01-10-2017, 09:18 AM
Rationalist نوشته: داریوش زنده هستی؟! یا زندگی میکنی؟
کمی از هر دو.
خانهام در این یکی دو سال بر دوشم بود و هر روز جایی بودم،
کوچ نشین و بودم و همسفر باد:e530:.
خودت کدام را میکنی؟ مطلب، کتاب یا پرسشی نو در ذهن نداری؟
Rationalist نوشته: داریوش زنده هستی؟! یا زندگی میکنی؟
Dariush نوشته: کمی از هر دو.
خانهام در این یکی دو سال بر دوشم بود و هر روز جایی بودم،
کوچ نشین و بودم و همسفر باد.
خودت کدام را میکنی؟ مطلب، کتاب یا پرسشی نو در ذهن نداری؟
Rationalist نوشته:
اگر ناخواسته به این خانهدوشی دچار شده ای، امیدوارم قهرمانانه با آن روبه رو شده باشی!
و اگر «خود»خواسته به استقبال آن رفتهای، باید بگم که من هم در تکاپوی نزدیک شدن به نقطهی انفجار خود، دغدغه ها و ایدههایم را مینویسم. و در پی زیستن فلسفه، گاه به گاه در سفر به استقبال مشقت،ماجرا و خطر می روم.
اگر از شهر خاکستری و شلوغ من هم گذری کردی، سری هم به ما بزن.:e303:
Rationalist نوشته: @Mehrbod
نکته ی دیگر آنکه بیانم از "مذهب فرگشت گرایی" صرفا یک طعنه ی مزه دار نیست!
جدا از یک شناخت بسیار معیوب که از چنین رویکردی ممکن است منتج شود، و مفاهیم مختلف را با هدف توضیح درست، خراب کند؛
امروزه برای بسیاری به عنوان نوعی مذهب درآمده، و نهاد "دانشگاه" نقش کلیسای قرون وسطا را به روشی دیگر در جهان امروز بازی می کند.
من حتی به خاطر پرداختن مناسب تر و ظریف تر به مفاهیمی از قبیل ایمان، جنون، عشق، مرگ و انفجار از «خردگرایی» که آن را در اینجا به طور ویژه و متفاوت
تبیین و دفاع می کردم، دست کشیدم!
شک دارم به جز Ouroboros کسی از کاربران این انجمن اهمیت موضوع را درک کرده باشد.
Mehrbod نوشته: چه بسا که این دیدگاه درست باشد, ولی من پیوند آنرا به گفتمان دیگر نمیگیرم. فرگشت یک ابزار پدیدهشناسی و توضیحگرمشکل اینجاست که از حدود خود خارج شده و در مباحثی به اظهار نظر می پردازد که نه صلاحیتش را دارد و نه توانایی اش را!
هستیشناسانه است و از چرایی پیدایش زابها و ویژگیها پرده برمیدارد, اینک اینکه برخی آنرا همچون ابزار دین؟ بکار ببرند
برای من باورپذیر ولی دیرگوار است, زیرا دین ابزاریست که با باور به جهان پس از مرگ و آفریدگار و اینها و سر و کار هنگامیکه
فرگشت تنها با پدیدهشناسی و زابشناسی. فرگشت میگوید چرا بینی دو سوراخ دارد و چرا مغز دو نیمکره و هتّا تا آنجا هم
میتواند فرا برود که ادّعا کند «آماج جهان بسوی افزایش هوشمندیست» و در قلمروی فلسفه اینگونه پای بگذارد, ولی کمتر
کاری به آفریدگار جهان و بهشت و دوزخ دارد!
