دفترچه

نسخه‌ی کامل: آشنایی‌ با صهیونیسم و کشور اسرائیل
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
Mehrbod نوشته: این یکجور بازی با کران‌نمایی[١] درست و نادرست است, آرتائیگ[٢] یا اخلاقیات را اگر اَوَست[٣] در نگر بگیریم
همین میشود که یک رفتار در همه‌یِ زمانها و همه‌یِ گاه‌ها نادرست یا درست خواهد بود, ولی در کُنش,
هر رفتاربسته به سامه‌ها[٤] و پرایستار‌های در دست (دگرگزین‌ها[٥]) باید نگریسته شود.

نمونه‌یِ ساده کشتن را نیز همه میدانیم, کشتن را میشود کاری نااخلاقی و نادرست انگشت, ولی کشتن کسیکه میخواهد شما را بکشد چه؟
اینکه این را درست ولی ناآرتائیگ بدانیم بازی با واژگان است, درست است ولی از چه دیدگاه؟ ناآرتائیگ است ولی از چه دیدگاه دیگر؟

کشتن کسی که نمیخواهد شما را بکشد چه ؟!
چند% از کسانی که در جریان بمباران آتمی ژاپن کشته شدند میخواستند آمریکایی ها را بکشند ؟

از این نظر درست است که میتواند عاملی بازدارنده در برابر سایر تروریستها و آدمکشها باشد .
غیر اخلاقیست به دلایلی که به جناب مزدک گفتم .

اخلاق یک چیز اجتماعیست و با تغییر ارزشهای جامعه اخلاقیات هم تغییر میکنند . به طور مثال با تغییر دین یک جامعه اخلاقیات آنها هم دگرگون میشوند . ولی با همان تغییر دین مسایل درست و غلط جایشان با هم عوض نمیشود .
ولی درست بودن یا نبودن این طور نیست و بسته به شرایط و نه ارزشها یک مساله درست یا نادرست است .
مثلن اگر فردا عربستان سعودی ها به یکباره مسیحی شوند دیگر کشتن یک شیعه یک مساله اخلاقی نیست ولی دفاع از خود همواره یک مساله درست باقی میماند .
مثال قابل فهم تری هم هست ،
مصرف دارو برای درمان بیماری یک کار درست است ولی در برخی عقاید مصرف دارو یک کار غیر اخلاقیست و در این باورها اخلاقیات جلوی انجام کار درست را میگیرند. یا همین داستان حجاب در اسلام !
عکس همین داستان هم وجود دارد ، مثل همین داستان ترور تروریستها به دست اسرائیل .
sonixax نوشته: کشتن کسی که نمیخواهد شما را بکشد چه ؟!
چند% از کسانی که در جریان بمباران آتمی ژاپن کشته شدند میخواستند آمریکایی ها را بکشند ؟

من درباره‌یِ بمب اتم با سرکار مزدک همداستان ام, کاربرد بمب اتم زیان کمتری میزده تا کارنبردن آن.

اینکه چند درسدِِ مردم ژاپن جنگ میخواسته‌اند و نمیخواسته‌اند هم دستآویز به سهش‌هایِ خواننده است, جنگ کنشی است
میان دو سامانه, اگر ژاپنی‌ها جنگ نمیخواستند نباید از بیخ میگذاشتند که سامانه‌یِ ایشان (= کشور ژاپن) جنگ افروزد که دیرتر اینگونه تاوان آنرا بدهند.

با کاربرد بمب اتم دستکم دیدیم جنگ جهانی پایانید و آشتی بدست آمد, اگر بکارنمیرفت و بجایش برای
سالها میلیون‌ها تن دیگر همچنان میمردند چگونه میتواند دگرگزین بهتری باشد؟

پارسیگر
Mehrbod نوشته: من درباره‌یِ بمب اتم با سرکار مزدک همداستان ام, کاربرد بمب اتم زیان کمتری میزده تا کارنبردن آن.

