس تئوری مارکسیسم بر شناخت قوانین تاریخ اجتماعی است ...
برخی کشورها ؟!
من پیشتر گفتم فقط یک نمونه کشور، دولت، حکومت کمونیستی درست و حسابی و موفق نشان بدهید!
دست کم باید یک نمونه باشد یا خیر ؟!
کاپیتالیسم این حداقلی که من ازش یاد میکنم رو داره! خیلی هم بیشتر داره.
روزبه نوشته: دراین نگاه جامعه شناختی محور تمرکز برمقوله کار ونیروهای مولد ومناسبات اجتماعی حاصل از آن است وحاصل این نگاه ژراف اندیشانه مارکس به جامعه کاپیتالیستی درکتاب وی به نام سرمایه بازگو شده است که حتی خود دکترین نظام سرمایه تاکنون نتوانستند تا به این عمق از مناسبات اقتصتادی این شیوه تولیدی شناخت کسب کنند ...
جااااااااااااان ؟!
روزبه نوشته: بنابراین پیش بینی حرکت آتی جامعه وسوق به نظام سوسیالیستی ودرنهایت کمونیسم نه یک اتوپیا بلکه حاصل شناخت برآیند نیروهای موثر درجامعه است واغلب روشنفکرانه مجازی نشین که از رفاه نسبی طبقاتی بهره مند هستند وتحت تاثیر دست آوردهای تکنولوژیکی بورژوازی سرمست هستند بانگاه سطحی به موضوعات جامعه دست به نقد این تفکر میپردازند ودرابتدا هم به آمار انتشار یافته از بلندگوهای نظام سرمایه داری درباره کشتار انسانها بسنده کرده تا از این سرمستی خویش بیدار نشوند ...
از زمان پیدایش کمونیسم این شعارها و حرفها بوده! در نهایت هم خود کمونیسم بود که نابود شد! و به عکس ادعای شما روزانه ملل کمونیست زده ی بیشتری قدم در راه سرمایه داری و به دست آوردن مزایای غیر قابل انکارش میگذارند.
روزبه نوشته: درحالیکه ازنظر کمی جنایات نظام بورژوازی از زمان ظهور تا زمان فعلی دهها برابر بیش از این تعداد است وجنگ های جهانی وبروز نظام های فاشیستی که شکل دیگر چهره این نظام کاپیتالیستی است فراموش میشود ...
البته بیان چنین ادعاهایی از طرف کمونیستها چندان عجیب نیست! چرا که جنایات خودشان را هم به گردن نظام سرمایه داری میندازند و میگویند مثلن استالین سرمایه دار بوده :)) (البته اونهایی یک مقداری در بحث منطق بیشتری دارند مثل جناب مزدک چنین ادعاهایی نکرده و نمیکنند و به عکس اشاره به انگشت کاپیتالیسم میکنند)
روزبه نوشته: وباز این درک ناقص از استباط این موضوع که تغییرات وجهش اجتماعی نمیتواند بدون هزینه باشد غافل است درحالیکه تجربه تاریخی نشان داده است که تغییرات وتحولات کمتر به شکل مسالمت آمیز بوده واغلب با تنش های اجتماعی مواجه بوده است این نگاه کم سو ازمیلتاریسم موجود درنظام سرمایه غافل است وزمانیکه بتواند این سوال که این همه ماشین جنگی با سازمانهای مخوف وابزارهای مختلف برای چه اهدافی صف بندی شده است آنگاه میتواند چهره مهربانه ولیبرالیستی نظام سرمایه را به درستی شناخته واز این مدهوشی بیرون جهد
اگر به راستی این همه ماشین جنگی به درد نمیخورد چرا شوروی کمونیستی، چین کمونیستی، کره شمالی کمونیستی و ... خودشان هر کدام یک ماشین عظیم جنگی دارند که البته تنها کارش سرکوب مردمان خودشان است ؟!
روزبه نوشته: اغلب دوستان برای نقد تفکر کمونیسم به عملکرد برخی از کشورها که تحت تاثیر قدرت طلبی فردی که دقیقا ملهم از تفکر کاپیتالیستی است وباعث شده مسیر حرکت انحراف عملی داشته باشد وتجربه نادرست وگاهی هم دردناک را به نمایش بگذارد انگشت گذاشته وبزرگ نمائی کنند درحالیکه اساس تئوری مارکسیسم بر شناخت قوانین تاریخ اجتماعی است ...
که با مشخص کردن دوره های تاریخی ونیروهای که به روند حرکت جامعه اثر گذاشته ومسیر آن را معین کرده اند ...
