دفترچه

نسخه‌ی کامل: کافه دومگو
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
Philo نوشته: بگویید چه چیزی تو را متعجب نکرده، این جهان همش عجیبه، من نمی فهمم چرا هر بار موبایلم را به بالا پرتاب مبکنم دوباره بر میگردد پایین!
سخن شما من را به یاد این نقل‌قول از اینشتین انداخت: غیرقابل‌ فهم‌ترین چیز در مورد جهان اینست که قابل فهم است.
من از افتادن موبایل دیگر تعجب نمی کنم، تعجب‌هایم را رزرو کرده‌ام برای چیزهای عجیب‌تر. :e405:

پ.ن. فکر کنم بهتر باشد بحث‌های مربوط به پالایش زبان پارسی به یک تاپیک مخصوص خودش منتقل شود.
Unknown نوشته: پ.ن. فکر کنم بهتر باشد بحث‌های مربوط به پالایش زبان پارسی به یک تاپیک مخصوص خودش منتقل شود.


1. با جابه‌جایی همه "پسندها" پاک میشوند.
2. من در این امر حساس میانوندی (مشارکت)! نمیکنم، دیگر گردانندگان بایسته دیدند بکنند 4
بنظر من بهتر است بگذارید بحثهای جدی‌ای که در کافه یا پاتوق اتفاق می‌افتند همانجا بمانند(مگر در موارد استثنا). اینجا را برای همین درست کرده‌ایم دیگر.
sonixax نوشته: چه كسی گفته پارسی توان چامه سرایی ندارد و یا توانش از فارسی كمتر است ؟

هیچکس چنین چیزی نگفت ؛
در پیک های پیشینم به این مورد اشاره کردمـــ...

Anarchy نوشته: آلیس جان معنی این حرف شما این هست که فقط زبان هایی که توان چکامه سرایی بالایی دارند، راه اندیشه در آنها باز است؟نمونه اش خود ما چرا یک فیلسوف درست و حسابی پس نداشتیم؟

راه اندیشه که با هر زبانی باز است ؛
مهربُد اما می گوید زبان پارسی ساده تر و کوتاه تر است و در آن مسیر انتقال اندیشه ساده تر ؛ من نیز نشان دادم این ادعایی بی پایه و اساس است چرا که زبان معیار بسیار بیشتر از پارسی توانایی دارد ؛ نمونه اش نیز در اشعار مولانا و به خصوص نی نامه مشحون است ؛
در این رهگذر تنها نیاز به ویرایش است نه زدودن تمام واژگان عربی و سره گرایی مطلق
ولی حیف هست که این بحث ها زیر خروار ها پست مدفون شود امیر جانE414
البته باید توجه داشت که در این پارسیزه کردن نباید از آن ور بام بیوفتیم !
به شخصه هدفم کوتاه تر کردن و قابل فهم تر کردن است به همین دلیل است که طرفدار جایگزینی برخی واژه ها با پارسیش هستم که شکر اسپاگتی شمارشان هم کم نیست و البته واژگانی هستند که هر ایرانی معنی آن را میداند .
Anarchy نوشته: ولی حیف هست که این بحث ها زیر خروار ها پست مدفون شود امیر جان
اما آخر روند اینجا بطوری بوده که هر سه چهار صفحه یکی دو بحث جدی درگرفته.
دیشب تو یه داروخانه نشسته بودم. یه پسره اومد فکر کرد منم فروشنده هستم یواشکی گفت. پوشش دارید؟ من متوجه نشم گفتم چی؟ گفت پوشش. گفتم بوشش؟ گفت پوشش گفتم پوشش چیه؟ حالا اون خیلی یواش میگفت تا کسی دیگه متوجه نشه منم هوار میزدم. اون بیچاره هم کلی رنگ به رنگ میشد. به فروشنده گفتم پوشش میخواد فروشنده هم گیج تر از من رفت جلو بهش گفت پوشک میخوای؟ گفت نه پوشش. گفت ببخشید آقا متوجه منظورتون نمیشم پوشش چی هست. اونم گفت چطوری بگم. بعدش گفت کرم موبر دارید. بعدش رفت. یه آقایی هم اونجا ایستاده بود. ازش پرسیدم میدونی پوشش چیه؟ گفت کاندوم. 24
فکر کنم معادل فارسیش پوشش باشه. مونده بودم چرا پسره حاضر نشد بگه کاندوم. 24
shirin نوشته: فکر کنم معادل فارسیش پوشش باشه. مونده بودم چرا پسره حاضر نشد بگه کاندوم. 24

برابر پارسی کاندوم چیزی مانند "نِیام" یا "روکِش" میشود، نه پوشش!
sonixax نوشته: البته باید توجه داشت که در این پارسیزه کردن نباید از آن ور بام بیوفتیم !
به شخصه هدفم کوتاه تر کردن و قابل فهم تر کردن است به همین دلیل است که طرفدار جایگزینی برخی واژه ها با پارسیش هستم که شکر اسپاگتی شمارشان هم کم نیست و البته واژگانی هستند که هر ایرانی معنی آن را میداند .

آری این هم میشود. بسیاری از واژگانی مانند زیر که امروز دریافتنی نیستند، باز دوباره فردا دریافتنی میشوند و این چرخه را رد میکنیم:

Hydrolyze = آبکافتن
Photolyse = شیدکافتن
..

این رویکردت تنها بجای اینکه کار را یکسره کند، خورد خورد می‌انجامد میلاد جان که شیوه درستی هم هست.

من ولی یکسره را برای خودم آسانتر دیده‌ام.