اینکه چند درسدِِ مردم ژاپن جنگ میخواسته‌اند و نمیخواسته‌اند هم دستآویز[١] به سهش‌هایِ[٢] خواننده است, جنگ کنشی است
میان دو سامانه[٣], اگر ژاپنی‌ها جنگ نمیخواستند نباید از بیخ میگذاشتند که سامانه‌یِ[٣] ایشان (= کشور ژاپن) جنگ افروزد که دیرتر اینگونه تاوان آنرا بدهند.

با کاربرد بمب اتم دستکم دیدیم جنگ جهانی پایانید و آشتی بدست آمد, اگر بکارنمیرفت و بجایش برای
سالها میلیون‌ها تن دیگر همچنان میمردند چگونه میتواند دگرگزین[٤] بهتری باشد؟

امروز ایرانیان نه جمهوری اسلامی را میخواهند و نه جنگ را و زورشان هم به جمهوری اسلامی نمیرسد ! تکلیف چیست با بمب اتمی بزنیم توی سرشان ؟!
sonixax نوشته: امروز ایرانیان نه جمهوری اسلامی را میخواهند و نه جنگ را و زورشان هم به جمهوری اسلامی نمیرسد ! تکلیف چیست با بمب اتمی بزنیم توی سرشان ؟!

خب میلاد گرامی, این یک دورنمایی است که مردم ایران (دربرگیرنده‌یِ من و شما) هر روز
برای خود اشان میپذیرند, تا زمانیکه این دولت و این روش هست, شانس پیشآمد جنگ و سیه‌روزی هم هست!

اگر فردا ایران بخواهد اتمی شده و جنگ بیفروزد و اگر کوتاه‌ترین و کارآمدترین راه برای پایاندهی به آن بمب اتم باشد, خب بروشنی بکارنبردن آن نااخلاقی است.
من و شما هم بخشی از زمان امان را میزنیم و اینجا برای روشنگری مینویسیم که سرنوشت ایران به همین آینده‌های شایند, ولی ناخواستنی نیانجامد.

پارسیگر
Mehrbod نوشته: خب میلاد گرامی, این یک دورنمایی است که مردم ایران (دربرگیرنده‌یِ من و شما) هر روز
برای خود اشان میپذیرند, تا زمانیکه این دولت و این روش هست, شانس پیشآمد جنگ و سیه‌روزی هم هست!

خوب حالا کشتن مردمانی که خود اسیر دست یک عده جانی هستند اخلاقیست ؟

Mehrbod نوشته: اگر فردا ایران بخواهد اتمی شده و جنگ بیفروزد و اگر کوتاه‌ترین و کارآمدترین[١] راه برای پایاندهی به آن بمب اتم باشد, خب بروشنی بکارنبردن آن نااخلاقی است.
من و شما هم بخشی از زمان امان را میزنیم و اینجا برای روشنگری مینویسیم که سرنوشت ایران به همین آینده‌های شایند[٢], ولی ناخواستنی نیانجامد.

