10-18-2013, 10:43 PM
معذرت میخوام آنارشی جان. ولی اطلاعات شما کاملا ناقص هست. فقط ادعا داری :-)
طبق لینک خودت:
«سلفیّه» در قرن چهارم قمری (323 ه.ق) توسّط گروهی از اهل حدیث به وجود آمد که خودشان را پیرو "سلف صالح" می شمردند و در صدد احیای سیره "سلف صالح" (مسلمانان صدر اسلام) بودند. آنها مدّعی شدند که امّت پیامبر (ص) را از انحراف به راه مستقیم بر می گردانند و برای این منظور از آنچه در دوره پس از پیامبر (ص) افزوده شده بود، برائت جستند.
توی لینکت هم ننوشته بود که احمد حنبل موسس فرقه سلفی هست!
طبق گفته لینک خودت که اوایل قرن چهارم هجری قمری ، سال های آغازین سلفی هاست، یعنی زمان دورمان اواخر عباسیان و یا اوابل طاهریان و صفاریان..
شما کلا متوجه نشدی من چی میگم! میگم صفویان تفکر سلفی گرایی در ایران رو از بین بردن..
واسه حرفم دلیل دارم. چون زندگی نامه ابو علی سینا رو خوندم. چون زندگی نامه بزرگان علم آون زمان رو خوندم. به راحتی نمی تونستند از افکارشون استفاده کنن. دنبال دلیل برای رخ داد های طبیعی گشتن، مخالف شرعیات دینی اون زمان بوده.. استفاده از عقل و خرد و تفکر برای درک و پاسخگویی به مسائل دینی و شرعی ممنوع بوده.. سینای حکیم مگه به راحتی تونسته علمشو ثابت کنه؟؟ ها؟ نه.
لینک دادن شما که بدتر از منه! رفتی توی گوگل سرچ کردی: یه لینک بده سلفی باشه و مخالف حرف های یه نقر !
انگلیسی هم اینجوری سرچ کردی: wat is salafi?
لینک کتاب حنبل و متن قرمزشو و لینک انگلیسیت چیه آخه؟؟ چه ربطی به بحث ما داره؟!
باز هم طبق لینک خودت :
عصر امویان
زمامداران اموى، غالبا از عقیده جبر طرفدارى مىكردند و با طرفداران آزادى اراده مخالفت و درگیرى داشتند. بدین جهت پیشگامان قدریه را به قتل رساندند، و از آنجا كه معتزله نیز در مسئله آزادى اراده، طرفدار نظریه قدریه بودند، باید گفت: آنان در این زمان از شرایط مناسبى براى نشر عقاید خود برخوردار نبودند. و براى آنكه به سرنوشت اسلاف قدرى خود گرفتار نشوند، روش ملایمت را برگزیدند. ولى پس از مرگ هشام بن عبدالملک، حکومت اموی ثبات و اقتدار سیاسى خود را از دست داد و به بىثباتى و تزلزل گرایید. در دوران آخرین زمامدار، مروان حمار (۱۲۷- ۱۳۲) دامنه شورش و اعتراض علیهامویان گسترش یافت و سرانجام حكومتبنى امیه به دست عباسیان سقوط كرد [SUP][۷][/SUP] در نتیجه شرایط یاد شده، در آخرین فصل تاریخ حكومت امویان، متفكران اسلامى زمینه مناسب را براى فعالیتهاى فكرى و فرهنگى فراهم كردند. متكلمان معتزلى نیز به طور كامل از آن بهره گرفته و به نشر افكار و عقاید خود را در نقاط مختلف سرزمین اسلامى پرداختند. رهبرى كلام معتزله را در این دوره، پایه گذار آن، یعنى واصل بن عطا بر عهده داشت، وى در سال ۱۳۱ هجرى درگذشت. و پس از او تا سال ۱۴۳ عمرو بن عبید، كلام معتزله را رهبرى كرد.
دوره متوکل و پس از آن
با مرگ واثق (متوفاى ۲۳۲) و به قدرت رسیدن متوكل (۲۳۲- ۲۴۷) ، ستاره اقبال و اقتدار معتزله افول كرد، زیرا وى روشى كاملا متضاد با سه خلیفه پیش از خود )مامون، معتصم، واثق) در پیش گرفت، بحثهاى كلامى را ممنوع كرد، از مخالفان معتزله (اهل حدیث و حنابله) ، و نظریه قدم قرآن به شدت حمایت كرد. مخالفت متوكل با افكار و عقاید معتزله- و در حقیقتبا عقل گرایی- سنتسیئهاى بود كه حكماى عباسى بعد از وى نیز از آن پیروى كردند.
من کی گفتم نداشتیم؟؟ دقت کن ببین چی نوشتم. یک بار دیگه بخون. بولد میکنم...
ایالت کردستان یا بلوچستانی نبوده.. ولی کرد ها و بلوچ ها بوده اند! خیلی ساده ست آنارشی جان!
شیعه زندی = زیدی. اشتباه چاپی بود. ببخشید
خلفای راشدی = راشدین
لوندویل نیوز - آشنایی با خلفای راشدی
چرا اینقدر ادعایت می شود؟؟ چند سالته عزیزم؟ :-)
طبق لینک خودت:
«سلفیّه» در قرن چهارم قمری (323 ه.ق) توسّط گروهی از اهل حدیث به وجود آمد که خودشان را پیرو "سلف صالح" می شمردند و در صدد احیای سیره "سلف صالح" (مسلمانان صدر اسلام) بودند. آنها مدّعی شدند که امّت پیامبر (ص) را از انحراف به راه مستقیم بر می گردانند و برای این منظور از آنچه در دوره پس از پیامبر (ص) افزوده شده بود، برائت جستند.
