دفترچه

نسخه‌ی کامل: کافه دومگو
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
undead_knight نوشته: یعنی یک ایجینت هوشمند(مثل انسان) نیستند،مشکلتون با این نقل قول چیه؟:)))
نمی فهمم.
Rationalist نوشته: نمی فهمم.
ببین اسنان ها موجوداتی هوشمند و باشعور هستند،از دید کامو چیزهایی که در نظر ما زیبا میاند معمولا فاقد این ویژگی ها هستند،حتی بدن خود انسان.
یعنی چیزهای زیبا فاقد شعور و هوش هستند یا تداعی کننده هوش و شعور انسانی نیستند.
کسی از هموندان، وب سایتی را می شناسد که بتوان از آن آهنگ بدون Vocal از سبک های Gothic metal , Black metal , Doom metal دانلود نمود؟!
چرا که در حال حاضر امکان همکاری با بند و آهنگسازی برایم فراهم نیست.E40a
دوستان به جز نامُرده اینجا کسی با اندیشه‌های آلبر کامو آشنایی دارد؟! سوالاتی داشتم درباره‌ی ایشان. E40a
چون من بیشتر از جنبه‌ی ادبی ایشان را می‌شناسم و نه فلسفی.
چه حمام زنانه ای است این پاتوق شب نشینی !
تنها در طی دو سه روز، حدود بیست صفحه به جلو رفته است!
برای فرد اجتماع گریزی چون من، چندان محیط دلپذیری نیست.
[MENTION=256]مزدک[/MENTION] بامداد ؛ از این رو پاسختان را در اینجا می نگارم.


مزدك بامداد نوشته: "صمیمیت" از خوگرفتگی بر میخیزد. چیزی که با آن از بچگی بزرگ شده اید، هرچند ناکارآمد[١] و واپسمانده
هم که بوده باشد، همواره نزدیک تر و گرمتر و صمیمی تر بنگر میرسد. ولی کارآیی[٢] و کارآمدی[٣] ، یک چیز
فراویری (عینی) و اندازه گرفتنی است و نه چیز ویری[٤] (ذهنی) و پسندی ( سلیقه ای)
سخنتان درست است؛ ولی در مقصود اساسی ما، دگر سانی ای ندارد.
هنگامی که مقصود اساسی انتقال پیام با بیشترین صمیمیت، گرما و احساسات به مخاطب مورد نظرمان باشد؛ آنگاه کامل بودن یا نبودن زبانی که مخاطبمان آن را به خوبی درک می کند
چندان مهند نخواهد بود. زیرا آن زبان (ناقص)، بهترین ابزار فعلی ما برای ارتباط با مخاطبمان می باشد.

برای نمونه، هرگاه که من بخواهم صرفا برای مزدک بامداد نامه ای بنگارم، نسبت به شناخت شخصیتی، از واژگان و در گرو آن واژگان، مفاهیمی ویژه و خاص تری سود خواهم برد. تا هنگامی که بخواهم به طور عمومی و برای فارسی/پارسی زبانان مطلبی بنگارم.
Rationalist نوشته: چه حمام زنانه ای است این پاتوق شب نشینی !

زن‌ستیزی = نژادپرستی = کوته‌نگری = واپسماندگی etc.
Rationalist نوشته: چه حمام زنانه ای است این پاتوق شب نشینی !
تنها برای لایک به این، لاگین کردم.
[MENTION=299]Dariush[/MENTION]
نقل قول:همانطور که پیشتر گفتم، آگاهی الزاما شناخت نیست!
نقل قول:در اینجا ما با گزاره‌‌هایی مواجه می‌شویم که با خود نوعی آگاهی را همراه دارند و می‌توان در موردشان گواه درخواست کرد و ارزیابی‌شان کرد
از اینجای حرفات حدس زدم که آگاهی رو در مرحله بالاتری از شناخت قرار میدی؟و اینکه آگاهی به خاطر داشتن گواه پدید میاد؟
یعنی آگاهی نوعی شناخت " درست " هست؟
آیا اینجا کسی به طور عمیق به فلسفه شوپنهاور پرداخته؟
undead_knight نوشته: از اینجای حرفات حدس زدم که آگاهی رو در مرحله بالاتری از شناخت قرار میدی؟و اینکه آگاهی به خاطر داشتن گواه پدید میاد؟
یعنی آگاهی نوعی شناخت " درست " هست؟
این تمایز وجود دارند. یعنی این دو مرحله از دانستن وجود دارند وگرنه فرق تو که که کیفیات نظریه انیشتین را کم و بیش می‌دانی با خود انیشتین در چیست؟ شاید بتوان گفت آگاهی متعالی‌ترین نوع شناخت است.