دراین نگاه جامعه شناختی محور تمرکز برمقوله کار ونیروهای مولد ومناسبات اجتماعی حاصل از آن است وحاصل این نگاه ژراف اندیشانه مارکس به جامعه کاپیتالیستی درکتاب وی به نام سرمایه بازگو شده است که حتی خود دکترین نظام سرمایه تاکنون نتوانستند تا به این عمق از مناسبات اقتصتادی این شیوه تولیدی شناخت کسب کنند ...
بنابراین پیش بینی حرکت آتی جامعه وسوق به نظام سوسیالیستی ودرنهایت کمونیسم نه یک اتوپیا بلکه حاصل شناخت برآیند نیروهای موثر درجامعه است واغلب روشنفکرانه مجازی نشین که از رفاه نسبی طبقاتی بهره مند هستند وتحت تاثیر دست آوردهای تکنولوژیکی بورژوازی سرمست هستند بانگاه سطحی به موضوعات جامعه دست به نقد این تفکر میپردازند ودرابتدا هم به آمار انتشار یافته از بلندگوهای نظام سرمایه داری درباره کشتار انسانها بسنده کرده تا از این سرمستی خویش بیدار نشوند ...
درحالیکه ازنظر کمی جنایات نظام بورژوازی از زمان ظهور تا زمان فعلی دهها برابر بیش از این تعداد است وجنگ های جهانی وبروز نظام های فاشیستی که شکل دیگر چهره این نظام کاپیتالیستی است فراموش میشود ...
وباز این درک ناقص از استباط این موضوع که تغییرات وجهش اجتماعی نمیتواند بدون هزینه باشد غافل است درحالیکه تجربه تاریخی نشان داده است که تغییرات وتحولات کمتر به شکل مسالمت آمیز بوده واغلب با تنش های اجتماعی مواجه بوده است این نگاه کم سو ازمیلتاریسم موجود درنظام سرمایه غافل است وزمانیکه بتواند این سوال که این همه ماشین جنگی با سازمانهای مخوف وابزارهای مختلف برای چه اهدافی صف بندی شده است آنگاه میتواند چهره مهربانه ولیبرالیستی نظام سرمایه را به درستی شناخته واز این مدهوشی بیرون جهد
راستش هرچه خواستم تلاش کنم یک پاسخ مفصل به این مقاله شورانگیز با حرارت بدم دلم نیومد. واقعن تحت تاثیر قرار گرفتم.
حالا به هر روی مشابه همین استدلالات رو شیعیان هم دارند دیگه. میخوان دنیا رو آباد کنند شده با زور شمشیر و گردن زنی.
صحبت های امیر من رو یاد یکی از اندیشه های خاک خوردم انداخت:
هر سیستم اقتصادی خواه ناخواه بازنده داره،تفاوت کمونیسم با کاپیتالیسم در اینجاست که کمونیسم همه رو بازنده میکنه تا حس کنند عدالت اجرا شده! و کاپیتالیسم راه رو باز میزاره که کمتر بازنده و بیشتر برنده باشید یا حداقل از بازنده بودنتون احساس بهتری بکنید
منکه از اولش هم گفتم بعیده که بشه به نتیجه گیری کلی مطلقی رسید.
عاقلانه اینه که احتیاط کنیم و عناصری از هر دو نظام رو داشته باشیم.
باید از وجدان و تجربه شخصی خودمون و دیگران استفاده کنیم.
بطور مثال جنبش نرم افزار آزاد که توسط ریچارداستالمن بنیان گذاشته شد، خب این یک حرکت انسانی بود که بر اساس تجربیات و وجدان شخصی شروع شد، و همینطور انسانهای زیادی در سراسر دنیا نهایتا بهش پیوستن و علاقه و هیجان زیادی در این زمینه همواره وجود داشته و داره و بهرحال روابط انسانی و دوستی و مشارکت بین انسانها رو در سراسر جهان به واسطه و بهانهء فناوری هم که شده به شدت افزایش داده. حالا ما نباید بیایم بگیم دهه این با اصول سرمایه داری نمیخونه و داره به سود مادی و تجارت صدمه میزنه پس باید جلوش رو بگیریم یا کم اهمیت و کم ارزش بدونیم! نه ما باید حداقل راهش رو به زور نبندیم و آزاد بذاریمش، و خیلی ها فکر میکنن خیلی بیش از این باید باشه و باید باهاش همکاری و بهش کمک کرد.