توی لینکت هم ننوشته بود که احمد حنبل موسس فرقه سلفی هست!
طبق گفته لینک خودت که اوایل قرن چهارم هجری قمری ، سال های آغازین سلفی هاست، یعنی زمان دورمان اواخر عباسیان و یا اوابل طاهریان و صفاریان..
شما کلا متوجه نشدی من چی میگم! میگم صفویان تفکر سلفی گرایی در ایران رو از بین بردن..
واسه حرفم دلیل دارم. چون زندگی نامه ابو علی سینا رو خوندم. چون زندگی نامه بزرگان علم آون زمان رو خوندم. به راحتی نمی تونستند از افکارشون استفاده کنن. دنبال دلیل برای رخ داد های طبیعی گشتن، مخالف شرعیات دینی اون زمان بوده.. استفاده از عقل و خرد و تفکر برای درک و پاسخگویی به مسائل دینی و شرعی ممنوع بوده.. سینای حکیم مگه به راحتی تونسته علمشو ثابت کنه؟؟ ها؟ نه.
لینک دادن شما که بدتر از منه! رفتی توی گوگل سرچ کردی: یه لینک بده سلفی باشه و مخالف حرف های یه نقر !
انگلیسی هم اینجوری سرچ کردی: wat is salafi?
لینک کتاب حنبل و متن قرمزشو و لینک انگلیسیت چیه آخه؟؟ چه ربطی به بحث ما داره؟!
باز هم طبق لینک خودت :
عصر امویان
زمامداران اموى، غالبا از عقیده جبر طرفدارى مىكردند و با طرفداران آزادى اراده مخالفت و درگیرى داشتند. بدین جهت پیشگامان قدریه را به قتل رساندند، و از آنجا كه معتزله نیز در مسئله آزادى اراده، طرفدار نظریه قدریه بودند، باید گفت: آنان در این زمان از شرایط مناسبى براى نشر عقاید خود برخوردار نبودند. و براى آنكه به سرنوشت اسلاف قدرى خود گرفتار نشوند، روش ملایمت را برگزیدند. ولى پس از مرگ هشام بن عبدالملک، حکومت اموی ثبات و اقتدار سیاسى خود را از دست داد و به بىثباتى و تزلزل گرایید. در دوران آخرین زمامدار، مروان حمار (۱۲۷- ۱۳۲) دامنه شورش و اعتراض علیهامویان گسترش یافت و سرانجام حكومتبنى امیه به دست عباسیان سقوط كرد [SUP][۷][/SUP] در نتیجه شرایط یاد شده، در آخرین فصل تاریخ حكومت امویان، متفكران اسلامى زمینه مناسب را براى فعالیتهاى فكرى و فرهنگى فراهم كردند. متكلمان معتزلى نیز به طور كامل از آن بهره گرفته و به نشر افكار و عقاید خود را در نقاط مختلف سرزمین اسلامى پرداختند. رهبرى كلام معتزله را در این دوره، پایه گذار آن، یعنى واصل بن عطا بر عهده داشت، وى در سال ۱۳۱ هجرى درگذشت. و پس از او تا سال ۱۴۳ عمرو بن عبید، كلام معتزله را رهبرى كرد.
دوره متوکل و پس از آن
با مرگ واثق (متوفاى ۲۳۲) و به قدرت رسیدن متوكل (۲۳۲- ۲۴۷) ، ستاره اقبال و اقتدار معتزله افول كرد، زیرا وى روشى كاملا متضاد با سه خلیفه پیش از خود )مامون، معتصم، واثق) در پیش گرفت، بحثهاى كلامى را ممنوع كرد، از مخالفان معتزله (اهل حدیث و حنابله) ، و نظریه قدم قرآن به شدت حمایت كرد. مخالفت متوكل با افكار و عقاید معتزله- و در حقیقتبا عقل گرایی- سنتسیئهاى بود كه حكماى عباسى بعد از وى نیز از آن پیروى كردند.
Anarchy نوشته: جدی میگی ؟ 700-800 سال پیش ترک و بلوچ و کرد و ... نداشتیم !!
من کی گفتم نداشتیم؟؟ دقت کن ببین چی نوشتم. یک بار دیگه بخون. بولد میکنم...
یه نفر نوشته: بنظرت 700 - 800 سال پیش تقسیم بندی های کرد و بلوچ و لر و ترک و فارس بوده؟؟؟! نه!
ولی کرد و بلوچ و لر و ترک و فارس بوده اند
ایالت کردستان یا بلوچستانی نبوده.. ولی کرد ها و بلوچ ها بوده اند! خیلی ساده ست آنارشی جان!
Anarchy نوشته: قبل از صفویان ، ایرانی ها همه سلفی بودن زیر پرچم اهل سنت=))=))=)) !!بله. خنده اش کجا بود؟!
شیعه زندی = زیدی. اشتباه چاپی بود. ببخشید
خلفای راشدی = راشدین
لوندویل نیوز - آشنایی با خلفای راشدی
چرا اینقدر ادعایت می شود؟؟ چند سالته عزیزم؟ :-)