مزدك بامداد نوشته: بیجاست!
اگر میخواهید بگویید که اسرائیل آمده جای عرب را گرفته هم نادرست است،
عرب خودش از عربستان در زمان عمر آمد و یهودیه را بزور گرفت و نام
اورشلیم را نهاد " بیت المقدس" ! همانگونه که ایران را گرفت و ما با
بدبختی بیرونشان کردیم ، همچنان که عراق کنونی را از ایران گرفته و
همچنان که مصر را از روم و مصریان گرفت و عربها به انجا سرازیر شدند!
پس بهتر است پیش از سردون نمایشنامه های دوزاری، کمی تاریخ بخوانید
•
مزدک میگوید:عربها سالها پیش شهر یهودیان را گرفتند پس اکنون یهودی ها باید بروند برای تلافی آنها را بیرون کنند و بکشندشان و شهر را بگیرند.(چشم در برابر چشم!)
سپس مزدک میگوید: اکنون که یهودیان شهر را از عرب ها گرفتند و هر روز آنها را میکشند، عرب ها حق ندارند تونل بزنند و بروند یهودیان را بکشند و کلن "چشم در برابر چشم" برای عرب ها خیلی بد و ناپسند است!!!
(چرا تناقض؟چون مزدک یهودیان را خیلی دوست دارد؟و یا از عربها کینه دارد؟و یا بنا به دلیل دیگری سیاست یک بام و دوهوا را در یش گرفته؟)
Nevermore نوشته: حرفتان را زدید اما شوربختانه چون از منطق سر در نمی آورید سفسته ی پرداختن به شخص سخنگو بود
خیر.
دوستِ ناآگاه من این نوشته:
نقل قول:البته به اینها امیدی نیست و مجبورند که هیتلر را هیولا بیانگارند تا بنیان های فکری و هویتیشان فرو نپاشد!
برای نمونه این دوستمان کسرا خود یک یهودیِ صهیونیست و اسرائیلی هست،
او نگوید هیتلر هیولا بوده پس چه کسی بگوید؟
و برای نمونه آخوند یزید را فحش ندهد پس چه کسی بدهد؟
سفسطه پرداختن به سخنگو نیست!
اصلن کی با کسرا حرف زد؟:)) در این نوشته کسرا صرفن نمونه بود.
---
و سپس شما یک سخن جفنگ گفتید:
Nevermore نوشته: ناله و زاری و ترول کمکی به شما نمی کند،سخنی دارید بزنید تا مانند این دوست مان همایون پاسخ بسنده بگیرید.
این نوشته هیچ پیوندی با بحث نداشت و بی ارزش بود
در واقع تنها چرتی گفتید تا ابراز وجود کنید،
که در این بین از سفسطه توسل به شخص هم سود جستید، چرا که خودتان حرف بدردبخوری نداشتید.
Nevermore نوشته: گیر دادنتان به "دوتا" بازی کردن ما.
من هم به شما پیشنهاد کردم که بجای این اداها بروید دوتا بازی کنید که اینجوری به سرتان پتک گران حقیقت نکوبیم:))
در واقع شما اصلن حرفتان ارزشی در بحث نداشت که پاسخی را که میگیرید، "سفسطه پرداختن به گوینده" بدانید.
Nevermore نوشته: پس بروید هرگاه الفبای منطق را یاد گرفتید بازگردید تا پاسخ درخور بگیرید.
اکنون ناراحت نباشید خودم کم کم منطق را یادتان میدهم.
(دوتا را هم 8 ساله بازی میکنم آن را هم یادتان میدهم اگر خواستید
)
SAMKING نوشته: مزدک میگوید:عربها سالها پیش شهر یهودیان را گرفتند پس اکنون یهودی ها باید بروند برای تلافی آنها را بیرون کنند و بکشندشان و شهر را بگیرند.(چشم در برابر چشم!)
سپس مزدک میگوید: اکنون که یهودیان شهر را از عرب ها گرفتند و هر روز آنها را میکشند، عرب ها حق ندارند تونل بزنند و بروند یهودیان را بکشند و کلن "چشم در برابر چشم" برای عرب ها خیلی بد و ناپسند است!!!