یا یک سرمایه دار و آدم ثروتمند ممکنه بگه من به افراد فقیری که میشناسم کمک های هنگفت نمیکنم و بجاش این پول رو کارخونه و تجارت درست میکنم چون فکر میکنم اینطوری بهتره و عدهء بیشتری شغل پیدا میکنن و ثروت بیشتری در جامعه تولید میشه و این حرفا. ولی این فرد در درجه اول داره انسانیت و موارد مشهود و مستقیم رو زیر پا میذاره و یجورایی مثل هدف وسیله را توجیه میکند عمل میکنه، که این فکر میکنم اشتباه باشه! چطور میشه انسانهایی رو الان قربانی کرد و کارهایی رو که الان میشه برای انسانیت و بشریت کرد نکرد، چون این با اصول تجارت و سرمایه داری و محاسبات هوشمندانه ما از سود و ضرر نمیخونه!؟
بیشتر از اینکه اسیر این ایسم ها بشیم و خودمون رو دربرابر فلسفه های پیچیده اقتصادی و اجتماعی حقیر و بدون اراده حس کنیم، باید انسان بشیم و از انسان هم فراتر، ابرانسان بشیم، و انسان بسازیم، در جامعه انسانیت و تعالی و قدرتهای اصیل و درونی رو آموزش بدیم و بعنوان ارزشهای اساسی مطرح کنیم، نه اینکه این ایسم اینطور گفته و اینطور هوشمندانه کار میکنه و این ماشین سرمایه داری یا کمونیسم چطوری کار میکنه و چقدر پیشرفته و پیچیده است و چطور انسانها براش فقط مثل یکسری پیچ و مهره یا مواد اولیه هستن! این تحقیر و نزول ارزش خودش انسانه که ما در درجهء اول مرتکب این اشتباه شدیم و خودمون رو در برابر این تفکر و اون تفکر ظاهرا هوشمندانه باختیم و گذاشتیم تا چیزهایی که خودمون تخیل کردیم و ساختیم تفکر و رفتار ما رو برای همیشه محدود و کنترل کنن.
هیچکدام از این نظامها اونقدری کامل و بی نقص و برای همه زمانها و همه شرایط مناسب و نوشدارو نیستن و حتی نمیتونن سایدافکت ها و بیماریهای خودشون رو کنترل کنن و در این مورد ایده های کلی اثبات شده و کارایی ندارن.
اینا کارهاییه که ما خودمون دائما باید انجام بدیم. ما انسانها! قانون و ساختار هم بعدش اگر دید یه چیزی واقعا مورد استقبال و فایده واقع شده و معقول و لازم بنظر میاد میتونه به کمک بیاد.
دائما در جریان و انعطاف و انطباق بودن و نوسان کرد و ترکیب و عکس العمل زنده و جاری و در لحظه زندگی کردن راز بقا و موفقیت است. این نظامها فقط یک چهارچوب کلی رو میتونن مشخص کنن، ولی جزییات و تغییرات زیادی در طول زمان هست که در مجموع خیلی هم مهم هستن و چهارچوب بدون اونا به دردی نمیخوره، و این جزییات و تغییرات و اصطلاحات دائمی و فیدبک چیزی هست که باید در یک جامعهء سالم وجود داشته باشه.
ما تقریبا هیچوقت از چهارچوب سرمایه داری کاملا خارج نمیشیم، چون مثلا هیچوقت مالکیت خصوصی و حق تجارت شخصی و یکسری انحصارهای و پشتیبانی های محدود قانونی تسهیل کننده این موارد رو داریم، ولی لزوما این نیست که در حیطه ها و موارد خاصی تغییرات و حتی ظاهرا خروج هایی از این قاعده ممکن نباشه و بخوایم چهارچوب سرمایه داری رو مطلق بدونیم در همه چیز و همه شرایط. سرمایه داری به هیچ وجه چنین مطلق نیست و چنین جزییات و کلیتی نداره بنظر بنده.
sonixax نوشته: من پیشتر گفتم فقط یک نمونه کشور، دولت، حکومت کمونیستی درست و حسابی و موفق نشان بدهید!
دست کم باید یک نمونه باشد یا خیر ؟!
تمامی کشورهای اسکاندیناوی کشورهای چپ گرا هستند ، نروژ ، سوئد ، دانمارک اینها ، نگرش چپ که فقط یک روش نیست ، من احساس نوستالوژیکی نسبت به شوروی دارم ولی روش اقتصادی اونها رو تایید نمیکنم ، ولی شوروی باز هرچه باشد ۸۰ سال جلوی بزرگترین تبه کاران تاریخ ایستادگی کرد!
undead_knight نوشته: کمونیسم با کاپیتالیسم در اینجاست که کمونیسم همه رو بازنده میکنه تا حس کنند عدالت اجرا شده! و کاپیتالیسم راه رو باز میزاره که کمتر بازنده و بیشتر برنده باشید یا حداقل از بازنده بودنتون احساس بهتری بکنید
مثلا ممنوعیت برده داری یا بچه بازی ضدّ آزادی بشر است؟ مشکل این نوکران سرمایه که خودشان سندرم استکهلم دارند و از کسانی که آنها را برده کردند خوششان میاید این هست که فکر میکنند سرمایه داری در اصل چیز خوبی هست ولی نگاه کمونیسم به سرای داری یک چیزی مثل برده داری یا بچه بازی است