آفرین ، نا اخلاقیست . ولی شاید انجام عملیات نظامی علیه ایران که این وسط منجر به کشته شدن غیر نظامیان و بیگناهان میشود با اینکه نا اخلاقیست کار درستی باشد چرا که میتواند جان افراد بیشتری را نجات دهد ولی این نجات دادن از بار نا اخلاقی بودنش کم نمیکند همان طور که بمباران اتمی ژاپن توسط آمریکا با اینکه بایسته بود و کار درستی بود ، نا اخلاقی هم بود.
مزدك بامداد نوشته: ین برای شهروندان در زمان جز از جنگ است.
در جنگ میان دو کشور یا گروه، دیگر دادگاه همان
سرنوشت جنگ است که در گذشته نیز، در جایگاه
"داوری ایزدی" پذیرفته[١] میشد. هتّا در دادگاه ها،
دو سوی دادخواه، میتوانستند سواری را برای
جنگ تن به تن برگمارند ( اگر خودشان از فند
جنگ آگاهی و یا بر ان توانایی نداشتند) و فرجام[٢]
این نبرد تن به تن، همان داوری داور ایزدی و برتر
از داوری خود دادور بشمار میرفت. در جنگ ایران و
عراق هم پیش گلوله باران همدیگر، نمیپرسیدند که
تو چه اندازه گناهکاری? همان هموندی[٣] در ارتش عراق
یا ایران برای گلوله باران، بسنده بود. این هایی هم که
اسرائیل کشت، هموند[٤] آن گروه "جبهه ی آزادیبخش؟"
بودند که تنها همان هموندی برای کشتنشان بسنده بود.
سخنان شما در مورد حالت جنگی اگرچه از نظر من همچنان درستی‌شان را نمی‌رسانند (در دولتی که مرا به زور به جبهه فرستاده‌اند و من نه میدانم این جنگ اساس برای چیست و نه سرباز مقابل را تاکنون در تمام عمرم دیده‌ام) اما خب راه دیگری هم نیست. با اینحال، تروریسم هم چیز عجیب و غریبی نیست و در شکل دولتی‌اش به سادگی ممکن است. همینکه شما بدون اینکه دادگاه، مخفیانه و سرخود می‌روید در خانه‌ای بمب منفجر میکنید و کسانی را میکشید، اسمش تروریسم هست. اینکه ما برای فرار از این سوالها، خیلی راحت وضعیت را به حالت جنگی تغییر می‌کنیم، چیزی را تغییر نمی‌دهد. هموندی در یک گروه هتا تروریست هم به سادگی برای صادر کردنِ حکم مرگ کافی نیست. برای پینوشه هم دادگاه برگزار شد.
sonixax نوشته: چرا که یک فرد را بدون برگزاری دادگاه و تفهیم اتهام و ... و بدون دادن فرصت برای دفاع زده ایم کشته ایم و این حق داشتن وکیل و دفاع از خود و ... یکی از اصولی ترین حقوق هر فردیست حتا بن لادن .


Dariush نوشته: هموندی در یک گروه هتا تروریست هم به سادگی برای صادر کردنِ حکم مرگ کافی نیست

نه. زمانی که برای نمونه، سازمان ازادیبخش فلسطین،
پاسخگویی هواپیماربایی را بر دوش گرفته و خودش هم
گفته "ما کردیم"، روشن است که هموند این سازمان نیاز
به دادگاه ندارد، چرا که دادگاه را برای این برگزار میکنند
که پرسش اینرا که آیا کسی بزهی را انجام داده یا نه،
بررسی نمایند
. ولی زمانی که خود یارو میگوید که آری من
کردم و سینه اش را هم با فراتنی جلو میدهد، دیگر نیازی به
دادگاه نیست.
پس میتوان این هموند را هر جا که یافت به پادافره کارش رسانید.



