دفترچه

نسخه‌ی کامل: کافه دومگو
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
آلیس نوشته: این لذتی که گفتید برای من زمانی رخ می‌دهد که شبهنگام در شمال ایران*، زیر آسمان نزه و
پاکی که تاریکی بی‌پروای آن مغز آدمی را می‌درد، روی مَرغزار و علف‌های خیس سرسبز دراز
بکشم و به ستاره‌های سرگردانی که در سیاهی شب افسونگری می‌کنند، خیره خیره محو بشوم.
در این دم که بزرگی ترسناک آسمان و کیهان مرا می‌بلعد و پوچ می‌کند، احساس کرختی و نیستی
بمن دست می‌دهد.
مدت‌ها طول می‌کشد تا در عمق خواب و تاریکی خودم را پیدا کنم، در این مدت مثل کسی که
هیپنوتیزم شده باشد با خودم حرف می‌زنم و مکاشفه می‌کنم.

* این تجربه را در کویر هم می‌توان دید، ولی بوی گل و علف و رُستنی‌ها حال و هوای سنگی را در هوا
پراکنده می‌کند. هرچند، در آسمان شمال اگر نزدیک شهر نباشید و آلودگی نوری هم نباشد، آسمان آن با
آسمان کویر برابری می‌کند.
:e057:
براستی که تجربه بسیار لذت بخشیست!!!
در آسمان کویر ستاره ها بسیار شفاف تر هستند.

اما من؛
صدای امواج دریا را در ساحل...
به عنوان موسیقی زیبای طبیعت...
در پیش زمینه رهایی ام در مخمل آسمان شب را ؛
ترجیح می دهم!

و به راستی که باید در آینده؛ تلسکوپی هم بخرم!E402
Rationalist نوشته: اما من؛
صدای امواج دریا را در ساحل...
به عنوان موسیقی زیبای طبیعت...
در پیش زمینه رهایی ام در مخمل آسمان شب را ؛
ترجیح می دهم!

آری اینرا هم دوست می‌دارم.
هرکسی بنوعی با طبیعت لذت می‌برد. ولی آسمان ترسناک شب! این منظره‌ی رُعب انگیز
که رازهای نهان و پنهان کیهان را بیادم میاورد. انگار فریاد و ناله‌های مرده‌ای در لایه‌های مدفون
تاریخ پیش گوشم زمزمه می‌کنند.. زوزه‌هایی که هرگز به مقصد نرسیدند و برای همیشه
در زمین و هوای این خاک پراکنده و سرگردان آواره‌ شدند... می‌خواهند مثل خوره مغز من را
از جا دربیاورند!

وای!!. من باید بروم جایی که تا هزاران فرسخ رد پای هیچ بنی بشری در آن نباشد! آه یکی
بیاید من را بگیرد تا نطقم بیش از این باز نشده! E413E415
یک چیزی این وسط بپرونم:))
کامو میگه چیزهای زیبا همشون به نوعی "غیر انسانی" هستند، حتی بدن انسان های زیبا.

فکر کنم اینجا دیدگاهش تائید شد:)
undead_knight نوشته: یک چیزی این وسط بپرونم:))
کامو میگه چیزهای زیبا همشون به نوعی "غیر انسانی" هستند، حتی بدن انسان های زیبا.

فکر کنم اینجا دیدگاهش تائید شد:)
چه طور دیدگاهش تایید شد؟! من سر آن بحث دارم! می شود بیشتر توضیح دهید؟:e420:
undead_knight نوشته: فکر کنم اینجا دیدگاهش تائید شد:)

کدام دیدگاه تایید شد؟ چگونه تایید شد؟ توضیح بدهید.
Alice نوشته: سمیکلون را برای ویرگول بکار نمی‌برند، این نماد میان دو جمله‌ی مستقل که یگانگی معنایی دارند بکار می‌رود.
نقطه‌اش برای این است که جمله بپایان رسید و ویرگول آن نمادی برای وحدت معنایی در جمله‌ی بعدی.
[MENTION=286]Alice[/MENTION]؛ من خود نیز، به نشانه های سجاوندی اهمییت زیادی می دهم. علامت سمی کالون تنها برای آنچه شما توصیف نمودید کاربرد ندارد؛ هنگامی که درنگ بیشتری در خواندن مورد نیاز باشد و در عین حال عبارت ما یک جمله مستقل نباشد؛ می بایست از سمی کالون سود برد.
همچنین لازم است توجه داشته باشید که در بسیاری از موارد، نگارنده با سود بردن از آن نشانه ها؛ تلاش می کند تا مخاطبش آن طور که انتظار دارد؛ نوشتارش را بخواند و سخنش را درک کند.