Mehrbod نوشته: من آن گفتگو که پیوند دادهاید را نگاهی انداختم ولی چیز چندانی دستگیرم نشد, به باور من جنبش خردگرایی که امروز میبینیمتنها چیزی که لازم بود در آن جستار دستگیرتان بشود، آن بود که همچون دیگر دوستان، مفهوم در حال تکامل خردگرایی را به خاطر ابتذال نام آن در تاریخ،
کمتر از همه خردورزی دارد و همان «فندگرایی»ست که آمیزههایی از خرد را با خود همراه کرده است. برای نمونه امروزه در غرب
این "خردگرایانه" به شمار میرود که هر چه بیشتر دانشمندان در زمینهیِ هوشوارهها (Artificial Intelligence) بکوشند و بپژوهند
و از دید "خردگرایانه"ی غرب اگر کسی هم ستیزی یا نقدی داشت راه درستاش این است که بنشیند کتاب بنویسد و مقاله
از خودش در بیاورد - گویی که کتاب میتواند از ساخت پژوهشگاهها جلوگیری کند - که خب همهی اینها رویهم میگویند که آماج
سیستم چیزی بجز گسترش و پیشرفت دادن تکنولوژی نیست, گرنه «خرد» بتنهایی هزار و یک چیز هم میگوید و نمونهوار
انقلاب و ستیز و خشونت نیز ابزارهایی هستند که مهر خرد روی آنها میتواند بخورد, ولی سیستم آنها را هرگز
برنمیتابد و خردگرایی را تا آنجایی میپسندد که همراستا و همسو با آماج سیستم, گسترش و پیشرفت
همهسویهی تکنولوژی باشد و هر چه چیز این باشد "خردستیزی" شمارانده میشود.
Rationalist نوشته: تنها چیزی که لازم بود در آن جستار دستگیرتان بشود، آن بود که همچون دیگر دوستان، مفهوم در حال تکامل خردگرایی را به خاطر ابتذال نام آن در تاریخ،
کاربرد مدل عقلانی آن برای عوام و... ابطال نکنیم. چیزی که متاسفانه دریافت نشد.
آن خردگرایی که من در آن جستار به دفاع از آن می پرداختم با آنچه شما نیز بیان می کنید کاملا متفاوت بود.
اما نکته اصلی این بود که من، خردگرایی را نه به خاطر نقدهای تاریخی به آن و نه به خاطر نقدهای بیان شده در آن جستار یا دیدگاه کنونی غرب به آن،
بلکه به خاطر حساسیت بسیار ویژه برخی مفاهیم و پدیده ها جهت فهمیدنشان و امکان شناخت آنها، حتی آن سیستم خردگرایی منحصر شده را کنار گذاشتم.
اما از طرفی دیگر، "خرد" ساختاری لایه وار دارد که در ترازهای هستی شناسی و شناخت شناسی گوناگون، اگر بدرستی و در جایگاه شایسته اش
به کار برده نشود، پیامد آن، شناختی معیوب و در عمل چیزی مشابه جهان امروز می شود.
برای مثال، خرد در قابل لمس ترین لایه ی طبیعی آن، تنها برده ی طبیعت ها و غرایز آدمی در تامین معاش و تولید مثل و... است.
خرد محدود شده به عنوان ابزار دانشیک، تنها در راستای پیشرفت تکنولوژی و دانش تجربی به کار گرفته می شود. چیزی که خودتان هم بدان آگاهید.
Rationalist نوشته: مشکل اینجاست که از حدود خود خارج شده و در مباحثی به اظهار نظر می پردازد که نه صلاحیتش را دارد و نه توانایی اش را!
چنانچه شما نیز در جستار شناخت شناسی، از دستاوردهای دانشیک و توصیفات فرگشتیک، جهت توضیح اساسی ترین مقولات شناخت شناسی سود برده اید!
حال دانشمندانی همچون داوکینز که موقعیت خوبی در این راستا بدست اورده اند، همچون کشیشانی به تبلیغ دین فرگشت/علم گرایی می پردازند.
اینکه ابزار دین، جهان پس از مرگ و خداست و ابزار فرگشت مشاهده تجربی و ژن و... دگرسانی ای در فریب و هدایت شدن گله ی عوام ندارد.