پارسیگر
Dariush نوشته: سخنان شما در مورد حالت جنگی اگرچه از نظر من همچنان درستی‌شان را نمی‌رسانند (در دولتی که مرا به زور به جبهه فرستاده‌اند و من نه میدانم این جنگ اساس برای چیست و نه سرباز مقابل را تاکنون در تمام عمرم دیده‌ام) اما خب راه دیگری هم نیست
در جنگ که سربازان و .. همدیگر را میکشند، پیش از بمباران سنگر های
دشمن، نمیآیند دیگر برای آنها دادگاه برپا سازند و یا نخست بروند و
فرمانده ستاد ارتش دشمن را دستگیر کنند و دادگاهی نموده و سپس
بمباران نمایند. کار دادگاه، پیدا کردن پاسخ این پرسش است که آیا کسی
گناهکار و بزهکار هست و بهمان کار بد و نادادمند را انجام داده یا نه
و اگر انجام داده، پادافره او تا چه اندازه است. ولی در جنگ، آشکار
است که آن گروه میخواهد این گروه را از میان ببرد، به بردگی بکشد،
سرزمین هایش را بگیرد، کینه بجوید، و .... و در اینجا هیچ چیز پنهانی
و ندانسته در میان نیست که دادگاهی بخواهیم برگزار کنیم. برای همین هم
جنگ قانون های خودش را دارد وبویژه زمانی که یک سوی جنگ، هیچ
راهی جز مرگ در برابر خود و خویشان و نژاد و کشورش نمی بینید،
نمیتوان از او چشمداشت فرامنش بودن را نیز داشت، چون او دیگر چیزی
ندارد که از دست بدهد و هیچ چیز سیجناک تر از هومنی نیست که چیزی
برای از دست دادن نداشته باشد. مهاد های فرامنشی هم زمانی برای شما
گیرا هستند که چیزی برای از دست دادن داشته باشید، خانواده و کشور و
دوست و دارایی و همسر و فرزند و ... داشته باشید و بخواهید با گسترش
فرامنشی، با همکاری و یاری با دیگرانی هم که چیزی برای از دست دادن
دارند، همبود کم سیج تر و آرامتر داشته باشید. اگر من ببینم که دشمن در
پی نابودی همه مردم کشور و ریختن ما به دریا ست و زن و فرزندم هم کشته
و یا برده خواهند شد، بمب نوترونی هم داشته باشم، بکار میبندم. ولی اگر
بدانم که این دشمن، دارای مهاد های فرامنشی است و پس از چیرگی بر من،
گرچه من کشته نیز شوم، ولی بر فرزند من آمرزش خواهد آورد، دست به چنین
کاری نمیزنم . برای نمونه بزرگان روم دارای قانونی نگفته بودند و آن این بود
که میتوان بر پاد امپراتور برنامه های پنهانی چید و یا به جنگ با او رفت ولی
میدانستند که اگر در گاه نزدیکی شکست، خودشان، خودکشی نمایند، امپراتور
خانواده ی انهارا کشتار نکرده و دارایی های خانوادگی شان را نخواهد گرفت.
اینگونه همواره امید و راهی و چیزی برای از دست دادن برای دشمن بجای
مینهادند که خونریزی و کشتار دامنگیر و گسترده نشود.
در باره ی اسرائیل هم همین است، پنج میلیون آدم در میان چند سد میلیون
عرب و مسلمان گیر کرده اند که که هیچگونه سزامندی زیستی برای یهودیان
باز نمیشناسند و سخن از پاک کردن اسرائیل از روی بومنگار گیتاشناسی
و ریختن یهود به دریا و .. میزنند و سخن شان هم لاف نیست، چون هم محمد
همه یهودیان عربستان را کشتار و تار مار کرد و هم کشورهای عربی بارها به
آن تاختند و هم انیکه هر جا توانستند، زن و بچه و شهروندان سیویل اسرائیل
را کشتند. (زورشان به سرباز نرسید و ورزشکاران را کشتند، اتوبوس بچه ها
را ترکاندند و ... ). برای همین راهی برای سازش با اسرائیل بجای ننهاده اند
و برای همین نمیتوان از اسرائیل هم چشم فرامنش بودن را داشت، ولی با اینهمه
میبینیم که اسرائیل میکوشد که همچنان فرامنش باشد، بیش از نیاز کینه نجوید،
تا زمانی که موشک نزده اند، کاری به انها نداشته باشد، تا زمانی که از ماده های
ساختمانی برای ساختن تونل قاچاق جنگ افزار و .. کژ سود نبرده اند، به انها
بتون و اجر و ماده های ساختمانی برساند و .. اکنون بینگارید که کار، وارونه بود
و زور در دست عرب و مسلمین بود. از روی قانون اسلام، همه ی زن و بچه ی
دشمن را به بردگی و کنیزی برده و گاییده بودند!
برای همین من هتّا بشارالاسد را درمی یابم که بمب شیمیایی برروی زن و بچه سلفیست ها
انداخت، چون از انها هیچ امیدی نیست که در گاه پیروزی، آمرزش و بخشایشی روا دارند
و به وارونه، میبینیم که هر جا میروند سر مردم را تنها به این گناه که از علوی ها هستند،
میبرند، در راه ها، رانندگان کامیون را پیاده میکنند و از روش نماز ! میپرسند و اگر ندانست
سرش را میبرند و ... درست برای همین، اسرائیل هم هتّا خواهان این نیست که بشارالاسد
سرنگون شود، چون دشمن دانا به از نادان دوست! و بهتر از دشمن نادان !
----
مردم هر کشوری پاسخگوی کارهای دولت خود هستند، چه آن دولت و آن فرمانروایان
را به روش مردمسالارانه گزیده باشند و چه نه، چرا که برتافتن یک فرمانروا، برابر
همباز بودن در کارهای اوست. یک دیکتاتور هم بی انیکه بیشینه ی از مردم در پشتش
باشند، و یا او را برتابند، برجای نمی ماند. همچنان که زمانی که شما در برابر میخوارگی،
تازیانه بخورید، نمیآیند بگویند که کدام یاخته ی مغزی شما رای به میخوراگی داد که او را
بگیریم و تازیانه بزنیم، بساکه همه پیکر شما، دردمند میگردد. شما نیز در جایگاه یک
یاخته از همبود در یک کشور، خواه ناخواه در پاسخگویی همباز و در گاه شکست، در
پادافره و درد، همباز هستید، همچنان که در گاه پیروزی هم در بهره وری ها همباز هستید!
پس شما چوب کار خودتان را میخورید که یا پشتیبان فرمانروا بودید، یا او را برتافته
بودید و خاموشی گزیده بودید و یا اینکه اگر با او ناساز بودید، ترسیدید که با او بجنگید
و اکنون دارید بهای این ترس، این همراهی و این پشتیبانی را میپردازید. تازه نه تنها شما،
بساکه زادمان های پسین هم پاسخگویی را بدوش میگیرند، همچنان که آلمانی ها بار تاوان
کارهای پدرانشان را بدوش گرفتند و همچنان که جوانان امروزی در ایران، پیامد های
رای پدرانشان را که ۹۹% به جمهوری اسلامی رآی دادند، را دارند بردوش میکشند .
پس همچنان که هر یک تن، پیامد های کودنی و بدکاری و یا نیکوکاری خود را ناچار باید
برتابد، یک همبود هم در جایگاه یک ارگانیسم زنده، باید تاوان کودنی ها و ایرنگ های
خود را پس بدهد، آنهم بگونه ی توده ای و نه انیکه چون من گویا با فرمانروا همدست
نبودم، پس از من تاوان نگیرید!