(چرا تناقض؟چون مزدک یهودیان را خیلی دوست دارد؟و یا از عربها کینه دارد؟و یا بنا به دلیل دیگری سیاست یک بام و دوهوا را در یش گرفته؟)
سفسته ی سخن گذاشتن در دهان من و به بیراه بردن جستار!
مزدک چنین چیزهایی نگفته، این برداشت خود شماست که هنوز
هوش نکردید که سخن پیشین تان بیجا بوده که نمایشنامه ی
پدر و پسر را آوردید و عرب هارا "صاحبخانه" دانستید.!
•
پارسیگر
SAMKING نوشته: خیر.
دوستِ ناآگاه من این نوشته:
سفسطه پرداختن به سخنگو نیست!
اصلن کی با کسرا حرف زد؟:)) در این نوشته کسرا صرفن نمونه بود.
---
و سپس شما یک سخن جفنگ گفتید:
این نوشته هیچ پیوندی با بحث نداشت و بی ارزش بود
در واقع تنها چرتی گفتید تا ابراز وجود کنید،
که در این بین از سفسطه توسل به شخص هم سود جستید، چرا که خودتان حرف بدردبخوری نداشتید.
من هم به شما پیشنهاد کردم که بجای این اداها بروید دوتا بازی کنید که اینجوری به سرتان پتک گران حقیقت نکوبیم:))
در واقع شما اصلن حرفتان ارزشی در بحث نداشت که پاسخی را که میگیرید، "سفسطه پرداختن به گوینده" بدانید.
اکنون ناراحت نباشید خودم کم کم منطق را یادتان میدهم.
(دوتا را هم 8 ساله بازی میکنم آن را هم یادتان میدهم اگر خواستید)
پس واجب شد که یک کلاس منطق برای شما بگذاریم:
نام سفسته پرداختن به
شخص سخنگو است.نه پرداختن به "سخن ِ" سخنگو.ما به سخن شما که ترول و چرت و پرت و ناله و زاری بود پرداختیم نه شخص شما.
اما شما به روشنی به کاراکتر کسرا و یهودی بودن او پرداختید نه سخن هایش.
حال یاد گرفتید، جانم؟
دوتا هم شما هنوز سن اتان کم است،هرگاه تجربه ی بیشتری کسب کردید و زبردست تر شدید یک بازی مهمان تان خواهیم کرد.
مزدك بامداد نوشته: سفسته ی سخن گذاشتن در دهان من و به بیراه بردن جستار!
گمانم از شیوه ی نوشته من به روشنی در یابید که برداشت های من از سخنان شماست، نه اینکه عینن و کلمه به کلمه آن را از شما نقل قول کرده باشم
شما برای من از آگاهیتان به تاریخ گفتید و اینکه مثلن در قدیم یهودی ها آنجا بودند
مزدك بامداد نوشته: اگر میخواهید بگویید که اسرائیل آمده جای عرب را گرفته هم نادرست است،
عرب خودش از عربستان در زمان عمر آمد و یهودیه را بزور گرفت
این قسمت نوشته شما سبب برداشت های بالا شد که حرف خودتان هم هست.
پیوند این نوشته با پیک من که در پاسخ به آن نوشته بودید چنین مینمایاند که شما این ها را مد نگر داشته اید:
SAMKING نوشته: مزدک میگوید:عربها سالها پیش شهر یهودیان را گرفتند پس اکنون یهودی ها باید بروند برای تلافی آنها را بیرون کنند و بکشندشان و شهر را بگیرند.(چشم در برابر چشم!)
سپس مزدک میگوید: اکنون که یهودیان شهر را از عرب ها گرفتند و هر روز آنها را میکشند، عرب ها حق ندارند تونل بزنند و بروند یهودیان را بکشند و کلن "چشم در برابر چشم" برای عرب ها خیلی بد و ناپسند است!!!
