mamad1 نوشته: اگر کنجکاو شدی هم نپرس که من داده خودینه نمیدم
یعنی انقدر تصویرت از من به فرهود (حقیقت) نزدیک است که دادینه ی شخصی نمی دهی
؟ (:
Alice نوشته: بیشتر خواب همین دنیای مجازی را می بینیم ! یکی دوبار
تنها مهربُد و آنارشی را در خواب دیده بودم ؛
ولی از تو تصویر ذهنی یک جوانی را در ذهنم دارم !
تو بگو چه تصویری از من داری تا من هم بگویم !
:e314:
ما چه ریختی بودیم؟
من یک انگارهای از همه هموندان اینجا دارم:
آنارشی قد بلند و لاغر، موهای سیاه کوتاه و
راسل قد بلند ولی کمی تپل (بیگمان از آواتارش آمده)، موهای لخت قهوهای
میلاد را با اینکه ندیدهام ولی این اندازه از خودش گفته که نمینویسم، همان داده شخصی میشود
.. کسرا نیز همینجور
آلیس هم قد یک و 70 و خوردهای و پوست سپید، چشمهای درشت قهوهای یا شایدم عسلی؟ دستهای لاغر و کشیده، موهای کمابیش خلت
شیرین را هم باز یک خوردهای تپل میبینم، شاید نه آن اندازه قد بلند + پوست بسیار سپید و موهای یک خورده فر
نامرده را هم پوست رو به سبزه و قد بلند، موهای بلند (ده سانت)، ریش بزی هم بهش میاید!!
نیازی هم به تایید و انکار نیست، داده شخصی ندهید ...
Alice نوشته: یعنی انقدر تصویرت از من به فرهود (حقیقت) نزدیک است که دادینه ی شخصی نمی دهی ؟ (:
بعله
همونقدر نزدیک
به من میگن ممد تو خال سیاه زن
Mehrbod نوشته: ما چه ریختی بودیم؟
من یک انگارهای از همه هموندان اینجا دارم:
آنارشی قد بلند و لاغر، موهای سیاه کوتاه و
راسل قد بلند ولی کمی تپل (بیگمان از آواتارش آمده)، موهای لخت قهوهای
میلاد را با اینکه ندیدهام ولی این اندازه از خودش گفته که نمینویسم، همان داده شخصی میشود .. کسرا نیز همینجور
آلیس هم قد یک و 70 و خوردهای و پوست سپید، چشمهای درشت قهوهای یا شایدم عسلی؟ دستهای لاغر و کشیده، موهای کمابیش خلت
شیرین را هم باز یک خوردهای تپل میبینم، شاید نه آن اندازه قد بلند + پوست بسیار سپید و موهای یک خورده فر
نامرده را هم پوست رو به سبزه و قد بلند، موهای بلند (ده سانت)، ریش بزی هم بهش میاید!!
نیازی هم به تایید و انکار نیست، داده شخصی ندهید ...
به نظر من عینکی هستی بابا مهربد
قدت هم مثلا 175 اینجاها
به لباس های رنگ روشن فکر کنم علاقه داشته باشی
رنگ پوستت هم گندمی
دادینه خودینه رو داشتی؟؟:e057
این دیگه از همه جدید تر بود)
بگذارید خواب دیشب مادرم رو براتون تعریف كنم:
خواب دیده كه طبق معمول به مراسم روضه خوانی حسین رفته دربدو ورود به حیاط خانه درخت اناری روبرویش دیده كه قبلا انجا نبوده وپس از گفتن السلام علیك یا اباعبدالله درخت شروع میكند به تكیدن انارهایش بعد مادرم دستش را به علامت استاپ روبروی درخت میگیرد و به ناگاه دیگر ریختن انار متوقف میشود
پدرم گفت:عجب جادوگر هم كه شدی:)))
مادرم ادامه میدهد كه بعد از این كار صاحب مجلس سك ای طلا به او میدهد
پدرم گفت:خب یكی هم برای من می اوردی تو این گرانی و اینها :))))
وباز مادرم طبق معمول میگه: اخرین باره كه خوابهامو برای شما دوتا كافر تعریف میكنم:)))))
nirvana نوشته: بگذارید خواب دیشب مادرم رو براتون تعریف كنم:
خواب دیده كه طبق معمول به مراسم روضه خوانی حسین رفته دربدو ورود به حیاط خانه درخت اناری روبرویش دیده كه قبلا انجا نبوده وپس از گفتن السلام علیك یا اباعبدالله درخت شروع میكند به تكیدن انارهایش بعد مادرم دستش را به علامت استاپ روبروی درخت میگیرد و به ناگاه دیگر ریختن انار متوقف میشود
پدرم گفت:عجب جادوگر هم كه شدی:)))
مادرم ادامه میدهد كه بعد از این كار صاحب مجلس سك ای طلا به او میدهد
پدرم گفت:خب یكی هم برای من می اوردی تو این گرانی و اینها :))))
وباز مادرم طبق معمول میگه: اخرین باره كه خوابهامو برای شما دوتا كافر تعریف میكنم:)))))
خاله من یک خابی دیده بود که مادر بزرگ مرحومم با یه کالسکه اومده و میخواید یک عده ای رو سوار کالسکه کنه و ببره
توی ما گذشته 6 نفر از نزدیک ترین ها در خانواده ما مردند
یک نفر الان توی کما هست
و خود خاله هم که خواب رو دیده سکته کرد و قلبش واستاد و با شک احیا شد
نمیدونم چی بگم
بعد از خواب های جیش کذایی این خیلی واقعی به نظر میرسه
منم قبلنا كه مسلمون بودم رابراه خواب امام تایم و حسین و محمد و اینها رو میدیدم:))))
nirvana نوشته: منم قبلنا كه مسلمون بودم رابراه خواب امام تایم و حسین و محمد و اینها رو میدیدم:))))
امام تایم؟؟؟؟؟
عجب مسلمون داغونی بودی تو
من خدا رو شکر هیچوقت از این خابا ندیدم تو اوج مسلمونیمم دوس نداشتم از این خاباببینم
تو مسلمون واقعی نبودی مسلمون كشكی بودی:)))خدایی من موندم چطور میخوای پل صراط و ردكنی:))