پارسیگر
جناب تئودور در مورد این توافق ژنو چه نظری دارید؟
فکر می کنید چرا نتانیاهو اینقدر از این توافق ابراز ناراحتی می کند؟
قبلا کری گفته بود امریکا احمق و کور نیست، اما ظاهرا نتانیاهو با کری توی این زمینه اصلا موافق نیست. من خودم بعید می دانم سیاستمداران امریکایی احمق باشند. حداقل امریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان به طور همزمان نمی توانند احمق باشند و نا آگاهانه با ایران توافقی کنند که به آن امکان ساخت سلاح هسته ای بدهد.
کشورهای عربی (حتی عربستان) و ترکیه هم به عنوان رقبای منطقه ای ایران نسبت به این توافق ابراز خوشبینی کرده اند.

این تحلیل را هم نگاه کنید:
‮وبلاگ ها‬ - ‭BBC ‮فارسی‬ - ‮دشمنی ایران و اسرائیل ریشه در پیدایش جمهوری اسلامی ندارد‬

به نظر شما اسرائیل واقعا مشکلش چیه؟
مزدك بامداد نوشته: نه. زمانی که برای نمونه، سازمان ازادیبخش فلسطین،
پاسخگویی هواپیماربایی را بر دوش گرفته و خودش هم
گفته "ما کردیم"، روشن است که هموند[١] این سازمان نیاز
به دادگاه ندارد، چرا که دادگاه را برای این برگزار میکنند
که پرسش اینرا که آیا کسی بزهی[٢] را انجام داده یا نه،
بررسی نمایند. ولی زمانی که خود یارو میگوید که آری من
کردم و سینه اش را هم با فراتنی[٣] جلو میدهد، دیگر نیازی به
دادگاه نیست.
پس میتوان این هموند را هر جا که یافت به پادافره[٤] کارش رسانید.

حتا در مورد اعتراف هم دادگاه برگزار میشود و باید هم بشود !
این داستان ترور یک شخص به خاطر اینکه هزینه دارد و ... کوچکترین فرقی با رفتار جمهوری اسلامی در حوادثی مانند میکونوس ندارد .