(چرا تناقض؟چون مزدک یهودیان را خیلی دوست دارد؟و یا از عربها کینه دارد؟و یا بنا به دلیل دیگری سیاست یک بام و دوهوا را در یش گرفته؟)
و اگر چنین نیست چرا یهود را تنها برای اینکه یکروزی آنجا بوده اکنون صاحب خانه میدانید؟
SAMKING نوشته: گمانم از شیوه ی نوشته من به روشنی در یابید که برداشت های من از سخنان شماست، نه اینکه عینن و کلمه به کلمه آن را از شما نقل قول کده باشم
شما برای من از آگاهیتان به تاریخ گفتید و اینکه مثلن در قدیم یهودی ها آنجا بودند
این قسمت نوشته شما سبب برداشت های بالا شد که حرف خودتان هم هست.
پیوند این نوشته با پیک من که در پاسخ به آن نوشته بودید چنین مینمایاند که شما این ها را مد نگر داشته اید:
و اگر چنین نیست چرا یهود را تنها برای اینکه یکروزی آنجا بوده اکنون صاحب خانه میدانید؟
بیجاست و خودتان هم کم کم هوش میکنید که نمایشنامه تان خنده دار بوده!
من هم جایی نگفتم که یهود را "صاحبخانه" میدانم ، گفتم که شما بیخود
عرب را صاحبخانه جا زدید در نمایشنامه ی دوزاریتان. اگر به تاریخ هم
نگاه کنید میبینید که مردم و گروه ها از سرزمین به سرزمین دیگر رفته یا
یورش برده و دیگران را بیرون کرده اند و سپس خودشان هم زمانی که
ناتوان شده اند، از سوی گروه های توانمند تر بیرون کرده شده اند. پس
ما نمی توانیم بگوییم که یک ملتی جایی "صاحبخانه" است و نمیتوانیم
مانند شما نمایشنامه بسازیم که گویا این عرب ها سزامندی ویژه ای
در آن سرزمین داشته اند چون پیش از یهود در انجا بوده اند! نون
هوش کردید یا بازهم نیاز به یاری هوشی و آموزش فرنودسار دارید؟
•
پارسیگر
Nevermore نوشته: پس واجب شد که یک کلاس منطق برای شما بگذاریم:
نام سفسته پرداختن به شخص سخنگو است.نه پرداختن به "سخن ِ" سخنگو.ما به سخن شما که ترول و چرت و پرت و ناله و زاری بود پرداختیم نه شخص شما.
اما شما به روشنی به کاراکتر کسرا و یهودی بودن او پرداختید نه سخن هایش.
wow!
آیا در 24 ساعت گذشته از داروهای روان گردان بهره بردید؟
ببینید دوست گرامی
"رضا(خطاب به محمد):حسن 4 دوستِ خوب دارد.
نام یکی از دوست های خوبِ حسن، علی است."
نوشته بالا به هیچ روی "سفسطه پرداختن به سخنگو" نیست.
علی، در نوشته بالا صرفن یک نمونه هست.
---
ولی شما در گفتگو با من از این رو که خود چیزی در چنته نداشتید همینجوری شکمی گفتید:
نقل قول:ناله و زاری و ترول کمکی به شما نمی کند،سخنی دارید بزنید تا مانند این دوست مان همایون پاسخ بسنده بگیرید.
این یعنی شما میخواهید بگویید، نوشته های من ناله و زاری و ترول بوده تا به خیال خام خود در روند گفتگو بر من اثر بگذارید و به دیگران القا کنید که این شخص سخنان بی ارزش میزند، ترول است و غیره.. که میشود سفسطه پرداختن به سخنگو:e057:
که البته در این امر بسیار مبتدی هستید و ناتوان، از این رو من دوتا را به عنوان یه سرگرمی سالم به شما پیشنهاد کردم تا با پرداختن به آن اینچنین خود را سنگ رو یخ نکنید.
SAMKING نوشته: ز این رو من دوتا را به عنوان یه سرگرمی سالم به شما پیشنهاد کردم تا با پرداختن به آن اینچنین خود را سنگ رو یخ نکنید.
یه تاپیک برای دوتا هم باید بزنیم. من night stalker خیلی دوس دارم