Alice نوشته: کاربرد این " نماد برای نشان دادن واژه‌ی ویژه‌ای در جمله است و اگر یکبار یک واژه را با این نماد مشخص کردیم
شایسته است که بار دیگر آن را بکار نبریم. زیرا گاهی افراد گمان می‌کنند این نماد برای تاکید بیشتر است و
هی آن را برای هر واژه‌ای بکار می‌برند...

درست است که علامت "نقل قول" ، یک از کاربردهایش نشان دادن واژه ای ویژه در جمله است. ولی بهتر می نماید که وقتی این واژه در عبارت ما به عنوان واژه ای خاص مورد خطاب قرار می گیرد؛ همچنان با قرار دادن آن داخل نماد نقل قول؛ نقش متفاوتی را که آن واژه، در جمله ای که حول محور آن بیان می گردد؛ با جمله ای که آن واژه نقشی عادی و یکسان با دیگر واژگان دارد؛ مشخص گردد.:e420:






Alice نوشته: البته ایراد من در نوشته‌های رسمی بود، واضح است که اینجا یا هر جای دیگر هرطور دلمان بخواهد می‌نویسیم.
اگر مقصودتان از "نوشته های رسمی" ، رعایت آن اصول نگارشی می باشد که به عنوان قانونی مطلق و حتی مهم تر از محتوای نوشتار در دانشگاه ها از سوی بسیاری اساتید(؟!) چلقوز مطرح می شود؛ پس من ترجیح می دهم همواره نوشتارهایم غیر رسمی و بی نظم باشند.
اما اگر مقصودتان اصول نگارش منطقی،کارامد و مفید می باشد؛ موضوع دیگریست.
اکنون با توضیحاتی که نگاشتم؛ نگرتان چیست؟E402
Rationalist نوشته: [MENTION=286]Alice[/MENTION]؛ من خود نیز، به نشانه های سجاوندی اهمییت زیادی می دهم. علامت سمی کالون تنها برای آنچه شما توصیف نمودید کاربرد ندارد؛ هنگامی که درنگ بیشتری در خواندن مورد نیاز باشد و در عین حال عبارت ما یک جمله مستقل نباشد؛ می بایست از سمی کالون سود برد.
همچنین لازم است توجه داشته باشید که در بسیاری از موارد، نگارنده با سود بردن از آن نشانه ها؛ تلاش می کند تا مخاطبش آن طور که انتظار دارد؛ نوشتارش را بخواند و سخنش را درک کند.

نشانه‌هایِ "سگاوندی" استاندارد هستند, semicolon هم برای جداسازیِ دو گزاره‌یِ نزدیک, ولی نه سراسر وابسته کاربرد دارد.
Rationalist نوشته: اکنون با توضیحاتی که نگاشتم؛ نگرتان چیست؟


ماهیت زبان یک رابطه‌ی "قراردادی" است و شامل حروف، واژگان، علائم و ... می‌شود. سمیکلون و علامت نقل قول و ...
هم قراردادی و جهانی هستند و همانگونه که ما در واژه بندی و جمله‌ها پیرو این قراردادها هستیم، در دیگر ویژگی‌های
زبانی هم باید از آن تبعیت کنیم.
منطور من از نوشتار رسمی چیز خاصی نبود، یک مقاله یا یک گزارش هم برای ارائه به استادان (چلقوز؟) هم اصول خود را
دارد و یک نوشته‌ی رسمی بشمار می‌رود، نوشته رسمی که شاخ و دم ندارد.
Mehrbod نوشته: نشانه‌هایِ "سگاوندی" استاندارد هستند
من هم نگفتم استاندارد نیستند!
Alice نوشته: کدام دیدگاه تایید شد؟ چگونه تایید شد؟ توضیح بدهید.
Rationalist نوشته: چه طور دیدگاهش تایید شد؟! من سر آن بحث دارم! می شود بیشتر توضیح دهید؟:e420:
یعنی یک ایجینت هوشمند(مثل انسان) نیستند،مشکلتون با این نقل قول چیه؟:)))